eitaa logo
مسیر فقاهت
2.3هزار دنبال‌کننده
222 عکس
11 ویدیو
37 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) قم 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 شناسه ادمین ( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 🔸اجازة الشيخ محمد حسين كاشف الغطاء للشيخ محمد صالح المبارك القطيفي 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
🔰تقسیم بندی معاصی به صغیره و کبیره {بخش اول} ❇️تبیین محل بحث 🔸نزاعی وجود دارد که آیا تقسیم گناه به کبیره و صغیره، یک تقسیم است؟ یعنی در واقع برخی از گناهان کبیره و بعضی از گناهان صغیره هستند. یا اینکه کبیره و صغیره بودن یک است؟ یعنی هر گناهی نسبت به مافوقش صغیره و نسبت به مادونش کبیره است و گناه کبیره به صورت مطلق یا صغیره به نحو مطلق نداریم. 🔹برخی از قدماء قائل شده اند که تمامی گناهان کبیره اند و تقسیم گناهان به کبیره و صغیره تقسیم حقیقی نیست، بلکه تقسیم مذکور نسبی و اضافی است. 📝کلام شیخ طوسی 🌀و المعاصي عندنا و إن كان ، و أنها تسمى صغائر ، فليس يجوز أن نلعن فاعلها¹ ♻️البته شیخ طوسی در کتاب مبسوط تقسیم بندی معاصی به کبیره و صغیره را مطرح میکند 🌀 فان ارتكب شيئا من ، و هي الشرك و القتل و الزنا و اللواط و الغصب و السرقة و شرب الخمر و القذف و ما أشبه ذلك، فإذا فعل واحدة من هذه الأشياء سقطت شهادته، فأما إن كان مجتنبا للكبائر مواقعا فإنه يعتبر الأغلب من حاله، فان كان الأغلب من حاله مجانبته للمعاصي، و كان يواقع ذلك نادرا قبلت شهادته، و إن كان الأغلب مواقعته للمعاصي و اجتنابه لذلك نادرا لم تقبل شهادته² 🔅مرحوم ابن ادریس حلی نیز از این عبارت شیخ طوسی در مبسوط تقسیم بندی معاصی به کبیره و صغیره را استظهار کرده البته میفرمایند که این تقسیم بندی صحیح نمیباشد چراکه در نزد شیعه گناه صغیره معنا ندارد الا به صورت نسبی 🌀و هذا القول لم يذهب إليه رحمه اللّٰه، إلا في هذا الكتاب، أعني المبسوط، و لا ذهب إليه أحد من أصحابنا، لأنّه لا صغائر عندنا في المعاصي، إلا بالإضافة إلى غيرها³ ـــــــــــــــــــــــ *¹:العدة فی اصول الفقه،ج۲،ص۷۰۷ *²:المبسوط،ج۸،ص۲۱۷ *³:السرائر،ج۲،ص۱۱۸ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰استاد سیداحمد (حفظه الله) 💢رجال💢 🔹آنچه در این گفتار مشاهده میکنید نقدی بر مبنای رجالی و تقسیم بندی حدیث توسط علامه حلی(رضوان الله علیه) و همچنین نقدی بر مبنای اخباریون در پذیرش حدیث میباشد 📆خارج اصول۱۴۰۱/۰۷/۱۰ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
