eitaa logo
پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مسجد ۱۴ معصوم(ع) مشهد طبرسی
408 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
8هزار ویدیو
64 فایل
حوزه فعالیت کانال :👇 فرهنگی-اجتماعی-مذهبی-سیاسی-اطلاع رسانی و... 🕌 مسجد چهارده معصوم علیهم السلام واقع در مشهد الرضا(ع) بین طبرسی جنوبی ۴۸ و۵۰ تنها کانال ما در پیام رسان داخلی ایتا👇 @masjed_14_m
مشاهده در ایتا
دانلود
میراث قادری گزارش خبرنگارروزنامه شهر آرا پیرامون زندگی مرحوم حاج ابراهیم قادری
روایت زندگی مردی که 2 مسجد و یک حوزه علمیه ساخت میراث قادری کد محتوا: ۲۲۱۳۵تاریخ: ۲۹ تير ۱۳۹۹ - ۰۱:۵۴ فاطمه سیرجانی خبرنگار شهرآرامحله رد شدن از کنار دیوار یک مغازه و کوچه برای بعضی‌ها فقط یک عبور ساده است، اما برای خیلی‌ها تداعی‌کننده اتفاق‌های دوست‌داشتنی است که هیچ‌وقت فراموش نمی‌شوند. فکر کردیم در شماره‌های متوالی محله نمی‌شود سوغاتی از گذشته برای شما نیاورد. سوغاتی که خوردنی و پوشیدنی نیست. گاه مسافری توشه‌ای پربارتر از همه این‌ها دارد؛ آشنایی با آداب زندگی گذشته. سفر شصت‌ساله‌ها و هفتادساله‌های یک محله به دوران نوجوانی‌شان شیرین‌ترین سوغات است. توی شهر و محله‌ای که همه‌چیز پوست انداخته و دستخوش تغییر شده است، هیچ‌چیز به دل‌چسبی سفر به گذشته نیست. شهر، خانه و کوچه‌ای که در آن به دنیا آمده‌ایم، همیشه سایه‌وار تعقیبمان می‌کند، بی‌هیچ درنگ و گریزی. در تمام کوچه‌هایی که امروز در آن قدم می‌زنیم، آدم‌هایی هستند که قصه‌هایی برای گفتن دارند. بافت محلات که تغییر کرد، خانه‌ها و آن آدم‌ها رفتند و خیابان‌ها کشیده‌تر و شلوغ‌تر شد و جایش سازه‌های ناساز قد کشیدند، اما هنوز خیلی‌ها خاطرات بغچه‌های حمامشان را توی صندوق‌های قدیمی، هر از گاهی بو می‌کشند و حالشان خوب می‌شود. حیف که معمارهای نامی نامشان گم شده است. حیف که از حلبی‌سازها و نجارها و باغبان‌هایی که هرکدام از خود یادگارهای باصفا بجا گذاشته‌اند، خبری نیست. حتی از کتیبه‌های بالای در حمام‌ها، کاشی‌ها و گچ‌بری‌ها و سکوهای جلو خانه‌ها که برای نشستن رهگذرهای خسته ساخته می‌شد، اثری بر جای نمانده است ،اما کارهای استادانه‌ای که به زیبایی و رفاه محله و کوچه و خیابان می‌افزود، هنوز به خاطرها هست. حیفمان آمد این دوره هم بگذرد و کارهای خوب و ماندنی آدم‌های گذشته به زوال برود و کسی یادی از آن‌ها نکند. آنچه امروز برای ما از مردی مانده است که چهارراه قادری را به نام خود کرد، 2مسجد و یک حوزه علمیه است و گرمابه‌ای که در مفتح جایش را عمارت‌های دیگر گرفته است، اما دلیل نمی‌شود نام حاج ابراهیم قادری از زبان بیفتد؛ حاج ابراهیم که محل دفنش مسجدی همین حوالی است و روایت جالبی دارد . تمام کارها انجام شده بود؛ از نامه‌نگاری‌های اداری سازمان