eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
26.5هزار ویدیو
129 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🦋دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 🦋هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور 🦋ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
رسول اکرم ﷺ فرمودند: بدترین مردم کسى است که بر خانواده‌اش سختگیر باشد... گفتند اى رسول خدا‌..! سختگیرى بر خانواده چگونه است؟ پیامبر ﷺ فرمودند: مرد وقتى وارد خانه شود، همسرش از او هراسان و فرزندان از او گریزان شده، فرار کنند و چون بیرون رود همسرش شاد شود وخانواده‌اش با یکدیگر انس گیرند ! 📚مجمع الزوائد و ..، ج۸، ص۲۵ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🔴 امام باقر علیه السلام: باید برای همیشه مظهر جمال و تمیزی باشد تا از نظر شوهر نکندو دیگران چشمان او را پر نکنند. 📚 وسائل الشیعه ج 14 ص118و ص112 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
پیامبر اکرم فرمودند: زمانی که زن با همسرش در منزل دعوا و می‌کند دقیقاً درهمان زمان در هریک از زوایای منزل یک مشغول و شادمانی است.😈👏😈 📚 لئالی ‌الأخبارج 2 ص217 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✿‍✵✰ ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ آقاى سيد محمد رياضى يزدى شاعر معروف حكايت كرد كه دوستى داشتم از صلحا و خوبان وى می‌گفت روزى با سيدى بزرگوار در جائى نشسته بوديم شيخ ابراهيم نام كه با دوستم سابقه مودت داشت بر ما وارد شد پس از تعارفات معمول سيد به او گفت: آقا شيخ ابراهيم ماجراى خود را با مرحوم حاج شيخ حسنعلى اصفهانى براى رفيق ما بازگو شيخ گفت: از گيلان به زيارت مشهد آمدم و در آن شهر هر چه پول داشتم مصرف شد بدون خرجى ماندم حساب كردم تا مراجعت به وطن به پانصد تومان احتياج دارم به حرم مشرف شدم و به امام عرض كردم: به پانصد تومان نيازمندم كه به گيلان بازگردم انتظار مرحمت دارم اما تا روز ديگر خبرى نشد مجدداً در حرم عرض حاجت كردم و گفتم: سيدى، من گداى متكبرى هستم و اين بار هم احتياج خود را به حضورت عرض می‌کنم اما اگر عنايتى نفرمائى ديگر بار نخواهم آمد و چيزى نخواهم گفت ولى يادداشت می‌کنم كه امام رضا عليه السلام مهمان نواز نيست چون از حرم خارج گرديدم شنيدم كه از پشت سر كسى مرا صدا می‌زند بازگشتم ديدم شيخى است كه بعداً فهميدم او را حاج شيخ حسنعلى اصفهانى می‌خوانند حاج شيخ مرا مخاطب ساخته و فرمودند: آقا شيخ ابراهيم گيلانى چرا اينقدر جسورانه در محضر امام سخن گفتى؟ شايسته نيست كه چنين بى ادب و گستاخ باشى سپس پاكتى به من دادند از اطلاع شيخ بر مكنونات باطنى خود و سخنى كه سراً با امام خود در ميان نهاده بودم غرق تعجب شدم به خانه آمدم و پاكت را گشودم با كمال شگفتى ديدم كه پانصد تومان است تصميم گرفتم كه صبح روز ديگر به خانه حاج شيخ بروم و از او بپرسم كه چگونه از راز دل من آگاه شده و اين پول از كجا است؟ اما شب در خواب ديدم كه شيخ به خانه آمدند و فرمودند: آقا شيخ ابراهيم تو به پانصد تومان پول حاجت داشتى به تو داده شد ديگر از كجا دانستم و از كجا آوردم به تو مربوط نيست بدان كه اگر براى اين پرسش به خانه من بيائى تو را نخواهم پذيرفت از خواب بيدار شدم و ديگر برای اين كار به خانه ايشان نرفتم و به گيلان بازگشتم ✧✾════✾✰✾════✾✧ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍡🍢🍡🍢🍡🍢🍡🍢🍡