🔰تقسیم بندی معاصی به صغیره و کبیره {بخش دوم} ❇️موقف متاخرین 🔹صاحب مفتاح الکرامه مرحوم عاملی این تقسیم بندی را به قاطبه ی متاخرین نسبت میدهد 🌀و المتأخّرون قاطبة على أنّ المعصیة نوعان: صغیرة و کبیرة، و لیس کلّ معصیة کبیرة 🔸البته بعضی از معاصرین مانند صاحب فقه الصادق این تقسیم را نپذیرفته است 🌀فتحصّل ممّا ذکرناه أنّ الأظهر أنّ کلّ ذنب کبیر، و أنّ الاختلاف بالکبر و الصغر إنّما هو بالإِضافة الى معصیة أخرى ♦️پس از روشن شدن محل خلاف به بررسی ادله مطرح شده از سوی فقهایی که این تقسیم بندی را پذیرفته اند میپردازیم 🔘ادله قرآنی ❇️آیه اول : إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً[سوره نساء/آیه۷۹] 💠تقریب استدلال : استدلال به این آیه بر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره بر بیان معنای واژه سیئات در عرف قرآن کریم متوقف است. سیئات جمع سیئه و به معناى حادثه و یا عملى است که زشتى و بدى را با خود همراه دارد و موجب بدحالی انسان می‌شود و انسان نسبت به آن کراهت دارد. 🔅به همین جهت لفظ آن بر امور و مصائبى که آدمى را بد حال مى‏کند اطلاق مى‏شود، نظیر آیه «وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» و چه بسا بر نتائج و آثار دنیوى و اخروى گناهان اطلاق شود: «فَأَصابَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا» و چه بسا بر خود گناه نیز اطلاق مى‏شود: «وَ جَزاءُ سَیِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مِثْلُه» 🔅 سیئه به معناى گناه، گاه بر مطلق گناهان اطلاق مى‏شود، چه صغیره و چه کبیره، مانند آیه «أَمْ حَسِبَ الَّذينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما يَحْكُمُون‏» اما در آیه محل بحث «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُم» به قرینه مقابله تنها در گناهان غیر کبیره (صغیره) ظهور دارد. 🔅شاید بتوان گفت کلمه سیئه مانند کلمه فقیر و مسکین است که در صورت استعمالِ هرکدام به تنهایی، دارای یک معنا هستند و در صورت استعمال در کنار هم معنای متفاوت از هم دارند. در این آیه شریفه نیز چون سیئات در مقابل کبائر ذکر شده است تنها بر گناهان غیر کبیره (صغیره) دلالت دارد. بنابراین، اگرچه در قرآن «سیّئه» در چند معنا به کار رفته است، اما به قرینه‌ «مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ»، مراد از «سیئة» در اینجا گناه است و به قرینه‌ «کَبائِرَ»، مراد گناهان صغیره است. لذا آیه شریفه در مقام امتنان به مسلمانان نوید می‌دهد که اگر از بعض گناهان (کبائر) اجتناب کنند خداوند از بعضى دیگر گناهانشان (صغائر) مى‏گذرد. 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰جريان استصحاب در امور اعتقادی 🗯در بحث استصحاب اصول فقه بحث می‌شود که آیا در می‌توان از استصحاب کمک گرفت یا خیر؟ 📝محقق خراسانی در کفایه اینطور نوشته است: ●و أما الأمور التي كان المهم فيها شرعا هو الانقياد و التسليم و الاعتقاد ... فكذا فيها حكما و كذا موضوعا ¹ ●اشکالی نیست که استصحاب حکمی و موضوعی در امور اعتقادی جاری بشود 🔄و در ادامه به عنوان نمونه این مثال را بیان کرده است: ● و أما لو شك في حياة إمام زمان مثلا فلا يستصحب لأجل ترتيب لزوم معرفة إمام زمانه بل يجب تحصيل اليقين بموته أو حياته مع إمكانه‏ ●اگر مثلا در شک شود در اینجا استصحاب چراکه در این مورد در صورت امکان تحصیل یقین