#مصاحبه
🔰 روایت دیدار با حاج آقا سرایی
🔸 دلگویههای مخفی در سینه زخمی روحانی جانباز شیمیایی
🔸 درد تنگی نفس را به جان خریدند تا سپر بلای ایران و انقلاب باشند
🔸 همدمی ۳۸ ساله با رنج یادگاریِ کربلای ایران
🔸درک نمیشویم اما به گذشته خود افتخار میکنیم
🏷 حجتالاسلام والمسلمین عبدالرحیم سرایی بقیهالسیف نسل ایثار و شهامت اکنون ۳۸ سال است که درد و رنجهای کربلای ۵ و شلمچه را در سینه خود حمل میکند و این روزها و شبها مثل صدها دفعه قبلی در کنج سکوت بیمارستان همدم جراحات شیمیایی و دردهایش شده که حتی داروهای نایاب و کپسول اکسیژن هم تسکینی بر آن نیست، اما با همان روحیه خستگی ناپذیر، برای ما روایتگر دوران پرشکوه حماسه شده است.
مشروح این گفتگوی خواندنی در لینک زیر⬇️ (فیلترشکن خود را خاموش کنید)
🌐 https://tabrizebidar.ir/1156434/
هر روز با یک شهید بزرگوار
📌 شهیدی که منافقین او را به آتش کشیدند.
🔹️ شهید سید جعفر موسوی،
🥀 تولد: ۲۶ دی ماه ۱۳۴۴
🥀 شهادت : ۵ مرداد ۱۳۶۷ عملیات مرصاد
معلمی خوش سیرت که در عملیات مرصاد توسط منافقین به اسارت درآمد.
◇ رجویها صورتش را لگد مال کرده و زنده زنده پوست کندند و سپس سوزاندند.
◇ جای تعجب است، امروز که بیشتر چهره منافقین برای ما روشن است ، آمده اند و دلسوز مردم شده اند.
#منافقین
#شهدای_ترور
@masjed_ayatolla_hshahidi
مسجد آیت الله شهیدی (تبریز)
هر روز با یک شهید بزرگوار 📌 شهیدی که منافقین او را به آتش کشیدند. 🔹️ شهید سید جعفر موسوی، 🥀 تولد:
بعد از گذشت سالها از شهادت آقا معلم، دانشآموزانش هنوز نیکیهای او را به یاد دارند و هر بار که نامش برده میشود دلشان میلرزد. آقا سیدجعفر موسوی، الگوی معرفت و خلاقیت بود. رفقا دستنوشتههای او را در مسجد امامرضا(ع) به یادگار نگه داشتهاند. هر زمان هم که دلتنگ او میشوند سری به مسجد میزنند. سیدجعفر در روزهای آرام ایران پای تختهسیاه، درس معرفت میداد و به محض مطلعشدن از عملیات، راهی جبهه میشد. دلاوری بود شجاع و نترس. داستان جنگاوریاش را باید از همرزمانش شنید که چطور جسورانه به قلب دشمن میزد و از جراحت یا شهادتش باکش نبود. او در همان روزها به فکر افتاد که سراغ رشته پزشکی برود تا بیشتر بهکار مردم بیاید. سال67 در آزمون سراسری شرکت کرد، در رشته پزشکی هم قبول شد اما کارنامهاش زمانی بهدست مادر رسید که میخواستند پیکرش را تشییع کنند.
تاریخ تولد آقا جعفر به سال1344برمیگردد؛ 26دی ماه. زمان شهادتش هم 5مرداد سال1367و عملیات مرصاد. جعفر نورچشمی مادر بود و عصای دستش. انگار خدا او را خلق کرده بود فقط برای خوبیکردن به دیگران. اگر بین دوست و آشنا یا همسایهها کسی نیاز به کمک داشت نخستین کسی که خودش را برای یاری کردن میرساند سیدجعفر بود. علاوه بر خیررسانی اخلاق خوشی داشت. هم شوخطبع بود و هم سرزنده. وارد هر جمعی میشد امکان نداشت به کسی بد بگذرد. میگفت و میخندید و همه را به شادبودن وامی داشت. اما یک وقتهایی هم جدی میشد. آن زمان بود که هیچکس نمیتوانست در چشمهایش نگاه کند.
