eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
25.4هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ✍ اعمال دهه اول ماه ذی الحجه ‍ ✅‍ تسبیح و حمد خداوند ✅‍ ذکر الله اکبر و لااله الا الله ✅‍ روزه گرفتن نه روز اول این دهه که ثواب روزه تمام عمر را دارد ✅‍ شب زنده داری و عبادت ✅‍ خواندن پنج دعایی که جبرئیل برای حضرت عیسی(علیه السلام) از جانب خداوند هدیه آورده است: ⚜اشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیدِهِ الْخَیرُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ. ⚜اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یتَّخِذْ صاحِبَهً وَلا وَلَداً. ⚜اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ، وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ. ⚜اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یحْیی وَیمیتُ، وَهُوَ حَی لا یمُوتُ، بِیدِهِ الْخَیرُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ. ⚜حسْبِی اللهُ وَکَفی، سَمِعَ اللهُ لِمَنْ دَعا، لَیسَ وَرآءَ اللهِ مُنْتَهی،اَشْهَدُللهِ بِما دَعا،وَاَنَّهُ بَریءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ، وَاَنَّ لِلّهِ الاْخِرَهَ وَالاُولی. ✍خواندن ذکر‌هایی که از حضرت علی(علیه السلام) روایت شده است: ⇦" لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ اللَّیالِی وَالدُّهُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ أَمْواجِ البُحُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله وَرَحْمَتُهُ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّوْک وَالشَّجَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّعْرِ وَالوَبَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الحَجَرِ والمَدَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ لَمْحِ العُیونِ، لا إِلهَ إِلاّ الله فِی اللَّیلِ إِذا عَسْعَسَ وَالصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الرِّیاحِ فِی البَرارِی وَالصُّخُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله مِنْ الیوْمِ إِلی یوْمِ ینْفَخُ فِی الصُّورِ" ✍ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
برای خواستگاری از فاطمه زهرا(س) به محضر رسول خدا(ص) رسیدم. آن بزرگوار با روی گشاده از من استقبال کردند و با چهره ای خندان فرمودند: با من کاری داشتی؟ من از نزدیک بودن خویش به رسول خدا(ص) سخن گفتم و از توفیقاتی که برای پیش قدم شدن در اسلام و فداکاری و جهاد در راه خدا نصیبم شده بود، یاد کردم. رسول خدا فرمودند: یاعلی، همه اینها را قبول دارم. تو درنظرمن، برترازاین ها هستی؟ عرض کردم: ای رسول خدا، حال که این چنین لطفی در حق من دارید، آیا اجازه میدهید از دخترتان، فاطمه، خواستگاری کنم؟ رسول خدا فرمودند: یا علی، قبل از تو افراد دیگری نیز از دخترم فاطمه خواستگاری کرده اند؛ اما هرگاه با وی درباره این موضوع سخن گفتم و تقاضای خواستگاران را با وی مطرح کردم، علامت نارضایتی را در چهره او دیدم. اما اکنون که تو چنین درخواستی داری، منتظر باش تا من نزد دخترم بروم و تقاضای تو را نیز به او بگویم. برمیگردم و نتیجه را به تو اطلاع میدهم. رسول خدا نزد دخترشان، فاطمه، رفتند. او به احترام پدر برخاست و عبای پدر را از دوشش گرفت و کفش هایش را از پا خارج کرد. آنگاه آب آورد تا رسول خدا وضو بگیرند. سپس پاهای پدر را نیز شست و در کنار وی نشست. فاطمه عرض کرد: در خدمت شما هستم ای رسول خدا. چه می‌فرمایید؟ رسول خدا فرمود: تو علی بن ابی طالب را خوب میشناسی، از قرب و منزلت او خبر داری، برتری های او بر دیگران را میدانی و از سوابق او در اسلام آگاه هستی از سوی دیگر، میدانی که من از خدای خود خواسته ام که بهترین و محبوب ترین بندگانش را برای ازدواج با تو انتخاب کند. اکنون علی برای ازدواج با تو نزد من آمده و از تو خواستگاری کرده است. میخواهم بدانم نظر تو درباره این خواستگاری چیست؟ فاطمه با شنیدن سخنان پدر سکوت اختیار کرد؛ اما برخلاف خواستگاری های قبل، آثار ناخشنودی در چهره او مشاهده نشد. رسول خدا از جای برخاستند و با خوشحالی فرمودند: الله اكبر! سکوت فاطمه نشانه رضایت اوست. در این هنگام، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت: ای محمد، فاطمه را به همسری علی بن ابی طالب انتخاب کن که خداوند فاطمه را برای علی پسندیده است و علی را برای فاطمه. به این ترتیب بود که رسول خدا و به خواستگاری من پاسخ مثبت دادند و افتخار همسری فاطمه را نصیب من ساختند. 📚 کتاب علی از زبان علی حجت‌الاسلام محمدیان سالروز ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما مبارک🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
خطبه عقد حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) خطبه عقد آسمانی و مقدس حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را فرشته الهی خوانده است و در آسمان‌ها ثبت‌شده است. نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ‌گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشده است. حضرت علی (ع)، پیشوای پارسایان با حضرت فاطمه (س)، برترین بانوی جهان پیمان بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت.🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
تاریخ ازدواج حضرت فاطمه (س) درباره تاریخ ازدواج امام علی (علیه‌السلام) و حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) توافق چندانی میان مورخان و سیره نگاران نیست. در روایات تاریخ‌هایی که گاه بیان‌گر زمان صیغه خواندن می‌باشد و گاه بیانگر زمان عروسی و رفتن حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) به خانه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، بیان‌شده‌اند. در تقویم ایران اول ذی‌حجه، سالروز ازدواج حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) است و به‌عنوان روز ازدواج نام‌گذاری شده است. ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه (س) به‌فرمان خداوند، از امتیازاتی است که رسول اکرم (ص) بر آن مباهات می‌کردند. در این پیوند پر میمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی و بهشتیان به زینت و زیور آراسته‌شده بودند.حضرت فاطمه زهرا (س) دختر پیغمبر اکرم (ص) و از دوشیزگان ممتاز عصر خویش بود. پدر و مادرش از اصیل‌ترین و شریف‌ترین خانواده‌های قریش بودند. از حیث جمال ظاهری و کمالات معنوی و اخلاقی از پدر و مادر شریفش ارث می‌برد و به عالی‌ترین کمالات انسانی آراسته بود. پیش از حضرت علی علیه‌السلام افرادی مانند ابوبکر و عمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر(ص) اعلام کرده بودند و هر دو از پیامبر(ص) یک پاسخ شنیده بودند و آن این‌که درباره ازدواج حضرت زهرا (س) منتظر وحی الهی است.🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
شرح ماجرای ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) از زبان امام رضا(ع) حضرت رضا(ع) فرمود: پدرم از پدرش جعفر بن محمد و آن حضرت از پدر خود از جد بزرگوار خویش(ع) نقل فرمود که:حضرت علی(ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولی جرئت نمی‌کردم، این‌ مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتی این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزی بر حضرت رسول(ص) وارد شدم و آن حضرت‌ فرمودند: ای علی! عرض کردم: بفرمایید ای رسول خدا! فرمود: آیا میل و رغبتی به ازدواج داری؟ عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است و گمان بردم ‌حضرت یکی از زنان قریش را به عقد من درآورند و من از اینکه فرصت ازدواج‌ با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم و متوجه نشدم که چه شد که حضرت مرا صدا زدند و در خانه ام‌سلمه به خدمتشان رسیدم. وقتی به من نگاه کردند، چهره‌شان درخشید، تبسمی فرموده به‌گونه‌ای که سفیدی دندان‌هایشان را که ‌می‌درخشید دیدم، حضرت به من فرمودند: ای علی! مژده چراکه خداوند مسئله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، خود به عهده گرفت. گفتم: قضیه چیست یا رسول‌الله؟ حضرت فرمودند: جبرئیل با سنبل و قرنفل بهشتی‌ نزد من آمد و آن‌ها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: ای جبرئیل! این سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آورده‌ای؟ او گفت: خداوند تبارک‌وتعالی‌ ملائکه ساکن بهشت و نیز سایر ساکنین آن را امر فرموده که تمام بهشت‌ها را با تمام درخت‌ها و رودخانه‌ها و میوه‌ها و قصرهایش آذین بندند و به بادهای‌ بهشتی دستور داده تا با بوی انواع عطر بوزند و حورالعین را به خواندن‌ سوره‌های طه، طس، شوری و سوره‌هایی که با طسم شروع‌ می‌شود امر فرمود و به یک منادی دستور داد که چنین جار بزند:ای ملائکه من و ای ساکنین بهشت من! شاهد باشید که فاطمه دختر محمد را به عقد علی بن ابی‌طالب درآوردم و به این کار راضی و خشنودم، این دو از یکدیگرند. سپس ‌خداوند تبارک‌وتعالی به ملکی از ملائکه بهشت به نام راحیل – که در بلاغت‌ هیچ‌یک از ملائکه به‌پای او نمی‌رسند- امر فرمود که خطبه بخواند، او نیز خطبه‌ای خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبه‌ای نیاورده بودند، سپس به ‌یک منادی دستور داد تا چنین جار بزند: ای ملائکه من و ای ساکنین بهشت من به علی بن ابی‌طالب حبیب محمد و فاطمه دختر محمد تبریک بگویید، چه‌ اینکه من برای آنان خیروبرکت قراردادم. راحیل گفت: برکت تو بر آن دو بیشتر ازآنچه ما در بهشت و منزلت برای آنان مشاهده کردیم نیست؟ خداوند فرمود: ای ‌راحیل! ازجمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبت خودم، باهم‌ همراه می‌کنم و حجت خود بر مردم قرارشان می‌دهم و قسم به عزت و جلالم ‌که از آن دو، نسل و فرزندانی به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینه‌داران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجت بر مردم قرار می‌دهم. پس مژده بده ای علی که من نیز، همچون خدای رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند برای او پسندید، من نیز پسندیدم. حال دست همسر خود را بگیر که تو از من نسبت به او سزاوارتری، جبرئیل ‌به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند و اگر خداوند تبارک‌وتعالی نمی‌خواست از نسل شما حجتی بر خلق برگزیند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت می‌فرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمی هستی و رضایت خدا برای تو کافی است و از رضایت هر کس دیگر بهتر است. حضرت علی(ع) گفت: «رَبِّ أَوْزِعْنِی‌أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ‌»؛ پروردگارا مرا بر آن دار که شکر نعمتی که‌ به من دادی، به جای آرم، حضرت رسول(ص) نیز آمین گفتند 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
