eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
25هزار ویدیو
124 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست … این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه‌ اوست ای دل خسته! گرت عقده عالم به گلوست آستان‌ بوس حرم باش و بپرس از در دوست کیست این مایه امّید که دل خانه اوست دل عالم همه مشتاق حرمخانه اوست دل هر کس که حسینی است ز خود بی‌خبر است بس که آن جلوه توحید مرا در نظر است هر خداجوی تمسک به ولایش دارد هر دلی میل سوی کرببلایش دارد من ندانم که چه سری است که در خانه اوست داستان تو و غم، صحبت سنگ است و سبوست این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ اوست این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه‌ اوست کشته عشق حسین از همه کس زنده‌تر است هر کجا می‌ نگرم نور رخش جلوه‌گر است هر کجا می‌گذرم جلوه مستانه اوست این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست یاحسین یاحسین😭😭😭😭یاحسین یاحسین😭😭😭😭یاحسین یاحسین😭😭😭😭 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
❤️روضه یازدهم محرم❤️ روضه دفتری بسوی شام وکوفه دل شکسته می برند ببین که زینب تو را غریب وخسته می برند همان وجود نازنین خدای صبر در زمین تمام رکن قامتش زهم گسسته می برند زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسین مرا برای دیدن سر شکسته می برند تمام زن وبچه ها رو سوار به مرکب کرد زینب اما کسی نبود زینب کمک کنه، غصه هایش بیشتر شد این خواهر داغ دیده🌼امروز با ناله هات زینب ویاری کن🌼 یادش اومد اون روزی که وارد کربلا شد دور ناقش وگرفتند، عباس زانویش را خم کرد،علی اکبر زیر بغل عمه رو گرفت عون جعفر اومدن قاسم اومددست عمه رو گرفت با چه عزت وجلالی عقیله ی بنی هاشم وپیاده کردند حالا کسی رو نداره،غریب وتنهاست،جا داشت نگاه کنه به علقمه صدا بزنه برادر بیا کمکم کن،عباسم ببین زینب غریب و بی کس مونده. برادر جان تواینجا باش آرام خدا حافظ که من رفتم سوی شام تو بااین نوخطان نو رسیده من واین مادران داغدیده فراق واین ره دور ودرازم برادر با یتیمانت چه سازم حسین آرام جانم،حسین روح وروانم، حسین سالار زینب حسین قرآن زینب،حسینم وای حسینم..... 🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁 🍂التماس دعا🍂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🏴🍁🏴🍁 ⚫ هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... ✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ ◼️سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ◼️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🏴١- ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🏴٢- سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. 🏴٣- زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🏴۴- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» 🏴۵- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. 🏴۶-ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 🏴٧ - ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📚برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🏴🍁🏴🍁 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
خاطره ای از یک استاد بزرگوار: روز عاشورا بود و درمراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ،مراسمی خاص باحضور تعداد زیادی تحصیل کرده وبه اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنرتبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و درگوشه ای نشستم دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند برای همین نمیخواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود هر چه بیشترفکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد : ببخشیدشما جناب استاد هستید ؟ گفتم: استاد که چه عرض کنم در خدمتم خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند. همین طور که صحبت می کرد،دقیق نگاهش می کردم،این بنده خدا چراباید آرزوی دیدن من را داشته باشد؟چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی باچهره ای چین خورده و آفتاب سوخته،متین و سنگین و باوقار. می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده ،و دراوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ وشروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه،و چه زیبا غزل حافظ را می خواند. پرسیدم: حالا چرامشتاق دیدن بنده بودید ؟ گفت:سؤالی داشتم گفتم :بفرما پرسید:شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟ گفتم :خب بله ،صددرصد گفت :ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم :من چه کاری میتونم انجام بدم؟از من چه خدمتی بر میاد؟(عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با اولذت می بردم) گفت:خیلی دوست دارم معتقد شوم،یک زحمتی برای من می کشید؟ گفتم :اگر ازدستم بر بیاد ،حتما ،چرا که نه؟ گفت:یک فال برام بگیرید گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم بلافاصله دیوانی جیبی ازجیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت:بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم ، نیت کنید فاتحه ای زیر لب خواند و گفت: برای خودم نمی خوام؛ می خوام ببینم حافظ درمورد امروز ( روز عاشورا )چی میگه؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال . حافظ ،عاشورا ،اگه جواب نداد چی؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه ؟ باوجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم ،غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد . متوجه تردیدم شد ، گفت :چی شد استاد؟ گفتم : هیچی ، الان ،در خدمتتان هستم . چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم: زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما راخون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت از هرطرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نباشد ، پس چه می تواند باشد، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل ، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ، ویژه برای همین مناسبت سروده شده بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهارستون بدنش می لرزید ، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده ،حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم . بلند شدم ، دستم را گرفت میخواست ببوسد که مانع شدم ، خم شدم، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم . گفت معتقد شدم استاد ، معتقد بووودم استاد ،ایمان پیدا کردم استاد ،گریه امانش نمی داد آنروز من روضه خوان امام شهید شدم و.کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید ، وقایع روز عاشورا و شب یازدهم را در ذهن خود مرور کنید و بعد این اشعار را زمزمه کنید https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
روایت مولانا از روز عاشورا : شاعری وارد شهر حلب شد و ديد عده‌ای با صداي بلند مشغول گریه و زاری هستند. ‌پرسيد چه شده است؟ پاسخ دادند مگر تو نمی‌دانی که روز عاشورا است و امام حسین كه انساني آزاده و زيباترين جانهاي عالم بود و یارانش را به ناحق كشته‌اند. شاعر با تعجب پرسيد این جنایت چه زمانی اتفاق افتاده است؟ حلبیان گفتند: تو مگر دیوانه یا بیگانه هستی که هنوز نمیدانی این اتفاق چند قرن پیش در دوران حکومت یزید بن معاویه افتاده است!؟ شاعر که خود را به تجاهل زده بود، گفت: آيا تازه این خبر به شما رسیده است؟ شما چند قرن است که خوابیده بودید!؟ خفته بودستيد تا اکنون شما که کنون جامه دريديت از عزا پس عزا بر خود کنيد اي خفتگان زانکه بد مرگيست اين خواب گران شاعر در حالي كه از آن جماعت دور مي‌شد، گفت: وقتی باید اين گونه گریه کرد که بدانید آنكه بر او گريه مي‌كنيد که بود و چه کرده است او خسروی بود که از زندان رهید و به دیگران هم رسم آزادگی را آموخت، امروز اگر شما از راز این حرکت آگاه باشید باید روز شادی شما باشد که چنین کسی در برابر ظلم اینگونه ایستادگی کرده است و اگر هم می خواهید ماتم بگیرید این ماتم سزاوار شما غافلان است و نه امام حسین! گريه شما اگر از سر معرفت است، بايد تغييري اساسی در احوال و روزگار شما پديدار گردد. بر دل و دين خرابت نوحه کن که نمي‌بيند جز اين خاک کهن دور همي ‌بيند چرا نبود دلير پشتدار و جانسپار و چشم‌سير در رخت کو از مي دين فرخي گر بديدي بحر، کو کف سخي آنک جو ديد آب را نکند دريغ خاصه آن کو ديد آن دريا و ميغ اصل داستان به زبان مولوي از دفتر ششم: روز عاشورا همه اهل حلب باب انطاکيه اندر تا به شب گرد آيد مرد و زن جمعي عظيم ماتم آن خاندان دارد مقيم ناله و نوحه کنند اندر بکا شيعه عاشورا براي کربلا بشمرند آن ظلمها و امتحان کز يزيد و شمر ديد آن خاندان نعره‌هاشان مي‌رود در ويل و وشت پر همي‌گردد همه صحرا و دشت يک غريبي شاعري از ره رسيد روز عاشورا و آن افغان شنيد شهر را بگذاشت و آن سوي راي کرد قصد جست و جوي آن هيهاي کرد پرس پرسان مي‌شد اندر افتقاد چيست اين غم بر که اين ماتم فتاد اين رئيس زفت باشد که بمرد؟ اين چنين مجمع نباشد کار خرد! نام او و القاب او شرحم دهيد که غريبم من شما اهل ده ايد چيست نام و پيشه و اوصاف او؟ تا بگويم مرثيه ز الطاف او مرثيه سازم که مرد شاعرم تا ازينجا برگ و لالنگي برم آن يکي گفتش که هي ديوانه‌اي!؟ تو نه‌اي شيعه عدو خانه‌اي روز عاشوار نمي‌داني که هست!؟ ماتم جاني که از قرني به است پيش مؤمن کي بود اين غصه خوار قدر عشق گوش، عشق گوشوار پيش مؤمن ماتم آن پاک‌روح شهره‌تر باشد ز صد طوفان نوح نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شيعه حلب : گفت آري ليک کو دور يزيد کي بدست اين غم؟ چه دير اينجا رسيد! چشم کوران آن خسارت را بديد گوش کران آن حکايت را شنيد خفته بودستيد تا اکنون شما!؟ که کنون جامه دريديت از عزا پس عزا بر خود کنيد اي خفتگان زانک بد مرگيست اين خواب گران روح سلطاني ز زنداني بجست جامه چه درانيم و چون خاييم دست چونک ايشان خسرو دين بوده‌اند وقت شادي شد چو بشکستند بند سوي شادروان دولت تاختند کنده و زنجير را انداختند روز ملکست و گش و شاهنشهي گر تو يک ذره ازيشان آگهي ور نه‌اي آگه برو بر خود گري زانک در انکار نقل و محشري بر دل و دين خرابت نوحه کن که نمي‌بيند جز اين خاک کهن ور همي ‌بيند چرا نبود دلير پشتدار و جانسپار و چشم‌سير در رخت کو از مي دين فرخي گر بديدي بحر کو کف سخي آنک جو ديد آب را نکند دريغ خاصه آن کو ديد آن دريا و ميغ (منظور بیدار شدن امروز از خواب غفلت و عزاداری بر حال دل خویشتن است و اینکه علاوه بر گریه بر مصیبت سالار شهیدان بر غفلت خویش نیز گریه کنیم و توبه کنیم و از امام حسین درس زندگی و آزادگی بگیریم و امروز از بند نفس رها شده و آزاده باشیم) https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷سلام صبحتون بخیر 🌷عزاداری هاتون قبول 🌷امیدوارم در پناه عنایت امام حسین علیه السلام در دنیا و آخرت ، سعادتمند و عاقبت بخیر باشید . 🌷تقدیم به شما خوبان 🌷شنبه تون پر از خیر وبرکت 🌼🍃 امروزتان گرم ازمحبت🌷🍃 دلتون گرم ازمهربانی لحظه هاتون گرم ازشادی دنیاتون گرم ازموفقیت🌷🍃 دورهمیتون گرم معرفت وزندگیتون گرم ازعشق ونور خدا🌷🍃 انشاءالله https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🥀سلام صبحتون بخیر عزاداری تون قبول حق 🥀امروز روز شهادت وارث داغ کربلاست 🥀بزرگ مردی که در سالیان دراز غم عظیم کربلا را لابلای بغض و مناجات به زمینیان و اهل آسمان هدیه کرده... 🥀شهادت امام سجاد علیه السلام یاور تنهایی و غربت و اسارت حضرت زینب (س) تسلیت باد 🥀در پناه عنایت امام سجاد(ع) روزتان پر خیر و برکت ان شاءالله 💚🙏🙏🌹🌹💚 🖤برنام حُسینْ ♥️وکَربَلایش صَلَواتْ 🖤برنام ابوالفَضْل ♥️و وَفایَشْ صَلَواتْ 🖤براَهْلِ حَرَمْ ♥️به حَقِّ زَهراء(س)صَلَواتْ 🖤برجمله یِ یاوران مُولا صَلَوات ♥️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 🖤وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💚🙏🙏🌹🌹💚 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️نیایش صبحگاهی پروردگارا.....! درهای لطف تو باز است زیر باران رحمتت دست هایم را به آسمان بلند میکنم تا میوه های اجابت بچینم و می دانم دست هایم خالی بر نخواهند گشت....! به یاد تو قدم در رویاهایم می‌گذارم و فقط به تو می اندیشم و تنها تو را میخوانم....! زیرا در این روزگار غریب تنها تو را دارم،.. 🙏🏻خدایا دریاب مرا...! با آرزوی استجابت دعاهاتون 🌷خدایا. شروع این هفته را برای من و دوستان و همه عزیزانم زیبا بفرما سبد تقدیر ۷ روز ما را پر کن از شادی و ارامش خیروبرکت وخبرهای خوب و عاقبت بخیری و رضایتت 🌷آمین یا رَبَّ الْعالَمین 🌷ای پروردگار جهانیان 💚🙏🙏🌹🌹💚 🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️‼ از کربلا دور شو! 