eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
26.7هزار ویدیو
129 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی نورِ زندگی تو وجودت کمرنگ شد کی دوباره اون نور و روشناییِ زندگیو بهت برگردوند؟ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زندگی فهم نفهمیدن‌هاست آسمان،نور،خدا،عشق،سعادت،با ماست در نبندیم به نور در نبندیم به آرامش پرمهر نسیم زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من وزن رضایتمندیست 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
از بس که خدا عاشق نقاشی بود هر لحظه به روی بوم یک چیز کشید یکبار ولی گمان کنم شاعر شد یک گوشه دنج رفت و پاییز کشید 🍁🍁🍁 پاییز داره تموم میشه ها عاشقی کردین ؟ رو‌ی برگها قدم زدین ؟ رفتین از بلندترین نقطه ، شهرتون رو تماشا کنین ؟ دوتایی دستتون رو تو یک جیب کردین ؟ توی هوای سرد پاییزی با هم چایی خوردین ؟ و …. حالا از من گفتن 😉 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
توی بدن انسان دو تا عضو هستن كه اگه اونا رو نداشته باشي هيچ كدوم از كارهات پيش نميره! دل و دماغ دلتون شاد، دماغتون چاق،کیفتون کوک، اوضاعتون بر وفق مراد❤️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
خط بزنيد از زندگی‌تان... تمامِ آدم‌هاى بلاتكليفى كه غيرِقابلِ پيش‌بينی‌اند تمامِ آدم‌هايى كه حرف می‌برند و مى‌آورند آدم‌هايى كه چون خودشان به جايى نرسيدند، تو را هم متقاعد می‌كنند به درجا زدن آدم‌هايى كه تخريب را از تعريف بهتر بلدند آدم‌هايى كه با كنايه حرف ميزنند "سَمى"اند... آرام آرام تمامِ زندگی‌تان را به نابودى می‌كشند آرام آرام از شما فاصله می‌گيرند و باخيالِ راحت، زمين خوردن‌تان را جشن می‌گيرند 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
خط بزنيد از زندگی‌تان... تمامِ آدم‌هاى بلاتكليفى كه غيرِقابلِ پيش‌بينی‌اند تمامِ آدم‌هايى كه حرف می‌برند و مى‌آورند آدم‌هايى كه چون خودشان به جايى نرسيدند، تو را هم متقاعد می‌كنند به درجا زدن آدم‌هايى كه تخريب را از تعريف بهتر بلدند آدم‌هايى كه با كنايه حرف ميزنند "سَمى"اند... آرام آرام تمامِ زندگی‌تان را به نابودى می‌كشند آرام آرام از شما فاصله می‌گيرند و باخيالِ راحت، زمين خوردن‌تان را جشن می‌گيرند 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
هر روز ، به خودمون قول بديم بیشتر از روز قبل پیشرفت کنيم اخلاق های خوبمون رو پررنگ کنيم بد اخلاقی و غر زدن رو فراموش کنيم به سلامتیمون بیشتر اهمیت بديم برای کارهایی که دوست داريم وقت بذاريم از دایره ی ترس هامون بیرون بیايم برای ساختن یه دنیای زيباتر اول از خودمون شروع کنيم صبحتون ناب☀️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک امروز هست ما را نقد ایام بر او هم اعتمادی نیست تا شام... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
بدانیم 💑کلمه‌ی «ما» بازی را عوض می‌کند. ❣️محققان دریافته‌اند زوج‌هایی که در زمان صحبت کردن از کلمه‌ی «ما» استفاده می‌کنند، نسبت به آنهایی که از کلمه‌ی «من» استفاده می‌کنند، شادتر، آرام‌تر و به طور کلی از رابطه‌شان راضی‌ترند. ❣️کلمه "ما" حس صمیمیت را در مغز بیشتر کرده و باعث می‌شود در نظر همسرمان دوست‌داشتنی‌تر و سخاوتمند‌تر به نظر برسیم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
آپارتمان ما بیست واحد دارد با چهل و پنج نوع نگرش و مرام. حضور ما در کنار هم به نوعی اعجاز طبیعت است و نشانه تمدن بشری برای یکجا نشینی. البته خیلی هم باهم مشکلی نداریم، خصوصاً در طول روز که همه در یک سوراخی بدنبال لقمه‌ای نان و بوقلمون هستیم. اما شب‌ها که هرکس ساز خودش را می‌زند، از ساختمان صدای گوش خراش سمفونی ناموزونی به گوش می‌رسد. طبقه اولی‌ها عاشق داریوش‌اند و طبقه پنجمی عاشق حاج منصور ارضی. بعضی هفته‌ای یکبار مشاوره می‌روند و بعضی دو هفته یکبار توی کوچه معرکه دعوا می‌گیرند. در واقع یک کپسول فشرده از اجتماعیم، در ابعاد پنج طبقه. وقتی که ساختمان به مشکل بر می‌خورد و این مجموعه متناقض باید با هم مشورت و