📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
👈 گناهان خود را کوچک نشمارید!
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت ها همراه جمعی از اصحاب خود در سرزمین خالی و بی آب و علفی فرود آمدند و به یاران خود فرمودند: هیزم بیاورید تا آتش روشن کنیم. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! اینجا سرزمینی خالی است و هیچ گونه هیزمی در آن وجود ندارد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بروید هر کس هر مقدار می تواند هیزم جمع کند و بیاورد.
یاران به صحرا رفتند و هر کدام هر اندازه که توانستند، ریز و درشت، جمع کردند و با خود آوردند. همه را در مقابل پیغمبر صلی الله علیه و آله روی هم ریختند. مقدار زیادی هیزم جمع شد. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: گناهان کوچک هم مانند این هیزمهای کوچک است. اول به چشم نمی آید، ولی وقتی که روی هم جمع می گردند، انبوه عظیمی را تشکیل می دهند.
آنگاه فرمود: یاران! از گناهان کوچک نیز بپرهیزید. اگر چه گناهان کوچک چندان مهم به نظر نمی آیند؛ هر چیز طالب و جستجو کننده ای دارد. جستجو کنندگان! آن چه را در دوران زندگی انجام داده اید و هر آن چه بعد از مرگ آثارش باقی مانده است، همه را می نویسد و روزی می بینید که همان گناهان کوچک، انبوه بزرگی را تشکیل داده است.
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📗 #بحارالانوار، ج 73، ص 346
🔴 دكتر مجدی تبعه کشور مصر از طریق قرآن به اثبات تعداد امامان شیعه پرداخت. دكتر مجدى وهبة الشافعى، خطيب و استاد دانشگاه دینی الأزهر با تحقیقات خود به ارقام و اعداد جالبی دست پیدا کرده که باعث شگفت همگان شده است ومتعاقب آن به مذهب تشیع روی آورد.
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📢 توجه کنید
🔵 با توجه به اینکه تعداد و ارقام در قرآن بی دلیل نبوده و دارای هدف خاصی هست همچون تعداد کلمه یوم (روز) که ۳۶۵ بار تکرار شده و همانا تعداد روز در یک سال میباشد، و یا كلمه شهر (ماه) که در قران ۱۲ بار آمده که همان تعداد ماهها در یک سال میباشد، و مثالهای زیاد دیگری ...
🔻وی با توجه به این معلومات، تحقیقات خود را در این زمینه انجام داده و به این نتایج جالب رسیده است که:
✅ که کلمه امام دوازده بار آمده و با تعداد امامان شیعه یکی میباشد.
کلمه امام در این آیات میباشد:
🍁البقره ۱۲۴ 🍁التوبه ۱۲ 🍁هود ۱۷ 🍁الاسراء ۷۰ 🍁الانبياء ۷۲ 🍁القصص ۵ 🍁الحجر ۷۹ 🍁السجدة ۲۴ 🍁يس ۱۲ 🍁القصص ۴۱ 🍁الفرقان ۷۴ 🍁الأحقاف ۱۲
✅ کلمه شیعه یا مشتقات آن ۱۲ بار در قرآن آمده است.
✅ کلمه العصمه (عصمت) که شیعیان اعتقاد دارند که ۱۲ امام (ع) و فاطمه زهرا (س) و حضرت محمد مصطفی (ص) معصوم اند در قرآن ۱۴ بار تکرار شده است.
🔻در این آیات :
🍃النساء ۱۴۶ 🍃آل عمران ۱۰۱ 🍃النساء ۱۷۵ 🍃المائدة ۶۷ 🍃آل عمران ۱۰۳ 🍃يوسف ۳۲ 🍃يونس ۲۷ 🍃هود (دو کلمه در این آیه) ۴۳ 🍃الأحزاب ۱۷ 🍃غافر ۳۳ 🍃الممتحنة ۱۰ 🍃الحج ۷۸
✅ كلمه الكساء ( یا همان آل عبا ) در قرآن كريم با تمام انواع لفظش، که به نقل از أم سلمة در کتب اهل سنت (صحیحین) همسر پیامبر که تعداد آنها پنج نفر که شامل نبى محمد (ص) و امام على و فاطمة الزهراء و حسن و حسين عليهم السلام اجمعين؛ که پنج بار در قرآن آمده است:
البقرة ۲۳۳
البقرة ۲۵۹
المائدة ۸۹
المؤمنون ۱۴
النساء ۵
👌 ما باید افتخارکنیم که شیعه ( اثنى عشرى ) هستیم و کسی یا کسانی در هیچ زمانی قادر به تخریب یا از بین بردن این مکتب بر حق نخواهدبود.