🥀ندای هل من ناصر امام حسین در روز عاشورا، خطاب به همه کسانی بود که توانِ دفاع از حرمِ اهل بیت را داشتند. امام حسین فرمودند هر که مرا یاری نمی‌کند، از این منطقه دور شود و اِلّا اگر نِدایَم به او برسد و حرم و حریمم را یاری نکند، گرفتار دوزخ است. 🥀شاید ما گمان می‌کنیم فریاد یاری‌خواهی، فقط مخصوص آن زمان بوده و فقط امام حسین نیاز به کمک و یاری داشت، اما یک سوال: چرا کسی که امامتِ امام زمانش برایش روشن بود و می‌دانست جانِ امامش در خطر است، باز صحنه را خالی کرد؟ چه دلیلی و توجیهی می‌تواند باعث این رفتار شود؟ 🥀بیایید این سوال را از خودمان بپرسیم. چرا ما با اینکه می‌دانیم امام زمان در شرایط سختی‌ست و نیاز به کمک دارد، صحنه را خالی کردیم؟ توجیهِ ما برای این همه بی‌خیالی و نشنیدنِ صدای هل من ناصر امام چیست؟ آیا باید کار از کار بگذرد تا به خودمان بیاییم؟! 📚 توجیه_المسائل_کربلا ۱۱ 💚🙏🙏🌹🌹💚 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
صبحتون را 🌸🍃 معطر به عطر خوش صلوات کنید 🌸🍃 ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ اللهم🌸عجل 🌸لوليك🙏الفرج 🗓 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ میلادی: Saturday - 21 August 2021 قمری: السبت، 12 محرم 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت امام سجاد علیه السلام (بنابرقولی)، 94ه-ق 🔹دفن پیکر پاک شهدای کربلا، 61ه-ق 🔹ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️13 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️22 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️37 روز تا اربعین حسینی ▪️45 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️46 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام 💚🙏🙏🌹🌹💚 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✴️ شنبه 👈 30 مرداد / اسد 1400 👈 12 محرم 1442👈 21 اوت 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🏴 شهادت امام زین العابدین علیه السلام به روایتی " 94 ه" . 😢 دفن شهدای کربلا توسط بنی اسد . 🐪 رسیدن کاروان اسرای کربلا به کوفه . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز بسیار شایسته و مبارکی است و برای امور زیر خوب است : ✅ دادن و گرفتن . ✅ شکار و صید و دام گذاری . ✅ نقل و انتقال و جابجایی . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ تجارت و داد و ستد . ✅ شرکت زدن . ✅ وامور زراعی و کشاورزی خوب است . 👶 زایمان مناسب و نوزادش صالح و عفیف و متدین و آسان تربیت خواهد شد .ان شاءالله 🚖 مسافرت : مسافرت خوب و مفید است . 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ ختنه کردن نوزاد . ✳️ نام گذاری نوزاد . ✳️ معامله خانه و آپارتمان . ✳️ پیمان گرفتن از رقیب . ✳️ ورود به شهر دیگر . ✳️ تعمیر خانه . ✳️ کندن چاه و کانال و قنات . ✳️ و درختکاری نیک است . 👩‍❤️‍👨 حکم انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب : ( شب یکشنبه) ، مباشرت برای سلامتی بدن مفید است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث هیبت و شکوه می شود . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ، باعث ضعف بدن می شود . 😴😴 تعبیر خواب امشب : خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 13 سوره مبارکه " رعد " است . یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته .... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد پیش آید و صدقه بدهد تا برطرف شود .ان شاءالله.و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس نمی شود) 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸🌸🌸🌸 📚 حدیث شماره 📌 امام صادق علیه السلام امام صادق عليه السلام : رسول خدا صلى الله عليه و آله با دست خود بر سر على عليه السلام ، عمامه بست و از جلو، سر پَر آن را آويزان كرد و از پشت سر به اندازه چهار انگشت كوتاه كرد و آنگاه فرمود: برگرد. على عليه السلام برگشت. فرمود: رويت را به طرف من كن. و على عليه السلام به طرف پيامبر رو كرد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: تاجهاى فرشتگان، اين گونه است. (الكافي: 6/461/4.) انتشار این مطلب : باقیات الصالحات برای شما.