🌸 آیت الله وحید خراسانی :
🖤هر روز، یک سوره #یس بخوانید و به حضرت زهرا (سلام الله علیها) هدیه کنید.
🌿 ان شاءالله با این خدمت ، دم جان دادن و شب اول قبر،با فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستید
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
در مسیر آرامش💞
اگر همه ما تنها در حد اینکه
در میوه فروشی میوهای خراب را کنار میزنیم تازهها و سالمترها را جدا میکنیم ،افکار منفی را کنار میزدیم و فقط افکار زیبا رنگارنگ، سالم و هر آنچه که انرژی بخش است را به ذهن خود راه میدادیم،
هر روزمان پر از هیجان
دلهایمان پر از شکوفهٔ امید و معجزهها مانند باران بر سرمان میریختند.
🌱⃟🌸๛
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
نباید ایمان به انسانیت را از دست دهید.
انسانیت یک اقیانوس است؛
اگر قطرات اندکی از اقیانوس کثیف است،
اقیانوس کثیف نمیشود...
👤 #ماهاتما_گاندی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
هرکس میباید در طول روز، آوازی گوش کند؛ شعری بخواند؛
تصویری زیبا ببیند و اگر ممکن بود چند کلام حرف عاقلانه بزند ...
👤 #گوته
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
نگرانی کار احمقانه ایه، مثل اینه که هر روز یه چتر دستت بگیری و اینور و اونور بچرخی و منتظر بارون باشی.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
(نصیحت نابجا)
🔶گرمی هوای تابستان شدت کرده بود. آفتاب بر مدینه و باغها و مزارع اطراف مدینه به شدت می تابید. در این حال مردی به نام "محمدبن منکدر" - که خود را از زهّاد و عبّاد و تارک دنیا میدانست - تصادفا به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد فربه و درشت اندامی افتاد که معلوم بود در این وقت برای سرکشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطه فربهی و خستگی به کمک چند نفر که اطرافش هستند و معلوم است کس و کارهای خود او هستند راه میرود.
🔷با خود اندیشید این مرد کیست که در این هوای گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟! نزدیکتر شد عجب این مرد محمد بن علی بن الحسین (امام باقر علیه السلام) است این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی می کند؟! لازم شد نصیحتی بکنم و او را از این روش باز دارم.!
نزدیک آمد و سلام داد امام باقر علیه الصلاة و السلام نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام دادند.
🔶آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید آنهم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام فربه که حتما باید متحمل رنج فراوان بشوید؟
«چه کسی از مرگ خبر دارد؟ چه کسی میداند که چـه وقت میمیرد؟ شاید همین الآن مرگ شما رسید. اگر خدای نخواسته در همچو حالی مرگ شما فرا رسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایسته شما نیست که دنبال دنیا بروید و با این تن فربه در این روزهای گرم این مقدار متحمل رنج و زحمت بشوید؛
خیر ،خیر، شایسته شما نیست.!»
🔷امام محمد باقر(علیه السلام) دستها را از دوش کسان خود برداشتند و به دیوار تکیه کردند و گفتند: "اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته ام زیرا این کار عین طاعت و بندگی خداست. تو خیال کرده ای که عبادت منحصر به ذکر و نماز و دعاست؟ من زندگی و خرج دارم، اگر کار نکنم و زحمت نکشم باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز کنم. من در طلب رزق میروم که احتیاج خود را از کس و ناکس سلب کنم، وقتی باید از فرا رسیدن مرگ ترسان باشم که در حال معصیت و خلافکاری و تخلف از فرمان الهی باشم نه در چنین حالی که در حال اطاعت امر حق هستم که مرا موظف کرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم تحصیل کنم"
🔶زاهد: «عجب اشتباهی کرده بودم من پیش خود خیال کردم که دیگری را نصیحت کنم اکنون متوجه شدم که خودم در اشتباه بوده ام و روش غلطی را می پیموده ام و احتیاج کاملی به نصیحت داشته ام.»
❄️💦⛄️❄️💦
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
❖
روزی واعظی به مردمش می گفت:
🍃ای مردم!
هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید،
می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه میرود.
جوان ساده و پاکدل،
که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود.
چون این سخن از واعظ شنید،
بسیار خوشحال شد.
هنگام بازگشت به خانه،
دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت...
روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد.
آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند.
روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند.
واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.
چون به رودخانه رسیدند، جوان "دعا" گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت،
اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت...
جوان گفت: "ای بزرگوار!
تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین میکنم، پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!"
واعظ، آهی کشید و گفت: حق،
همان است که تو می گویی،
اما دلی که تو داری، من ندارم.
🌨💦⛄️💦🌨
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📚داستان کوتاه پند آموز
🔴 «شایعه»
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد تا شاید بتواند این کار خود را جبران کند.
حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.
فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی چهار تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است.
مواظب باشیم آبی که ریختیم دیگر جمع نمی شود
🌹پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
در شب معراج، مردمى را دیدم که چهره هاى خود را با ناخنهایشان مى خراشند. پرسیدم: اى جبرئیل، اینها کیستند؟
گفت: اینها کسانى هستند که از مردم غیبت مىکنند و آبرویشان را مىبرند.
«تنبيه الخواطر: ۱ ، ۱۱۵»
💦❄️⛄️❄️💦
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📘حکایت پادشاه و دار
پادشاه به نجارش گفت:
فردا اعدامت مي کنم،
نجار آن شب نتوانست بخوابد.
همسر نجار گفت:
مانند هر شب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار،
کلام همسرش آرامشی بردلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد.
صبح صدای پای سربازان را شنيد، چهرهاش دگرگون شد و با نااميدی، پشيمانی وافسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم، بادست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلوبرد تا سربازان زنجير کنند.دو سرباز با تعجب گفتند:
پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی،.
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت، همسرش لبخندی زد وگفت:
"مانند هرشب آرام بخواب، زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند "
فکر زيادی بنده را خسته میکند، درحالي که خداوند تبارک وتعالی مالک و تدبير کننده کارهاست
🌨❄️⛄️❄️🌨
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
دعای افزایش رزق هر روز صبح ؛
يا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ يا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]،
اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي و رِزْقُ عِیالي فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيداً
فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيباً فَيَسِّرْهُ وَ اِنْ كانَ يَسِيراً فَكَثِّرْهُ وَ اِنْ كانَ كَثِيراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ كانَ مُخَلَّداً فَطَيِّبْهُ وَ اِنْ كانَ
طَيِّباً فَبارِكْ لي فيهِ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ يا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ كانَ عَلي اَيْدِي شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَيَّ حَيْثُ اَكونُ وَ لا تَنْقُلْنِي اِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ.
ترجمه دعای مجرب رزق و روزی؛
ای سببساز اسباب و ای گشاینده درها، بگشای برای ما درها را و آسان گردان بر ما حساب را و آسان کن بر ما عقاب [سختیها] را، خداوندا اگر روزی من و روزی عیالم
در آسمان است پس فرودش آور و اگر در زمین است پس خارجش گردان و اگر در
زمین و در جای دوری است نزدیکش گردان و اگر نزدیک است آسانش گردان و اگر
آسان است پس زیادش گردان و اگر زیاد است پس جاودانهاش گردان و اگر
جاودانه است پس پاکیزهاش گردان و اگر پاک است پس برای من در آن برکت
قرار ده و اگر موجود نیست موجودش گردان، با وجودبخشی خود و یکتایی خود
که همانا بر هر چیزی توانایی و اگر در دستان خلق شرور توست آن را از دستش
بگیر و آن را به من منتقل کن هر جا که باشم و مرا بهسوی آن منتقل نکن آنجا
که آن
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d