فردوس‌ها و مشخص شدن قبر تا شست‌وشوی میت و آماده شدنش برای ورود به خانه ابدی. مانده بود طواف حرم برای آخرین بار. طوافی نه با پای خود مثل تمام ۸۰سال‌ زندگانی‌اش که روزش به شب نمی‌رسید تا ‌برای عرض ادب به خدمت آقا علی‌بن‌موسی‌رضا(ع) برسد. دست تقدیر بر خلاف تمام مخالفت‌ها و اما و اگرها چیز ‌‌‌دیگری برایش رقم زده بود. تقدیری که همه را در ‌لحظه شنیدن خبر در بهت و حیرت فرو برد و جسم بی‌جانش ‌در ‌مسجدی آرام گرفت که خواسته قلبی و وصیت آخرش بود. از ‌حاج ابراهیم قادری می‌گوییم. واقف و سازنده 2مسجد و اهداکننده صدها کتیبه و پرچم به خانه‌های خدا و تکایای شهرمان. حاج ابراهیم مالک و صاحب گرمابه‌ای در مفتح21 بود و خاطراتش برای قدیمی‌های طلاب با خیر و نیکی گره خورده است. مرد روزهای سخت «4سال بیشتر نداشت‌ که پدرش‌ به رحمت خدا رفت. شش‌ساله بود‌ که در سفری به مشهد، مادرش را هم از دست داد ‌و تنها ‌شد.» این‌ها را علی قادری، پسر مرحوم که معاونت آموزشی حوزه علمیه امام حسن عسکری(ع) را برعهده دارد، تعریف می‌کند و ادامه می‌دهد:‌ پدرم به یتیمی ‌زیر دست دیگران بزرگ شد. سختی روزگار او را خیلی زود بزرگ و بالغ کرد و از او مردی تمام‌عیار ساخت. با وجود آنکه خیلی تلخی دنیا را چشیده بود، حلال و حرام را خوب می‌شناخت و خدا را در همه کارها حاضر و ناظر اعمال خود می‌‌دید‌. ‌مرضیه خانم، همسر دوم حاجی قادری، پانزده‌ساله بود که وارد زندگی او شد: زمانی که من همسر حاجی شدم، حمام قادری را داشت‌، اما قبل از آن روی ماشین‌های بزرگ کار می‌کرد‌. ظاهرا کامیون داشت‌. من و آمنه‌خانم، زن بزرگ حاجی، با هم در یک خانه زندگی می‌کردیم. آن زمان یک دختر و یک پسرشان به خانه بخت رفته بودند‌. بقیه با هم زندگی می‌کردیم، در خانه‌ای با چند اتاق کوچک و بزرگ روی حمام. زندگی آرام و خوبی داشتیم. شوهرم مرد خوبی بود. هرچه از خوبی و مهربانی آن مرد بگویم، کم است.
از ساخت مسجد تا اعزام به خط مقدم منطقه پسر در ادامه حرف مادر تعریف می‌کند: در مراسم افتتاحیه آیت‌ا... طبسی، حاج جواد پناهی و چند تن از قاریان بزرگ بین‌المللی حضور داشتند. یکی از مساجد محور و بزرگ منطقه به حساب می‌آمد که مراسم قرآن‌خوانی با حضور قاریان بزرگ بین‌المللی در آن انجام می‌شد .البته مسجد امام حسن‌مجتبی(ع) هم به همان شکل نماند. بعد از سرنگونی رژیم شاهنشاهی، پدرم ادامه بنای مسجد نیمه‌ساز را بعد از سال‌ها در دست گرفت. اتفاقا هم‌زمان شده بود با روزهای جنگ و شکل‌گیری پایگاه‌های بسیج در مساجد. مسجد امام حسن(ع) نیز از این امر مستثنا نبود. پایگاه بسیج در همان مسجد نیمه‌ساز فعالیتش را با ثبت‌نام و اعزام جوانان و نوجوانان محله شروع کرد و افتخارات زیادی را به نام شهدا از آن خود کرد. از شهدای بنامی که از این پایگاه و مسجد به جبهه اعزام