🌼 🖤♠️🥀❤️💚❤️🥀♠️🖤 بسم الله الرحمن الرحیم ♠فرارسیدن سالروز بزرگ مرد مناجات، سید سجده کننده آل طه، امام عابدان و عارفان، بر همه جوانان جوینده راه سبز وصال، تسلیت باد . ♠علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب علیه السلام، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸- ۹۵ق)، چهارمین امام شیعیان. مدت امامت وی ۳۵ سال بود. ♠امام سجاد(علیه السلام)، در واقعه کربلا حضور داشتند؛ ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکردند.  ♠لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین(علیه السلام)،  او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند.  ♠خطبه امام سجادعلیه السلام در شام،  باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت علیهما السلام شد. ♠واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(علیه السلام) روی داد. ♠مجموعه ادعیه و مناجاتهای امام سجاد(علیه السلام) در کتاب  گرد آمده است؛ که از کتب وآثار ارزشمند بحساب می آید. ، رساله‌ای کوچک درباره تکالیف بندگان در برابر خدا و خلق خدا، منسوب به ایشان است؛ که بسیارارزشمنداست . ♠بنابر روایات ، امام سجاد(علیه السلام) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسیدند. ♠ ایشان در قبرستان  کنار قبر امام حسن مجتبی(علیه السلام)،  امام محمد باقر(علیه السلام) و امام جعفر صادق(علیه السلام) است. ♠ حسینى، کتاب سرخى بود؛ که «تفسیر ناب» آن از زبان امام سجاد تراوید. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴 🏳🏴🏳 🏴🏳 🏳 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ✅نقش (سلام الله علیها) در 💠 از (سجاد علیه السلام) 🔷  (علیه السلام) در جریان  به شدت بود. بنابراین نمی‌توانست در جنگ شرکت کند.[۴] حضرت زینب(سلام الله علیها) پرستاری آن حضرت را برعهده داشت.[۵] 🔷در مجلس ابن زیاد زمانی که وی دستور قتل (علیه السلام) را صادر کرد؛ (سلام الله علیها) خود را به برادرزاده خویش چسباند؛ و فرمود: ای پسر زیاد بس است... به خدا قسم از او جدا نمی‌شوم؛ اگر خواستی او را بکشی مرا هم با او بکش.[۶] 💠دلداری به امام سجاد (علیه السلام) 🔷شهادت  (علیه السلام) برای فرزند بزرگوار ایشان  (علیه السلام) بسیار سخت و طاقت فرسا بود. روز یازدهم محرم  (علیه السلام) کنار سوار بر شتر بود؛ و به نگاه می‌کرد. (سلام الله علیها) دید الان است؛ که روح از بدن مبارک آن حضرت خارج شود. نزد فرزند برادر آمد؛ و صدا زد: «مالی اراک تجود بنفسک یا بقیه جدی و ابی و اخوتی».[۷] ای یادگار جد و پدر و برادرم چه شده؟ چرا خودت را هلاک می‌کنی؟ سپس حضرت را تسلیت داد؛ و حدیث ام ایمن را برای (علیه السلام) خواند.[۸]  در بخشی از این حدیث  (سلام الله علیها) به (علیه السلام)عرض کرد: پسر برادر! از جد ما چنین روایت شده است؛ که (علیه السلام) همین جا که اکنون جسد او را می‌بینی، بدون این که کفنی داشته باشد؛ دفن می‌شود؛ و همین جا، قبر حسین علیه السلام زیارتگاه خواهد شد... ⭕️شیخ جعفر شوشتری می‌نویسد: «ولما قتل الحسین علیه السلام کانت زینب هی التی تسلی الامام زین العابدین علیه السلام لانه کان مریضا و هذه مرتبه عظیم لزینب».[۹] وقتی  (علیه السلام) به شهادت رسید؛ (سلام الله علیها) به (علیه السلام) تسلی می‌داد؛ چرا که امام سجاد (علیه السلام) بود؛ و این برای (سلام الله علیها)است. 🔺پی نوشت: ۴- مازندرانی، ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، نجف، مطبعه الحیدریه، ج ۳، ص ۲۰۶۰ و طبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج، بی جا، دارالنعمان، بی تا، ج ۲، ص ۲۹ و ابن اثیر، الکامل، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵، ج ۴، ص ۷۹ ۵- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱، چاپ ششم، ج ۲، ص ۱۸۰ و شیخ مفید، پیشین، ج ۲، ص ۹۳ ۶- فان کنت عزمت علی قتله فا قتلنی معه. سید بن طاووس، لهوف، ترجمه سید احمد فهری زنجانی، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۸، چاپ سوم، ص ۲۲۸ و مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۱۷ و ابن عساکر، ج ۴۱، ص ۳۶۷ و طبری، پیشین، ج ۵، ص ۴۵۸ و ابن اثیر، پیشین، ج ۴، ص ۸۲ ۷- قمی، جعفر بن محمد بن قولویه؛ کامل الزیارات، بی جا، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷، چاپ اول، ص ۴۴۵ و مجلسی، پیشین، ج ۲۸، ص ۵۷ ۸- «حدثتنی ام ایمن ان رسول الله زار منزل فاطمه...» قمی، جعفر بن محمد بن قولویه؛ همان، ص ۴۴۵-۴۴۸ و