eitaa logo
مطاف
602 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
111 فایل
📌پایگاه خبری مجمع علما و طلاب انقلابیِ فاضل خراسان شمالی 🔰 لینک ارسال پیام ناشناس به مدیران کانال https://gkite.ir/es/9418654
مشاهده در ایتا
دانلود
✅منْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ» مولا امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده: ✅کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود بخوابد، با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد! 📚عيون الحكم و المواعظ (ليثي)، ص: ۴۴۱ (عج) •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• ڪانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مقتدرِ مظلوم، به روایت تصویر 😭 🔹 ضرب و شتم وحشیانه یک بسیجی توسط آشوبگران 🌹 به فدایِ لبِ عطشان حسین بن علی (علیه السلام) (عج) •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• ڪانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬فاز جدید تحریک گروهک‌های تروریستی توسط مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در قالب مناجات! 🔹 شایان ذکر است بسیاری از علماء بصیر اهل سنت از رفتارهای این فرد، که همسو با اهداف آل سعود و ضدانقلاب است، اعلام برائت کردند. (عج) ┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• ڪانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 عمامه‌ات را دربیاور شیخ شریف! ✍️ به شیخ شریف قنوتی اولین روحانی شهید دفاع مقدس می گفتند عمامه ات را در بیاور تا توسط دشمن شناسایی و اسیر نشویم؛ می گفت: این لباس قوت قلب رزمنده هاست؛ این عمامه دلخوشی رزمنده هاست؛ امیدشان شکسته می شود... (عج) •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• ڪانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
♻️چه کسی با لگد دشمن بیدار می شود؟ ✍️قال امیرالمؤمنین علیه السلام: مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ. 🔹مولا علی علیه السلام فرمود: کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد! 📚 عيون الحكم و المواعظ (ليثي)، صفحه 441. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• ڪانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
📚 داستانِ ضرب المثلِ « قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری» ✍️طلبه ی جوانی بود که در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند، در یکی از روز ها این طلبه ی جوان به دیدن شیخ بهائی آمد و به او گفت: می خواهم طلبگی و درس خواندن را رها کرده و به دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و کسی از طلبگی به جایی نمی رسد، آخر این کار فقط بی پولی و حسرت است. شیخ بهائی گفت: بسیار خب! حالا که تصمیم خود را گرفته ای من مانع تو نمی شوم. بعد قطعه سنگی به طرف او گرفت و ادامه داد: اما فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو و چند عدد نان بخر تا با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می خواهی برو، من مانع کسب و کار و تجارت تو نمی شوم. جوان با شگفتی نگاهی به شیخ کرد و با تردید سنگ را گرفت سپس به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره کرد و از مغازه بیرون انداخت. طلبه جوان با ناراحتی پیش شیخ بر گشت و گفت: مرا مسخره کرده ای؟ این سنگ هیچ ارزشی نداشت و نانوا با دیدن آن نه تنها نانی به من نداد بلکه جلوی مردم هم مرا مسخره کرد و من شرمنده شدم. شیخ گفت: اشکالی ندارد حالا ناراخت نباش، این بار به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی کن با آن مقداری علوفه و کاه و جو برای اسب های مان تهیه کنی. طلبه دوباره به بازار علوفه فروشان رفت اما آن ها نیز با دیدن سنگ چیزی به او ندادند و کلی هم مسخره اش کردند. جوان با ناراحتی بیش تری پیش شیخ بهائی برگشت و ماجرا را برای او تعریف کرد. شیخ بهایی به حرف های او گوش داد و گفت: خیلی ناراحت نباش، حالا همین سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را امانت بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون به این مبلغ نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ به من، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پولی قرض می دهند؟ شیخ گفت: یک بار دیگر امتحان کن که ضرر نمی کنی. طلبه جوان با ناراحتی و بی میلی سنگ را بر داشت و به طرف بازار زرگران و طلا فروشان راه افتاد و دکانی که شیخ گفته بود را پیدا کرد. او وارد دکان شد و گفت: این سنگ را به امانت بگیر و صد سکه به من قرض بده. مرد زرگر با تعجب به طلبه جوان و سنگ نگاه کرد و سنگ را از او گرفت و گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم، سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران طلبه را گرفتند و می خواستند با خود ببرند، او که نمی دانست دلیل این کار چیست مدام از زرگر و ماموران می پرسید که جرم من چیست؟ صاحب دکان به ماموران اشاره کرد تا دست نگه دارند و بعد رو به طلبه جوان گفت: آیا می دانی این سنگ چیست و چه قدر ارزش دارد؟ طلبه جوان با آشفتگی گفت: نه نمی دانم، مگر این سنگ چه قدر می ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این سنگ که گوهری گران بهاست، بیش تر از ده هزار سکه است، راستش را بگو، مشخص است که تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک جا ندیده ای، حالا چنین سنگ گران قیمتی را از کجا آورده ای؟ طلبه ی جوان که از ترس و تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی کرد که این سنگ حتی ارزش یک نان را داشته باشد با من و من و لکنت زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده ام، این سنگ را شیخ بهائی به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم، اگر باور نمی کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ماموران برای این که مطمئن شوند همراه طلبه نزد شیخ بهائی رفتند، شیخ با دیدن آن ها حرف طلبه را تایید کرد و به ماموران دستور داد تا جوان را رها کنند و از آن جا بروند. بعد از رفتن ماموران طلبه ی جوان نفس راحتی کشید و گفت: ای شیخ ماجرا چیست؟ امروز با این سنگ، چه بلا هایی که سر من نیامد! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ده هزار سکه می پردازد؟! شیخ بهائی گفت: این سنگ که می بینی، گوهر شب چراغ است که بسیار نایاب می باشد، در شب تاریک چون چراغ می درخشد و نور می دهد، همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند. سپس لبخندی زد و ادامه داد: نانوا و قصاب، نتوانستند تفاوت بین سنگ و این گوهر ارزشمند را تشخیص دهند زیرا که شناختی از آن نداشتند وضع ما هم همین طور است، ارزش و فایده علم و عالم را تنها انسان های عاقل و عالم می دانند نه هر بقال و عطاری… حال خود دانی اگر می خواهی به دنبال تجارت برو و اگر نه، به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان با حرف های شیخ و اتفاقات آن روز از این که می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به درس خواندن ادامه داد تا به مقام بالایی در علم رسید. 🔹 قابل توجه سربازان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• 🇮🇷 @mataf_kh
10.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شباهت وضع فعلی انقلاب اسلامی با داستان کشتی نوح 👤 استاد پناهیان •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• کانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بسیجی‌ها دلباخته‌ی حقند و ما دلباخته‌ی بسیجی‌ها هستیم. آنها سربازان (عج) و پیوستگان به او هستند. و تو اگر در جست‌وجوی موعود خویش هستی او را در میان سربازانش بجوی. ☘️ هفته بسیج گرامی‌باد. •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• کانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گزیده‌ای از داستان روحانی رزمی‌کار بجنوردی که بوسیله ورزش رزمی، جوانان حاشیه شهر بجنورد را جذب و آنها با (عج) آشنا می‌کرد. 👤 شیخ رسول ایمانی •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• کانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
✍️ حکایت بدگویی از یک آخوندِ ولایی نزد امام رضا (علیه السلام) و عکس العمل امام رضا (علیه السلام): 🔹یونس بن عبدالرحمان عمرش را در شاگردی امام کاظم (علیه‌السّلام) و امام رضا (علیه‌السّلام) و نشر معارف اهل بیت (علیه‌السّلام) سپری کرده بود. جعفر بن عیسی یکی دیگر از شاگردان امام رضا (علیه السلام) این چنین گزارش می دهد: جمعی از ما شیعیان در محضر امام رضا (علیه‌السّلام) بودیم. یونس بن عبد الرحمن هم در این جمع حاضر بود. همان موقع چند نفر از اهل بصره، از امام اجازه ورود خواستند. حضرت به یونس اشاره کرد که به داخل اطاق برود، پرده را بیاندازد و لحظاتی پشت پرده بماند و مبادا حرکتی کند تا هنگامی که خود به وی اجازه دهد. سپس آن ها که از بصره آمده بودند، به خدمت امام رسیدند و درباره یونس سخنان بدی بر زبان راندند و از او بدگویی کردند و تهمت هایی به او روا داشتند. امام سر مبارکش را پایین انداخته و ساکت بود. در این هنگام آن ها بلند شدند و رفتند. این جا بود که حضرت به یونس اجازه داد از پشت پرده خارج شود و به جلسه بازگردد. یونس زمانی که آمد، قطرات اشک از گوشه های چشمانش جاری بود و گریه می کرد. عرض کرد: جانم به فدایت، من از آرمان شما اهل بیت دفاع می کنم و این است حال من در نزد بعضی از یارانم! حضرت فرمود: ای یونس، وقتی که امام و رهبرت از تو خشنود و راضی است، از این سخنان ناروا ناراحت و اندوهگین مباش. ای یونس! با این مردم به اندازه فهم و درک آنان سخن بگو و در آن زمینه هایی که بالاتر ازدرک و استعداد آن ها است، ایشان را به حال خود واگذار. آن گاه امام مثال جالبی بیان کرد و فرمود: بر تو باکی نیست اگر در دست تو یک دُرّ و گوهر گران بها باشد؛ ولی مردم بگویند: این چیز فاقد ارزش است؛ یا در دست تو چیز بی ارزشی باشد و مردم بگویند: متاع بسیار گران بهایی است. آبا به حال تو سودی دارد؟ عرض کرد: نه. فرمود: بله! تو هم این چنین هستی، هنگامی که در راه ولایت و پاسداری از مکتب و آیین اهل بیت هستی و امام از تو رضایت دارد، از آنچه مردم درباره ات بگویند، نگران مباش و با آنچه آن ها بگویند، ضرری بر تو وارد نمی شود. (عج) •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• کانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فراموش نکنیم حضرت زهرا (سلام الله علیها ) برای حفظ حرمت ولیّ زمان خود به شهادت رسید. 🗣 حاج احمد پناهیان 🏴 فرا رسیدن ایام را به محضر (عج) و همه شما شیعیان و محبین اهل بیت (علیهم السلام) تسلیت عرض می‌کنیم. •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• کانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علی دایی، صدای مردم یا کاسب درد مردم؟! ☘️ قهرمان من فقط که شد در راه (عج) ┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• کانال رسمی مجمع علما و طلاب انقلابی فاضل خراسان شمالی👇 🇮🇷 @mataf_kh