سوره‌هایی در مورد ازدواج حضرت فاطمه زهرا (س) در قرآن آیه‌ای وجود ندارد که به‌صورت مستقیم به ازدواج امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) اشاره‌کرده باشد. ولی آیاتی وجود دارد که به‌گونه‌ای مرتبط و مناسب با این رویداد است. آیه انتهایی سوره کوثر، دشمن پیامبر(ص) را مقطوع‌النسل می‌داند و عنوان می‌کند که خدا به پیامبر اکرم(ص) خیر کثیر عطا کرده است و می‌دانیم که با ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) بود که نسل حضرت پیامبر(ص) ادامه پیداکرده و گسترش می‌یابد. در آیه‌ای از سوره رحمن چنین آمده: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ… یخَرُجُ مِنهْمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَان»؛ دو دریا را روان کرد تا با یکدیگر تماس پیدا کردند… از آن دو مروارید و مرجان بیرون می‌آید. در تفسیر این دو آیه، در روایات آمده که منظور از دو دریا حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و منظور از مروارید، امام حسن(ع) و مرجان، امام حسین(ع) است. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://chat.whatsapp.com/L81E89yeOrfIaGRpCUQsix🔴 اعمال مخصوص روز اوّل ماه ذى الحجّه روز اوّل ماه ذى الحجّه روز مبارکى است و براى آن اعمالى چند نقل شده است: 1⃣ روزه گرفتن. در روایتى از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) نقل شده است که هر کس روز اوّل ماه ذى الحجّه را روزه بگیرد، خداوند براى وى پاداش عظیمى را مى نویسد. ( مصباح المتهجّد، ص ۶۷۱) 2⃣ خواندن نماز حضرت فاطمه(علیها السلام). مرحوم «شیخ طوسى» فرموده است: مستحب است در این روز، نماز حضرت فاطمه(علیها السلام) را بخواند و این نماز چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و همانند نماز حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است; در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند و بعد از سلام تسبیح حضرت فاطمه(علیها السلام) را بگوید، آنگاه بخواند: سُبْحانَ ذِى الْعِزِّ الشّامِخِ الْمُنیفِ، سُبْحانَ ذِى الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظیمِ،سُبْحانَ ذِى الْمُلْکِ الْفاخِرِ الْقَدیمِ، سُبْحانَ مَنْ یَرى اَ ثَرَ النَّمْلَةِ فِى الصَّفا، سُبْحانَ مَنْ یَرى وَقْعَ الطَّیْرِ فِى الْهَوآءِ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا وَلا هَکَذا غَیْرُهُ. 📚 مصباح المتهجّد، ص ۶۷۱ 3⃣ نیم ساعت قبل از ظهر، دو رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره قل هو الله و ده مرتبه آیة الکرسى و ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه را بخواند.( اقبال، ص ۳۲۵) 4⃣ هر کس از ظالمى خوف داشته باشد در این روز بگوید: «حَسْبى حَسْبى حَسْبى مِنْ سُؤالى، عِلْمُکَ بِحالى» ، تا خداوند او را از شرّ آن ظالم حفظ کند.( همان) 🟥 سوره ی فجر در دهه ی اول ماه ذی الحجه در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره فجر را را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد. (مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۴۱) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
🔴 اعمال مخصوص روز اوّل ماه ذى الحجّه روز اوّل ماه ذى الحجّه روز مبارکى است و براى آن اعمالى چند نقل شده است: 1⃣ روزه گرفتن. در روایتى از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) نقل شده است که هر کس روز اوّل ماه ذى الحجّه را روزه بگیرد، خداوند براى وى پاداش عظیمى را مى نویسد. ( مصباح المتهجّد، ص ۶۷۱) 2⃣ خواندن نماز حضرت فاطمه(علیها السلام). مرحوم «شیخ طوسى» فرموده است: مستحب است در این روز، نماز حضرت فاطمه(علیها السلام) را بخواند و این نماز چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و همانند نماز حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است; در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند و بعد از سلام تسبیح حضرت فاطمه(علیها السلام) را بگوید، آنگاه بخواند: سُبْحانَ ذِى الْعِزِّ الشّامِخِ الْمُنیفِ، سُبْحانَ ذِى الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظیمِ،سُبْحانَ ذِى الْمُلْکِ الْفاخِرِ الْقَدیمِ، سُبْحانَ مَنْ یَرى اَ ثَرَ النَّمْلَةِ فِى الصَّفا، سُبْحانَ مَنْ یَرى وَقْعَ الطَّیْرِ فِى الْهَوآءِ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا وَلا هَکَذا غَیْرُهُ. 