eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
25.6هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود می شود 🔸️جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد . پرسید لوازم منزلتان کجاست؟ زاهد گفت: لوازم شما کجاست؟ جهانگرد گفت: من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم! 💠امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند : دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود می شود ، و کوچ کردن از وطن حتمی است . دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود ، و بیننده را می فریبد ، سعی کنید با بهترین زاد و از آن کوچ کنید و بیش از کفاف خود از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید. 📚منبع نهج البلاغه ، خطبه ۴۵ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d در این میان رفتن نرگس نزدیک و نزدیک تر می شد و غصه هاي من بیش تر. به خصوص که آزیتا هم احتمالاً براي مدتی با شوهرش از ایران می رفت تا به پیشنهاد پسر عمویش، یا همان شوهر نرگس، ببیند می توانند آن جا زندگی کنند یانه؟ قرار بود با نرگس همسفر شوند و من دلم به اندازه دنیا گرفته بود و احساس تنهایی و غربت می کردم. یکی از همان هفته هاي آخر توي کوه بود که دوباره آزیتا و نرگس صحبت را به من و آینده و گذشته کشاندند و آزیتا مثل همیشه با ملایمت و نرمی زبان به نصحیت باز کرد: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌مهناز، قبول کن که تو این قضیه رو خودت این قدر براي خودت بزرگ کردي. هزاران آدم هستن که حتی با هم زندگی می کنن و بعد، جدا می شوند. درسته، یک مدت وقت لازم است، ولی به هر حال فراموش می کنن. اصلاً تو این جوري فکر کن، شاید ارزش این دوست داشتن براي تو، به خاطر همین جداییه. به خدا لیلی و مجنون هم اگه به هم می رسیدن دیگه عشقشون افسانه نمی شد. قبول نداري؟! ولی من فکر می کنم افسانه شد، نه براي این که به هم نرسیدن. واسه این که کسی رو جاي هم دیگه‌قبول نکردن. یعنی فراق و دوري و زجر رو قبول کردن و اسمش رو قسمت و تقدیر و زندگی نگذاشتن که بتونن فوري برن سراغ یک لیلی یا یک مجنون دیگه. نرگس خندان گفت: ا ، نه بابا، آزیتا کلاس هاي بابایت کار خودش رو کرده. مردم چه غلط هاي زیادي می کنن! می شنوي؟! آزیتا در حالی که می خندید گفت: حالا گیریم اینه که تو می گی. ولی خوب، بابا اون ها این کار رو دو طرفه کردن، تو چی؟! تو حتی خبر نداري مجنون تا حالا صاحب چند تا لیلی دیگه شده؟ یا اصلاً لیلی اولی رو یادشه یا نه؟! به خدا این کار تو اشتباه محضه. اگه با یک خاطره می شد یک عمر سر کرد، نصف بیش تر آدم هاي دنیا، تنها بودن، اصلا همه شون، ولی نمی شه. مهناز جون، تو رو خدا، ناراحت نشو، ولی قبول کن که داري احمقانه عمل می کنی. ببین اگه می دونستی کارت غلط نیست سربلند می گفتی، من هنوز محمد رو دوست دارم و نمی خوام برم دنبال زندگیم، ولی خودت می دونی این حرف بیخوده، براي همین حرفی براي زدن نداري، تازه مجبوري فکرت رو قایم هم بکنی. قبول کن که مادرت حق داره، برادرت حق داره، ما حق داریم، آخه سر کردن به پاي آدمی که معلوم نیست کجاست و چه می کنه، اصلاً سر سوزنی از گذشته و تو یادي توي ذهنش هست یا نه خودت بگو اسمش چیه؟! نرگس فوري گفت: خریت. اصلاً شاید اون آقا زاده الان صاحب چند تا بچه باشه، اون وقت این خانم این سر دنیا شده ژولیت بی چاره گول این باقی مانده جوانی و آب و رنگت رو نخور، اینم تموم می شه، اون وقت باید بشینی مثل محمد، ماتمش رو بگیري، فکر می کنی چند وقت دیگه بخت برگشته هایی مثل آقاي ارجمند، خر قیافه ات می شن و عاشق سینه چاك؟! با زهرخندي تلخ در حالی که دلم از حرف هاي هر دوشان گرفته بود گفتم: یعنی تو نمی فهمی که من از همین که اون ها فقط خر قیافه من می شن فراري ام؟! اصلاً می دونین چیه؟! بابا