eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
10هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولادت امیرالمومنین علیه‌السلام و روز پدر مبارک 💐 شکاف رکن یمانی معجزه غیر قابل انکار 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
2 پسر عموم مصطفی همراه من به دانشگاه وارد شد....هر دومون متولد یک سال بودیم . من خودم از مصطفی خوشم نمی‌اومد و نمی‌خواستم که باهاش ازدواج کنم. فقط اجبار خانواده بود اونم داداش بزرگم که بعد از مرگ پدرم مرد خونه شده بود و حرف آخر با اون بود کسی هم حق اعتراض نداشت. وقتی که می‌دیدم داداشم رضا همه خواستگارام رو به بهونه‌ای رد می‌کنه ناراحت شدم . به هر حال من حق داشتم در مورد آینده م نظر بدم برای همین رفتم که با مامان حرف بزنم. کمی برام سخت بود دختری که تا دیروز جز درس و دانشگاه در مورد موضوع دیگه‌ای با خانواده‌اش حرف نزده بود الان بخواد در مورد خواستگاراش حرف بزنه و بگه که می‌خواد به ازدواج فک کنه‌. ادامه‌دارد. کپی حرام.
3 رفتم پیش مامان ... مامان نگاهم کرد و گفت _ خوبی هدی جان؟ درس دانشگاه چطوره ؟ سری تکون دادم و گفتم _ ممنون مامان خداروشکر درسا خوب پیش میرن. با دقت بیشتر نگاهم کرد و بعدش پرسید _ اتفاقی افتاده مادر ؟ به تایید سری تکون دادم و گفتم _ مامان می‌خواستم در مورد داداش رضا باهاتون حرف بزنم‌ . مامان با کنجکاوی بیشتر نگاهم کرد_ رضا چی شده؟ کمی من من کردم و گفتم _ درسته که داداش رضا بزرگتره اما این درسته که بخواد در مورد آینده من تصمیم بگیره و به خواستگارام بدون اینکه حتی مشورتی با من کنه جواب رد بده؟ مامان کلافه نگاهم کرد و گفت_ میگی چیکار کنم؟ پاشو کرده توی کفش که فقط باید زن مصطفی شی. من خودم مخالفم دخترم این همه برات زحمت کشیدم که الان بری زن مصطفی شی! ادامه دارد. کپی حرام.
4 مامان ادامه داد_ مصطفی که از رشته دانشگاهش مشخصه! فوقش بتونه یه مغازه بزنه بیشتر از اون نمیتونه! اما تو چی؟ تو معلم میشی. الانم که داداشت داره همه موقعیت‌هاتو می‌پرونه ! منم که کاری از دستم بر نمیاد با کلافگی گفتم _ خب مامان باهاش حرف بزنید اینطوری که نمیشه . مامان که بدجوری کلافه شده بود گفت _ من که زبونم مو درآورد از بس که باهاش حرف زدم اما باشه به خاطر تو یه بار دیگه بهش میگم شاید اینبار سر عقل اومد‌. مامان دوباره باهاش حرف زد اما بی‌فایده بود و رضا بازم حرف خودش بود. همیشه سر نمازم از خدا می‌خواستم تا کمکم کنه یه شوهر با موقعیت بهتری گیرم بیاد . مصطفی پسر خیلی خوبیه... درسته که خانواده عمو هم خانواده بدی نبودند اما مشکل اینجا بود که من با اونا سازگاری نداشتم و مصطفی رو پسند نمی‌کردم. ادامه دارد. کپی حرام.
🔹🍃🌹🍃🔹 ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 علیه السلام عجل الله 🔹🍃🌹🍃🔹