✅ چرا در قرآن تعداد چشمه هایی که نبى موسى برای شرب قومش بوجود آورد ۱۲ چشمه بود؟
✅ و همچنین تعداد ۱۲ ماه (شهر) در قرآن
و کلمه الأسباط ۱۲ سبط و النقباء ۱۲ و البروج ۱۲ و الحواريين ۱۲ و كلمه توحيد ( لا اله إلا الله ) ۱۲ حرف و ( محمد رسول الله ) ۱۲ حرف و ( النبي المصطفى ) ۱۲ حرف و ( الصادق الأمين ) ۱۲ حرف، همانا امامان اهل بیت ۱۲ إمامند. و ( أمير المؤمنين ) ۱۲ حرف و ( فاطمة الزهراء ) ۱۲ حرف و ( الحسن والحسين ) ۱۲ حرف و ( الحسن المجتبى ) ۱۲ حرف و ( الحسين الشهيد ) ۱۲ حرف و ( الإمام السجاد ) ۱۲ حرف و ( الإمام الباقر ) ۱۲ حرف و ( الإمام الصادق ) ۱۲ حرف و ( الإمام الكاظم ) ۱۲ حرف و ( الإمام الرضاء ) ۱۲ حرف و ( الإمام الجواد ) ۱۲ حرف و ( الإمام الهادى ) ۱۲ حرف و ( الحسن العسكرى ) ۱۲ حرف و ( القائم المهدى ) ۱۲ حرف و ( خليفة النبيين ) ۱۲ حرف و ( و خاتم الوصيين ) ۱۲ حرف و ( و هؤلاء العترة ) ۱۲ حرف و ( سادة أهل الجنة) ۱۲ حرف و ( محبهم مؤمن تقى ) ۱۲ حرف و ( عدوهم كافر شقى ) ۱۲ حرف.
✅ اکنون به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم :
( إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا )
این آیه دارای ۴۷ حرف میباشد، تعداد حرفهای اسامی زیر :
فاطمة ۵ 🌹 على ۳ 🌹 حسن ۳ 🌹 حسين ۴ 🌹 على ۳ 🌹 محمد ۴ 🌹 جعفر ۴ 🌹 موسى ۴ 🌹 على ۳ 🌹 محمد ۴ 🌹 على ۳ 🌹حسن ۳ 🌹 محمد ۴
در مجموع ۴۷ حرف.
❤ لطفاً از انتشار این اعجاز دریغ نکنید ...
و صاحب این تحقیقات را دعا کنیم .
یا علی (ع) مدد
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
پدری ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ به فرزندش گفت:ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ، امیدوارم ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ !
١) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ !
٢) اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ !
٣) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ !
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ !
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ، ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ !
ﻋﻠﺘش را ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ: "ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ"
میخواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺑﻮﺩ!
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ، ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻧﺼﺎﯾﺢ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﯽ ﺑﺮﺩ
+ ﮐﺎﺵ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻗﻄﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﻄﺮﯼ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺭفتنی !
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#حکایتی_بسیار_زیبا_و_خواندنی
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✍پدرم هرگز ما را نزد و همواره تنبيهات خلاقهاي در کف داشت.
🔸️مثلاً اگر فحش بد ميداديم ، باید میرفتیم و دهانمان را سه بار زير شير آشپزخانه ميشستيم و اگر فحش خوب میدادیم، یک بار.
من روزهای پرفحش کودکیام را یادم است که هر چند دقیقه یک بار بالای روشویی مستراح ایستادهام و دارم آب میگردانم توی دهانم.
🔹️همزمان ، نبردهای مرگباری را هم یادم است که بین خواهران و برادرانم به راه میافتاد و میادینی که کم از رینگ خونین نداشت. تنبیه پدرم در این مورد ، بستن طرفین دعوا به همدیگر بود. البته سفت نميبست اما شل هم نمیبست.