من یک اشتباه کردم، چه می دونم یک خریت، یک دیوونگی تا آخرش هم وایسادم، تا الان که صدام در نیومده بعد از اینم همین طور، دیگه بحث سر چیه؟! یکدفعه آزیتا گفت: اي بابا، خوب تو که این قدر اصرار داري چرا نمی گردي دنبالش؟! با تحیر و گیج گفتم: من؟! نرگس فوري هیجانزده گفت: واي راست می گه، چقدر خنگ بودیم، چرا تا حالا به این فکر نیفتادیم؟! من دوباره بهت زده پرسیدم: ما بگردیم دنبالش؟! نرگس گفت: آره دیگه، پس کی؟! بالاخره باید بفهمیم این آدمی که تو داري خودت رو فداي فکرش می کنی، کجاست؟! در چه حالیه؟! آخه چطوري؟ از کجا؟ ! نرگس با حرص گفت: باز مثل هالوها حرف زد. بالاخره تو آدرس مغازه پدرش، خونه شون، خونه کس و کارش، محل کار شوهر خواهرش، چه می دونم یک جا رو داري دیگه. خودش هم نباشه، خانواده اش این جا هستن، آب نشدن برن توي زمین که ...این چیزي بود که من واقعاً هیچ وقت به آن فکر نکرده بودم. از تصور خودم که در به در دنبالش میگردم حال بدي به من دست می داد. این چیزي نبود که بخواهم. زار و حقیر، خرد و شکسته. اگرپیداش می کردم به چه دردي می خورد؟! چه حاصلی داشت؟! نرگس دوباره انگار فکرم را خوانده بود، گفت: بابا نمی گم که برو داد بزن آهاي، من خانه به خانه، کو به کو دارم دنبالت می گردم. فقط می گم دورادور یکجوري خبردار بشیم، ببینم کجاست؟ ایرانه؟زن گرفته یا نه؟ چند تا بچه داره ... این حرف هایش همیشه مثل کاردي بود که به قلبم فرو می رفت و من حتی رویم نمی شد به او بگویم که از تصور ازدواج محمد دیوانه می شوم. حقیقت این بود که می ترسیدم. از این که آن حرف ها حقیقت داشته باشد، می ترسیدم و مدت ها بود از روبرو شدن با واقعیت و حتی فکر کردن به آن فراري بودم. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 📚نویسنده: نازی صفوی ⛔ کپی با ذکر نام نویسنده بلامانع است
😉 🔸️شخصی وارد دهاتی شد و در مکانی که اهالی ده جمع شده بودند نشست و بنای گریه گذاشت سبب گریه‌اش را پرسیدند. 🔹️گفت : من مرد غریبی هستم و شغلی ندارم برای بدبختی خودم گریه می‌کنم مردم ده او را به شغل کشاورزی گرفتند 🔸️شب دیگر دیدند همان مرد باز گریه می‌کند گفتند هان!؟ دیگر چه شده است تو را؟ حالا که شغل پیدا کردی 🔹️ گفت: شما همه منزل و ماءوا مسکن دارید و می‌توانید خوتان را از سرما و گرما حفظ کنید ولی من غریبم و خانه ندارم برای همین بدبختی گریه می‌کنم 🔸️بار دیگر اهالی ده همت کردن و برایش خانه‌ای تهیه کردند و وی را در آنجا جا دادند ولی شب باز دیدند دارد گریه می‌کند وقتی علت را پرسیدند 🔹️ گفت : هر کدام از شما‌ها همسری دارید ولی من تنها در میان اطاقم می‌خوابم مردم این مشکل او را نیز حل کردند و دختری از دختران ده را به ازدواج او در آوردند ولی باز شب هنگام داشت گریه می‌کرد گفتند باز چی شده 🔸️گفت : همه شما سید هستید و من در میان شما اجنبی هستم بدستور کدخدا شال سبزی به کمر او بستند تا شاید از صدای گریه او راحت شوند ولی با کمال تعجب دیدند او شب باز گریه می‌کند وقتی علت را پرسیدند گفت : بر جّد غریبم گریه می‌کنم و بشما هیچ ربطی ندارد!!!😐 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
سید عبد الکریم کفاش ، هر هفته حداقل یک بار خدمت امام زمان (علیه السلام) می رسید. 🔹️خودش می گفت: آقا از من سؤال کردند ، سید کریم! اگر هفته ای یک بار ما را نبینی چه خواهی شد؟ 🔸️عرض کردم : آقا جان می میرم. 💠 فرمود: همین است که ما را می بینی https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔴مجلس اراده کنه ، پوست رئیس جمهور رو میکنه 📝البته نه این مجلس که بی خیال و وکیل الدوله هست. فقط ۱۵ روز مانده است تا انتخابات مجلس. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🚨فوری 🚨فوری دوستان عزیز لازم و ضروری است در خانه ها و به ویژه جلوی درب خانه دوربینهای مدار بسته نصب کنید دیروز یکی از دوستان ساعت ۴صبح جهت اقامه نماز صبح به مسجد رفت سپس بعد از نماز وقتی به خانه برگشت ماشین خود را ندید فورا" سراغ دوربینها رفت و تا دوربینها را روشن کرد دید خودش با ماشین رفته مسجد و یادش رفت ماشین را برگرداند پیاده برگشته...😂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📃دل نوشته ای از ... به سردار دل ها: https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✍دیشب به مناسبتی زندگی نامه سردار دلها را در اینترنت جستجو می کردم دلم گرفت .نوشته بود مدرک تحصیلی دیپلم سردار به تو غبطه خوردم که تو با این عظمت و جایگاه هیچ وقت دنبال مدرک و دانشگاه و مدرک دکترا و ... نبودی هرگز دنبال نام و عنوان نبودی هرگز به فکر استراحت نبودی مثل برخی ها سجاده آب کش هم نبودی وسط نماز از یتیم شهید گل و برگ گل گرفتی و هرگز به خاطرت رسوخ نکرد که شاید نمازم باطل شده باشد شاید فکر کردی این نماز نزد حق محبوب تر است و بلافاصله بعد از نماز یتیمی را که به تو گل داده بود غرق بوسه کردی سردار این قدر خاکی بودی که بجز در مراسم رسمی درجه هایت را نصب نمی کردی لباس سبزت یا تنت نبود یا اگر بود خاکی بود و گلی بود خانه ات ساده بود وسایل خانه ات چقدر معمولی و حیاط منزلت چقدر ساده و خودمانی و از همسرت خواستی که بر سنگ قبرت بنویسند سرباز قاسم سلیمانی بدون نام و عنوان اگر به ما بود برایت مزاری درست می کردیم درجه یک با چندین گنبد و گلدسته در حد یک الگو و قهرمان چه کنیم که خودت پیش دستی کردی و طور دیگری وصیت کردی شاید تو ما را بهتر شناخته بودی سردار کرار همیشه در سفر سفر بخیر و سلامت وقتی در سایت ها دنبال می گشتم و دیدم نوشته به جز تاریخ تولد و محل تولد اطلاعات بیشتری در دسترس نیست فهمیدم که ما واقعا تو را نمی شناختیم تو از افلاک بودی نه در خط املاک اهل همت بودی نه اهل صحبت مرد عمل بودی و نه مرد شعار دارای مقام بودی نه صاحب عنوان و مقام خوشا بحالت که یار نظام بودی و نه مثل ماها بار نظام تو سرباز ایران بودی نه سربار ایران تو به انتظار ایستاده بودی نه به انتظار نشسته تو سوار بر تانک بودی نه سرمایه دار بانک تو یار مردم بودی و در مشکلات همیشه پشت مردم بودی هر جا که عازم بودی حتما آن جا لازم بودی چه در اهواز چه حلب چه بغداد و چه دمشق و یا اربیل و..... 🌹 🌳 سردار دلها برای ما دعا کن که به دعایت سخت محتاجيم. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
‍ . چهل روزه که دارم چشم بارانی بسوزم بر شهیدِ دین سلیمانی چهل روزه سلیمانی آسمانی شد میان مردم عالم جاودانی شد چهل روزه که تو رفتی سوی جنت بسوزد از غم داغت همه امت چهل روزه که تو مهمان زهرایی عزیز عالم هستی تو دنیایی چهل روزه تو رفتی و بر تو مینالیم خدا داند سلیمانی برتو می‌بالیم سلیمانی چه زیبا تو امتحان دادی به راه عترت و قرآن تو جان دادی سلیمانی تو بودی سر تا بپا همت گرفته ایران و ایرانی زتو عزت سلیمانی مدافع بر حرم بودی سلیمانی امید رهبرم بودی سلیمانی تو بودی یاور رهبر شهید راه اسلام ،عزت کشور سلیمانی به یاد تو همه غمگین به دل داریم به یاد تو غمی سنگین تو رفتی و شده رهبر دیده گریانت بیاد تو همه دلها پریشانت خدا داند که با مولا تو محشوری کنار سفره ی مولا تو مسروری فدایی شد به راه دین همه هستت همه دیدند بجا مانده فقط دستت سلیمانی سراپا شور و احساسم به یاد چشم و فرق و دست عباسم دو دستان ابوالفضل را جدا کردند بپا در علقمه بزم عزا کردند کنار پیکر پاکش حسین آمد کنار او حسین با شور و شین آمد کنار پیکر عباس قدش خم شد حریم کربلایی ها پر از غم شد .🍃🍃🍃https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