شدند، شهید علیمردانی مشهور به شهید چزابه است. قادری، دومین حمام محله طلاب به باور خیلی از قدیمی‌ها ساخت حمام ‌عین ثواب بود و اجر زیادی پیش خدا داشت. اصلا یکی از دلایل ساخت حمام در آن سال‌ها و روزگار برای رضای خدا و باز کردن گره از کار خلق بود. مرضیه‌خانم تعریف می‌کند: قدیم‌ها که مثل الان نبود در هر خانه‌ای یک حمام ‌باشد. مردم برای رفتن به حمام سختی زیادی را متحمل می‌شدند؛ به‌خصوص زمستان‌ها. برای همین معمولا بیشتر گرمابه‌داران مردان متدین و باخدایی بودند که به نیت کار خیر آن را بنا می‌کردند. حاجی قادری از اولین نفرهایی بود که در محله طلاب به ساخت حمام اقدام‌ کرد. البته اولین حمام دولتشاهی بود و بعد حمام قادری در مفتح21 بنا شد. ‌بعدها که خیابان‌کشی شد و اتوبوس‌ها در مسیر خیابان رفت‌وآمد می‌کردند، آن چهارراه به چهارراه قادری معروف شد و تا مدت‌ها این نام سر زبان‌ها بود و ایستگاه را با نام چهارراه قادری صدا می‌زدند. به گفته علی‌آقا‌، حمام قادری‌ تنها محل استحمام نبود؛ گاه پاتوقی برای فعالیت‌های انقلابی‌های آن زمان‌‌‌‌ بود: همان‌طور که مادرم گفت، ‌طبقه بالای حمام ‌چند اتاق بود که خانواده ما در آن زندگی می‌‌کردند.‌ یک حیاط خلوت ششصدمتری هم بود که چاه‌های تأمین آب حمام و مخازن آب گرم و سرد در آنجا تعبیه شده بود.‌ در بحبوحه انقلاب برادر بزرگم، شیخ حسن‌آقا که بعدها نماینده امام‌خمینی‌(ره) شد، چند دستگاه چاپ در یکی از اتاق‌ها جانمایی کرده بود‌ و با دوستان انقلابی‌اش اعلامیه‌های سخنرانی آقا را چاپ می‌کردند. یک شب از طریق همسایه‌ای که از برنامه‌های برادرم و دوستانش خبر داشت، مطلع شدیم ساواک رد خانه ما را زده است. حمام دوممر بود. شبانه تمام دستگاه‌ها و اعلامیه‌ها درون چاه‌های حیاط‌خلوت انداخته شد. مأموران با پوشش عادی و با گفتن اینکه مسافر هستند و از راه دور آمده‌اند و قصد حمام دارند، وارد خانه ما شدند، اما چیزی دستگیرشان نشد. آن شب برادرم را با خود بردند، اما چون مدرکی نداشتند، خیلی زود ‌آزادش کردند. عمری عاشقی و ارادت «ارادت و عشق به ائمه به‌خصوص امام‌حسین(ع) در جای‌جای زندگی این مرد جاری ‌بود. نمی‌شد‌ نام امام حسین(ع) را بشنود و به پهنای صورت اشک نریزد.» مرضیه‌خانم این‌ها را می‌گوید و ادامه می‌دهد: روضه‌خوان نبود، اما خوب روضه می‌خواند و هرجا مجلسی بود، از ایشان دعوت می‌شد چنددقیقه ذکر مصیبت کند. معمولا با این ابیات روضه را آغاز می‌کرد: «خداوندا من از اعمال خود بسیار می‌ترسم/ نمی‌ترسم زِ کس، از زشتی کردار می‌ترسم// هزاران بار کردم توبه و از جهل بشکستم/ پشیمانم، پشیمانم از این رفتار می‌ترسم» چنان با سوز و گداز می‌خواند و اشک می‌ریخت که همه شرکت‌کنندگان در مراسم را تحت‌تأثیر می‌گذاشت. او در این بیش از 50سال زندگی با حاجی قادری، یاد ندارد 