مجلسی، پیشین، ج ۲۸، ص ۵۷ ۹- نقدی، شیخ جعفر؛ الانوار العلویه، نجف، الحیدریه، ۱۳۸۱، ص ۴۳۵ به نقل از الخصائص الحسینیه. ☆منبع: دانشنامه ویکی اهل البیت https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♣️ بسم رب الشهداء والصدیقین بمناسبت شهادت آن امام همام❤️🖤❤️ زندگينامه حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) در يك نگاه: نام مبارك : على (عليه السلام) نام پدر : حسين (عليه السلام) نام مادر : شهربانو، يا شاه زنان، ( دختر يزدگرد سوم پادشاه ايران) لقب شريف : زين العابدين، سجاد، سيدالعابدين، زكىّ، امين، بكّاء، زاهد، عابد، خاشع كنيه : ابوالحسن، ابومحمد تاريخ تولد : يكشنبه 5 شعبان يا 15 جمادى الاول سنه 36 يا 38 محل تولد : مدينه طيبه مدت امامت : 35 سال مدت عمر : 57 سال تاريخ شهادت : 12 يا 18 يا 25 محرم سنه 95 هجرى سبب شهادت : هشام برادر خود وليد بن عبدالملك را وادار به خوراندن سم به حضرت كرد. محل شهادت : مدينه طيبه محل دفن : مدينه طيبه قبرستان بقيع تعداد فرزندان : 11 پسر و 4 دختر کتاب احادیث الطلاب ص 629 بسم الله الرحمن الرحیم زیارتنامه امام سجاد(علیه السلام) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْعابِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْمُتَهَجّـِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ الْمُتَّقِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ الْمُسْلِمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قُرَّهَ عَیْنِ النّاظِرِینَ الْعارِفِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ الْوَصِیّـِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خازِنَ وَصایَا الْمُرْسَلِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ الْمُجْتَهِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سِراجَ الْمُرْتاضِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ذَخِیرَهَ الْمُتَعَبّـِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَهَ الْعِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَکِینَهَ الْحِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِیزانَ الْقِصاصِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَهَ الْخَلاصِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَحْرَ النَّدى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَدْرَالدُّجى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصّابِرُ الْحَکِیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَئِیسَ الْبَکّائِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامِصْباحَ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا أَبا مُحَمَّد، أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّهُ اللهِ، وَابْنُ حُجَّتِهِ ، وَأَبُو حُجَجِهِ، وَابْنُ أَمِینِهِ وَابْنُ اُمَنائِهِ، وَأَنَّکَ ناصَحْتَ فِی عِبادَهِ رَبِّکَ، وَسارَعْتَ فِی مَرْضاتِهِ، وَخَیَّبْتَ أَعْداءَهُ، وَسَرَرْتَ أَوْلِیاءَهُ، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ عَبَدْتَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، وَاتَّقَیْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ، وَأَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ، حَتّى اَتیکَ الْیَقِینُ، فَعَلَیْکَ یا مَوْلایَ یَاابْنَ رَسُولِ اللهِ أَفْضَلَ التَّحِیَّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ.. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زیارت ششمین شماره ماهنامه زیارت هفت مصیبت جانسوز شام از زبان امام سجاد علیه السلام هفت مصیبت جانسوز شام از زبان امام سجاد علیه السلام در روایت آمده، از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام! امان از شام. طبق روایت دیگر امام سجاد علیه السلام به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 1. ستمگران در شام اطراف ما را به شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه‌ها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند . 2. سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(ع) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(ع) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(ع) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه(س) و فاطمه(س) می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. 3. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 4. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» 5. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. 6. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 7. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم. کتاب تذكرة الشهداء ملاحبيب كاشاني .https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زیارت ششمین شماره ماهنامه زیارت هفت مصیبت جانسوز شام از زبان امام سجاد علیه السلام هفت مصیبت جانسوز شام از زبان امام سجاد علیه السلام در روایت آمده، از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام! امان از شام. طبق روایت دیگر امام سجاد علیه السلام به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 1. ستمگران در شام اطراف ما را به شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه‌ها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند . 2. سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(ع) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(ع) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(ع) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه(س) و فاطمه(س) می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. 3. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 4. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» 5. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. 6. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 7. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم. کتاب تذكرة الشهداء ملاحبيب كاشاني .https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
قدیم‌ها توی قُم یک کارگر عرب داشتیم. که خیلی می‌فهمید. اسمش *جمال* بود.‌ از خوزستان کوبیده بود و آمده بود قم برای کارگری. اوّل‌ها مَلات سیمان درست می کرد و میبرد وَردست اوستا تا دیوار توالت و حمّام را عَلَم کنند. جَنَم داشت. بعد از چهار ماه شد همه‌کارهٔ کارگاه: حضور و غیاب کارگرها، کنترل انبار، سفارش خرید ، همه چیز... قشنگ حرف می‌زد. دایرهٔ لغات وسیعی داشت. تُن صدایش هم خوب بود، شبیه آلِن دِلون. اما مهمّ‌ترین خاصیّتش همان بود که گفتم : خیلی قشنگ حرف می‌زد. یک بار کارگر مُقّنیِ قوچانی‌مان رفت توی یک چاه شش‌متری که خودش کنده بود. بعد خاک آوار شد روی سرش. *جمال* هم پرید به رئیس کارگاه خبر داد. رئیس کارگاه رنگش شد مثل پنیر لیقوان. حتّی یادش رفت زنگ بزند آتش‌نشانی... *جمال*، تلفن کارگاه را گرفت و خودش زنگ زد. گفت که: «کارگرمان مانده زیر آوار» خیلی خوب و خلاصه گفت. تَهِش هم گفت : «مُقنّّی‌مان دو تا دختر دارد، خودش هم شناسنامه ندارد. اگر بمیرد دست یتیم هایش به هیچ جا بند نیست» بعد *جمال* رفت سر چاه تا کمک کند برای پس‌زدن خاکها. خاک که نبود!!! گِل رُس بود و برف یخ‌زدهٔ چهار روز مانده. تا آتش‌نشانی برسد، رسیده بودند به سر مُقنّی، دقیقاً زیر چانه‌اش، هنوز زنده بود. اورژانسچی آمد و یک ماسک اکسیژن زد روی صورتش! آتش‌نشانها گفتند؛ چهار ساعت طول می‌کشد تا برسند به مچ پایش و بکشندش بیرون.؟!؟ چهار ساعت برای چاهی که مُقنّی دوساعته و یک‌نفره کنده بودش!؟! بعد هم شروع کردند. همه‌چیز فراهم بود: آتش‌نشان بود. پرستار بود. چایِ گرم بود. رئیس‌کارگاه هم بود. فقط امّید نبود. مُقنّی سردش بود و ناامّید. *جمال* رفت روی برفها کنارش خوابید، و شروع کرد خیلی قشنگ قشنگ آلِن دِلونی برایش حرف زد. حرف که نمیزد! لاکِردار داشت برایش نقّاشی میکرد. *جمال* میخواست آسمان ابریِ زمستانِ دم غروب را آفتابی کند و رنگش کند. او میخواست امّید بدهد. همه میدانستند خاک رُس و برف چهار روزه ، چقدر سرد است... مخصوصاً اگر قرار باشد چهار ساعت لایِ آن باشی.!؟!. دو تا دختر فِسقِلی هم توی قوچان داشته باشی، بی‌شناسنامه. امّا *جمال* کارش را خوب بلد بود. *جمال* خوب ‌میدانست که کلمات ، منبع لایتناهی انرژی و امّیدند، اگر درست مصرفشان کنند. *جمال* چهار ساعت تمام ماند کنار مّقنّی و ریزریز دنیای خاکستری و واقعیِ دوروبرش