میان این همه مخلوق برگزیده شدم برای گـریه به داغ تو آفـریده شدم اگر چه وصل نصیبم نشد، همین کافیست یکی دو بار حـوالی یار دیده شدم همین که اهل توام، کار من نه، کار تو بود رمیده از همه جا سمت تو کشیده شدم اگر چه هیچ ندارم، سلاح گریه که هست به لطف خشکـی لبهـات آبدیده شدم نبود آتش داغ تـو، خـام می ماندم به مجلس تو رسیدم اگر رسیده شدم به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم : باز نوکـر به سرش شور محرم دارد از فراق غم دارد همه بر وفـق مـرادند ولـی آقـا جان نوکرت یک نفس از عطر حرم کم دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... فرا رسیدن ۲۲ بهمن، روز پیروزی خون بر شمشیر را گرامی میداریم🇮🇷 اصغر_بربری _آل_محمد_و_عجل_فرجهم https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق خیل ملائکند رضا یا رضا کنند بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد ما شاعرت شدیم که ما را سوا کنند هر گز نمیرد آنکه دلش جلد مشهد است حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت او را به درد مبتلا کنند دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند از آن حـریم قـدسـی ات آقای مهربان آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند : چای روضه قلبِ عاشِق را هَوایی می کند یادِ بـی آبـی دلــم را نِینـوایی می کند غالباً در روضه یِ ارباب مَشهَد میدهند اکثراً ما را رِضا کـرب و بلایی می کنَد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... تون_امام_رضایی (ع) _محمد_ناطقی _آل_محمد_و_عجل_فرجهم https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
دختر، زودتر راه می رود زودتر به تکلم می افتد زودتر به سن تکلیف می رسد اصلا انگار از همان اول، عجله دارد انگار هیچ وقت برای خودش وقت ندارد حتی بازی هایش، رنگ و بوی جان بخشیدن دارد چنان معصومانه عروسکش را در آغوش می فشارد؛ گویی سال هاست طعم شیرین مادری را چشیده است. دختر بودن یعنی همیشه عجله داشتن برای رساندن محبت به دستان دیگران دختر که باشی مهربانی ات دست خودت نیست خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند دل رحم می شوی؛ حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند دختر که باشی زود می رنجی، زود می بخشی، زود می گریی، زود می خندی تو مامورِ احساس، روی زمین هستی! بی تو و بازیگوشی هایت جهان می میرد دختر جان! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
😥 ای کاش مادرش زنده بود! عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللهِ! مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِيحٍ إِلَّا قَدْ عَمِلْتُهُ. فَهَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله: فَهَلْ مِنْ وَالِدَيْكَ أَحَدٌ حَيٌّ؟ قَالَ: أَبِي. قَالَ: فَاذْهَبْ فَبَرَّهُ. قَالَ: فَلَمَّا وَلَّى، قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: لَوْ كَانَتْ أُمُّه.(بحار الأنوار77، ص82 به نقل از کتاب حسین بن سعید) حضرت سجاد علیه السلام فرمود: مردى نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای رسول خدا! هيچ كار زشتى نبوده مگر اینکه مرتکب شده ‏ام؛ آيا راهی به سوی توبه دارم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: آيا پدر و مادرت زنده‏ اند؟ گفت: پدرم زنده است. فرمود: برو و به او نيكى كن. راوی گفت: هنگامی که آن مرد می رفت، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای كاش مادرش زنده بود! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
