eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
25.6هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼 السلام علیک یا بقیه الله ای زیباترین فصل خدا فصل ظهور تو... پاییز هم آمد برگها بر سرم باریدند اما تو باز نیامدی ای غائب از نظر! پاییز را با ظهور تو دوست تر می دارم 🌼 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼🍃 پاییز زیباست ...🍁 وقتی خداوند، دست به قلم می‌شود‌، بهتــــرین و زیبـاترینها را، نقـاشی می کند! .. پس خــــداوند همیـــــشه، قشنـــــگ ترین ها را، برایمان رقــم خواهد زد، امیدوار باشیم ... 🌼🍃 خوبِ من صبحِ دل انگیزت بخیر ماه مهر است و پاییزت بخیر صبحِ زیبا.. و هوایى دلفریب... بوی پاییز گلریزت بخیر سلام صبحتون بخیر و نیکی اولین آدینه پاییزیتون پر از عطر عشق و مهربانی 🌷ماه مهر و مهربانی مبارک https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️آقا... خانم...رفیق ، هر‌کجا که هستی، هر چند ساله که هستی... با تمام گرفتاری های تمام نشدنی که همه مان داریم... فردا را قدر بدان... خوشبختی های کوچکت را بشناس و بفهم و باور کن... برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش... برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمیلرزد، هنوز هست... بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست، برای تقدیم یک شاخه گل به عزیزانت ... رفیق خوشبختی ها مانا نیستند... اما میشود تا هستند زندگیشان کرد 🌼🍃 اولین شنبه پاییزی تون 🍂 متبرک به ذکر پرنور💥 🧡صلـوات 🧡 بر حضرت محمد ص🧡 و خاندان پاک و مطهرش 🧡 🍁الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🧡وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍁وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍁وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ ســـــ🌺ــــلام روز خوشگلتوووون بخیر🌷 شنبه تون شاد شاد همراه با بهترینها🌷 سلام_روزتون_بخیر🌷 🌼🍃 🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️نیایش صبحگاهی خدایا کمکم کن تا رد نور تو را در پیشامدها و راه‌ها در همه مسیرها، در روزها و شب‌ها باز شناسم و پی‌گیرم و از آن، منحرف نشوم و ظلمت را هرگز، به جای نور نگیرم و کمکم کن تا در همه سختی‌ها، در همه رنج‌ها دستان خود را از دست‌های گرم و گشاده ات بیرون نکشم دست‌های پر قدرت تو دستان مرا رها نکند حتی اگر زمین بلرزد و خورشید تاریک شود و آسمان در هم بپیچد ... "آمین"🙏 خدایا!🙏 یقین داریم آنچه برای ما رقم خواهد خورد در دستان قدرت توست پس … در این صبح پائیزی برای همه لحظات زندگیمان آنچه را كه خير و صلاح وموجب خشنودی توست طلب ميكنیم… آمین یارب العالمین 🌼🍃 ‍ سلام 😊✋ به اولین شنبه ☕️😊🌺🍃 مهر خوش آمدید 🌼🍃 الهے دنیاتون سرریز🌺🍃 مهر و لبخند باشه🌼🍃 به هرچیزےکه تو🌺🍃 زندگیتون میخواهید برسید🌼🍃 وهمون جایےباشید🌺🍃 که دلتون میخواد🌼🍃 سلام_صبحتون_بخیر🌺🍃🌺 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌴آيا مسلمان بي نمازِ نيكوكار به بهشت ميرود ؟🌴 🌺 آیا مسلمانی که بسیار هم نیکوکار و خوب باشد. ولی به هر دلیلی نماز نخواند... مثلا بی حوصلگی یا کوتاهی... آیا حتما به جهنم میرود؟ آیا امید به رحمت برای اینگونه افراد وجود دارد؟ 🍀 جواب این سوال در قرآن و روایات معصومین به زیباترین شکل بیان شده است ... در آيات قرآن از بعضی اهل جهنم در حالی كه معذب هستند می‏ پرسند: "مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ" مدثر/۴۲ چه چيزی شما را در اين جهنم قرار داد؟ یکی از دلایلی که جهنمیان ذکر می کنند این است که "قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ" ﴿مدثر/۴۳﴾ گويند ما از نمازگزاران نبوديم. 🌹قال رسول الله : الصلوة عماد دينكم، نماز پايه و ستون دين شما است. 🌻(ميزان الحكمه ج 5 ص 370) (وسائل ج 3 ص 23 ح 13) يعنی شرط قبولی و پذيرش ساير اعمال خیر انسان، قبولی نماز است... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
