eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
26هزار ویدیو
128 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونستی که مورچه ها به ازای هر 12 ساعت کار فقط اجازه دارن 8 دقیقه استراحت کنن؟ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی که‌ بزرگترین کلکسیونر بازی درجهان مردی بنام Michael Thomasson از امریکاست که ۱۰۶۰۷ بازی دارد و نیمی از خانه اش را با بازی های ۲ دهه پیش تاکنون پرکرده است! 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی که‌ سریع ترین جت دنیا دارای سرعت 3600کیلومتر بر ساعت است!؟ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی که قابلیت استوری رایگان در تلگرام برای تمامی کشورا جز ایران، سوریه و کوبا فعال شد.؟ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی که‌ بلندترین بادگیر جهان به ارتفاع ۳۳.۸ متر در باغ دولت‌ آباد یزد قرار دارد که از شاخصه‌های معماری دوران زندیه است. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی که روانشناسی میگه : یکی از حس هایی که موقع عاشقی تجربه میکنید وقتیه که صداشو می‌شنوید یا بهش فکر میکنید؛ میگید " یهو هوری دلم ریخت " از نظر علمی اسمش PVCعه که یعنی قلبتون یه ضربانی قلبی رو جا میندازه و تو ضربان بعدی جبران می‌کنه که این حس رو میده!؟ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی که بدن دارای ساعت است یعنی اگه شما به بیدار شدن در ساعتی معین فکر کنید، بدن یک ساعت قبل از آن زمان هورمون استرس "کورتیزول" ترشح میکنه و نهایتا تا نیم ساعت بعد از اون زمان بیدارتون میکنه.؟ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی اگر خورشید را یک سلول انسانی فرض کنید، کهکشان راه شیری از نظر اندازه چیزی شبیه به وسعت کشور آمریکا خواهد بود. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
میدونستی که پنج چیزی که همین الان باید متوقف کنید: 1- راضی نگه داشتن همگان 2- ترس از تغییر 3- زندگی کردن در گذشته 4- کم ارزش کردن خودتان 5- فکر کردن بیش از حد؟ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
تست توهم نوری در عکس بالا در اولین نگاه چه میبینید؟! پیرزن اسب سرباز پاسخ تا دقایقی دیگر... 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 https://eitaa.com/arzansaraakaliman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟🌼☘🌼☘🌼🌾 ☘🌼☘🌼☘🌾 🍀🌼☘🌼🌾 ☘🌼🍀🌾 ☘🌼🌾 ☘🌾 🌟 خشت دویست و هفتاد و یک از ظهر به این طرف که فهمیده بود خانواده ی عموی ناتنی ارمیا ،قصد آمدن به خانه ی آنهارا دارند.تمام لباسهایش را تن زده و امتحان کرده بود. دوست داشت به عنوان انتخاب ارمیا برای همسری اش،موجه وخوب به نظر بیاید. دست آخر یک پیراهن بلند کالباسی که از کمر تنگ و امتداد آن دامنش گشاد می شد انتخاب کرد و پوشید. شال صورتی خوش رنگی هم بر سرش انداخت و طوری که گردن و یک تار از موهایش پیدا نباشد دور گردنش تاب داد. ابروهای پرو دست نخورده اش خوش حالت بود و زیبایش کرده بود.ارمیا همیشه از بکر بودن او ستایش میکرد و میگفت دلش نمی خواهد هیچ گاه به صورتش دست بزند‌و حتی در خلوت، با آرایش جلوه ی طبیعی و زیبای صورتش را خراب نکند . در اتاق باز شد و ارمیا در حالی که دکمه ی بالای پیراهنش را باز میکرد داخل شد _عه ببخشید خانم مثل اینکه اتاقو اشتباه اومدم،شما این طرفا یه هادیه خانم ندیدید ؟ ازشوخی او خنده اش گرفت و با لبخندی که این روزها زیاد بر لبهایش ظاهر میشد و باعث شادابی صورتش شده بود، جلو رفت وبا گرفتن کیفش روبه رویش ایستادومانند خودش با شوخی گفت https://eitaa.com/matalbamozande1399