قطع کردن نماز مستحبّی در هنگام درخواست مادر 1) عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ التَّطَوُّعِ فَإِنْ دَعَاكَ وَالِدُكَ فَلَا تَقْطَعْهَا، وَ إِنْ دَعَتْكَ وَالِدَتُكَ فَاقْطَعْهَا‌‌‌‏. (مستدرک الوسائل، ج15، ص181 به نقل از لبّ اللُّباب) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامى كه به خواندن نماز مستحبّى مشغول شدی، اگر پدرت تو را طلبيد، آن را قطع مكن؛ ولى اگر مادرت تو را طلبید، نمازت را قطع كن‏. 2) عَنْ أَبِي جَرِيرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَانَ فِي الصَّلَاةِ فَدَعَاهُ الْوَالِدُ فَلْيُسَبِّحْ،‏ وَ إِذَا دَعَتْهُ‏ الْوَالِدَةُ فَلْيَقُلْ لَبَّيْكِ. (تهذيب الأحكام، ج‏2، ص350) حضرت کاظم علیه السلام فرمود: اگر مردی در حال نماز بود و پدرش وی را صدا زد، با گفتن «سبحان الله» به وی پاسخ دهد، امّا اگر مادرش وی را صدا زند، به او پاسخ دهد https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
هر زنی زیباست ..♥ پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت نمیدانم عزیزم، نمیدانم! پسرک نزد پدرش رفت و گفت: بابا چرا مادرم همیشه گریه میکند؟ پ او چه میخواهد؟ پدرش تنها دلیلی که به ذهنش رسید، این بود که همه ی زنها گریه میکنند بی هیچ دلیلی!!! پسرک هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند متعجب بود، پسرک یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند از خدا پرسید : چرا زنها این همه گریه میکنند؟؟ خدا جواب داد : من زن را بشکل ویژه‌ای آفریده ام به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند به بدنش قدرتی دادم تا بتواند درد زایمان را تحمل کند به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد و به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد، و از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد. و به او اشکی داده ام تا هر هنگام خواست فرو بریزد، این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هر گاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند، زیبایی یک زن در لباسش موها یا اندامش نیست! زیبایی زن را باید در چشمانش جستجو کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آنجاست ... تقدیم به تمام بانوان عزیز https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زن به شوهرش میگه : دیشب خواب دیدم برام یه انگشتر الماس خریدی، به نظرت تعبیرش چیه !؟ شوهرش میگه تا روز زن صبر کن معلوم میشه .😎 زن روز زن با کلی ذوق و شوق کادوشو باز می کنه می بینه توش یه کتاب تعبیر خواب از ابن سیرین هست .... 😅😂😂😂😂😂 پیشاپیش روز زن مبارک 😂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
کاش برایِ دوست داشتنمان دنبالِ بهانه هایِ موجه نمی گشتیم ، دنبالِ یک تاریخ ، یک مناسبت ، یک روز ... که در تقویمِ دلِ عزیزانمان خاطره اش کنیم . باورکنید هر روز می شود بدونِ مناسبت دوست داشت ، بدونِ دلیل ، هدیه داد ، بدونِ تاریخ ، شاد بود ، و بی بهانه در آغوش کشید ... این ماییم که مهربانیِ مان را "زمان دار" کرده ایم ! این ماییم که به سکوت و غرور و انکار ، عادت کرده ایم ! آدم ها نیاز دارند که هر روز ، دوست داشته شوند ، آدم ها از بی مهری و بی توجهی ، پیر می شوند ... آرزو می کنم هیچ کس در جهان ، طعمِ تلخِ نادیده گرفته شدن را نچشد ، و هیچ کس برایِ دوست داشته شدن ، در انتظارِ روزِ تولدش نمانَد ! کاش بی هیچ بهانه ای ، هوایِ هم را داشتیم ، کاش آدم ها را بدونِ تاریخ می خواستیم ! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d عیسی مسیح گفت: داوری نکنید تا بر شما داوری نشود و حکم نکنید تا بر شما حکم نشود. چه بسیار انسان هایی که با سرزنش دیگران بیماری را به سوی خود کشانیده اند. آن چه را که انسان در دیگران سرزنش می کند، در واقع به سوی خودش جذب میکند. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📚 🔴نقاشی اما واقعی نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. آن نقاشی بطورباورنکردنی زیبا بودو میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد. نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بودکه ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد. که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد.شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند .میخواست فریاد بزند،اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود،مرد به سرعت قلمویی رابرداشت و روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد.نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند.اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود. براستی گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم،اما گویا خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای مارا خراب میکند. ✍ : گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم: خالق هستی همیشه بهترین ها را برایمان مهیا کرده است -------------------------- https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✨﷽✨ 📝داستان زیبا ✍پادشاهی وزيری داشت كه هر اتفاقی می‌افتاد می‌گفت: خيراست!! روزی دست پادشاه در سنگلاخها گير كرد و مجبور شدند انگشتش را قطع كنند، وزير در صحنه حاضر بود گفت: خيراست! پادشاه از درد به خود می‌پيچيد،از رفتار وزير عصبی شد، او را به زندان انداخت، ۱سال بعد پادشاه كه برای شكار به كوه رفته بود، در دام قبيله ای گرفتار شد كه بنابر اعتقادات خود، هر سال ۱نفر را كه دينش با آنها مختلف بود،سر می‌برند و لازمه اعدام آن شخص اين بود كه بدنش سالم باشد وقتی ديدند اسير، يكی از انگشتانش قطع شده، وی را رها كردند آنجا بود كه پادشاه به ياد حرف وزير افتاد كه زمان قطع انگشتش گفته بود: خير است! پادشاه دستور آزادی وزير را داد وقتی وزير ازاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنيد، گفت:خيراست! پادشاه گفت: ديگر چرا؟؟؟ وزير گفت: از اين جهت خير است كه اگر مرا به زندان نينداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم، مرا به جای تو اعدام می‌كردند. در طريقت هر چه پيش سالك آيد خير اوست در صراط مستقيم ای دل كسی گمراه نيست.. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✨﷽✨ ✅ای انسان به چه چیز خود تکبر می کنی؟‏ ✍نخست «نطفه» بى‌ارزشى بودید، چیزى نگذشت که شما را به صورت «علقه» و از آن پس به صورت «مضغه» در آورد، سپس شکل و اندام انسانى به شما داد، بعد لباس حیات در اندام شما پوشانید، و به شما روح و حس و حرکت داد، همین گونه مراحل مختلف جنینى را یکى پس از دیگرى پشت سر نهادید، تا به صورت انسانى کامل از مادر متولد شدید، باز اطوار حیات و اشکال مختلف زندگى ادامه یافت، شما همیشه تحت ربوبیت او قرار دارید، و دائماً نو مى ‌شوید، و آفرینش جدیدى مى ‌یابید، چگونه در برابر آستان با عظمت خالق خود سر تعظیم فرود نمى‌آورید؟ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: «عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ‏ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَيْنَهُمَا وِعَاءً لِلْغَائِطِ ثُمَّ يَتَكَبَّر» 💥از فرزند آدم در شگفتم، ابتدايش نطفه و پايانش مردارى بدبو، و بين ابتدا و پايانش ظرف نجاست است، آنگاه تكبر مى ورزد! 📚 وسائل الشيعة/ج‏۱/ص۳۳۴ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✅استعانت از نماز ✍حاج آقا قرائتی: قرآن نماز را به عنوان منبع انرژى‏ زای غيبى معرفى و مؤمنان را امر به استعانت از آن مى‏ فرمايد: «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ» امام حسين(‏علیه‌السلام) در بحبوحه جنگ از نماز استعانت می جويد و نه تنها خود نماز خواند كه نمازهاى نمازگزاران را نماز كرد. در حديث سجده بر تربت سيدالشهدا (‏علیه‌السلام) یکی از عوامل قبولی نماز است. ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅آیا از نعمت نماز تشکر می کنیم؟! ✍امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید : شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده می‏گوید این تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به‏ جای آورم. 