به موت یا حیات امام واجب است 🔸اما با این حال در رجال کشی کلامی از هشام بن حکم نقل شده است که استصحاب را جاری می‌دانسته است. راوی این قضیه یونس بن عبدالرحمن است. هشام از سرآمدان کلام شیعه در زمان امام صادق و کاظم است (علیه السلام) و یونس از اصحاب اجماع است که در جریان استصحاب توسط هشام خدشه‌ای نکرده است: ●۴۸۰_وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ ... قَالَ، وَ حَدَّثَنِي يُونُسُ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ فِي مَسْجِدِهِ بِالْعَشِيِّ ... فَقَالَ هِشَامٌ عِنْدَ ذَلِكَ: إِنَّمَا عَلَيْنَا أَنْ نَدِينَ بِحَيَاةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ حَيٌّ حَاضِراً كَانَ عِنْدَنَا أَوْ مُتَوَارِياً عَنَّا حَتَّى يَأْتِيَنَا مَوْتُهُ فَمَا لَمْ يَأْتِنَا مَوْتُهُ فَنَحْنُ مُقِيمُونَ عَلَى حَيَاتِهِ،وَ مَثَّلَ مِثَالًا فَقَالَ: الرَّجُلُ إِذَا جَامَعَ أَهْلَهُ وَ سَافَرَ إِلَى مَكَّةَ أَوْ تَوَارَى عَنْهُ بِبَعْضِ الْحِيطَانِ فَعَلَيْنَا أَنْ نُقِيمَ عَلَى حَيَاتِهِ حَتَّى يَأْتِيَنَا خِلَافُ ذَلِكَ، فَانْصَرَفَ سَالِمٌ ابْنُ عَمِّ يُونُسَ بِهَذَا الْكَلَامِ² 🔹آنچه که از این روایت استظهار میشود این است که هشام اینطور استدلال کرده است که اگر شک در حیات امام داشتیم بنا میگذاریم که امام حی است مادامی که خلافش ثابت بشود همانطور که در مسائل عرفی همین بنا را داریم 🟢این مطلب علاوه بر این که نشان می‌دهد که استصحاب امری عقلایی است (چون وقتی هشام برای خصم به استصحاب استدلال کرد و مثال زد، او قبول کرد با این که آنها تعبدی به حجیت استصحاب نداشته‌اند)، نشان می‌دهد که به نظر برخی از بزرگان اصحاب ائمه در اعتقادیات و حیات امام هم استصحاب جاری می‌شود. ـــــــــــــــــــــــــــ *¹:کفایه الاصول ، ص۴۲۲ *²:رجال کشی،ص۲۶۶ 💢شایان ذکر است از روایت و کلام محقق خراسانی آن مقداری که شاهد مثال بود ذکر شد و تقطیع مخلی صورت نگرفته است 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفابالینک‌کانال
🔰 💢 گفتگوی یک طلبه با ناصرالدین شاه 🔸می‌گویند، روزی ناصرالدین‌شاه، سرزده، به مدرسه‌ی «مروی» تهران رفت که می‌دانیم در دو قرن اخیر، همواره مرکز تدریس و تدرّس علوم دینی بوده است. هنگام گشت و گذار در مدرسه، شاه با طلبه‌ای روبرو شد که در حجره‌ی خود مشغول مطالعه‌ی کتاب «خلاصة‌الحساب» (نوشته‌ی شیخ بهایی) بود. 🔹طلبه‌ی مزبور لباس رسمی به تن نداشت و وقتی هم که چشمش به شاه افتاد، احترام لازم را به وی -که به‌طور ناگهانی و بی‌خبر در برابر طلبه ظاهر شده بود- نگذاشت. روی همین حساب، شاه به همراهش گفت: الان حالش را می‌گیرم و ادبش می‌کنم! و فوراً رو به طلبه کرد و گفت: این چه کتابی است که می‌خوانی؟ گفت: خلاصة‌الحساب شیخ بهایی است. گفت: در چه علمی است؟ گفت: ریاضیات. 