eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
25.5هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
لباساشون دقیقا هموناس که وقتی پشت ویترین میبینی میگی اخه کدوم اوسکلی میاد اینو بخره و میخندیو میری🤦🏻‍♂🤣: ═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━═ https://eitaa.com/matalbamozande1399
فیلها میدانند که برای کمک باید پیش انسانها بروند مثلا زمانی که مسموم شده باشند حتی از فاصله ی خیلی دور‌هم میتوانند ما را پیدا کنند https://eitaa.com/matalbamozande1399 ─═ঊ
فضایی ها در کجا هستند؟ برخی دانشمندان پس از تحقیقات گسترده فضایی به نتیجه رسیده‌اند که در سیاره‌های دیگر مخلوقاتی باهوش وجود دارند که انتظار می‌رود این موجودات در ساله‌های آینده روی زمین فرود بیایند . دانشمنمدان علوم فضایی بر این باورند که با توجه به پیشرفت عظیم و سریع تکنولوژیکی که جهان شاهد آن است، این موجودات در سال‌های آینده برای شناخت انسان‌ها و تعامل و برخورد با آنها به زمین فرود می‌آیند. https://eitaa.com/matalbamozande1399
دریاچه قلب آبی امریکا از عاشقانه های بی نظیر طبیعت ঊঈ═─ https://eitaa.com/matalbamozande1399
✔️شباهت جالب بازیکنان فوتبال به یکدیگر خیلی جالبه 🧐😯 ═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━ https://eitaa.com/matalbamozande1399
جمعیت چشم رنگی های کره زمین! 🔹 رنگ چشم‌ها، یکی از ویژگی‌های خاص هر فرد است که به نوعی می تواند نشان‌دهنده تاریخچه ژنتیکی وی باشد. از قهوه‌ای پررنگ تا سبز روشن، هر رنگ چشم داستان خاص خود را دارد. در این اینفوگرافی میزان پراکندگی رنگ چشم های مختلف در جهان را مشاهده می کنید. فراموش نکنید چشم رنگی فقط آبی، سبز و ... نیست؛ قهوه ای که بیشترین آمار رنگ چشم در جهان را دارد هم، چشم رنگی محسوب می شود... https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️سنتی خطرناک و عجیب!!!! ▪️در انگلیس سنتی به نام Cooper's Hill Cheese-Rolling and Wake که افراد بر روی یک تپه 180 متری به دنبال یک تکه پنیر می‌دوند. ▪️مشخص نیست این سنت برای اولین بار از چه زمانی آغاز شده، و احتمالاً بسیار قدیمی‌تر از اولین گواهی مکتوب شناخته شده آن در سال 1826 است. ═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━═ https://eitaa.com/matalbamozande1399
جالبه بدونید که وقتی یک کلاغ می میرد کلاغ های دیگر شروع به تحقیق و تفحص میکنند تا علت مرگش را پیدا کنند تا در آینده به همان دلیل نمیرند و از آن دوری کنند! https://eitaa.com/matalbamozande1399
اختاپوس یکی از فداکارترین مادران طبیعت است و پس از 53 ماه مراقبت از فرزندانش، از گرسنگی و خستگی می‌میرد. (اختاپوس قبل از بدنیا آمدن https://eitaa.com/matalbamozande1399
حلزون‌ها 14000 دندان دارند که بیشترین تعداد دندان در میان تمام حیوانات می‌باشد که هر چند سال یکبار همه هزاران دندانشان می‌ریزد و سپس بار دیگر در می‌آید! فشار لازم برای شکستن یکی از این دندان‌ها با فشار مورد نیاز تبدیل شدن کربن به الماس در جبه‌ی زمین برابری می‌کند! https://eitaa.com/matalbamozande1399
مرگ بهتر است یا تولد؟ دکتر رئوف عبید :اندوه(شیون و زاری برای متوفی) در نزد عُلَمای روح، به مثابه کفر است به خدا و رحمت خدا و انکار کردن این حقیقت که روز وفات گرامی‌تر از روز تولد است! زیرا تولد عبارت است از دربند شدن روح در محلی محبوس؛ ولی مرگ عبارت است از آزاد شدن به سوی جهانی از نور، که اندیشه‌های محدود ما از درک آن ناتوان است؛ همان‌گونه که پیله ابریشم عاجز است از این‌که بفهمد که سرنوشتش چیست آنگاه مبدل به پروانه زیبایی میگردد تا بر روی گل‌ها برقصد؛ اما پیله سعی میکند که به خاک فرو رود و از قفس خود بیرون نیاید. 📕 انسان روح است نه جسد ✍🏻 📚 https://eitaa.com/matalbamozande1399