📚وسائل الشيعه، ج‏۷، ص۶ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✨﷽✨ ⚜حکایت‌های پندآموز⚜ 🌸آفرینش زن🌸 ✍پسرکی از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانم. پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟ پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی. پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند، 👶🏻از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟ خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند .به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند. به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند. به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند 💖زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست. 📚 مجموعه شهر حکایات ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💠به یاد ﻫﻤﻪ ﻟﻮطی‌ﻫﺎی ﺑﺎ ﻣﺮاﻡ🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🔸️آقا حمیدِ قصۀ ما ، جوون بود و با کلّه‌ای پُر باد ، لات‌های محله هم کلّی ازش حساب می‌بردند ، خلاصه بزن بهادری بود برای خودش! یه روز مادرش ، اون رو از خونه بیرون انداخت و گفت: برو دیگه پسرِ من نیستی ، خسته شدم از بس جوابِ کاراتو دادم. همۀ همسایه‌ها هم از دستش کلافه شده بودند روزی از روزها یک رانندۀ کامیون که از قضا ، دوست حمید بود جلوی پای حمید ترمز می‌زنه‌، ازش می‌خواد بیاد باهاش بره. بهش می‌گه: حمید تو نمی‌خوای آدم شی؟! بیا با من بریم جبهه حمید می‌گه اونجا من رو راه نمی‌دن با این سابقه راننده به حمید می‌گه تو بیا ، کارت نباشه. ️راه می‌افتند به طرف جبهه بین راه ، توجه حمید به یک وانت جلب می‌شه ، پشت وانت‌، زنی نشسته بود که یک نوزاد در بغل داشت؛ حمید تا به خودش میاد می‌بینه زن ، نوزاد رو از پشت وانت پرتاب می‌کنه بیرون! حمید؛ غیرتش به جوش میاد. دنبال وانت می‌کنه ، همین که به اون می‌رسه ، با فریاد می‌پرسه: چی کار کردی با بچه‌ات زن…؟! زن سرش رو می‌اندازه پایین و مثل ابر بهار گریه می‌کنه و می‌گه: من ۱۱ ماه اسیر سربازهای عراقی‌ بودم. این بچه هم مالِ اوناست! حمید می‌افته روی زانوهاش ، با دست می‌کوبه به سرش! هی مدام گریه می‌کنه ، با اشک و ناله به رانندۀ کامیون می‌گه من باید برگردم خونه؛ یک کار کوچیکی دارم. بر می‌گرده رفسنجان. اولین جا هم میره پیش دوستاش که سرِ کوچه بودن! می‌گه بچه‌ها خاک بر سر من و شماها؛ پاشیم بریم. ناموسمون در خطره…! من دارم میرم جبهه! شماها هم بیایید! بعدش هم میره خونه از مادرش حلالیت می‌گیره و راه می‌افتن به طرف جبهه. به جبهه که می‌رسه ، کفشاشو در میاره می‌ده به یکی و از اون به بعد دیگه کسی اونو با کفش ندید. می‌گفت: اینجا جاییه که خون شهدامون ریخته شده؛ حرمت داره و معروف شد به "سید پا برهنه"! اونقدر موند جبهه ، تا آخر با شهید همت دو تایی سوار موتور ، هدف گلوله‌های دشمن قرار گرفتند و رفتند پیش سیدالشهداء عَلَیْهِ‌السَّلام https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅یک داستان از مثنوی معنوی مولانا مردی برای خود خانه ای ساخت واز خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند. مدتی گذشت ترکی در دیوار ایجاد شد مرد فوراً با گچ ترک راپوشاند.بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد وباز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرارشد و روزی ناگهان خانه فرو ریخت. مرد باسرزنش قولی که گرفته بود را یاد آوری کرد و خانه پاسخ داد هر بار خواستم هشدار بدهم وتو را آگاه کنم دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی این هم عاقبت نشنیدن هشدارها! 