#چالشحیدری
#نفر10
✨رسول خدا(ص) :✨
🌿اگر مردم بر محبت
علی بن ابی طالب (ع) اتفاق داشتند
خدای بزرگ، آتش دوزخ را نمی آفرید!
خداروشکر که مولایم علی (ع) شد
من غدیری ام ❤️
#مبلغ_غدیر_باشیم✌️
#حیدریام
همراه با جـوایز 🎁 #ویژه 🎈
🎀شـرڪت در #چالش 👇
http://eitaa.com/joinchat/650772500Ccb0d7cf400
#ازقافلهغدیرجانمونیدها 👆👆
#چالش_حیدری
#نفر11
خداروشکر که مولایم علی (ع) شد
من غدیری ام ❤️
#مبلغ_غدیر_باشیم✌️
#حیدریام
همراه با جـوایز 🎁 #ویژه 🎈
🎀شـرڪت در #چالش 👇
http://eitaa.com/joinchat/650772500Ccb0d7cf400
#ازقافلهغدیرجانمونیدها 👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#به_وقت_شهدا🍃🌹
همیشه بهم میگفت :
"همسر #شهید مهدی نوروزی😍
#شهید_مهدی_نوروزی❣
#شیر_سامرا🌱
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸
🆔 @masirshahid
#رمان 📖
💞عاشقانه ای برای تو💞
🌸🍃خیلی جدی بهش گفتم: اصلا ایده خوبی نیست... آبروی من رو بردی... فقط اینطوری درست میشه... بعد رفتنت میگم عاشق یه احمق شده بودم که لیاقتم رو نداشت... منم ولش کردم... یه معامله است... هر دو توش سود میکنیم...
اما من خیال نداشتم تا آخر باهاش بمونم... فقط یه احمق میتونست عاشق این شده باشه...
وسایلم رو جمع کردم و رفتم خونه مندلی... دوست صمیمیم بود...
به پدر و مادرم گفتم تا آخر ترم اونجا میمونم... جرأت نمیکردم بهشون بگم چکار میخوام بکنم... ما جزء خانواده های اصیل بودیم و دوستهامون هم باید به تایید خانواده میرسیدن و در شأن ارتباط داشتن با ما میبودن... چه برسه به دوستپسر ؛ دوستدختر یا همسر...
اومد خونه مندلی دنبالم... رفتیم مسجد و برای مدت مشخصی عقد خونده شد... بعد از اون هم ازدواجمون رو به طور قانونی در سیستم دولتی ثبت کردیم...
تا نزدیک غروب کارها طول کشید... ثبت ازدواج ؛ انجام کارهای قانونی و...
اصلا شبیه اون آدمی که قبلا میشناختم نبود... با محبت بهم نگاه میکرد... اون حالت کنترل شده و بیتفاوت توی رفتارش نبود... سعی میکرد من رو بخندونه... اون پسر زبون بریده ؛ حالا شیرین زبونی میکرد تا از اون حالت در بیام... از چند کیلومتری مشخص بود حس گوسفندی رو داشتم که دارن سرش رو میبرن... از هر رفتارش یه برداشت دیگه توی ذهنم میومد... و به خودم میگفتم فقط یه مدت کوتاهه ؛ چند وقت تحملش کن . این ازدواج لعنتی خیلی زود تموم میشه... نفرت از چشمهام میبارید...
شب تا در خونه مندلی همراهم اومد...
با بیحوصلگی گفتم: صبر کن برم وسایلم رو بردارم...
#ادامهدارد......
✍ نویسنده #شهیدسیـدطـاهاایـمانے 🌷
🖇 #ڪپےبہشـرطدعـابراےفـرجوشـہادت 🌷
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
بیچاره دلم طالب دیدار تــو باشد
درمانده و افتاده چنان پای تو باشد
من در قفسی؛ منتظر روز وصالم
آن روز که دلها همه دریای تـو باشد
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸
🆔 @masirshahid
آسمانی هـا ؛
بہ شهـادت نمی رسند !
این خاڪـی هـا هـستند
ڪہ لایق شهـادت اند . . .💔🍃
#صبحتون_شهدایی
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸
🆔 @masirshahid
#ڪـلامشهــید
شهــید علمـــدار:
توی ذهـنت باشد ڪه یڪی دارد
مرا #میبیـــــند دست از پا خطا
نڪنم مهدی فاطمه(س) خجالت
بڪشد😞 فـــــردای قیامت جــلوی
حضرت زهرا سلام الله علیها چه
جــــوابی می خواهـــیم بدهــیم.💔
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸
🆔 @masirshahid
#رمان 📖
💞عاشقانه ای برای تو💞
🌸🍃خندید و گفت: شاید طبق قانوت الهی ؛ ما زن و شوهریم اما همون قانون میگه تو با این قیافه نمیتونی وارد خونه من بشی...
هنوز مغزم داشت روی این جملهاش کار میکرد که گفت: برو تو ؛ دنبالت اومدم مطمئن بشم سالم رسیدی...
چند قدم ازم دور شد... دوباره چرخید سمتم و با همون حالت گفت: خوابهای قشنگ ببینی و رفت...
رفتم تو... اولش هنوز گیج بودم... مغزم از پس معادلات رفتارش بر نمیاومد...
چند دقیقه بعد کلا بیخیال درک کردنش شدم... جلوی چشمهای گیج و متحیر مندلی ؛ از خوشحالی بالا و پایین میپریدم و جیغ میکشیدم... تمام روز از فکر زندگی با اون داشتم دیوونه میشدم اما حالا آزاد آزاد بودم...
فردا طبق قولم لباس پوشیدم و اومدم دانشگاه... با بچه ها روی چمنها نشسته بودیم که یهو دیدم بالای سرم ایستاده... بدون اینکه به بقیه نگاه کنه ؛ آرام و محترمانه بهشون روز بخیر گفت...
بعد رو کرد به من و با محبت و لبخند گفت: سلام ؛ روز فوقالعادهای داشته باشی...
بدون مکث ؛ یه شاخ گل رز گذاشت روی کیفم و رفت... جا خورده بودم و تفاوت رفتار صدوهشتاو درجهایش رو اصلا درک نمیکردم...
با رفتنش بچهها بهم ریختن... هر کدوم یه طوری ابراز احساسات میکردن و یه چیزی میگفتن ولی من کلا گیج بودم... یه لحظه به خودم میگفتم میخواد مخت رو بزنه... بعد میگفتم چه دلیلی داره؟ من که زنشم ؛ خودش نخواست من رو ببره... یه لحظه بعد یه فکر دیگه و... کلا درکش نمیکردم...
نزدیک زمان ناهار بود... کلاس نداشتم و مهم تر از همه کل روز رو داشتم به این فکر میکردم که کجاست؟...
#ادامهدارد......
✍ نویسنده #شهیدسیـدطـاهاایـمانے 🌷
🖇 #ڪپےبہشـرطدعـابراےفـرجوشـہادت 🌷
بزرگوارانی که برا چالش درخواست دادن پی وی من خیلی عذرخواهی میکنم بنده ریپرت شدم و نمیتونم جواب بدم حلال کنید🙏
ان شاالله درست شد در اسرع وقت میفرستم براتون
تشکر از صبوریتون🌷