💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃
📆 #تقویم_نجومی_اسلامی_جمعه
۱۷ اردیبهشت هجری شمسی
۲۴ رمضان الکریم ۱۴۴۲هجری قمری
هفتم می ۲۰۲۱ میلاددی
🌹 روز جهانی قدس
👌 #صدقه در جمعه پاداش مضاعف دارد. و امروز رفع نخواست میکند .
🌸اذکار روز جمعه:
- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ( 100مرتبه )
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
🔹سوره بعد از نماز صبح
🔹 ۱۰ بار سوره قدر و
🔹۱۱بار سوره توحید و یس
🔹بعد از نماز ظهر سوره نبأ
🔹بعد از نماز عصر سوره والعصر
🔹بعد از نماز مغرب حشر
🔹بعد از نماز عشا واقعه
⛔ ۲۴ ماه قمری ،برای انجام کارهای #مهم خوب نیست و بیمار سختی بیند و دیر شفا یابد و زندگانی #مولود (نوزاد) امروز به دشواری گذرد..
☝ مسافرت #مکروه در صورت لزوم ، حتما باصدقه باشد
🌸 جمعه برای امور زیر مناسب است:
🔹امور کشاورزی
🔹 خرید و فروش
🔹تعلیم و تعلم
🔹اصلاح بین افراد
🔹دیدارهای سیاسی
☝از انجام امور مهم و اساسی و امور مربوط به ازدواج پرهیز شود .
❌ برای زایمان خوب نیست .
🌷 مباشرت در شب جمعه (جمعه که شب شد) دلیلی بر استحباب یا کراهتش وارد نشده .
✂ اصلاح سر و صورت در این روز خوب است و باعث روبراه شدن کارها میشود به امید خدا ...
⛔ طبق برخی روایات #خون_دادن یا #حجامت، در جمعه #خوب نیست و باعث بیماری می شود . «امام صادق علیه السلام ،ﻧﻬﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﺠﺎﻣﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﻇﻬﺮ ﺭﻭﺯ ﺟﻤﻌﻪ. و در روایت دیگر ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﻗﺖ #ﻇﻬﺮ ﺭﻭﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﺣﺠﺎﻣﺖ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻠﺎﻳﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺪ ﻣﻠﺎﻣﺖ ﻧﻜﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ.»
📚 منبع حلیه المتقین
♦ از نظر قمری #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، خوب و باعث دفع صفرا و رفع کم خونی می شود .
🔹جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبی است و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕 جمعه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز بسیار مبارکی است و باعث برکت در زندگی و طول عمر می شود..
🚫 جمعه ها طبق برخی روایات، برای #نوره_کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست.
🕥️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است .
🌸 سوره های امروز :
سوره جمعه، #قدر، فتح،اعلی، منافقون
سوره قدر در هنگام عصر خوانده شود بهتر است.
#اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح: ۳۱ : ۰۴ 🔹طلوع آفتاب: ۰۶ : ۰۶
🔹اذان ظهر: ۰۱ : ۱۳ 🔹غروب آفتاب: ۵۶ : ۱۹
🔹اذان مغرب: ۱۶ : ۲۰ 🔹نیمه شب شرعی: ۱۳ : ..
📚 منابع:
الدروع الواقیة سید بن طاووس، دوخت و دوز: سایت کانون قرآنی وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190. ناخن گرفتن: حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی
💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃
🌹 بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
🌹 باسم رب المهدی(عج)
ﺧﺪﺍﯼ خوب ﻣﻦ سلام
تو راسپاس برای نعمتهایت
در این روز جمعه به همه
ﺳﻼﻣﺘﯽ،ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ سعادت
و درک ظهورمولایمان را
به ما عطابفرما..الهی آمین.
🌹 الهی به امید تو ...
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃❤️🍃
🌸🍃🌸
🍃🌸
✍️ در روایت آمده :
اعمال ما باید از هفت آسمان بالا برود و در هر آسمانی برای هر عیبی می گویند « قف » به معنی «ایست » و مأموران الهی در آسمان اول به نامه عمل ما نگاه می کنند و اگر دیدند امروز من #غیبت کرده ام می گویند: بروید و «اِضْرِبْ بِهَذَا الْعَمَلِ وَجْهَ صَاحِبِهِ» این عمل را بر صورت صاحب آن بزنید و عمل در آسمان اول متوقف می شود،
🔹 عمل بعضی ها از آسمان اول می گذرد چون اهل غیبت نبودند، ولی باز ملائکه آسمان دوم می گویند «قف» عمل را بررسی می کنند و متوجه می شوند که این شخص « #عجب» (تکبر) داشته است،
🔹 بعض دیگر اهل عجب هم نبوده اند و عمل به آسمان سوم می رسد و باز دستور به توقف می دهند و اگر آن شخص اهل « #حسد » نبود به آن عمل اجازه می دهند که به آسمان چهارم برود و در آنجا برای رذیله « تکبّر » عمل را متوقف می کنند، ...
