eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
373 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
95 فایل
💠 کانال اطلاع رسانی مراسمات و فعالیت های قرارگاه فرهنگی مسجد امام محمدباقر علیه السلام "پایگاه شهید علمدار، پایگاه معصومیه، کانون تسنیم، مرکز نیکوکاری سردار سلیمانی" 📍پردیسان ، قم المقدسه ارتباط با امام مسجد ⬅️ @Salaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
15.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 و آقا علیه السلام... 🌹(هوای حسین هوای حرم هوای شب جمعه زد بسرم) 7روز بیشتر نمانده تا فصل عاشقی https://eitaa.com/masjediha110/1865
♥️ داستان اخلاقی 💎چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: «خدایا، ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.» https://eitaa.com/masjediha110/1865
✨﷽✨ ✅فضیلت زیارت عاشورا ✍️مرحوم شهید دستغیب (ره) در ڪتاب “داستانهای شگفت” حڪایتی درباره اهمیت زیارت عاشورا آورده‌اند که خلاصه آن چنین است: یکی از علمای نجف حدود یک‌صد سال پیش،در خواب حضرت عزراییل را می‌بیند. پس از سلام می‌پرسد: از کجا می‌آیی؟ملک الموت می‌فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ می‌پرسد: روح او در چه حالیست؟عرزاییل می‌فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغ‌های عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است. آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است فرمود:نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت وبیان احکام! فرمود: نه گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا 💥نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی‌توانست بخواند، نایب می‌گرفت. 📚داستان‌های شگفت، حکایت١١٠ https://eitaa.com/masjediha110/1865
. 🔴🔹خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب : 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . 🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•https://eitaa.com/masjediha110/1865
بسم‌الله الرحمن الرحیم نهج‌البلاغه خوانی روزانه سهم‌ امروز👇👇👇👇👇👇👇 حکمت 410 وَ قَالَ (عليه السلام): التُّقَى رَئِيسُ الْأَخْلَاقِ. 💠 و درود خدا بر او فرمود: تقوی در راس همه ارزشهای اخلاقی است. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 حکمت 411 وَ قَالَ (عليه السلام): لَا تَجْعَلَنَّ ذَرَبَ لِسَانِكَ عَلَى مَنْ أَنْطَقَكَ وَ بَلَاغَةَ قَوْلِكَ عَلَى مَنْ سَدَّدَكَ. 💠 و درود خدا بر او فرمود: با آن كس كه تو را سخن آموخت به درشتی سخن مگو، و با كسي كه راه نيكو سخن گفتن، به تو آموخت لاف بلاغت مزن. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 حکمت 412 وَ قَالَ (عليه السلام): كَفَاكَ أَدَباً لِنَفْسِكَ اجْتِنَابُ مَا تَكْرَهُهُ مِنْ غَيْرِكَ. 💠 و درود خدا بر او فرمود: در تربيت خويش تو را بس كه از آنچه بر ديگران نمی پسندی دوری کنی. 📒 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇https://eitaa.com/masjediha110/1865
دعای امام زمان (ع)در حق عزادار سیدالشهداء)ع) مرحوم آیت الله اصفهانی در کتاب مکیال المکارم نوشته است: یکی از برادران صالح برایم نقل کرد که امام زمان علیه السلام را در خواب دیده و آن حضرت فرمود «من برای هر مومنی که پس از ذکر مصائب سید الشهدا در مجالس عزاداری برای من دعا کند، دعا میکنم.» اصول عقلی و نقلی و سیره معصومین علیه السلام محتوای این رویا را تایید میکند. از نکات جالبی که در این عبارت وجود دارد، توجه امام عصر علیه السلام به زمان دعاست. دعا کردن همیشه پسندیده است، لیکن برخی زمان ها و مکان ها ویژگی و فضیلت خاصی برای دعا کردن دارند. از زمان هایی که به هدف اجابت نزدیک تر است پس ازعرض ارادت به امام حسین و گریستن بر آن مظلوم است. گریه ای که ناشی از محبت به امام حسین علیه السلام و یاد آوری مظلومیت آن محبوب است، انسان را پاک می کند و بنده را نزد خدا مقرب می سازد. دعای بنده در منزلگاه قرب الهی به اجابت نزدیک تر است و چه شایسته است ما از چنین لحظاتی برای دعای بر محبوب مظلوم و غریبمان یعنی امام مهدی- که خدا فرجش را نزدیک سازد- بهترین بهره را ببریم.