🔸گفت: خب، بگو صد تیز به یک ریش، حسابش چقدر می‌شود؟! طلبه‌ی مزبور -که از بدشانسی شاه، خیلی رند و حاضرجواب تشریف داشت- تأملی کرد و دستی به محاسنش کشید و گفت: قربان، اگر عُشریه‌ی سلطنتی[مالیات ده درصدی که به خزانه‌ی شاه سرازیر می‌شد.] را ازش خارج کنیم و پیشکشی حکام را هم در نظر بگیریم و ازش منها کنیم، فکر نمی‌کنم چیزیش باقی بماند! 🔹شاه، با شنیدن این پاسخ سریع و شگفت، بسیار کِنِف شده و به همراهش گفت: زود برویم که هیچ آبرویی برای ما نگذاشت! 📚ذوق لطیف ایرانی.جلد۲. ابوالحسن منذر.صفحه ۱۳۱-۱۳۲ 🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰 💢روش شناسی💢 🔸 عبارات هم خانواده و هم سیاق در 🔹یکی از از یک جمله بررسی عبارت های هم خانواده و است که جناب شیخ اعظم از این راه در مکاسب استفاده کرده است 🌀مثال: لعله لما اشتهر في كلامهم من أن البيع لنقل الأعيان و إرادتهم بيان المبيع قولهم إن الإجارة لنقل المنافع.¹ شیخ اعظم در دفاع از فقهایی که در بیع ، اشتراط بودن عوض و معوض به آنها نسبت داده شده است از یک عبارت هم سیاق استفاده میکند و میفرماید: وزان «البیع لنقل الاعیان» وزان «الاجارة لنقل المنافع» که اشاره به نقطه ی ثقل در بیع و اجاره دارد {که در بیع مبیع است و در اجاره منفعت مستأجره} و نسبت به عوض ساکت است ـــــــــــــــــــــــ *¹:مکاسب،ج۳،ص۲ 🆔@masire_feghahat
🔰بررسی شمولیت اخبار من بلغ نسبت به مکروهات {بخش اول} ♨️طرح مسئله 🔸ظاهرآنچه درنوع کلمات فقها مطرح شده است این است که اخبار من بلغ مربوط به است و شامل مکروهات نمی شود چون در کلمات ذکر شده که ناظر به مستحبات است ، اما مرحوم شيخ انصاری در رساله تسامح در ادله سنن فرموده اند که مشهور کراهت را به استحباب ملحق کرده اند . از کلام صاحب فصول نیز همین نسبت استفاده می شود 🌀کلام صاحب فصول : قد تداول‏ بين‏ أصحابنا التسامح في أدلة السّنن و المكروهات¹ 🔄دو اشکال در سریان دادن حکم به مکروهات وجود دارد: 1️⃣موضوع این اخبار عنوان است و بلوغ الثواب نیز در جایی است که فعل دارای مصلحت باشد. اما در مورد مکروهات و محرمات در ترک آنها مصلحت وجود ندارد بلکه درفعل آنها مفسده وجود دارد ( مفسده ملزمه يا غير ملزمه). لذا بر ترک مکروه و حرام ثواب معنا ندارد. 2️⃣بر فرض که بلوغ ثواب اعم از مکروهات باشد اما آنچه که در روایات آمده است ترتب ثواب بر « » است. انجام عمل با باب مستحبات سازگاری دارد نه مکروهات. زیرا در باب مکروهات ترک عمل مطرح است نه انجام آن ــــــــــــــــــــــــ *¹:الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیة،ص۳۰۵ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفابالینک‌کانال