🔹 یکی از ایستگاه ها ، توقف می کنی تا ببینند آیا این عملت از روی #ریا بوده یا نه! ( می گویند ) دلاکی عالمی را کیسه می کشید و در حین کیسه کشیدن از عالم پرسید: ریا یعنی چه؟
🔹 آن عالم گفت: همین که کیسه می کشی و می خواهی چرک های مرا به من نشان بدهی تا پول بیشتری بگیری، همین نشان دادن عمل را ریا می گویند ( قدیم تر ها وقتی کیسه می کشیدند، اگر چرک بیشتری در می آوردند انعام بیشتری می گرفتند و این عالم می خواست با زبان خود این دلاک با او حرف بزند ). خلاصه هر آسمانی، عمل را از یک جهت بررسی می کند .
🌹 خدایا از تو می خواهیم عمل ما را قبول کنی و اگر دنبال عمل خالصی مثل اعمال امیر المؤمنین می گردی این حسرتی است که بر دل می ماند!.
🌷آیت الله #مجتهدی_تهرانی
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃🌸
🌸🍃🌸
🔔 زنگ احکام 👇👇
💬سوال:
مسافر در برگشت از سفر باید به وطن برسد که روزه اش درست باشد و یا به حد ترخص؟
✅پاسخ:
✍ آیت الله خامنه ای:
لازم است تاقبل از ظهر داخل وطن باشد.
✍ آیت الله مکارم شیرازی :
به حد ترخص وطن برسد روزه صحیح است.
✍ آیت الله وحید خراسانی:
باید در هنگام ظهر در وطن باشد.
✍ آیت الله سیستانی :
اذان ظهر باید در خانه باشد وحد ترخص جایز نیست .
✍ آیت الله شبیری زنجانی:
باید در هنگام ظهر در وطن باشد.
____
📚استفتاء از دفاتر مراجع.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
لکه بینی بانوان در حال حیض
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
تزریق آمپول در حال روزه
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
خوردن اشک در حال روزه
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🔰 استعمال عطر براى روزه دار
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💬سوال:
🔰 آیا تزریق خون در طی روز موجب بطلان روزه می شود⁉
✅ پاسخ:
✍ آیات عظام: امام، رهبری، وحید، مکارم و فاضل:
بنابر احتیاط واجب مبطل روزه است.
✍ آیات عظام: سیستانی، صافی و نوری:
روزه صحیح است.
✍آیات عظام: زنجانی و بهجت:
روزه باطل است.
✍آیت الله فاضل:
بله، به طور کلی هر چیزی که تزریق آن موجب تقویت شود و حکم غذا را داشته باشد، اشکال دارد و اگر ناچار از تزریق شد، روزه بگیرد و بعدا قضا نماید.
_______
📚 منبع:
رهبری: کتاب احکام روزه، م 191؛ سیستانی: استفتائات سایت، روزه، س 56؛ نوری، فاضل و تبریزی: جزوه استفتائات جامعه الزهرا، روزه، ص 45؛ فاضل: جامع المسائل، ج 2، س 439؛ مکارم: توضیح المسائل، م 1339 و استفتائات جدید، ج 2،س 424؛ صافی: استفتائات سایت، روزه، تزریق خون؛ زنجانی: کتاب احکام و استفتائات روزه، خوردن و آشامیدن، س 27؛ تبریزی: استفتائات جدید، ج 1، س 681؛ بهجت: استفتائات، ج 2، س 2871.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💎✍
من آموخته ام ساده ترین راه برای شاد بودن دست کشیدن از گلایه است!
من آموخته ام تشویق یک آموزگار خوب
میتواند زندگی شاگردانش را دگرگون کند!
من آموخته ام افراد خوش بین نسبت به افراد بد بین عمر طولانی تری دارند!
من آموخته ام نفرت مثل اسید ظرفی را که در آن قرار دارد از بین میبرد!
من آموخته ام بدن برای شفا دادن خود توانایی عجیبی دارد فقط باید با کلمات مثبت با آن صحبت کرد!
من آموخته ام که اگر میخواهم شاد زندگی کنم باید دل دیگران را شاد کنم!