🔔وقتی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) منتظر روضه خوان می شوند🔔 مرحوم حسام الواعظين از وعاظ معروف و مشهور اصفهان: در بازارچه ای در خیابان هاتف جنب امامزاده اسماعیل اصفهان که به بازارچۀ کلانتر معروف است، پیرمردی از نسل سادات مغازة عطاری داشت و همه ساله در ایام عاشورا در خانة خود که جنب بازارچه است مجلس عزا بر پا می داشت که من هم در آنجا منبر می رفتم. شبی طبق معمول پس از انجام منبرهایی که در سطح شهر داشتم برای حضور در آن جلسه و ذکر مصیبت، سواره عازم محل شدم. از اول بازارچة مزبور چند نفر که ظاهراً از آن مجلس بر می گشتند وقتی مرا دیدند، گفتند: جناب آقای حسام، تشریف نبرید، مستمعین وقتی از آمدن شما مأیوس شدند متفرق گردیدند و اکنون کسی در جلسه نیست. من هر قدر جلوتر رفتم این هشدارها را از عده ای دیگر شنیدم و ناچار به منزل خود برگشتم و در بستر خود به استراحت پرداختم. در آن حال به خواب رفتم و در خواب حضرت صدیقۀ کبری (سلام الله علیها) را دیدم که با لحنی توأم با گلایه و ملامت به من خطاب فرمودند که، چرا امشب در خانۀ آن سید ذکر مصیبت نکردی!؟ گفتم: بی بی جان، مستمعی نبود. فرمودند: من که بودم؟ من خجالت زده از خواب پریدم، ولی خوشحال بودم که آن جلسۀ بی ریا و ذکر مصیبت من مورد توجه خاص حضرت فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) قرار گرفته است. ( منبع: کتاب شرح مجموعة گل )
🔴 وقتی که حضرت ولیعصر(عج) با پای برهنه عمامه از سر بر می دارند و به سر و سینه می زنند 🔴 حجت الاسلام و المسلمین قرائتی: توفيقى بود چند عاشورا كربلا بودم، روز عاشورا مردم كربلا عزادارى را زود تمام كرده و به استقبال هيأت طويريج مى روند. من علماى زيادى را ديدم كه پابرهنه در اين هيأت به سر و سينه مى زدند، از جمله شهيد محراب آيت الله مدنى، پرسيدم: راز اين قصه چيست!؟ فرمودند: سيد بحرالعلوم كه از علماى بزرگ نجف بود، براى زيارت به كربلا آمده بودند. در مسير راه حرم، به تماشاى هيأت عزاداراى طويريج مى ايستد. ناگهان مردم مى بينند سيد بحرالعلوم عبا و عمامه را به كنارى گذارده و به داخل جمعيت رفته و يا حسين، يا حسين مى كند و به سر و سینه می زند. طلبه ها مى روند آقا را از داخل جمعيّت نجات دهند تا زير دست و پا له نشود، امّا اجازه نمى دهند. بعد از عزادارى مى بينند سيد در آستانۀ غش كردن است، علّت اين حركت را مى پرسند؟ سيد مى گويد: همين كه مشغول تماشاى هيأت بودم، حضرت مهدى (عج) را ديدم كه با پاى برهنه و سر بدون عمامه، در ميان عزاداران به سر و سينه مى زنند، من شرم كردم كه تماشاچى باشم. ( منبع: کتاب خاطرات حجت الاسلام قرائتی ) دانی که چرا آب فرات گشته گل آلود؟ شرمنده ز لعل لب عطشان حسین (ع) است دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟ بی حرمتی اش بر لب و دندان حسین (ع) است دانی که چرا کعبة حق گشته سیه پوش؟ زیرا که خدای تو عزادار حسین (ع) استhttps://eitaa.com/masjediha110/1865
سلام بر تو ای مولایی که همچون پدران پاکت، بر ذره ذره این عالم ولایت داری ... سلام بر تو و بر روزی که زیر پرچم ولایت تو جهان آباد خواهد شد ... الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج https://eitaa.com/masjediha110/1865