را برایش رنگ کرد : آبی ، سبز ، قرمز. *جمال* امّید را گاماس ، ‌گاماس تزریق کرد زیر پوستش. چهار ساعت تمام.!.!. مُقنّی زنده ماند. البتّه حتماً بیشتر هم به‌ همّت *جمال* زنده ماند. آدمها همه ، توی زندگی یک *جمال* میخواهند برای خودشان. زندگی از َازل تا به اَبد خاکستری بوده و هست. فقط این وسط یکی باید باشد که به‌دروغ هم که شده ، رنگ بپاشد روی این‌همه اَبرِ خاکستری. رمز زنده ماندن زیر آوار زندگی، فقط کلمات هستند وبس. کلمات را قبل از اِنقضاء، درست مصرف کنیم. *جمالِ* زندگیمان را پیدا کنیم. *جمال* زندگیِ دیگران باشیم در این روزهای کرونایی به جمالها، نیاز شدید داریم... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
. 👇تقویم نجومی ✴️ یکشنبه 👈 31 مرداد / اسد 1400 👈 13 محرم 1443 👈 22 اوت 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . 🐪 ورود اسرای کربلا به مجلس عبیدالله بن زیاد ملعون و سپس در زندان کوفه . ✉️ ارسال نامه خبر شهادت امام حسین علیه السلام به مدینه و شام با نامه ابن زیاد . ⚫️ خطبه ابن زیاد در مسجد کوفه و اعتراض عبدالله بن عفیف به او و شهادتش . ⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند ان شاءالله. 📛مناسب امور زیر نیست : 📛 دعوا و نزاع . 📛 دیدارها و ملاقات ها . 📛 و اصلاح سر و صورت خوب نیست . 👼 زایمان خوب نیست . ✈️ مسافرت : مسافرت خوب و مفید است. 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز : قمر در برج دلو است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است : ✳️ امور کشاورزی و زراعی . ✳️ ختنه کودک . ✳️ نام گذاری نوزاد . ✳️ پیمان گرفتن از رقیب . ✳️ خرید باغ و زمین زراعی . ✳️ کندن چاه و کانال و قنات . ✳️ درختکاری . ✳️ و تعمیر خانه نیک است . 👩‍❤️‍👨مباشرت. امشب شب دوشنبه خوب و فرزند حاصل از ان حافظ قران گردد ان شاءالله.وبرای سلامتی نیز مفید است. ⚫️ طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست . 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب ملال می شود . 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 14 سوره مبارکه " ابراهیم علیه السلام " است . و لنسکننکم الارض من بعد هم ..... و چنین استفاده میشود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد . ان شاءالله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید . 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد. 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ تـــݪنگـــر 👈 به بچه هاتون یاد بدید امام حسین علیه السلام از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی… 👈 ‏حضرت عباس از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب… 👈 ‏اونجا که امام حسین ع فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟ یار میخواست نه آب... 🌼🍃 🌼🍃 به رسم ادب روزمونو با سلام بـر سرور و سـالار شهیدان آقا اباعبدالله شروع میکنیم اَلسلامُ علی الحُسین وعلی علی بن الحُسین وَعلی اُولاد الـحسین وعَلی اصحاب الحسین 🌼🍃 🌼🍃 💜اول هفته خودراباذکرشریف صلوات 💚بـرحضرت محمـدوخانـدان پاک و 💚شـریف و مطهرش شــروع کنیـم 💜اَللّٰهُـمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و💚 💚َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُـم💜 🍃🍀الّلهُمَّ🌳 🍃💚صلّ 🌳 🍃🍀 علْی 🌳 🍃💚محَمَّد🌳 🍃🍀 وآلَ 🌳 🍃💚محَمَّدٍ 🌳 🍃🍀وعَجِّل🌳 🍃💚فرَجَهُم🌳 💚اَللّٰهُـمَّ صـَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ💜 💜 آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🕊ســـــــــلام 🌷صبح زیباتون بخیر 🕊امیدوارم 🌷هفت روز هفته تون ️🕊یکی از یکی زیبـاتر 🌷و دوست داشتنی تر 🕊و️ پر از عشق و دوستی 🌷و پر از خیر و برکت باشه 🕊شروع هفته تون عالی 🌼🍃🌼🍃 خـــ♡ــــدایا در این 🌼🍃 اول هفته از تو میخواهم سبد سرنوشت دوستان و عزیزانم را را پرکنی از خبرهای خوب، اتفاق های عالی و رویدادهای بی نظیر🌼🍃 سبد سبد گل های زیبا در این اول هفتہ زیـــبا تقدیم بہ شما دوستان و هم گروهی های مهربانم ♥ 🌼🍃 🌼🍃 ‍ 🌷سلام صبحتون پر خیر و برکت ☕🌼😊 🌼یه صبح زیبای دیگه ازفصل زیبای 🌼تابستان آغاز شد 🌼آرزو می‌کنم 🌼قلبتون پرباشه 🌼از مهـر و محبت 🌼روحتون آروم 🌼و خیر و برڪت بشه مهمون تون🌼🍃 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d