📚 مصباح المتهجّد، ص ۶۷۱ 3⃣ نیم ساعت قبل از ظهر، دو رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره قل هو الله و ده مرتبه آیة الکرسى و ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه را بخواند.( اقبال، ص ۳۲۵) 4⃣ هر کس از ظالمى خوف داشته باشد در این روز بگوید: «حَسْبى حَسْبى حَسْبى مِنْ سُؤالى، عِلْمُکَ بِحالى» ، تا خداوند او را از شرّ آن ظالم حفظ کند.( همان) 🟥 سوره ی فجر در دهه ی اول ماه ذی الحجه در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره فجر را را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد. (مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۴۱) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
10 راهکار طلایی برای کاهش مصرف برق یخچال و فریزر یخچال و فریزر از دستگاه‌هایی هستند که به‌طور مداوم به جریان برق متصل هستند و نمی‌توان با تغییر زمان و یا میزان استفاده از آن‌ها در مصرف برق صرفه‌جویی کرد. به‌ناچار باید راهکارهایی را برای بهینه‌سازی این مصرف در پیش گرفت. فهرست زیر شامل راهکارهای کاهش مصرف برق یخچال و فریزر است: 1️⃣ اطمینان از سلامت و تمیزی نوار لاستیکی درب یخچال و فریزر 2️⃣ استفاده از حالت اکو یا اقتصادی 3️⃣ اطمینان از تمیز بودن کویل یخچال 4️⃣ فاصله استاندارد بین یخچال و دیوار 5️⃣ باز و بسته نکردن بیش از حد در یخچال 6️⃣ پر کردن به‌اندازه یخچال 7️⃣ برفک‌زدایی 8️⃣ قرار ندادن یخچال در مقابل نور مستقیم آفتاب و در مجاورت وسایل گرمازا 9️⃣ اطمینان از تراز بودن یخچال 🔟 توجه به برچسب انرژی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق شوید ؛شبیه علی (علیه‌السلام) مثل فاطمه (سلام‌الله‌علیها)...💔 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
💎 هر روز از خودت بپرس هر کس هر جای جهان خوبی کند، نبض زمین بهتر می زند ،خون در رگهای خاک بیشتر می دود و چیزی به زندگی اضافه می شود. و هر کس هر جای جهان بدی کند، تکه ای از جان جهان کنده می شود،گوشه ای از تن زمین زخمی می شود و چیزی از زندگی کم می شود. هر روز از خودت بپرس امروز بر زندگی افزودم یا از آن کاستم؟ نپرس امروز خوب بود یا بد؟ بپرس امروز خوب بودم یا بد؟ زیرا زندگی، پاسخ هر روزه همین پرسش است... ✍️
ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا 💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸 امروز روز ساقی و کوثر است عروسی فاطمه با حیدر است . این خبر سُرُور است نور کنار نور است . گشوده حوریان آسمانی روی زمین سفره عقد خوانی بادا مبارک جشن شادمانی شیر خدا داماد پیغمبر است . این خبر سرور است نور کنار نور است . گرفت مصطفی ز دست زهرا داد به دست آن امام والا ندا رسید از بهشت اعلا وصلت این دو فیض جان پرور است . این خبر سرور است نور کنار نور است . فاطمه افتخار هر عروس است شیر خدا انیس هر نفوس است بر در آنان همه خاکبوس است فاطمه دلربا علی دلبر است . این خبر سرور است نور کنار نور است . خواهی اگر سهم براتت دهند تا اَبَد از غصّه نجاتت دهند بهشتیان شاخه نباتت دهند گو صلواتی که نشاط آور است . این خبر سرور است نور کنار نور است 🔸شاعر: 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/matalbamozande1399