🔰بررسی شمولیت اخبار من بلغ نسبت به مکروهات {بخش دوم} 💢بیان شد که نسبت به شمولیت اخبار من بلغ مکروهات را بدوا دو اشکال مطرح میشود ♻️تفصی از اشکال اول 🔸نسبت به اشکال اول که گفته شد ثواب فقط در مستحبات است ممکن است بگوییم به همان نحوی که در مستحبات ثواب وجود دارد در نیز ثواب وجود دارد. ثواب بر بار می شود و الا اتيان مأمور به بدون اینکه مشتمل برامتثال و انقیاد باشد موجب ثواب نمی شود. 🔹ثواب عمل در جایی است که فعل به داعی امر مولی انجام شود و همین مناط در مکروهات نیز وجود دارد. از ادله ی لفظیه نیز استفاده می شود که عنوان اطاعت همان طور که در مورد واجبات معنا دارد در مورد ترک محرمات نیز معنا دارد. آیه ی شریفه ی من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار عام است و شامل هر فعلی که بخاطر امر خدا انجام یا ترک شود می شود. اطاعت در واجبات به انجام دادن کار است و در محرمات به ترک فعل. 🔸هم چنین آیه شریفه من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنة هی الماوی به طور اختصاصی ناظر به محرمات است و بیان می کند بر ترک محرمات نیز ثواب(جنة) مترتب است. ♻️تفصی از اشکال دوم 🔹تعبیر به «عمله» که در روایات من بلغ ذکر شده است دلیل نمی شود که بگوییم فقط شامل مستحبات می شود زیرا «عمله» به این معناست که شخص با خبر موافقت کرده است. عمل به خبر به معنای موافقت با خبر است. اگر خبر دال بر کراهت بود عمل به خبر که به معنای موافقت باخبر است. اگر خبر دال بر کراهت بود عمل به خبر که به معنای موافقت با خبر است یعنی شخص بخاطر این خبر فعل را ترک کند 🆔@masire_feghahat
🔰تذکّرات آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی(مدّ ظلّه) دربارۀ برنامۀ آموزشی جدید حوزه‌های علمیّه 🔸آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی با اشاره به جایگاه علمی رفیع شیخ انصاری و آخوند خراسانی و کتاب‌های «رسائل» و «مکاسب» و «کفایه» دربارۀ کم‌اعتنایی به این کتاب‌ها در برنامۀ آموزشی جدید حوزه‌های علمیّه اظهار نگرانی کردند. متن بیانات معظّمٌ‌له، بدین شرح است: 🔹 مقام علمی مرحوم شیخ انصاری تا بدانجا بود که بزرگانی همچون میرزای شیرازی گوشزد می‌کردند که نمی‌توان به‌آسانی از کنار نظرات ایشان عبور کرد. مؤسّس حوزۀ علمیّۀ قم، مرحوم آیت‌الله العظمی حائری، ضمن نقل داستانی از مرحوم میرزای شیرازی اشاره کردند که: «میرزا به توضیح عبارتی از بحث طهارتِ شیخ انصاری پرداخت که ما آن را نفهمیده بودیم.» در درس شیخ انصاری، بسیاری از فحول مجتهدین حضور داشتند و ایشان در مقابل مقام علمی شیخ، خاضع بودند. 🔸 «رسائل» شیخ انصاری از کتب ارزشمند اصولی است که مؤلّف، خود در اواخر عمر، آن را به‌عنوان کتاب سطح تدریس می‌کرده‌است. ویژگی‌های علمی مهمّ این کتاب و ارزش والای آن و پذیرش کتاب در جامعۀ حوزوی، سبب شده که این کتاب به‌طور طبیعی به‌عنوان متن درسی و محور تحقیق قرار گیرد. 🔹کتاب «کفایة الأصول» هم، از همان زمان مؤلّف، مورد توجّه علما قرار گرفته‌است. از مرحوم آقا رضی شیرازی شنیدم که مرحوم میرزا محمّدتقی شیرازی، در زمان حیات مرحوم آخوند، «کفایه» را تدریس می‌کرده‌است؛ موقعیّت والای علمی میرزا محمّدتقی شیرازی نیز، بر اهل فضل پوشیده نیست. 