60روز محرم و صفر، یک روز روضه و ذکر مصیبت کربلا در خانه آن‌ها برگزار نشده باشد: از چند روز قبل از شروع محرم بساط روضه‌خوانی در خانه ما مهیا می‌شد و‌ کوچک و بزرگ اهل خانه آماده مجلس عزای حسین(ع) می‌شدند. تمام محرم و صفر مجلس داشتیم. ‌هر چهارشنبه هم روضه موسی‌بن‌جعفر(ع) در خانه ما برپا بود. درخت انجیر، وقف همسایه علی‌آقا در ادامه صحبت‌های مادر و یادآوری ارادت پدر به امام‌حسین(ع) و خاندانش از وقفی جالب برایمان می‌گوید: در حیاط‌خلوت گرمابه که فضایی به‌نسبت‌ بزرگ بود، پدرم 3درخت انجیر زرد و 2درخت انجیر سیاه و چند درخت توت کاشته بود. درختانی پربرگ‌وبار بودند. پدر درخت‌ها را وقف حضرت رقیه(س) کرده بود. انجیرها و توت در فصل تابستان بسیار پربار بود. تمام اهل محله و چند کوچه و خیابان بالاتر و پایین‌تر می‌دانستند میوه این درخت‌ها وقفی است. در فصل رسیدن انجیر و توت، تمام بچه‌ها در کنار حاج ابراهیم بعد چیدن‌ بار درختان، آن‌ها را به در خانه همسایه‌ها و فامیل می‌بردند.
وقف کتیبه‌ و پرچم برای مساجد غریب وی ادامه می‌دهد: نمی‌شود از این‌ها بگویم و پرچم و کتیبه از قلم بیفتد. ‌هر سال نزدیک محرم که می‌شد، پدرم راه می‌افتاد سمت بازار رضا(ع) و بازارهای چهارراه شهدا برای سفارش کتیبه و پرچم امام‌حسین(ع). بعد از خرید به مساجد و تکایایی که از قبل نشان کرده بود، می‌رفت و پرچم‌ها و کتیبه‌ها را به آنجا اهدا می‌کرد. خودش هم می‌ایستاد تا پایان نصبشان را بر در و دیوار و سر در مسجد و تکیه ببیند و زیر لب ذکر می‌گفت. مساجد، حسینیه‌ها و تکایای دورافتاده در مناطق محروم چون ابراهیم‌آباد، محمدآباد، مهرآباد و حتی روستاهای دورافتاده زادگاهش گناباد، یادگاران این مرد را در خود دارند. او به قیمش، علی‌آقا، وصیت کرده بود بعد از گذاشتن هزینه برپایی مراسم شب هفتم و چهلم و سال، از مانده مالش کتیبه و پرچم تهیه‌ و بین مساجد و تکایای غریب و دورافتاده توزیع کنند. قدمی برای دوستی حوزه و مسجد حوزه علمیه امام حسن‌عسکری(ع) با بیش از 40سال قدمت، آورده معنوی حاج‌آقا قادری، ساکن محله طلاب، به شهر مشهد و اهالی محله است. علی‌آقا تعریف می‌کند: ساخت مسجد و حوزه تقریبا با هم به پایان رسید و افتتاح شد؛ اول آبان ‌سال61. پدرم اعتقاد وافری به تربیت مردان دین‌ داشت‌ و معتقد بود‌ با تربیت مردان خدا و آگاه به علم دین، بنیان اسلام و تشیع نیز مستحکم‌تر می‌شود. برای همین هم‌زمان با ساخت مسجد، کلنگ احداث حوزه نیز زده شد. حوزه‌ای با نام پدر امام دوازدهم(ع)، امام حسن عسکری(ع)‌ امروز به‌جد می‌توان ادعا کرد این حوزه در منطقه یکی از برترین حوزه‌های علمیه به شمار می‌رود که با حدود 200طلبه و 35 استاد در 4سطح،‌ تربیت طلاب علوم دینی را عهده‌‌دار است. وکلا، قضات، ائمه‌جمعه و جماعات و مبلغان مطرحی بوده و