مـولایـم . . .
آنقدر نامتان را
در گوش زمان تکرار کرده ام
که دیگر ثانیه ها
بی یادتان نمی توانند
سر کنند ..
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرجْ
#سلام_امام_مهربانم
صبحت بخیر آقا🌸🍃
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃 ❀✿┅┅┄
به رسم هر روز صبح🌸🍃
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌸🍃
✨السلام علیڪ یابقیة الله یا
اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریڪ القرآن ایهاالامام
الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان✨
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج💕
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃 ❀✿┅┅┄
🌸ایـن هـمـ هـدیـہ بـراے کـسـایـے کـہ قـصـد دارن بـہ نـیابـت از بـرادر شـہـیدمـ مـحـمـد خـانے✨ بـرن زیـارت #اربـعـین....
🕊التـمـاس دعـا
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃 ❀✿┅┅┄
@shahed_sticker۴۵۸.attheme
121K
• #شهید_مجید_پازوکی
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃 ❀✿┅┅┄
15391538521369bFoDTL32r6pWYfea0sAvhQZnmNCOult.mp3
2.99M
👤حاج #حسین_یکتا
🔹من الغریب الی الحبیب
🔷کلیپ صوتی شنیدنی وزیبا
🔴 #ویژه_پیاده_روی_اربعین
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃 ❀✿┅┅┄
#کمی_مکث
خانم شماره بدم😏
خانوم شــماره بدم
خانوم برسونمت😊
خانم چندلحظه از وقتتو به مــــا میدی
و....
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!😐
بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود این قضیه به شدت آزارش می داد😔
تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد.😕
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت.
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد. خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند.😭
دردش گفتنی نبود!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد.
وارد حرم شدو کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی می گفت انگار!!!
خدایا کمکم کن...🙏
چند ساعت بعد ، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد.🙄
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!😊
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند. 😱به سرعت از آنجا خارج شد. وارد شــــهر شد.
امــــا اما انگار چیزی شده بود. 😲دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد!🙃
انگار محترم شده بود نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!😎
احساس امنیت کرد با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!😍
فکر کرد شاید اشتباه می کند! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد..
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته!😊
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃 ❀✿┅┅┄