معلمی صاحب سبک بود
بار اولی که عزم رفتن به جبهه را کرد 15سال داشت. اجازه نمیدادند برود اما او شناسنامهاش را دستکاری کرد و راهی جبهه شد. تا زمانی که دیپلم بگیرد مرتب به منطقه میرفت. فقط زمانی به دیدن خانواده میآمد که میخواست امتحان بدهد. بعد از گرفتن دیپلم بهعنوان معلم در مدرسه مشغول به فعالیت شد. معلم پرورشی بود؛ از آن دسته معلمهایی که صاحب سبک هستند. سرکلاس با بچهها سرودهای انقلابی یا خطاطی تمرین میکرد. سیدعلی برادرش میگوید: «از وقتی معلم شده بود بیشتر وقتش را در مدرسه میگذراند و زمان عملیات به جبهه میرفت. بارها و بارها مجروح شده بود. شاید10- 9بار. اما خبر نمیداد که در کدام بیمارستان است. هربار خودش را به یک اسم معرفی میکرد؛ مثلا احمد شایگان از هرمزگان. بعد او را به بیمارستان بندرعباس میبرند. نمیخواست پدر و مادرش دغدغه مجروحشدنش را داشته باشند.» اگر تهران بستری میشد دوست نداشت خانواده به دیدارش بروند. به مادر هم سفارش میکرد که اگر برای همه رزمندهها غذا میآورد که مانعی نیست در غیراین صورت برای او هم غذا نیاورد.
زخمش را خودش بخیه میزد
سید جعفر از دوره نظامی تا امدادگری را آموزش دیده بود تا هر جا که نیاز به کمکش دارند بتواند کارساز باشد. حضور در جبههها انگیزهای شد برای او تا بخواهد شانس خود را در آزمون سراسری امتحان کند و درس طبابت بخواند. سیدعلی از علاقه برادرش به مطالعه کتابهای پزشکی میگوید: «او کتابهای پزشکی زیاد میخواند و به علم تشریح هم وارد بود. میکروسکوپ داشت. برای خودش اعجوبهای بود. در کارهای پزشکی تبحر خاصی داشت. ترکشهای بدنش را خودش یکی یکی در میآورد یا زخمش را خودش به تنهایی بخیه میزد».
شب آخر....
شب آخر که میخواست برود مادر ساکش را پر کرده بود از تنقلات. خودش هم مقداری کتاب گذاشته بود مثل هر شب اما خوابش نمیبرد. جعفر تا صبح بیدار بود و مینوشت. اذان را که گفتند نمازش را خواند و ساکش را خالی کرد. فقط وسایل خطاطیاش را برداشت و یک دست لباس. مادر گفت از سر شب ساکات را پر کردهایم و حالا همه را بیرون گذاشتی؟ گفت: «ساک سنگین میشود و کتفم را اذیت میکند.» وقت خداحافظی مادر گریهاش گرفته بود. چراییاش را نمیدانست. پیشانیاش را بوسید. او رفت و انگار دل مادر را هم با خودش برد. سیدعلی میگوید: «وقتی جعفر رفت مادرم مثل همیشه خواست وسایلش را جمعآوری کند که برگهای پیدا کرد. از بالا تا پایین آن یک جمله نوشته بود با یک امضا. شهید سیدجعفر موسوی. انگار به او الهام شده بود که دیگر برنمیگردد». سیدجعفر برنگشت. روز تشییع پیکرش کارنامه قبولی او در دانشگاه بهدست مادر رسید. رشته پزشکی قبول شده بود.
لحظه شهادت
خرداد سال۱۳۶۷ زمانی که منافقین قصد حمله به مناطق غربی کشور را داشتند، سیدجعفر خبردار شد و راهی منطقه غرب شد. در آنجا درگیری سختی بین رزمندهها و منافقان صورت گرفت. از بین افراد اعزام شده فقط 5نفر مانده بودند. خواستند بین تپهها موضع بگیرند که گلولهای به پهلوی سیدجعفر اصابت کرد. سیدعلی میگوید: «این 5نفر توسط منافقین اسیر میشوند. یک به یکشان شکنجه شده و با تیرخلاص به شهادت میرسند. منافقین صورت برادرم را لگدمال کرده و زنده زنده پوست کنده و سپس سوزانده بودند
@masjed_ayatolla_hshahidi
🔻 هر روز با یک شهید بزرگوار
⚘️ مستضعفین جهان به انقلاب اسلامی چشم دوختهاند.
👈 شهید بیوک آقا شمسعلیزاده
🥀 ولادت: ۲ اردیبهشت۱۳۴۸ تبریز
🥀شهادت: ۲۶ بهمن ۱۳۶۴ در فاو
وصیت خود چنین مینویسد:
👈اکنون که پا را در چکمه مینهم و سینه دشمن را نشانه میروم، نه به خاطر خصم و کینه، بلکه به خاطر احیای دینم میباشد، دینی که ظالمان جهان میخواهند آن را از بین ببرند، ولی کور خواندهاند؛ ما خدایی داریم و حسینی داریم که به فریادهایمان میرسند و آنان که شهید شدهاند، در کنار باب المجاهد بهشت که مجاهدان از آن درب مخصوص میگذرند، میایستند و حضرت محمد(ص)، آنان را شفاعت مینماید. آری، این است دین اسلام.