طنابِ زردي داشت كه از بالاي كمد ميآورد و دو طرف متنفر از هم را به هم ميبست. زجر این تنبیه به این صورت است که شما حالاتي از آزار رواني تدریجی و مدام را تجربه میکنید چون طنابپیچ شدهاید دقيقا به كسي كه چند ثانيه پيش با او كتككاري كردهايد.
🔸️یک بار هم که در خانه فوتبال بازی میکردم و پنجره را با ضربهای كاتدار ، خاکشیر کردم، پدرم چیزی نگفت.
نگاهش کردم که آرام و با طمأنینه قندشکن را از داخل کابینت آشپزخانه برمیدارد و میرود به اتاق. داخل پذیرایی ایستادم و چند دقیقه بعد صدای ضربههایی را شنیدم که از اتاق میآمد.
آهسته سمت اتاق رفتم و پدرم را دیدم که مشغول شکستن قلّکم است. اسکناسهای قلّکی را که یک سال برای جمع آوری پولهایش دندان روی جگر گذاشته بودم ، میشمرد.
وقتی آنها را گرفته بود و دسته میکرد ، پوزخند به لب داشت. فردا هم شیشهبُر آورد و همان پولها را هزینهي ساخت و ساز شیشهي پنجره کرد.
🔺️تنبیه والدینِ دیگر در چنین مواردی ، سیلی و چَکهای افسری بود اما پدرم در مقابل این سنّت ایستاد و دست به ابداعات بدیع زد.
🔹️خاطرم هست در ایام سیزده یا چهارده سالگی یک باری که کیف پولش را گذاشته بود روی طاقچه ، دستم لغزید و دویست تومانی کش رفتم. اما فردای آن روز در کمال ناباوری دیدم که برخی وسائل کیف مدرسهام نیست. پدرم در اقدامی مشابه ، از غفلتم استفاده کرده بود و دقیقا مثل خودم به اموالم دستبُرد زده بود.
البته تمام اينها به خاطر هيبتي بود كه در آن سالها از «بزرگ تر» در ذهن مان میساختند و به خاطر احترامي كه ناخواسته در چشممان داشتند.
🔻در عوض ، ديروز وقتي به بچهام گوشزد كردم نبايد دوستان مدرسهاش را به القاب «عوضی " و "خل و چل " بخواند ، چیزی نگفت. سرش توی تَبلِت بود و مشغول بازیهای خونبار.
با لحن محکمتری گفتم : «هیچ خوشم نمیاد پسرم از این حرف ها بزنه!»
اما دیدم همان القاب را دارد حواله میدهد به یکی از شخصیتهای بازی. باخته بود و از دست آدمکشهای رایانه دمغ بود.
رفتم بالای سرش ایستادم و گفتم : «اگه یه بار دیگه حرف زشت بزنی، باید بری دهنت رو آب بکشی!»
سرش را از روی تبلت بلند کرد و با تعجب گفت: «هان؟!» نگاهم میکرد.
حرفم را دوباره تکرار کردم و دیدمش که تبلت را رها کرده روی مبل. روی پا میزد و بلند بلند قهقهه میزد.
در نفس نفس زدنهای بین خندههایش گفت:
«یعنی این حرفت صد تا لایک داشت بابا!»
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🆔
ناصر:
*هیچ می دانستید*
در مورد مداحی که *ملاباسم کربلایی* برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود.
