الان یه مخاطب عزیز یه مطلبی برام فرستاد هر چی تحلیل توی ذهنم داشتم پرید. واقعا چقدر فاصله بین امثال من و امثال ایشون هست ببینید👇

سلام کارمندم ، ۳ فرزند دارم و مستاجرم ؛ با همسرم نیت داشتیم این دو میلیارد رو برای خرید خانه صرف کنیم ؛ صحبت کردیم و گفتیم که اگر ما مدعیان آرزوی شهادت هستیم تا زمانی که نتونیم از پول بگذریم کِی میتونیم از جانمون بگذریم ، تصمیم گرفتیم و از خدا خواستیم به واسطه ی این کار کوچکمون توفیق شهادت رو نصیبمون کنه ان‌شاءالله فقط میخواستم به بعضی مسئولین نادان ترسو و یا خائن ( همه ی پیجرهای جاسازی شده در ارکان دولت و نظام ) بگم که ما هرگز از هزینه دادن برای فلسطین و لبنان خسته نشده و نخواهیم شد و به امید خدا تا آخرین قطره خونمون از آرمان نابودی رژیم صهیونیستی ، حمایت از مردم مظلوم و مقتدر فلسطین و کل جبهه ی مقاومت دست برنمیداریم. و اما مردم عزیز ، دنیا رو فقط با چشم مادی نبینیم ( الشیطان یعدکم الفقر ) همون کسی که تا الان ما رو روزی داده بعد از این هم قادرِ ما و فرزندانمون رو روزی بده، کمی تفکر کنیم سقف آرزوهای ما کجاست؟ ترمز خواسته های مادی ما کجاست؟ (به قول مولامون امیرالمومنین علی ع : مثل دنیا مانند سایه توست اگر بایستى مى ایستد و اگر به سوى آن حرکت کنى دور مى شود) مسیر الهی منتج به ظهور امام زمان عج متوقف نمیشه و ان‌شاءالله به زودی فرج آقامون محقق بشه ، ما با این کمکهای کوچکمون فقط به خودمون کمک می کنیم؛ میخوایم بگیم آقاجون من روسیاهم قبول کن منم بپذیر، منم تو این مسیر ببر (من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم ؛ او که می رفت مرا هم به دل دریا برد) خدا کنه این سیل ما رو هم ببره

10✍شهید ۱۶ ساله‌ای که با چشمان باز سوختن خود را دید... 🌹شهیدی که سوخت اما فریاد نزد تا عملیات لو نرود ققنوس دفاع مقدس شهید علی عرب... 🔹شهید علی عرب دهم تیرماه سال ۱۳۴۹ در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. 🔸او کسی بود که با وجود سن کم با دستکاری کردن شناسنامه در ۱۳ سالگی به جبهه رفت و پس از ۶ نوبت حضور در جبهه و گذشت ۳ سال و ۳ماه در عملیات کربلای ۱ به درجه رفیع شهادت نائل شد. 🔹شهید علی عرب که به ققنوس دفاع مقدس معروف است آرپی جی زن بود و در مأموریت‌ها همیشه جزء نفرات اولی بود که به خط می زد. 🔸در آخرین حضورش در منطقه ی مهران مورخه ۶۵/۴/۱۰ شب عملیات کربلای 1 در گردان ۴۱۲ در حالی که کوله ی آرپی جی بر پشت بسته بود و به طرف خاکریز دشمن می رفتند... 🔹بر اثر اصابت گلوله به کوله اش و وجود خرجی آرپی جی و گلوله کوله پشتی و خودش آتش می گیرد... 🔸و از آنجا که می دانسته اگر فریاد کند عملیات لو می رود و دشمن بقیه ی رزمندگان را وسط میدان به گلوله می بندد... 🔹لذا به پشت می خوابد و نارنجک ها را به دور می اندازد... 🔸و از فرمانده خود می خواهد که چفیه اش را در دهانش بگذارد تا عملیات لو نرود و شهید در آتش عشق به خدا سوخت. 💢هدیه به روح مطهر و ملکوتی شهید علی عرب صلوات... شهید_علی_عرب

"شهدا چی میشه برا من دعا کنید 🥺🥀"

جوونیمم رفت و هنوز... من ندیدم آقامو🥲💔 #جهت‌تعجیل‌درفرج‌امام‌زمان‌عج‌صلوات #امام_زمان‌عج

|معجزه انقلاب امام✨ ما را مدافعان حرم آفریده آمد اصلا برای پاره پاره شدن آفریده اند وصیت نامه اش را که میخوانی، همان اول میفهمی که سعید چقدر اهل شعر و شاعری بود...سعید یا کمیل!🌿 با اسم جهادی اش هم میتوانیم صدایش کنیم. ۲۶ سال زندگی اش را اگر نظاره کنیم به اندازه یک نسل و شاید خیلی بیشتر حرف برای گفتن دارد. سعید عاشق بود؛ برای همین همیشه میگفت: «تمام اجر ها در گمنامی است.»💖 این را شاید از همان بزرگمردانی که همیشه در گلزار شهدا به زیارتشان می‌رفت یادگرفته بود... بعد از فوت پدر ، آنجا شده بود پاتوق سعید. آخر او برای دنیای آدم معمولی ها نبود؛ شبیه عموی شهیدش!🕊 باید از نزدیک میدیدیم آن روزهایی که بیقرار بود برای اعزام به سوریه و علمداری برای حضرت زینب سلام الله علیها.. آخر سر بعد از برگشتن از پیاده روی #اربعین بود که با اعزامش موافقت کردند! همیشه علمدارها باید اذن از حضرت ارباب روحی‌فداه بگیرند💔🌱 رفت سوریه و در عملیاتی برای آزاد سازی النبل و الزهرا شهید شد تا نام مادر را هم کنار تمام افتخاراتش داشته باشد. 🎞پ.ن:فیلم از شهید نوید صفری #آرمان_ما #شهید_سعید_علیزاده