قلم را در دستم میگیرم برمیگردم به ۲۲ سال پیش خاطره ام رو شروع میکنم گفتم این خاطره رو تو کانال بزارم آخرین روز پاییز بود عقربه های ساعت ۶:۴۰ دقیقه صبح بود ۳۰ آذر ۱۳۸۱ مادرم مثل همیشه صبح زود بیدار شد کرسی را بلند می کرد و کنار می گذاشت و تنور را با چوب و کرمه قالاق(گَمَره)* پر میکرد، اون موقع ما زودپز نداشتيم مادرم دیزی مسی رو تو تنور میذاشت البته عصر دیزی رو در زغال تنور میگذاشت و زغال و حرارتش تا موقع ۷شب می‌پخت بوی آبگوشت تو محله میپیچید باور کنید این متن رو که الان مینویسم دلم و هوسم رو میبره به اون آبگوشت های اون موقع چه زندگی شیرینی و به دور از فکر و خیال و استرسی میگذراندیم اون موقع ها مردم بیشتر برای شام همديگر را دعوت میکردن یا شب نشینی های اون موقع تخمه شکوندن و اخبار گوش دادن ریش سفیدان، البته فقط سریال (اهوی ماه نهم بیاد دارم )که از شبکه ۱ پخش میشد اون شب آث میلان با پالرمو بازی داشتن تو رقابتهای سری آ ایتالیا ک میلان موفق شد با دو گل شوچنکو این تیم رو شکست بدهد اون موقع ها موبایل نبود که هر کی بره تو لاک خودش و گوشه ای بشینه کز کنه، بازی فکری ما این بود جوراب بازی، زمستان‌ها گوسفندان را در صحرا نمیبردیم یک حوض سیمانی تو حیاط خانه مان پر آب میکردیم البته مکافاتی داشت شیر از سرما یخ میزد یادمه پدرم با گونی چیزی ک دور شیر میپیچوند و اتشی میگرفت و شیر باز می‌شد خلاصه بگم مهمون که میومد برای خانه مان تو ایام زمستان و شب نشينی پدرم با اشاره‌ بدون اینکه مهمان بفهمه میگفت برو از فلانی مغازه حاجی روشن، شخص بقال اون موقع روستا تخمه بگیر بیار حالا باید وسط برف و سرما، با چراغ قوه ای ب راه بیفتم و هر چه زودتر برسم و تخمه بگیرم بیام آن هم باید در خانه را بزنم تا بیاد تخمه ای بگيرم و ببرم یادمه یا ۷۰۰ تومن ۲ کیلو تخمه شور خریدم و یک جعبه گز سفت شده معلوم نبود از کی تو بقالی روستا مانده بود😂 مثل الان نبود که‌ مغازه ها در طول شب باز باشند یادمه یکی از کارهای سخت مادرای ما در آن‌ موقع ها تپاله پا زدن بود و پشکول و فضولات گوسفندان را در یک محیط چهارگوش خاکی( قلاپیین) که آب جریان پیدا کند جمع میکردن و جوی آب که از خانه ها سرازیر میشدن و داخل قالب‌ میرفت کل روز باید با چکمه مثل یک خرمنکوب راه میرفتن تا کاملا تمام فضولات خیس میشدن و آنها را مثل خشت مربع یا مسطیل تو ی جایی دور تر از دام یا ادمها که لگد مال نشه و بعداز خشک شدن آنها را در جایی به اسم محلی تپالدان انبار کرده و برای استفاده در زمستان پیش رو نگهداری می کردند. زمستان سال ۸۱ فرا رسید و اولین برفش هم ۶ دی بود از خواب بیدار شدم برف باریده بود بی درنگ با پارو برف ها را از خانه های خشتی به پایین حیاط خانمان پرت کردیم در آخر سر شبیه ب یک کوه برف شد فرقون های همسایه را میگرفتیم با برادرم برف ها را به بیرون حیاط میبردیم جوب آبها یخ زده بود با چکمه مشکی ک پام بود حالت خرت خرت یخ ها را میشکستم سردم ک میشد میامدم زیر کرسی برف هفته تا ادامه داشت والان مرور این داستان ۸۱ رو دوباه برای حال خودم تعریف میکنم چقدر زود گذشت *گَمَره در طول فصل زمستان به علت وجود برف و سرما و نبود علوفه در صحرا ، دامدارها مجبورند گاو و گوسفندان خود را در زاغه یا طویله نگهداری کنند ، در این مدت بخشی از فضولات حیوانی که جارو نشده است بر اثر پاخوردن و و مخلوط شدن با ادار آنها در کف زاغه رسوب کرده و به صورت لایه لایه روی هم انباشته می