ماجرایش چیست ؟ http://eitaa.com/joinchat/2761883670C6191fa3660
آیا
میدانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف خواب دیدن که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را
می خوانند برای زوار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعداً توسط آقای *باسم کربلایی* مداحی می شود .ترجمه نوحه را در زیر میخوانید
تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند :
👇👇👇
*تِزورونی اَعاهِـدکُم*
به زیارت من میآیید ، با شما عهد میبندم
▪
*تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم*
میدانید که من شفيع شمایم
▪
*أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم*
اسامیتان را ثبت میکنم
▪
*هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
▪
*وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه*
قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او
▪
*أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه*
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من میآیید
▪
*یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه*
ای که جانهایتان را به بهای زیارت من به کف گرفتهاید
▪
*عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه*
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران
▪
*تواسینی شَعائرْکُم*
عزاداریهایتان به من دلداری میدهد
▪
*تْرَوّینی مَدامِعْـکُم*
و اشکهایتان مرا سیراب میکند
▪
*اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم*
من و زخمهایی که بر تن دارم به شما دلداری میدهیم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من ، خوش آمدید
▪
*هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ*
خوش آمدید ای که وعدهتان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر میشوید
▪
*إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ*
آمدید در حالی که نه گرما برایتان مهم بود و نه سرما
▪
*وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر*
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
▪
*اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ*
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمیکنم
▪
*عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم*
در وقت دیدار پیشتان میآیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم
▪
*مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم*
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
آمدید ای زائرانِ من ، خوش آمدید
▪
*یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی*
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کردهاید
▪
*تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟*
میدانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی میاندازد؟
▪
*بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی*
به یاد آن دست بریدهای که فریاد زد : مرا دریاب
▪
*صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی*
و با شنیدن آن صدا ، آشکارا فریاد زدم که بیبرادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
▪
*کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ*
تیر هجرت کمرم را شکست
▪
*نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ*
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
▪
*اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ*
سفارش این پرچم را به شما میکنم
▪
*هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من ، خوش آمدید
▪
*یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ*
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کردهاید
▪
*اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ*
حاجتتان را میدانم ، نیازی به گفتن نیست
▪
*وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ*
قسم به گلوی شیرخواره ، حاجتتان را برآورده میکنم
▪
*یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ*
زائران من ، عهده کردهام که هر بیماری را شفا دهم
▪
*اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ*
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
▪
*هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم*
خوش آمدید صدایتان میزند
▪
*یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم*
مرد غیرتمند به شما درود میگوید
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائرانِ من ، خوش آمدید
▪
*زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی*
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید :
▪
*تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی*
کاش در جنگ حاضر میشدید
▪
*ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی*
که مرا به اسیری نمیبردند و مرا غارت نمیکردند
▪
*و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی*
با تازیانههای خیانت نمیزدند
▪
*تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره*
صدایم میزند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
▪
*اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم*
شما را بر این مصیبت میگریانم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید. http://eitaa.com/joinchat/2761883670C6191fa3660
*این متن رو برای همه کسانی که میدانید زائر اباعبدالله علیه السلام در اربعین میباشند ا
ناصر:
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه مكروهی
در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه
دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار
از كنارم میگذشتند...
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت
كه اگر خود را كنار نمیكشیدم،
خطرناك بود
به مسجد رفتم و فكر میكردم
همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه
آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطاییانجامندادم
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!
اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد،
حتی یک تفکر منفی میتواند
تاثیری منفی ایجاد کند...
🎀 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 http://itaa.com/joinchat/2761883670C6191fa3660
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
قافله سالار من،
کجایی ای دوای دردم
پی تو هرکجا میگردم
تو رو تو قتلگاه گم کردم
ای بدن صد پاره،
رو خاک داغ این صحرایی
چرا مقطع الاعضایی
بگو کجا برم تنهایی
سالار زینب سالار زینب
وای من از عاشورا،
زمین و آسمون غمگینه
یه خواهری داره میبینه
یکی میشینه روی سینه
وای من از عاشورا،
باید بمیره از غم دنیا
تو قتلگاه پیش زهرا
دوازده ضربه زد واویلا
سالار زینب سالار زینب
داغته روی سینم،
که قلب مظطرم میسوزه
پاشو ببین حرم میسوزه
ببین که معجرم میسوزه
رفتی و دور از چشمت،
به خیمه ها جسارت بردن
به خیمه ها هجوم آوردن
همه چیو غنیمت بردن
سه ساله تو رو آذردن
سالار زینب سالار زینب
لشکر دشمن ای وای،
به روی پیرکت می تازه
میان همه با نعل تازه
دیگه روشون به رومون بازه
رفتی و موندم تنها،
بگو چکار کنم با این درد
به هرمله میگفتن برگرد
نزن تو گو شمن ای نامرد
سالار زینب سالار زینب
التماس دعا
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d