👌عاقل را اشارتی کافیست.. 😍 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅تکیه گاه مطمئن ✍حاج آقا قرائتی: انسان برای نجات و پیروزی خود، تکیه گاه‌های متعدّدی انتخاب می‌کند و به ریسمان‌های گوناگونی چنگ می‌زند، مانند: قدرت، ثروت، مقام، فامیل، دوست، نَسَب و... ولی همه ی این طناب‌ها روزی پاره می‌شوند و این تکیه گاه‌ها کارایی خود را از دست می‌دهند. تنها چیزی که پایدار، ماندگار و عامل نجات است، چنگ زدن به ریسمان محکم الهی و تسلیم بودن در برابر او و انجام اعمال صالح است. در روایات می‌خوانیم: رهبران معصوم و اهل بیت پیامبرعلیهم السلام و علاقه و مودّت آنان، ریسمان محکم الهی و عروةالوثقی می‌باشند. «نحن العروة الوثقی» «العروة الوثقی المودّة لآل محمّد» 📗کتاب ۴۰۰ نکته از تفسیر نور، قرائتی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✍🏻 یڪی از عرفا و اولیا الله نقل می ڪرد، روزی در فرودگاه تبریز از هواپیما پیاده شدم و خواستم تاڪسی ڪرایه ڪنم به منزل برساندم. تاڪسی ها مدل بالا بودند و خودروی پیڪانی آن دور پارڪ ڪرده بود ڪه ڪسی سوار نمی شد. او را دربست ڪرایه ڪردم و به او گفتم: اگر مسافر هم سوار ڪنی ایرادی ندارد. راننده خوشحال شد به چند نفر در مسیر ڪه بودند، چراغی زد و توقف ڪوتاهی ڪرد ولی هم مسیر ما نبودند. ڪسی سوار نشد و بالاخره مرا تنهایی به منزل رساند. شب در عالم رویا در باغ زیبای بزرگی خودم را دیدم، بسیار خوشحال شدم، پرسیدم ، این باغ برای کیست؟ گفتند: تو. پرسیدم چرا؟ گفت امروز ڪار خیری ڪردی. گفتم،ولی ڪسی سوار نشد و راننده مرا فقط برد و از من ڪرایه گرفت. گفتند: در لحظه ای ڪه راننده در مقابل مسافری می ایستاد تو بیشتر از راننده مشتاق بودی آن مسافر سوار شود وراننده ڪرایه ای بگیرد و وقتی مسافری سوار نمی شد، تو بیشتر از او متاسف می شدی. و این باغ برای نیت خیری بود ڪه در قلبت داشتی، هرچند نمیتوانستی نیت خیر خود را به نتیجه برسانی . ✔️إِن يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا اگر خداوند در قلب های شما (ڪافی است) خیری ببیند، به شما خیر عنایت می ڪند.(انفال70) ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
کیوی میوه عجیب و غریب
تفاوت تخم شربتی، تخم ریحان و دانه چیا اعتراف می‌کنم که من فکر میکردم تخم شربتی و تخم ریحان یکی هستن!🤔 دانه های تخم شربتی ریزتر و سیاه براق است. دانه های تخم ریحان درشت تر و سیاه مات است. هر دو بلافاصله بعد از اینکه در آب ریخته میشوند لعابدار شده و رنگشان متمایل به خاکستری می‌شود. دانه چیا بیضی شکل است. رنگ آن اکثراً قهوی ای تیره رگه دار است. وقتی در آب ریخته میشود به تدریج لعابدار میشود. دانه چیا در واقع بالاترین منبع گیاهی امگا سه موجود در جهان است، علاوه بر این سرشار از کلسیم، پروتئین و فیبر است. دانه چیا یک منبع غنی از ویتامین های گروه B است، همچنین سرشار از مواد معدنی مانند کلسیم ، آهن ، منیزیم ، منگنز ، فسفر و روی است. متأسفانه در ایران به اشتباه، همه خواص تخم چیا به تخم شربتی نسبت داده میشود. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله 💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین 🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ 💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی 🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ 💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ 🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی 🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری 💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان 💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕 🌸سلام یاران همیشگی صبح بخیر ✋🏻💝 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d