علی آقا یک بقالی کوچک دارد . کوچکتر از همه بقالی های اطرافش . دو تا از انگشت های دست راستش هم نیستند . نپرسیدم کجا ولی احتمالا جایی زیر دستگاه پرس جا مانده باشند . صبح ها مادر پیرش با لهجه دزفولی و عصرها خودش با ته لهجه جنوبی پشت دخل می ایستد . سالها درگیر اعتیاد بوده ولی سه سال است که پاکی را تجربه می کند . همین چند مورد کافیست تا من ترجیح بدهم همیشه خرید های کوچک خانه را از او بخرم نه بقالی های کناری او . امروز برای مانیما چند تا خوراکی خریدم . مجموعا شد 6 هزارتومان . علی آقا بعد از اینکه کارت را کشید و مبلغ را وارد کرد ، رمز کارت را پرسید و من هم رمز را گفتم . گویا بعد از مبلغ ، دکمه تایید را نزده بود و چهار رقم رمز هم اضافه شد به مبلغ . یکهو زد زیر خنده و گفت : خدا رحم کرد بهت . نزدیک بود یه جای 6 هزار تومن 60 میلیون تومن بکشم . گفتم : علی آقا؟؟؟ ! یه کم تو چشمای من نگاه کن . علی آقا با تعجب نگاهم کرد . گفتم : به فرض هم که می کشیدی . واقعا قیافه من شبیه آدمهاییه که 26 فروردین تو کارتشون 60 میلیون پول دارن ؟ علی آقا با تردید و کمی هم خجالت گفت : خدا وکیلی نه . گفتم : ما رو از چی میترسونی برادر ؟ 4 رقم اضافه که سهله شما به جای 6هزار ، 60 هزارتومنم می کشیدی عدم موجودی می زد . همانطور که می خندید موقع بیرون اومدنم از مغازه گفت : راستی نگران نباش ! امشب یارانه ها رو میریزن 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
🔅بوسیدن قبر ائمه🔅 ✍علامه طهرانی رضوان الله: 🔹بوسیدن قبر امام همانند بوسیدن قرآن و دست عالم،بوسیدن روح امام است.و تواضع به عظمت مقام او، نماز خواندن بر سر قبر امامان بالاخص، نه تنها جایز است؛ بلکه ثواب دارد؛آن هم ثوابی که هیچ ثوابی به پای آن نمی‌رسد. 📚امام شناسی جلد ۱۱ 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا رفتن بر سر خاک بیشتر ثواب دارد یا از همان دور هم فاتحه بخوانی کفایت می‌کند؟ 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه مال دنیا برای تو پایدار و نه تو برای مال دنیا باقی خواهی ماند! 📙 نهج‌البلاغه، 💦💦💨💨 http://eitaa.com/joinchat/600047640Cb0bb48b6d6
بزن کف مرتضی داماد گشته بزن کف قلب زهرا شاد گشته 👏👏👏 بزن کف در قدوم ماه داماد بزن لبخند تا حق را کنی شاد 👏👏👏 چنین داماد را باشد عروسی که هستی آیدش بر پای بوسی 👏👏👏 عروسی دختر ختم رسولان عروسی مصطفی را راحت جان 👏👏👏 عروسی مریم و هاجر کنیزش عروسی کو خدا دارد عزیزش 👏👏👏 عروسی هستی هستی فدایش عروسی خلق داماد از برایش 👏👏👏 چه دامادی که فخر کائنات است چه دامادی خداوند ثبات است 👏👏👏 چه دامادی سراپا فخر و عزت چه دامادی خدای عشق و غیرت 👏👏👏 چه دامادی محمد ساق دوشش ملائک هم غلام حلقه گوشش 👏👏👏 حلول ماه ذی الحجه و سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) مبارک باد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
تمیز کردن نوار لاستیکی درب یخچال با کمک یک مسواک (یا ابر) با آب گرم و صابون یا پودر صابون نوار را تمیز می‌کنیم. بعد از تمیز کردن یک دستمال را به روغن یا وازلین آغشته کرده و دور نوار بکشید. با این کار نوار خشک نشده و صدمه نمی‌بیند. دقت کنید نوار لاستیکی از ورود گرما به یخچال جلوگیری می‌کند. بنابراین تمیز کردن آن به صورت اصولی ضروری می‌باشد 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش با پروردگار ❤️❤️ خـــــدایا💞 در این شب زیبا بهاری دلـــهای دوســـــتانم را سرشار از نـور✨ شادی ڪـن💓 و آنچه را ڪه به بهــــترین بندگانت عــطا میفرمایــے به آنها نیز عـطا فرما🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 شب ✨ شـروع سـکـوت خـــــداسـت💞 او آمـده تـا نـزدیـکـے زمـیـن ، تـا تـو آرام تـر از هـمـیـشہ بــہ خـواب بـروی شبتون پـر از یاد خدا✨💞 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید چطور یه بطری (گالن) پلاستیکی میتونه کاربردهای خیلی مفید باشه 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋 🦋 مرداب خشت صد و هفتاد و یک _هوی مردنی....