هستند که همه دانش‌آموخته مدرسه‌ علمیه حاج‌ابراهیم قادری هستند. سر تعظیم مسئولان در برابر تقدیر یکی از داستان‌های جالب زندگی حاج‌ابراهیم قادری مسجد‌ساز، روایت قبری است که حدود 39سال قبل از ‌رسیدن اجل برای خود تعیین کرده بود. علی‌آقا تعریف می‌کند: با اتمام ساخت مسجد بزرگ چهارده‌معصوم(ع)، پدرم تصمیم گر‌فت حدود 200متر از زمین مسجد را به آرامگاه خانوادگی اختصاص دهد. چند جا هم مشخص کرده بود‌‌؛ دوتا برای همسران‌، یکی برای خود و آخری هم برای پسر ارشدش، حاج شیخ حسن‌آقا. اول قرار بود این بخش وسط محوطه نمازخانه مردانه باشد، اما در نشستی که با بزرگان ازجمله آیت‌ا... میلانی و دیگر آیات عظام داشتند، تصمیم گرفته شد ورودی‌ قسمت مردانه صیغه مسجد خوانده نشود‌ تا هم نمازگزاران از روی قبر امواتی که قرار بود در آن قسمت دفن شوند، عبور کنند، هم مکانی باشد برای توقف کسانی که عذر‌ شرعی برای ورود به خانه خدا را دارند. او در ادامه از روزهایی یاد می‌کند که پدر در بستر بیماری افتاده و ‌در فکر تمهیداتی برای سفر آخرت بود: اما و اگرهایی درباره مخالفت دفن پدرم شنیده بودیم و به گوش خودش هم رسیده بود، اما موافقت‌هایی شفاهی داشتیم که به آن دلخوش بودیم. با این حال باز هم دفن واقف در ‌مکان وقفی با ایرادات و مخالفت‌هایی مواجه بود. از همین رو تقریبا از اجابت آرزوی قلبی پدرم ناامید شده بودیم.‌ تمام تلاش ما تا روزی که ایشان به رحمت خدا رفت‌، فراهم آوردن شرایطی برای دفن در جایی بود که وصیت و آرزویش‌ بود. روزی که فوت کرد‌، ناامید از همه جا به بهشت‌رضا(ع) رفتیم و در قطعه‌ای عادی مزاری برایش‌ تعیین شد. بعد از انجام مراسم غسل و تدفین، برای انجام طواف دور حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) راهی شدیم. در مسیر بهشت رضا(ع) بودیم که زنگ تلفن من به صدا درآمد. یکی از مسجدی‌ها بود که می‌گفت‌‌ بعد از‌ حرم، پیکر را برای دفن به مسجد ببریم. گفتم اینجا همه‌چیز روبه‌راه است و قبر آماده شده، اما صدای پشت خط می‌گفت موانع برای دفن در مسجد حل شده است. در اوج اندوه از دست‌دادن پدری چون او، گویی معجزه‌ای در حال رخ دادن بود. باورمان نمی‌شد. راننده آمبولانس وقتی داستان را شنید، قبول کرد پیکر پدرم را به ما تحویل دهد، اما تأکید کرد با وانت سرپوشیده به مسجد منتقل شود. بعد از مراسم به سمت بولوار طبرسی راه افتادیم. با این تغییر برنامه، مراسم تشییعی هم که قرار بود از چهارراه برق تا مسجد چهارده‌معصوم(ع) برگزار شود، منتفی شد و جمعیت زیادی که آنجا منتظر بودند، وقتی از برنامه مطلع شدند، از آن مسیر به سمت مسجد به راه افتادند. سرانجام با انجام مراسم تشییع باشکوه از پیش برنامه‌ریزی‌نشده با عنایت خدا و چهارده‌معصوم(ع)، پیکر پدرم در‌ خانه ‌ابدی‌ در مسجد آرام گرفت و به آرزویش رسید.