🔸 از مرحوم آقا شیخ عبدالکریم خوئینی -که شاگرد مرحوم آخوند و مرحوم شریعت اصفهانی بود- شنیدم که می‌گفت: «منزل آقای شریعت اصفهانی، نزدیک محلّ تدریس آخوند بود و ایشان از پشت‌بام منزل به درس مرحوم آخوند گوش می‌کرد. صبح‌ها که به درس آقای شریعت می‌رفتم، مطالب آخوند را ساده‌تر بیان می‌کرد و ما آنجا، تازه مطالب آخوند را می‌فهمیدیم.» کسانی همچون آقای شریعت، با آن جلالت، این‌گونه با مطالب مرحوم آخوند برخورد می‌کردند. 🔹دیگر بزرگان معاصر مرحوم آخوند نیز، مقام علمی ایشان را پذیرفته بودند؛ حتّی شنیدم که عالم بزرگ اهل معنای معاصر ایشان، مرحوم شیخ علی‌محمّد نجف‌آبادی (متوفّای 1۳۳۲) در روز وفات خویش مایل بوده که از «کفایه» مرحوم آخوند، مطالبی برای وی بخوانند تا او بشنود. 🔸توجّه خاصّ علماء به «کفایة الأصول» سبب شده که این کتاب، متن درسی و جایگزین کتب پیشین گردد و در این میان، هیچ الزامی در کار نبوده‌است. تکامل نظام آموزشی حوزه و ارتقای آن، سودمند است؛ امّا باید توجّه داشت که این صحیح نیست که به هر قیمتی، تحوّل در نظام آموزشی صورت پذیرد؛ بلکه مهمّ، ارتقای متون آموزشی است و تا وقتی که کتب علمی، در سطح بالاتری از «رسائل» و «مکاسب» و «کفایه» تدوین نشده که مورد پذیرش حوزه‌های علمیّه قرار گیرد، جایگزین‌کردن کتاب‌های دیگر، تنها افت تحصیلی را به دنبال دارد. 🔹 توجّه به این نکته لازم است که تدریس متون ارزشمند پیشین، این امتیاز را نیز دارد که طلّاب می‌توانند از سال‌ها تجربۀ اساتید گران‌قدری که این کتب را با دقّت و حوصله تدریس کرده‌اند و بر زوایای آنها اشراف کامل دارند، بهره‌مند شوند. 🔸از سوی دیگر، این سه کتاب، سال‌ها مورد توجّه و اعتنای بزرگان بوده و از زوایای گوناگون، بررسی و تحقیق شده‌اند و علاوه بر حواشی و شروح بسیاری که در توضیح و تبیین و نقد مطالب این کتاب‌ها نگارش یافته، محور درس‌های خارج فقهای برجسته در فقه و اصول بوده‌اند و جایگزین‌کردن آنها با متون دیگر -که به هیچ‌وجه، این ویژگی‌ها را ندارند- به‌معنای محروم‌ساختن طلّاب و جامعۀ علمی از ده‌ها سال پژوهش و تحقیق است و به تضعیف بنیان‌های علمی حوزه‌ها می‌انجامد و خسارت جبران‌ناپذیری به همراه دارد. @masire_feghahat
🔰الإمام الصادق(عليه السلام) والاستدلال بالمفهوم 🔸روي عن علي(عليه السلام) أنّه قال: «إذا شككت في حياة شاة، فرأيتها تطرف عينها، أو تحرك أُذنيها، أو تمصع بذنبها، فأذبحها فإنها لك حلال». 🔹وفي رواية أُخرى عن كتابه(عليه السلام): «إذا طرفت العين أو ركزت الرجل أو تحرك الذنب». 🔸ثمّ إنّ الإمام الصادق(عليه السلام) لما سُئل عن مثل هذه المسألة استدل بمفهوم كلام الإمام علي(عليه السلام). 🔹روى أبو بصير قال: سألت أبا عبد الله(عليه السلام) عن الشاة تذبح فلا تتحرك ويهراق منها دم كثير عبيط؟ فقال: «لا تأكل، إنّ علياً(عليه السلام) كان يقول: إذا ركزت الرجل أو طرفت العين فكل». 🔸لا شك أنّ كلام علي (عليه السلام)يدل على الحلية بالمنطوق وعلى الحرمة بالمفهوم، فقد استدلّ الإمام الصادق(عليه السلام) بمفهوم كلامه. 📚المبسوط في أُصول الفقه،ج2،ص256 🆔@masire_feghahat