اون خواهر بد قدمتو از باغچه بکش بیرون تا ناکارش نکردم _میبینی که اعظم ،تازه اومدم خستم ....دم پر منو خواهرم نباش ،خواهرمن از تو شعورش بیشتر که گلا رو خراب نکنه، تازه اون باغچه رو هادی کاشته بود ،شاید دلم بخاد با لگد خرابش کنم.... *حالا دومت بگیر بوگو گل پودنک _چیشم روشن، غورباغه رو که زیاد رو بدی برات ابو عطا می خونه. ورپریده بی حیا، نون من میخوری به دخترم بد وبیراه می گی _جنگ اول به از صلح آخره، روز اوله که من اومدم اینجا *جر راه انداختین وای به پسون فرداش. من کاری به شما ندارم شمام کارمن نداشته باشین،تازه من و خواهرم نون زمین خودمونو میخوریم، پس هیچ منتی سرما نیست _گمشو ازجلو چشمم ..رو به چیشه که گربه نداره بیشتر ازاین جان این را نداشت که با آنها دهن به دهن بگذارد، دست هانیه را گرفت و داخل اتاق نمورش شد. باید پوستش را کلفت تر از این حرف ها میکرد. یوسف خان پدر ارمیا،گفته بود با عمویش حرف زده است و تهدیدکرده چند ماه یک بار خودش می آید و ازاو و خواهرش سر میزند و به هر دلیلی هادیه ناراضی باشد قانونی اقدام میکند. امامی دانست این ها دلخوش کنکی بیش نیست وکسی برای او و خواهر معصومش ،که هنوز بهانه ی مادرش را می گرفت وقت نمی گذاردو دل نمی سوزاند. *کنایه از (حرف اضافی نزن ) *دعوا https://eitaa.com/matalbamozande1399
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋 🦋 مرداب خشت صد وهفتاد دو از ترس بهادر که هر آن ممکن بود از شهر برگردد،شب ها در را قفل میکرد و گنجه ی قدیمیشان را پشت در میگذاشت. همیشه از نگاه هیز او می ترسید. بچه که بود چند بار قصد آسیب رساندن به اورا داشت .خدا خواسته بودو نجات پیدا کرده بود و بهادر از پدرش ،که آن زمان معتاد نبود کتک مفصلی خورده بود.وقتی سایه ی پدر مثل کوه پشتش بود به خودش جرات جسارت داده بود،حالا که تنها و بی پشتیبان بود چه می کرد؟ چند بار ازاو خواستگاری کرده بود و مادرش جواب رد داده بود .قبل از اینکه سربازی برود قسم خورده بود زهرش را به اوخواهد ریخت. از طرفی این دلواپسی ها آزارش میداد و از سویی دیگر دلش پر از دلتنگی بود. اما دیگر اشکی برای ریختن نداشت.به خودش قول داده بود دیگر گریه نکند .باید مثل کوه از خودش وهانیه مراقبت میکرد. لحظه ای غفلت ممکن بود یک عمر پشیمانی برایش داشته باشد. قصه ی نامهربانی اعظم و مادرش نیز برایش تازه نبود.اعظم شانزده سالش بود و هنوزخواستگاری نداشت،قرار بود عمویش به اجبار اورا به هادی بدهدکه هادی عمرش کفاف این تحمیل را نداد.حالا پسر دائی اش به جای او از هادیه خواستگاری کرده بودواین امر باعث تشدید حسادت و کینه ی سوگل و واعظم از او شده بود. پس برای آنها بد نام شدن او بسی جای شادی داشت. اما او میمرد، ولی از شرف و عابرویش محافظت میکرد. نان را در* قَتقی که از ظهر مانده بود زد و به دهان هانیه نزدیک کرد. خواهرکش چه لاغر شده بود و از آن لپهای گلگونش خبری نبود.تقه ای به در خورد که باعث شد صدایش را بلند کند. _کیه ؟ *خورشت https://eitaa.com/matalbamozande1399
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋 🦋 مرداب خشت صد و هفتاد وسه دومرتبه حرفش را بلند تر تکرار کرد که باز جوابی نشنیدو به جایش دوباره صدای در بلند شد .از جا برخاست و نزدیک در رفت . _کیه ؟.... لال و گنگی حرف نمی زنی؟... من درو رو لال جماعت باز نمی کنم. _منم هادیه از صدای بهادر دلش گری پایین ریخت. یقین داشت قصد خوبی از آمدنش ندارد. _چکار داری ؟ ...سگ الان خونشه تو این سرما _هنوزم زبونت نیش مار داره.... ولی خوب عیب نداره ،در و باز کن کارت دارم _ببین بهادر ....دیگه هیچ وقت تا چند متریه این درم نمیای ،چه برسه بخای پشت در بیای، تازه کارم داشته باشی وگرنه .... _وگرنه چی ؟....مثلا چکار میکنی ؟... یالا بیا درو باز کن _گمشو گورتو کن ...وگرنه جیغ میکشم _بکش ببینم چی میشه ؟ میدونی که هر چی بشه تو اسمت خراب میشه نه من ....میگم تو کرم ریختی ....مادر و خواهرمم شاهد. https://eitaa.com/matalbamozande1399