شود و ضخامت آن در پایان زمستان و ابتدای بهار و قبل از خروج گوسفندان به سمت صحرا به حدود ۱۰ تا ۱۵ سانتی متر می رسد که خانواده های روستایی در گذشته پس از برش این لایه با بیل و قطعه قطعه شدن آن ، آن را به بیرون از زاغه انتقال داده و پس از خشک شدن به عنوان سوخت تنور از آن استفاده می کردند ، در حال حاضر از گمره بیشتر به عنوان کود حیوانی برای زمینهای زراعی استفاده می شد [[[[[خاطره یک شخصی از یکی از روستاهای کوردستان جنوبی ترین روستای کردستان]]] https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ دست قدرت الهی بالاتر از همۀ دست‌هاست!!😳 🌿دیروز در بوشهر کارگران شهرداری مشغول خالی کردن زباله‌ها بودند که صدای نوزاد می‌شنوند و می‌بینند تو این گرما.. این نوزاد تازه متولد شده‌ را داخل کیسه‌ای گذاشته و پرت کردند در سطل زباله!!!!؟؟ ▪️ واقعاً چی به سرمون اومده که انقدر بی‌رحم شدیم! 🌿 نمی‌دونم اثر روابط آزاد و ترویج آن هست یا وضع بد اقتصادی یا.... ولی واقعۀ تلخی هست که خوشبختانه با زنده موندن این طفل معصوم، کمی شیرین شد.😔😍 ═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━═ https://eitaa.com/matalbamozande1399 ‌‌
✔️ماجرای نقش دو شیر درحال بلعیدن یک مرد در بالای ایوان نقاره‌خانه در صحن انقلاب حرم رضوی چیست ؟ 🔸در این صحنه مردی با ریش و سیبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد رامی‌درد. چشمان ودهان مرد از وحشت باز مانده است. 🔸اما ماجرای این شیرها: ▪️ بعد ازجریان اقامه نماز باران در مرو توسط حضرت رضا(ع)و بارانی که بلافاصله باریده شد آن هم درفصل تابستان محبوبیت امام در بین مردم چندین برابر شد و مامون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام را بشکند. 🔸نقل شده: فردی به نام حمیدبن‌مهران در مجلسی که مأمون عمداً ترتیب داده بود، امام را با بی‌ادبی به سحر و عوامفریبی متهم و طلب معجزه زنده کردن شیرهای روی پرده‌ای که پشت سر مأمون قرار داشت و خوردن خود را کرد. 🔸امام بلافاصله به نقش شیرهای روی پرده‌ اشاره کردندو فرمودند: این ملعون را ببلعید. ▪️بی‌درنگ تصاویر به صورت دوشیر زنده ظاهر(خلق) شدندو او را بلعیدند به طوری کوچکترین اثری ازاو باقی نماند و دوباره با اشاره امام به جای خود برگشتند. 🔸مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر ابن مهران نجات داد! ▪️ سپس گفت: یابن رسول الله؛ خلافت متعلق به جدشما رسول الله است و بعد ازاو شما سزاوار آن هستید. اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم. امام فرمود:من اگر خلافت رامی‌خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم. ولی خداوند به من امر فرموده که ترا به حال خود رهاکنم. 📚 عیون‌الاخبار الرضا(ع)شیخ صدوق ج۲،ص۱۶۷ ‌‌🌸🍃 ‌‌ https://eitaa.com/matalbamozande1399
3 راه درمان عالی برای کبد چرب با طب سنتی👇 🏵1_هر روز خوردن یک مشت برگ زرد آلو 🏵2_ خوردن برگ کاسنی یا یک استکان عرق کاسنی 🏵3_یکی دیگر از شیوه های درمان کبد چرب و کاهش جذب چربی در بدن مصرف زنجبیل در برنامه غذایی هفتگی است. افرادی که در طول هفته 2 تا 3 بارزنجبیل استفاده می کنند، می توانند از خواص درمانی آن در افزایش میزان متابولیسم و سوخت و ساز بدن و کاهش جذب چربی ها بهره مند شوند. برای این منظور می توانید یک تکه زنجبیل را درون یک کاسه ماست رنده کرده و آن را بعد از صرف وعده های غذایی میل کنید. درمان دیگر هم خوردن یک قاشق غذا خوری سرکه سیب با یک لیوان آب ولرم به صورت روزانه است. 🌷با ذکر صلوات برای ظهور آقا🌷 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
دوست دارم.mp3
15.32M