من آموخته ام اگه دو کلمه خسته ام و احساس خوبی ندارم را از زندگی حذف کنم بسیاری از بیماری ها و خستگی ها برطرف میشود!
من آموخته ام وقتی مثبت فکر میکنم شادتر هستم و افکار مهرورزانه در سر میپرورانم!
و سر انجام من آموخته ام با خدا همه چیز ممکن است!!!
🖌#کانال_دڪتر_انوشه
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️بعد از اتمام جنگ جهانی دوم، کارگری آلمانی، کاری در سیبری پیدا میکند. او میداند که سانسورچیها، همه نامهها را میخوانند. به دوستانش میگوید: "بیایید یک رمز تعیین کنیم؛ اگر نامهای که از طرف من دریافت میکنید، با مرکب آبی معمولی نوشته شده باشد، بدانید که هرچه نوشته ام درست است، اگر با مرکب قرمز نوشته شده باشد، سراپا دروغ است."
یک ماه بعد، دوستانش اولین نامه را که با خودکار آبی نوشته شده بود، با این مضمون، دریافت میکنند: " اینجا همه چیز عالی است، مغازهها پر، غذا فراوان، آپارتمانها بزرگ و گرم و نرم، سینماها فیلمهای غربی نمایش میدهند و تا بخواهی دخترانِ زیبای مشتاقِ دوستی، تنها چیزی که نمیتوان پیدا کرد، مرکّبِ قرمز است..."
اسلاوی_ژیژک
💚🙏🙏🌹🌹💚
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🕋اگرنمازقضابشه، میشه
جبران کرد .
💐اگرروزه قضابشه میشه
جبران کرد .
🔵 ولی اگردفاع از"ولایت"
قضا بشه، تاریخ به ما میگه
نمیشه جبران کرد .
🥀یکباردرسقیفه قضاشد،
حضرت زهرا"سلام الله علیها"
را شهید کردند.
🌷یکباردرصفین قضا شد،
حضرت علی"علیه السلام"
را شهید کردند.
🥀یکبار درکوفه قضا شد،
تابوت امام حسن"علیه السلام"
تیرباران شد.
🌷یکباردرکربلاقضا شد،
برپیکر امام حسین
"علیه السلام"اسب تازاندند.
⬅️🔵 مواظب باشیم
"ولایتمان" قضا نشود.
💠بصیرت چیست؟به زبان
ساده وروان یعنی تشخیص
حق از باطل را "بصیرت"
میگویند .
💠یاوران مهدی"عجل الله"
بایدهمانندحاج قاسم سلیمانی
مطیع و ذوب در "ولایت"
باشند .
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃ا
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💫✨ وعده روشن خداوند
می خواهم درباره یک کلمه سه حرفی با شما صحبت کنم: ترس! خیلی از ما احتمالا به یاد داریم، زمانی که بچه بودیم، اگر دستهایمان کثیف بود مادرمان می گفت اول دستهایمان را با صابون بشویم و بعد غذا بخوریم. حالا فرض کنید اگر ترس مثل آلودگی است، ایمان به محبت خدا هم مثل صابون عمل می کند!
📌من درباره یک ایمان شگفت انگیز صحبت نمی کنم. بلکه درباره ایمان به محبت بی قید و شرط، بدون محدودیت و بی نظیر خدا نسبت به ما صحبت می کنم. درک کردن محبتی که خدا نسبت به ما دارد، ما را از ترس آزاد می کند.
👌این بدین معنی نیست که ما هیچ وقت ترس را احساس نخواهیم کرد بلکه ایمان به محبت خدا ما را قادر خواهد ساخت تا در ترس زندگی نکنیم.
📌خداوند می خواهد شما بدانید که او با شماست. او شما را هدایت خواهد کرد، پس شما می توانید اطمینان و ایمانتان را بر خدا قرار دهید! به یاد داشته باشید، محبت او بی نظیر است، حتی زمانی که ما بی نظیر نیستیم. خداوند محبت خود را به خاطر اشتباهات ما کم و زیاد نمی کند.
👌آیا این عالی نیست وقتی بدانید خداوند شما را همین الان و درهمین شرایط که هستید دوست دارد؟ آیا این باعث نمی شود که ایمانتان تقویت شود و ترس هایتان را کنار بگذارید؟
📌من و شما باز هم با ترس سر و کار خواهیم داشت. زمانی که می ترسیم باید دوباره بر روی خداوند متمرکز شویم و آگاه باشیم که او کنار ماست تا ما را از هر شرایطی عبور دهد.
📌هر بار ترس به سراغمان می آید این محبت خداوند است که آن را از میان بر می دارد و اعمال ما به تنهایی قادر به از میان بردن ترس در ما نیست.