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋 🦋 مرداب خشت صد وهفتاد و چهار کم کم وحشت سراسر وجودش را گرفت .اگر این خانواده نقش ای برایش داشتند چه ؟ هر چه سوگل می گفت عمویش باور می کرد.اما نباید میترسید و نقطه ضعف نشان میداد. _من حرف مردم زیر کفشمه .... ولی بنا به رسوایی باشه اول دامن خودتو اون خواهرتو میگیره ،چون اگه یه دختر خونواده خرابه پس بقیه ام میوه گندیدن ،اعظم که ترشیدس ،از این بیشتر خرابش نکن _قسم میخورم یه روز خودم اون زبونتوازحلقت نه، از پس کلت بکشم بیرون. قول میدم پشیمون بشی و تقاص این جفتک انداختناتو پس بدی بهادرلگدی به در زد و رفت ،اما لرزش دستهای او تازه خود را نشان میداد. تاکی باید تن و بدنش میلرزید ؟چقدر می توانست مقاومت کند؟ به طرف هانیه چرخید که سر سفره خوابش برده بود و لقمه اش هنوز در دهانش بود .اگر به خودش قول نداده بود که دیگر گریه نکند دوست داشت زار بزند و از عمق دلش فریاد بکشد. باید فکری در این باره میکرد.اما هیچ کس پشتش در نمی آمد و همه اورا دختری خیره سر و زبان دراز می دانستند.چقدر جای هادی رشیدش خالی بود که دک وپوز بهادر را به خاک بمالد و اورا ادب کند . اما زندگی سایه ی پدرش ،مادرش، حمایت برادرش را از او دریغ کرده بود .خودش بود و خواهری کم جان و بی پناه که با تمام بی پناهی اش باید پناه او میشد.خودش را دلداری داد که با تمام این احوال، آسمان و خدایش مال اوست و همان کفایتش میکرد. https://eitaa.com/matalbamozande1399
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋 🦋 مرداب خشت صد و هفتاد وپنج صدای گریه ی هانیه می آمد. هر چه نگاه میکرد اورا نمی دید.با ترس اینکه چه بلایی سر او آمده پا برهنه کل زمین تازه شخم زده را گشته بود. بلند صدایش زد و صدای گریه شدید تر شد. پاهایش در زمین یخ زده سِر شده بود و سینه اش از گریه های هانیه انگار شکافته میشد .چرا پیدایش نمی کرد؟ناکام روی زمین نشست و شروع کرد خودش را زدن ناگهان صدا نزدیک و نزدیک تر شد و از دور قامت مردی نمایان شد. چهره ی مرد در تاریک و روشن ماه معلوم نبود. اما هانیه را در آغوش داشت. از جایش بلند شد و سمت او دوید. فکر کرد شاید بهادر باشد اما قد و قامتش به او نمی ماند. نزدیکتر که شد از دیدن شخص روبه رویش متعجب شد، که لبخند زنان به او نزدیک میشد. او آنجا چه میکرد؟ چقدر هانیه در آغوشش آرام بود! https://eitaa.com/matalbamozande1399
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋 🦋 مرداب خشت صدو هفتاد وشش _این جا این موقع شب چکار میکنی هادیه ؟ چرا مواظب خواهرت نبودی ؟ _ ارمیا!....من....من...نمی دونم... من اینجا چه کار می کنم ؟ چشم هایش وحشت زده باز شد.با وجود سرمای اتاق خیس عرق شده بود .تازه فهمید خواب دیده است .نگاهی به هانیه که کنارش خوابیده بود انداخت و نفس راحتی کشید. از جا بلند شد و پنجره ی کوچک اتاق را بازکرد.گذرنسیم زمستانی لای موهای چسبیده به گردنش ،کمی گُرگرفتگی اش را خاموش کرد .فجر صادق در آسمان بود وموقع نماز شده بود. بااینکه خواب ساده ای بود اماهنوز قلبش سنگین میزد. امروز بایدبرای کار به زمین میرفت و همراه کارگرها از یخ زدگی زمین جلوگیری میکردند.با وجود هانیه برایش سخت بود. اما اگر نمی رفت و در خانه می ماند، تا آخر فصل عمویش پولی به او نمی داد. از همه مهمتر راه وبیراه باید قیافه ی نحس بهادر را تحمل میکرد،که برای دست به آب هم باید مراقب میبود که او خانه نباشد. https://eitaa.com/matalbamozande1399