یادت نره شاد باشی 👍 عرشیانفر بیخیال دنیا😍😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/matalbamozande1399
حضور و همراهی همیشه پرمهرتون را سپاس،دوستان بزرگوار🙏🏻😍🌹 روز و روزگارتون شیرین و دلچسب💖 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ "امام زمان آمدنی نیست، آوَردَنیست" حاج اسماعیل دولابی میفرماید : ظاهــرا میگوییم آقا می آید ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت میرویم.ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم، بایداز پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بودند. امام زمان گم و غائـب نشده است. ما گم و غائب شده ایم. 📖مصباح الهُدی ص ۳۱۹ 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
نجات از مشکل خاص 🌸✨ هر که در مهلکه‌ای گرفتار شد و《سوره احقاف》را ۳ مرتبه خواند از آن مهلکه نجات یافت✨ 📚 صحیفه مهدیه ۴۱ 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
بعدِ من مهدیِ من ، بی کس و تنها ماند به غریبیِ یگانه پسرم گریه کنید... 🏴آجرک الله یا صاحب‌الزمان🏴 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
14.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🎥 خوبی‌های شخص مقابلتان را بیشتر به رویش بیاورید 🎙 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 فضیلت محبّت به خانواده کمک به همسر، بهتر از عبادت هزار سال هر بوسه بر فرزند، ۵۰۰ سال درجه 🔴 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
بهای یک لیوان شیر روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دست‌فروشی می‌کرد؛ از این خانه به آن خانه می‌رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می‌کرد. تصمیم گرفت از خانه‌ای مقداری غذا تقاضا کند. به طور اتفاقی در خانه‌ای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر به آهستگی شیر را سر کشید و گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟» دختر پاسخ داد: «چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: «پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری می‌کنم.» سال‌ها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند. دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی‌اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت. سپس به اطاق مشاوره بازگشت تا هر چه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی گردید. آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود. زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه‌اش را جلب کرد. چند کلمه‌ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند: «بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است!» 🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/matalbamozande1399
داستان زن بی حجاب و زن چادری زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت با زحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بد حجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خود آزاری دارن بعضی ها ! زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو. من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم خودم حافظ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم. چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، : حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟ زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد. 🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/matalbamozande1399