امشب شب جمعست شادی ارواح طیبه شهداء،امام راحل،علما ،مراجع تقلید، مومنین ومومنات خاصه شادی روح بانی مخلص مسجد ۱۴ معصوم (علیهم السلام) حاج ابراهیم قادری حمدوسوره ای قرائت فرمایید به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌸 🌷🕌🌷 @masjed_14_m
نام : جواد نام خانوادگی : دوربین نام پدر : محمد تاریخ تولد : ۴۶/١/١٧ محل تولد : بندرانزلی سن : ۴٩ سال دین و مذهب : اسلام تشیع تاریخ شهادت : ٩۵/٢/١۶ محل شهادت : سوریه - خان طومان نحوه شهادت : حمله تروریست های تکفیری به مستشاران ایرانی مزار شهید: گلزار شهدای بندرانزلی وصیتنامه شهید: همه بدانند که خط من، خط سرخ شهادت و حزب الله اصیل می باشد و افتخار میکنم که پاسدار و بسیجیم و اگر خداقبول نماید انشاالله سرباز کوچک ولایت فقیه هستم و دل در گرو هیچ گروه و حزب و فردی به غیر از آقا و مقتدا و رهبرم ، قطب نما و چراغ هدایتِ جامعه ی اسلامی ، حضرت امام خامنه ای(دامت عزه) ندارم. 🌐 بسیج مدرسه علمیه معصومیه 🆔 @B_Masoomieh
باعرض سلام ادب واحترام خدمت همراهان عزیز کانال پایگاه اطلاع رسانی مسجد چهارده معصوم (علیهم السلام) وعذر خواهی ازشماعزیزان بواسطه جابجایی منزل واسباب کشی چند روزی نتواستم در خدمت شماعزیزان باشم به امید خداانشاالله ازفردا درخمت شماسروران عزیزخواهم بود. باتشکر :رضوانی
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۶ مرداد ۱۳۹۹ میلادی: Monday - 27 July 2020 قمری: الإثنين، 6 ذو الحجة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹سالروز ازدواج امیر المومنین با حضرت زهرا علیهما السلام (بنابرقولی)، 2ه-ق 🔹مرگ منصور عباسی لعنة الله علیه، 158ه-ق 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️3 روز تا روز عرفه ▪️4 روز تا عید سعید قربان ▪️9 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️12 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ✅ با ما همراه باشید. 🌷🕌🌷 @masjed_14_m
❤️ (ع) فرمودند 🔸 چهار چيز برای چهار مقصد ديگر آفريده شده اند : ❶ مال برای خرج کردن در احتياجات زندگی نه برای نگهداری ❷ علم برای عمل کردن به آن نه جدال و کشمکش و بحث ❸ انسان برای بندگی و اطاعت از خدا نه خوشگذرانی و معصيت ➍ دنيا برای جمع آوری توشه آخرت نه غفلت از آخرت و آباد ساختن دنيا 📚منبع : نصايح صفحه۱۷۹ 🌷🕌🌷 @masjed_14_m
❤️ (ع) فرمودند: 🌴 مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ 🍃 «كسى كه در هزينه كردن ميانه روى كند هرگز فقير نخواهد شد» ✍این معنا امروز هم در مقیاس کوچک خانواده و هم در مقیاس وسیع جامعه ثابت شده است که اگر از اسراف و تبذير پرهيز شود و در هزينه كردن سرمايه ها صرف جويى و ميانه روى گردد بسيارى از مشكلات حل مى شود; 🔹مشكل زمانى براى فرد يا جامعه پيدا مى شود كه حساب دقيقى براى هزينه ها و نيازها در نظر نگيرد و يا بى حساب و كتاب آنچه را دارد هزينه كند كه به يقين زمانى فرا مى رسد كه فرد يا جامعه در فقر فرو مى روند. نهج البلاغه حکمت 140 🌷🕌🌷 @masjed_14_m
2️⃣ 1️⃣دوازده روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... 🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود... 🌸امیرالمؤمنین عليه السلام:🌸 أقدَرُ الناسِ علَى الصَّوابِ مَن لَم يَغضَبْ . تواناترين مردم در تشخيصِ درست، كسى است كه خشمگين نشود. 📚غرر الحكم : 3047 💠مصطفی جانانِ کلِّ خلقت و جانش علی است در حقیقت حق اگر حقّ است میزانش علی است 🌷🕌🌷 @masjed_14_m