👈وصیتم به تو ای مادرم این است که خود را هیچگاه ناراحت نکنی و تحمل شهید خویش را داشته باشی، زیرا که زن تاریخ، تحمل هفتاد و دو شهید را نمود. مادرم! همانند زینب (س) استقامت کن و سعی کن به خودت شرک و ریا راه ندهی. در تمامی دعاها و نمازها شرکت کن، زیرا میدانی که عذاب جهنم بسیار شدید است.
#مسجد_آیت_الله_شهیدی
@masjed_ayatolla_hshahidi
🔻متن کامل وصیتنامه 👇👇
مسجد آیت الله شهیدی (تبریز)
🔻 هر روز با یک شهید بزرگوار ⚘️ مستضعفین جهان به انقلاب اسلامی چشم دوختهاند. 👈 شهید بیوک آقا شمس
اکنون که پا را در چکمه مینهم و سینه دشمن را نشانه میروم، نه به خاطر خصم و کینه، بلکه به خاطر احیای دینم میباشد، دینی که ظالمان جهان میخواهند آن را از بین ببرند، ولی کور خواندهاند؛ ما خدایی داریم و حسینی داریم که به فریادهایمان میرسند و آنان که شهید شدهاند، در کنار باب المجاهد بهشت که مجاهدان از آن درب مخصوص میگذرند، میایستند و حضرت محمد(ص)، آنان را شفاعت مینماید. آری، این است دین اسلام.
وصیتم به تو ای مادرم این است که خود را هیچگاه ناراحت نکنی و تحمل شهید خویش را داشته باشی، زیرا که زن تاریخ، تحمل هفتاد و دو شهید را نمود. مادرم! همانند زینب (س) استقامت کن و سعی کن به خودت شرک و ریا راه ندهی. در تمامی دعاها و نمازها شرکت کن، زیرا میدانی که عذاب جهنم بسیار شدید است.
باید بدانیم که امروز ما، فردایی هم دارد و مبادا در مقابل فرشتگان قیامت، رسوا شویم. انسان چرا باید به هوای نفس خود عمل نماید و از آن اطاعت کند. برادران من! بر هواهای نفسانی خود غلبه کنیم، زیرا اگر امروز درمان نشود، فردا دیگر قابل درمان نیست و زخم کوچک امروز فردا زخم بزرگتری خواهد شد. اگر میخواهید فردا در روز قیامت خوشبخت شوید، از الان خودسازی کنید.
برادران همسنگرم! ما باید همواره امام عزیزمان را یار و یاور باشیم و مانند یک مجاهد در سبیل الله در میدانهای جنگ مبارزه نماییم که همین جهاد شهدای ما را تا نهایت تاریخ زنده نگه داشته است. جبهههای حق علیه باطل را همیشه فعال و پرتحرک نمایید تا در مقابله با جنایتکاران شرق و غرب، خصوصاً آمریکای جنایتکار، با حیات جاودانه رشد کنید و تمام مستضعفین جهان را که به انقلاب اسلامی و حرکت الهی آن چشم دوختهاند، یاری کنید.
@masjed_ayatolla_hshahidi
مداحی آنلاین - نماهنگ گرفتارم - امیر برومند.mp3
2.83M
گره افتاده تو کارت به دلت بد راه نده
ما اباالفضلو داریم برا نوکرش بده
#وفات_حضرت_ام_البنین(س)🏴
@masjed_ayatolla_hshahidi
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود
خنده بر پاره گریبانیمان می کردند
#وفات_حضرت_ام_البنین(س)🥀
@masjed_ayatolla_hshahidi
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بمناسبت روز وفات بانوی مکرم حضرت ام البنين (س)
و روز تكريم مادران و همسران شهدا
یادی کنیم از استقبال پیکر شهید گمنام
به میزبانی مادر شهیدان والامقام علی و مفقود الجسد ایوب ذاکر در تبریز
#وفات_حضرت_ام_البنین(س)
#تكريم_مادران_و_همسران_شهدا
@masjed_ayatolla_hshahidi
هدایت شده از بولتن محرمانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهکار خارق العاده پزشکیان برای حل مشکلات کشور !!!
https://t.me/Boltan
http://sapp.ir/Boltan
ble.ir/join/ZGYzODdhND
https://eitaa.com/Booltan