💫✨ بیایید با هم دعا کنیم✨💫
💫✨خداوندا
فقط محبت تو می تواند ترس های مرا از بین ببرد، پس ایمان خود را بر تو استوار می سازم.
می دانم که حضور تو مرا از هر شرایط ترسناکی عبور داده و هدایت می کند. پس می خواهم محبت تو را دریافت کنم.🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
﷽
✍ یادمان باشد،
خداوند میهمان قلبهای وسیع است..
هر چه قلبهای ما از کینه پر باشد،
سهم ما از خدا کمتر است..
هر چه حسادت بیشتر جای خداوند،
در قلب ما تنگتر!
هرچه قلبهای ما جای حسرتهای
روزهای گذشته باشد،
این سبد جای کمتری برای خدا خواهد بود ..
💕
اگر خانه قلب ما،
تاریکی ناامیدی را، بیشتر در خود جای دهد،
نور خدا، کمتر میتواند،
میهمان خانه قلبهایمان باشد..
پس همتی کنیم و برخیزیم
هرچه حسرت، حسادت، کینه، ناامیدی
و بدی است، از قلب خود بزدائیم، و
فانوسی بر سرسرای قلب خود بیاویزیم،
وشادی دیدار خدا را به انتظار بنشینیم.
💕
خدایا ...
قلبمان را با زلال بخشش و مهربانیت،
آنقدر پاکگردان تامهمانقلبهایمان باشی.🙏❤️🌷🍃🌷
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
کلیپ من و خدا 💕
👌 کوتاه اما زیبا و آموزنده...
🌸🌿🌺🌿🌸
💖 #الی_الله...
🌸 زیاﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ 🌺
🌸 ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ ...🌺
🌸 ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ ...🌺
🌸 ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ ...🌺
🌸 ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ ...🌺
🌸 ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ
ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ...🌺
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
┏┅❧"""✾""""✾"""❧┅┓
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌹🌸 اگه خدا درد یا رنجی بهت میده مطمئن باش قدرت حل کردن اون مشکل رو هم بهت میده 🌸🌹
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
🌴🌹چندجمله زیبا از حضرت علی(ع)🌹🌴
🌸 نه سفیدی بیانگر زیبایی است..
ونه سیاهی نشانه زشتی..
کفن سفید اما ترساننده است..
وکعبه سیاه اما محبوب و دوست داشنتی است..
🌺 انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش....
قبل ازاینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی..
نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش ،،،
🍀 انسان بزرگ نمیشود،
جز به وسیله ی فكرش،
شریف نمیشود،
جز به واسطه ی رفتارش،
و قابل احترام نمیگردد ،
جز به سبب اعمال نیكش......
تقدیم به كسانی
که شایسته ی احترامند...🌹🙏
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
═══✼🍃🌹🍃✼═══
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ببینیدسنگ پا کشیدن چقدرفوائدداره وماازاون بی خیریم 👆👆
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#قسمت_بیستم دلم میخواست فقط ازش بپرسم پولی که من برای پسرمون با جون کندن گذاشتم کنار رو خرج چه کار
#قسمت_بیست و_یکم
انقد جیغ و داد کردم که از ترس همسایه ها آوردن امیرمو دادن بهم و دوباره درو بستن
سعی کردم با اون وضعم شیرش بدم اما هرچی میمکید و سینمو فشار میداد شیر نداشتم..
دردای بدنم یه طرف، دیدن چهره پسرم که گرسنه ست و شیر ندارم از طرف دیگه زجرم میداد..
نگاهی به اطرافم کردم، یه آجر اون گوشه بود، یکمی فکر کردم دیدم از این بدتر که نمیشه.. دیگه چه بلایی میخوان سرم بیارن؟!
آجر رو برداشتم و شیشه های در زیرزمین رو خورد کردم، دستمو از لای شیشه شکسته اوردم بیرون و درو باز کردم، امیر و زدم زیر بغلمو از پله های ایوون رفتم بالا
حمید گفت خستم کردی نازی اون همه زدمت بست نبود؟ برو بتمرگ..
نشستم یه گوشه و گفتم این بچه چی بخوره حمید؟ تو مگه رحم و مروت نداری؟ من الان چی بهش بدم؟ خودم شیر ندارم...
پاشد در گوش عشرت یه چیزی گفت، عشرتم از تو لباسش پول دراورد داد بهش، گفت وایسا الان با شیر برمیگردم
یه گوشه کز کرده بودم که حمید با قوطی شیرخشک اومد، ذوق زده از جام پاشدم رفتم سمت آشپزخونه که شیر درست کنم،
مچ دستمو گرفت و گفت کجا؟
گفتم شیر درست کنم دیگه...
