السَلامُ علیکـَ یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین(ع)🥀🖤 فرا رسیدن عاشورای حسینی بر همه ی دوست داران آن حضرت تسلیت باد🏴

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع . . . #عاشورا

🌹 امام حسین علیه‌السلام فرمودند: ✨ اگر مردی در این گوشم (اشاره به گوش راست خود کردند) مرا دشنام دهد و‌‌ در دیگری از من پوزش بخواهد، پوزش او را می‌پذیرم؛ چرا که رسول خدا فرمودند؛ بر حوض کوثر وارد نمی‌شود کسی که عذر را (موجّه یا غیر موجّه) نپذیرد.... 📚 احقاق الحق ص ۴۳۱ #حدیث_روز

⭕️امام صادق عليه السلام: 📩سجده كردن بر تربت حسين عليه السلام حجاب هاى هفتگانه را از هم مى دَرد 📚ميزان الحكمه، ج5، ص216

#امام_حسین علیه‌السلام #عاشورا #غزل 🔹مصباح الهُدی🔹 به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزه‌ای روزی که نامش آفتابِ جان سرگردان ما باشد لبش بر نیزه قرآن خواند تا ثقلین جمع آیند لبش بر نیزه قرآن خواند تا قرآن ما باشد چراغ چشم‌هایش زیر نعل اسب‌ها می‌سوخت که مصباح الهدایِ دیدهٔ حیران ما باشد... کنون ننگ است ما را تا به محشر، مرگ در بستر حسین آمد به سوی کوفه تا مهمان ما باشد 📝 #علی_محمد_مؤدب #محرم 🔹 #اشعار_ناب_آیینی

💠 #حدیث روز 💠 🏴 چشمی که در قیامت خندان است 🔻پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم: یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَیْنٍ باکِیَهٌ یَوْمَ الْقیامَةِ اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَینِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعیمِ الْجَنّةِ ❇️ فاطمه جان! روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر چشمی که در مصیبت و عزای حسین گریسته باشد که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمت‌های بهشتی مژده داده می‌شود. 📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۹۳

﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ⚫️ شهادت وارث کربلا حضرت سجاد علیه السلام بر عموم شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد. ▪️همه با هم با ذکر صلواتی به قبر غریب و بی چراغشان، چراغی می فرستیم.

✨﷽✨ ✳️ غلام مستجاب‌الدعوهٔ امام سجاد 🔻 یکی از صحابی امام زین‌العابدین(ع) نقل می‌کند: سالی در مدینه باران نباریده بود و به‌دنبال آن کمبود و قحطی دیده می‌شد. همه چشم‌انتظار نزول باران بودند و دست‌ها به دعا به آسمان بلند بود؛ اما هیچ اثری از اجابت دیده نمی‌شد. غلام سیاهی را دیدم که از مردم کناره گرفت، آرام‌آرام دور شد تا خود را بر بالای تپه‌ای جدای از مردم رسانید و دست به دعا برداشت. هنوز دعای او تمام نشده بود که ابری در افق آسمان دیده شد. ابر پیش آمد تا تمام آسمان را فرا گرفت. به ناگاه آسمان غرشی کرد و بارش باران آغاز شد. غلام، خدا را شکر کرد و از تپه پایین آمد. 🔸 من که آن کرامت را دیدم، به همراه مردم دنبالش رفتم تا به خانهٔ امام سجاد (ع) رسیدم. غلام داخل خانه شد. من خدمت امام رسیدم و از ایشان خواستم تا او را به من ببخشد. حضرت چون مرا می‌شناخت و می‌دانست اهل اذیت و آزار نیستم، پذیرفت. 🔹 چون غلام آگاه شد، از من پرسید: چه چیز تو را به این درخواست وادار کرد؟ پاسخ دادم: به‌خاطر آن کرامت که از تو دیدم. غلام چون راز خود را فاش دید، دست به دعا برداشت و گفت: پروردگارا! این رازی بود نهفته بین من و تو. حال که فاش شدن آن را خواسته‌ای، دیگر زندگی را نمی‌خواهم. مرا به نزد خود ببر! هنوز در حال گریه و دعا بود که بر زمین افتاد و جان به جان‌آفرین سپرد. 🔺 یک غلام که از او هیچ چیز نمی‌دانیم، در بیت امام و در سایهٔ تربیت امام شخصیتی یافته بود که دعایش به استجابت می‌رسید. 👤 #آیت_الله_جاودان 📚 از کتاب #حضرت_سجاد 📖 ۱۴۵ و ۱۴۶