تصمیم‌گیری کنند، شرایط بدتر می‌شود. همین چند روز پیش بالابرِ درب پارکینگ خراب شد. چند روزی درب ساختمان مثل کاروانسرای شاه عباسی باز بود و باد توی ساختمان می‌پیچید. شنبه جلسه اضطراری ساختمان تشکیل شد. این بار مدیر ساختمان با خلاقیت بی نظیر‌ش کنتور آب ورودی ساختمان را بست تا همه واحدها یکی یکی بدنبال علت مشکل، در حیاط ساختمان حاضر شوند. من و پسرِ جوانِ ساکن طبقه سوم، زودتر از موعد توی حیاط نشسته بودیم. امیر پیک موتوری است و بین هر چندتا سرویس، سَری به مادر پیرش می‌زند. شلوار شش جیب می‌پوشد با تی شرتی شبیه دیکشنری آکسفورد، که مطمئنم یک کلمه از نوشته‌های رویش را نمی‌فهمد. پشتِ مو و فوکول‌اش به سبک خواننده‌های دهه شصت، با هوندایِ گوجه ای‌اش هارمونی خاصی دارد. دستانش نمایشگاهی از تمامی استعدادهای اِسی خالکوب است. دلِ هیچ طرحی را نشکسته. امیر آقا مرا "مهندس" صدا می‌کند. شاید چون چندباری دیده که خروس خوان با کت و شلوار اتو کشیده، مثل پنگوئن‌های امپراطور سر کار می‌روم. کنارش روی موتور نشستم، با سرعت نور تخمه می‌خورد. تا پیدا شدن همسایه‌ها کله‌ام را فرو کردم توی اینستاگرام و پیج‌ها را بالا و پایین کردم تا شاید متن یا عکسی من را از این لحظات تلخ پیش رو نجات دهد. امیر پرسید: -مهندس شما اینستا داری؟ +بله -پست مُست چی میزاری؟ +نوشته ادبی. توی ذهنم فکر کردم بنده خدا چه می‌فهمد از ادبیات و پست و اصلا اینستاگرام. شاید بزرگترین حرکت فرهنگی‌اش این بوده که چند باری توی یک ساندویچی کنار کتابفروشی، بندری با سس تند خورده. -نوشته‌هات به درد ملت هم می‌خوره؟آخه آقای خدا بیامرزم می‌گفت اگه کاری کنی که به درد چند نفر بخوره، خدا بجاش چند تا درد رو ازت می‌گیره. آقام دکتر نبود، اما درد خیلیا رو دوا کرد. ننم میگه منجیل که زلزله اومد یه هفته بار می‌برد اونجا. می‌گه اثاث همسایه‌ها رو مفتکی با کامیونش اینور اونور می‌برد. اولش درس خوندم تا مثل آقام مجبور نشم پشت رل بشینم، نشد، نتونستم. انگار خدا چندتا قطعه تو مغزم کم کار گذاشته. نه مهندس شدم نه حتی تونستم مثل آقام کامیون بگیرم. دیروز که توی بارون یکی رو جنگی رسوندم بیمارستان، فهمیدم میشه با موتور هم بدرد مردم خورد. طرف زنده موند. زنش گفت خدا تن سالم بهت بده. شب به ننم گفتم، برام اسفند دود کرد. آقام می‌گفت آدمی که به درد مردم نخوره، پروفسورم باشه مثل میخ کجه، که جاش ته ته جعبه ابزاره. بعد برگشت طرفم و گفت: - گفتی چی می نویسی مهندس؟ خیلی آرام گوشی ام را ته جیبم دفن کردم و خیلی عمیق به این فکر کردم که منِ به اصطلاح مترجم در این اجتماع پنج طبقه، دوای چه دردی هستم؟ اصلاً تا حالا قلمم باری از دوش ذهنی، برداشته؟ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸 شخصی وارد مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: ای رسول خدا! به من قرآن بیاموز! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را به یکی از یارانش سپرد. او دست این شخص را گرفت و به کناری برد و سوره مبارکه زلزال را برای او خواند تا به این آیه رسید: فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره؛ پس هر کس ذره ای کار خیر انجام دهد آن را می بیند و هر کس ذره ای کار بد کرده آن را می بیند. آن شخص اندکی به فکر فرو رفت سپس به خواننده آیه گفت: آیا این جمله، وحی است؟ او در جواب گفت: آری! آن شخص گفت: من درس خود را از همین آیه آموختم. یعنی همین آیه برای موعظه و نشان دادن خط و راه راست و پیمودن آن کافی است. سپس آن صحابی به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و جریان را برای حضرت نقل نمود. ⚡️پیامبر فرمود: دعوه فانه فقه؛ او را آزاد بگذارید که حقیقت را دریافت و شناخت 📚تفسیر نمونه، ج 27، ص 232 - 231. به نقل از روح البیان، ج 10، ص 495، تورالثقلین، ج 5، ص 650. اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
دل من محکمه ایست... که به من می گوید: همه را دوست بدار! به همه خوبی کن! و اگر بد دیدی، دل به دریای محبت بزن و "بخشش" کن... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d