گفت لازم نکرده این شیرخشک در ازای اینه که گورتو از این خونه گم کنی که خونه خرابمون کردی..،
بهت زده گفتم من؟؟
گفت آره، تو، انقد تو کوچه قر و غمزه اومدی که تو اون سن بهت دل باختم، بعدم که داداش و بابات تو تون سن بدبختم کردن، مگه من هفده سالم بیشتر بود؟؟ که مجبورم کردن تو رو بگیرم، من چی از زندگی فهمیدم؟ کی جوونی کردم؟ چشم وا کردم دیدم زن دارم، چشم وا کردم دیدم بچه دارم، من خودم بچم...
چادرمو محکم گذاشتم توی بغلم که گفت برو نازی فقط برو وگرنه مجبورم به زور بیرونت کنم...
همونجا چمباتمه زدم و گفتم تو رو خدا حمید من کجا رو دارم برم؟ کجا برم؟؟
گفت از همونجا که اومده بودی.. خونه بابات...
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#قسمت_بیست و_یکم انقد جیغ و داد کردم که از ترس همسایه ها آوردن امیرمو دادن بهم و دوباره درو بستن س
#قسمت_بیست و_دوم
گفت برو از همونجا که اومدی، برو خونه بابات... اصلا من چه میدونم، برو و بیا طلاقت بدم راحت.. خستم ازت...
کشون کشون بردم دم در، بیرونم کرد و درو بهم زد!!
امیرم، خودم، زندگیم، بدبخت بدبخت شده بودم..
چند ساعتی به امید اینکه دلش بسوزه درو وا کنه همونجا ایستادم، چند باری زنگ درو زدم اما فایده نداشت
تا دم در خونه خودمون رفتم ولی با اون کبودیا روم نمیشد برم تو،
میگفتن دیدی گفتیم اینا آدم نیستن...
حمایتم نمیکردن و فقط سرکوفت بود، دم درمون چند دقیقه ای ایستادم، صدای همشون که رو تخت توی حیاط نشستن و میگن و میخندن میومد..
من همیشه نقل این مجالس بودم، بچه که بودم ادای فک و فامیلو درمیاوردم و نریمان و مامان و بابام از خنده ریسه میرفتن،
چی رو به چی فروختم؟؟
به اون روز کذایی شوم فکر کردم که انگار مسخ شده بودم، هیچ چیز دست خودم نبود...
دلم نیومد شادی مادرم که صدای خندش میومد رو خراب کنم، بجای خونه ی پدرم رفتم خونه عزیز، مادربزرگ حمید، کلون درشو زدم، چند باری گفت کیه؟ چیزی نگفتم، صداش میومد که غرولند کنان گفت خب مسلمون بگو کی هستی...
و یدفعه درو باز کرد، محکم زد توی صورتش و گفت نازی این چه حالیه؟ این چه روزگاریه؟
دستمو گرفت و بردم توی خونه، گفت نمیخواد حرف بزنی، اول غذا بخور حالت جا بیاد
گفتم چجوری غذا بخورم وقتی نمیدونم امیرم حالش چطوره..
هرجوری بود بهم غذا داد و گفت حالا بگو..
سیر تا پیازشو گفتم و گفتم حمید گفته برو طلاقتو بگیر..
آهی کشید و گفت مگه از رو نعش من رد شه، نازی بخدا حمید پسر بدی نیست، ولی عشرته که تو گوشش مدام ور ور میزنه، خب آدم بالاخره تا یه حدی حرف بقیه روش تاثیر نداره، بعد یه مدت تاثیر میذاره..
حمید به بابای خدابیامرزش رفته، آرومه، اوایل دوست نداشت؟
گفتم میمرد برام...
گفت همین دیگه.. حمید دو تا اخلاقش به باباش رفته، یکی اینکه سریع تاثیر میگیره و یکی ترس از عشرته..
اون خدابیامرزم هرچی گفتم این عشرت به درد تو نمیخوره، اینا از خانواده خوش نامی نیستن، مادر عشرت از کولی هایی بود که توی کاباره میرقصید، اصلا عشرت معلوم نبود پدرش کیه..!
ولی به گوش پسر سادم نرفت که نرفت، آخر عشرت معتادش کرد و انقدددد کشییید تا سکته کرد و مرد...
عشرت خودش معتاد نیست ولی هرکی باهاش نشست و برخاست کنه سر سال نشده شیره ای و نعشه ای شده...!
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d