🔅#پندانه
✍️ بندگی راستین
🔹جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمییافت.
🔸مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگیاش را دید و او را جوانی ساده و خوشقلب یافت، به او گفت:
پادشاه اهل معرفت است. اگر احساس کند که تو بندهای از بندگان خدا هستی، خودش به سراغ تو خواهد آمد.
🔹جوان به امید رسیدن به معشوق، گوشهگیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد. بهطوری که اندکاندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت.
🔸روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد. احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بندهای با اخلاص از بندگان خداست.
🔹در همانجا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند.
🔸جوان فرصتی برای فکرکردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد.
🔹همین که پادشاه از آن مکان دور شد، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نامعلوم رفت.
🔸ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جستوجوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند.
🔹بعد از مدتها جستوجو او را یافت.
🔸به او گفت:
تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آنگونه بیقرار بودی، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست، از آن فرار کردی؟
🔹جوان گفت:
اگر آن بندگی دروغین که بهخاطر رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را به در خانهام آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه خویش
# کانال راه خدا⇩⇩⇩
@masirkhoda
عارفی ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود تا *خدا را زیارت کند*
تمام روزها روزه بود.
در حال اعتکاف.
از خلق الله بریده بود.
صبح به صیام و شب به قیام.
زاری و تضرع به درگاه او
شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار مسگران، دکان فلان مسگر *برو خدا را ز یارت خواهی کرد*
عارف از ساعت ۵ در بازار مسگران حاضر شد و در کوچه های بازار از پی دکان می گشت...
میگوید: پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد،
*قصد فروش آنرا داشت...*
به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی
*پیرزن می گفت:نمیشه۶ریال بخرید؟*
مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند.
*بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود.*
مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم، خرید دارید؟
*مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟*
پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود!
مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی،
*امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال می خرم!!!*
پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!!
مسگر گفت: ابدا"
دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!!
پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد.
*ن که ناظر ماجرا بودم*
و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم: عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند
*آنگاه تو به ۲۵ ریال می خری؟!!!*
مسگر پیر گفت: من دیگ نخریدم!!!
*من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، من دیگ نخریدم...*
از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که
*ندایی با صدای بلند گفت:*
با
*چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!!*
*دست افتاده ای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم امد*
🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
*گر دست فتاده ای بگیری...مردی*
# کانال راه خدا⇩⇩⇩
@masirkhoda
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
مشکل گشای کارها باب الحوائج
ذکر توسّل های ما باب الحوائج
دارد هوای شیعه را باب الحوائج
پیوسته می گوییم "یا باب الحوائج"
🌺✨🌺
تولد امام موسی کاظم (ع) روز يکشنبه هفتم ماه صفر سال 128هجری در " ابواء" اتفاق افتاد اما در تاریخ ولادت امام کاظم(ع) روایاتی وارد شده است که بزرگان از محدثین به طرق مختلف از امام صادق(ع) روایت کرده اند که این ولادت پس از ایام حج سافل 127هـ و هنگام مراجعت امام صادق(ع) به مدینه و در اولین منزل پس از جحفه به نام ابواء بوده است و این دلالت دارد بر اینکه امام کاظم در ماه ذی الحجه دیده به جهان گشود نه در ماه صفری که درسال 128هـ نقل شده است.
🌺✨🌺
سفارش امام کاظم(ع) به یکی از یاران
يونس بن عبدالرّحمان -كه يكى از ياران صديق و از وكلاى امام صادق ، امام كاظم و امام رضا عليهم السلام بود- روزى به مجلس پُر فيض حضرت ابوالحسن ، امام موسى بن جعفر عليهما السلام وارد شد. امام عليه السلام پس از مذاكراتى ، ضمن موعظه هائى گوناگون به او فرمود:
اى يونس! با مردم مدارا كن؛ و هركسى را به اندازه معرفت و شعورش با وى صحبت كن.
يونس اظهار داشت: اى مولايم! مردم مرا به عنوان بى دين و زنديق خطاب مى كنند.
امام عليه السلام فرمود: گفتار مردم نبايد در روحيّه و افكار تو تاثير بگذارد، چنانچه در دستان تو جواهرات باشد و مردم بگويند كه سنگ ريزه است؛ و يا آن كه در دست هايت سنگ ريزه باشد و بگويند كه جواهرات در دست دارد، اين گفتار هيچ گونه سود و يا زيانى براى تو نخواهد داشت.( بحارالانوار(علامه مجلسی): ج 2، ص 66، ح 6.)
🌺✨🌺
سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی. سلام بر نام معطر و زیبایت، که الهام بخش ِ صبوری ، شکیبایی ، بردباری و حلم است.
🌺✨🌺
میلاد امام موسی کاظم علیه السلام مبارک
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
مداحی آنلاین - چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا - استاد کریمخانی.mp3
3.85M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا
🍃چرا یک شب نمیآیی به خوابم یابن زهرا
🎙زندهیاد استاد کریمخانی
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
salavat_bar_emam_kazem_0.mp3
539.4K
#صلوات_خاصه
📝فایل صوتی صلوات بر حجج طاهره علیهم السلام است؛
🔹صلوات بر موسى بن جعفر عليهما السلام
(#امام_کاظم علیه السلام)
#میلاد_امام_کاظم(ع)
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
❣اثر شگفتانگیز شکرگزاری
احساسات والایی مانند شکرگزاری، رغبت، شادی، مهربانی، ستایش و شفقت باعث میشود ضربان قلب حالت منسجمی پیدا کند و نظم و توازن در آن برقرار شود.
برای تغییر وضعیت ذهنی و رهایی از گذشته و زندگی در آینده نیازمند مغز و قلبی منسجم هستیم.
12 هزار واکنش شیمیایی متفاوت در بدن وجود دارد که هنگام شکرگزاری برای شفا یافتن بدن فعال میشن.
فقط ۱۰ دقیقه!!🍃🍃
دکتر جو دیسپنزا
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
Emam Hossein va Mohtashm e Kashani.mp3
4.7M
#حضرت_امام_حسین_ع_و_محتشم_کاشانی
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
1_3404238396.mp3
3.07M
#پادکست
📝سخاوت و بخشندگیآقا موسی ابن جعفر علیهالسلام(اهمیت گره گشایی از کار مردم)
🎤حجت الاسلام #استاد_رفیعی
ولادت #امام_کاظم
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