eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.2هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
10هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺اگر پیامبر اسلام زنده می‌بود امروز چه می‌کرد؟ شهید مطهری👌
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هزینه داره ‌‌‌‌👤حجت‌ الاسلام و المسلمین دانشمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️ اعصاب اینهمه بدبختی و امتحان خدا رو ندارم! 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ جذب بی‌حجاب‌ها درسته یانه❌ ⛔️مذهبی صورتی ها چه حجابی را قبول دارن⁉️ 🔺 آیا باید به بهانه جذب بدحجاب‌ها از حجاب شرعی کوتاه اومد🔺 (پاسخ: مرتضی‌ کهرمی ) کلیپ های جذاب و دیدنی👇 🆔@farhangsaze_haya
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت زهرا مادر گناهکاران هم هست... چرا برای خلافت حضرت علی اشک میریختن؟ 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
✅حکم نگاه به زنان آرایش کرده 💄کانال آرایش های نوظهور @Newlyemergingmakeup انتشار باذکر لینک⚡️
18.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوران حساس : معاويه بن حكيم و محمّد بن ايّوب و محمّد بن عثمان گويند ما چهل نفر در منزل امام حسن عليه السّلام بوديم و او فرزندش را به ما عرضه كرد و فرمود:اين امام شما پس از من و خليفۀ من بر شماست،از او اطاعت كنيد و پس از من در دين خود متفرّق نشويد كه هلاك خواهيد شد،بدانيد كه بعد از اين او را نخواهيد ديد، گويند:از حضورش بيرون آمديم و پس از چند روزى قليل امام حسن عليه السّلام درگذشت. کمال الدين و تمام النعمة جلد ۲، صفحه ۴۳۵ 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
📌از فرزندت مهدی بخواه مرحوم حضرت آیت‌الله العظمی میلانی می‌فرمودند: دو برادر تبریزی که سیّد بودند و یکی از آنها روحانی و دیگری بازاری بود، هر دو مُستطیع شده و امکان تشرّف به مکّه و زیارت خانۀ خدا برایشان فراهم گردید. برادر کاسب و بازاری به برادر روحانی خود پیشنهاد داد و گفت: به خواستِ خداوند، باید امسال به زیارت خانۀ خدا برویم و حج بگزاریم! برادر روحانی در پاسخ گفت: من امسال آمادگی و فرصت ندارم، از سوی دیگر مُحرّم نزدیک است و به مجالس متعدّدی دعوت شده‌ام، شما امسال خود به تنهایی برو، من ان‌شاءالله سال دیگر مشرّف خواهم شد. برادر بازاری هر چه اصرار کرد، سودی نبخشید. به ناچار خود به تنهایی عازم زیارت شد و اعمال و مناسکش را انجام داد و بازگشت. امّا از برادر روحانی بشنوید، او متأسّفانه پس از چند ماه به دلیل حادثه‌ای از دنیا رفت و فریضۀ حج به گردن او ماند. برادر بازاری از این پیشامد و از سستی و اهمال برادر خود خیلی ناراحت و نگران بود و همواره در این اندیشه بود که آیا او به واسطۀ برخی از کارهای نیکش مورد بخشایش قرار گرفته یا اینکه اکنون در برزخ گرفتار است؟! تا اینکه شبی برادر متوفّای خود را در خواب دید که در باغی زیبا، وضعیّتی دلخواه و فضایی دلگشا زندگی می‌کند و پیش از آنکه از او چیزی بپرسد، برادر روحانی گفت: نگران من نباش، من از نجات‌یافتگانم! برادرِ بازاری می‌پرسد: چگونه نجات یافتی و مورد لطف واقع شدی؟! و او پاسخ می‌دهد: پس از مرگ، مرا به پای حساب بُرده و به جُرم ترکِ فریضۀ حج در مکانی مُتعفّن و تاریک زندانی کردند. در آن فضایِ وحشتناک، زیر فشار عذاب‌های دردآوری بودم تا اینکه دستِ توسّل به دامان مادرم، حضرت زهرا سلام الله علیها ، زدم و ناامیدانه عرضه داشتم: مادر جان! درست است که من فریضۀ حج را ـ غیر عمدی ـ ترک کرده‌ام، امّا عمری از حسین عزیزت سخن گفته‌ام. شما از خدا بخواه که مرا ببخشاید و از این گرفتاری نجات دهد! این توسّل، کارساز افتاد و پس از آن بود که درِ زندان گشوده شد و گفتند: آماده شو! مادرت، حضرت زهرا سلام الله علیها تو را خواسته است! مرا نزد مادرم بردند و آن حضرت، از امیرمؤمنان صلوات الله علیه درخواست کرد که مرا ببخشاید و نجاتم را از خدا بخواهد. امیرمؤمنان سلام الله علیه در پاسخ فرمودند:‌ «دختر گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله ! این شخص بارها روی منبر به مردم می‌گفت: در روایت آمده: اگر کسی فریضۀ حج را در صورت امکان و توان، ترک کند، هنگام مرگ به او گفته می‌شود: یهودی یا نصرانی بمیر! و اینک خودش این فریضه را ترک کرده است، من چه کنم؟!» مادرم فرمود: «او به من توسّل جسته، راهی برای نجات او بیابید!» در این هنگام امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «تنها یک راه به نظر می‌رسد و آن اینکه از فرزندت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بخواه که امسال به نیابتِ او حج کند!» مادرم از فرزند عزیزش، حضرت مهدی صلوات الله علیه خواست و آن بزرگوار پذیرفت و من نجات یافتم و اکنون در این باغ زیبا که می‌بینی، هستم! 📚 کرامات الصّالحین، محمّد شریف رازی، صص ۲۵۷ ـ ۲۵۸ کانال علامه حسن زاده آملی 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
هدایت شده از  صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها 🎙استاد عالی 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از کرامات عبد صالح خدا ، شیخ جعفر آقا مجتهدی 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
6 یه روز که تو اتاق سینا بودیم سینا دستشو جلو آورد و یک لحظه دستش بهم خورد که تمام بدنم‌ گر گرفت. سریع خودمو عقب کشیدم اما سعی کردم که خودمو عادی جلوه بدم . چیزی نگذشته بود که ازم خواست بهش دست بدم! اما من دختر معتقدی بودم و محرمیت برام مهم بود. بهش نه گفتم که احساس کردم ناراحت شد. به مرور زمان سینا درخواست های عجیبی ازم می‌کرد. منم نمی‌خواستم بیشتر از به گناه فرو برم. می‌دونستم که اون قصدش ازدواج نیست! قضیه رو به ریحانه گفتم . ریحانه گفت که از اول می‌دونستم قصد اون ازدواج نیست چون به من پیشنهاد داده بود اما قبول نکردم! بهم گفت اگه می تونم تو این شرکت در کنار سینا فراموشش کنم بمونم اما نمی‌تونستم! باید ازش فاصله می‌گرفتم. از شغلم استعفا دادم. توبه کردم از ارتباطی که با یه مرد نامحرم داشتم.و دنبال کار جدیدی رفتم. طول کشید اما بلاخره موفق شدم سینارو به کل فراموش کنم. ادامه دارد. کپی حرام.