روحت شاد وراهت پررهرو مردبزگ،فراموش نشدنی ،جاودانه ی تاریخ ،سلیمانیم 😭 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
‏عکس از ن'دشتی
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
‏عکس از ن'دشتی
روحت شاد علی جان همنشین با علی اکبرامام حسین علیه السّلام شوی ان شاءالله 😔 خداصبری به پدرومادر ت دهد😓
*پاداش دوستی با اهلبیت علیهم السلام* يکي از علماي بزرگ قم که امام جماعت صحن کربلاي آقا ابا عبدالله عليه السلام بودند، مي فرمودند : پير مرد مجردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام ، علاقه داشت. عشق امام حسين عليه السلام، او را به کربلا کشيده بود و زندگي خيلی ساده‎ای داشت، يک اتاقی هم اجاره کرده بود . گاهی کارهای دستی انجام مي داد. مثلا يک چيزی خريد و فروش مي کرد. يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود و آب به عزاداران مي داد. اين پير مرد زيلوهای حرم را جمع مي کرد و پهن مي کرد و براي نماز جماعت، خيلی هم سرحال و با نشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام، از خانه بيرون آمدم، در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت: حاج عباس رشتی مريض و در حال جان دادن است، و در کربلا غريب است. اگر مي شود از ايشان عيادتی داشته باشيد . و ما چهار نفر بوديم وارد اتاق شديم ديديم لحاف و تشک و پتوی کهنه‎ای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری مي کند. حاج عباسی که هر وقت ما را مي ديد سلام مي کرد دست به سينه مي شد، خيلي سر حال بود. اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است، ديگر نه مي تواند بنشيند، نه مي تواند جواب سلام بدهد. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d حالش خيلی وخيم و در حال سکرات مرگ است، دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم، لحظه آخر خيلی مهم است، که به چه حالت بميرد. عبرت بگيريم، به اين واعظ گفتم : که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت: چشم و شروع کرد، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ . . . هنگام روضه خواندن همه با چشم خود، ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست، حالا ما هم داريم با تعجب نگاه مي کنيم، رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان، من پير غلام، چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد. السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ، همين طور سلام داد، تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف، به آقا هم سلام داد گفت: قربانتان بروم من کجا عيادت شما، و از همه تشکر کرد و بعد دراز کشيد، مثل اينکه صد سال است که مرده باشد. نه قلبش کار مي کند، نه نبضش کار مي کند، و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت، من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده، امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است، چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده است. بايد مثل يک مرجع تقليد، تشييع جنازه اش کنيم. گفت ما آمديم به منزل، به وعاظ گفتيم که بالا منبر بگوييد، به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل بکنيد، به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد، به هيئتي ها گفتيم که فردا بايد يک دسته‎ای مثل عاشورا، برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد، مي گفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود. هيئتها مي آمدند به سر و سينه هایشان مي زدند، چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين مي گفتند، گريه مي کردند، براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد. در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود، به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويه‎ای که در زمان ما بودند، پير مردی بود حدود نود سال، ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند: که منبر ختم اين آقا را من مي روم، همه تعجب کردند. ايشان عصا زنان آمدند، در پله اول منبر نشستند. بعد از قرائت قرآن، گفت: که مردم مي دانيد که من اهل منبر و سخنراني نيستم، ولي آمده ام جريانی از حاج عباس رشتی، برايتان بگويم. گفت: که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ وقتی تلفن را قطع کردم خيلی گريه کردم، دلم شکست که من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا، امام جماعت بودم، نکند من را قبول نکرده باشند، من به حال خودم گريه کردم، خسته شدم، خوابم برد، خواب ديدم حاج عباس، در باغی از باغهای بهشت است. خيلی سرحال و خوشحال، جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری! گفت وقتی که من را در قبر گذاشتيد، قبر من وسيع و باز شد، نورانی شد، ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام، تشريف آوردند فرمود: تو غلام من بودی، من را آورد در اين باغي که مي بيني از باغهای برزخی است، اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند: حاج عباس، همين جا باش، در قيامت هم مي آيم تو را مي برم در بهشت کنار خودم قرار مي دهم. بعد گفت آقاي سيبويه، برو به مردم بگو، هر چه هست، در خانه سيدالشهدا عليه السلام است. جای ديگر، خبری نيست. کل الخير في باب الحسين، هر خيری است، در خانه امام حسين عليه السلام است https://eitaa.com/join
ذاکرین عزیز حق مطلب ادا شود ان شاءالله ای وادی خون از ره رسیدم بس آه و ناله از دل کشیدم سوغاتی من موی سپیدم یادم نمیره اینجا خمیدم (او می دوید و من می دویدم) ************** من باغبان باغ خزانم دریا شد اینجا اشک روانم افتاده اینجا بهتر ز جانم اینجا خمیدم اینجا شکستم (او می نشست ومن می نشستم) ************** برگشتم از شام ای دلبر من گشته کبود از پا تا سر من ای علقمه کو آب آور من ای کربلا کو پیغمبر من یادم نمیره آن دم که دیدم (او می برید و من می بریدم) ************* ای شاه تشنه ای نور دیده زینب ز شام و کوفـه رسیده سوغاتی او قد خمیده اینجا ز رگها گلبوسه چیدم اینجا ز مقتل آهی شنیدم (او می کشید ومن می کشیدم)(2) یوسف حق پرست(غریب) اجرای سبک :جناب منصوری https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
‍ آاااای دقم دادندو جانم را گرفتند همه تاب و توانم را گرفتند آی جوانی داشتم خوش قد و بالا آخ فلک دیدی جوانم را گرفتند همتون امشب زبون بگیرید پسرم پسرم پسرم پسرم میدونی حسین اومد بالا سر علی چی گفت علی اکبر دربه درم کردی بیابون گردم کردی آی فلک دیدی نم نم گریه کنیم بریم جلوخوبه فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد علی اکبرم علی اکبر علیه اصغرم شد دلت اینجاس یانه اخ برایش کوچه واکردن ای وااااای چقدر اکبر شبیه مادرم شد آااای به چشم خود خزانش را نبینم غم آرام جانش را نبینم دعا کردم سر نعش جوانم کسی داغ جوانش را نبیند داد بیداد داد بیداد....اااااااای به هرجا بنگرم تنها توبینم اخه وقتی حسین ارواسبش نگاه کرد دید تکه های بدنه علی اکبر هر کدوم یه جایی افتاده های های های های آاای به هرجا بنگرم تنها تو بینم نشان از روی زیبای تو بینم به هر جا ردی ازجسم توپیداس به صحرا بنگرم صحرا ته بینم دادو بیداد دادو بیداد بنازم لحن بابا گفتنت را نکش از دست بابا دامنت را نشستم روی خاک و با تحیر تماشا میکنم جان کندنت را خدا نیاره براهیچ بابایی دستشو بگیرن بیارن بالا سرجنازه پسرش ....اومد بالا سر علی اکبر گفت دلم لک زده میخوام ببوسمت علی اکبرم ....گفتم بزرگ بشی حیا بره بغلت کنم ببوسمت ...اما میخوام الان علی اکبر ببو سمت پسرم پسرم پسرم پسرم نخواهد کرد داغ تو رهایم بلرزد مثل دستانم صدایم پس از وقتی که تابوت تنت شد گرفته بوی تو دیگر عبایم ازهر پدری سوال کنی اون لحظه ای که داری جون میدی روبه قبله پاهاتو کشیدن ...ارزوت چیه ...میگه دوس دارم پسرم بیاد ...دوس دارم پسرم بیاد بالا سرم آی مردم تو کربلا کار بالعکس شد...تو کربلا حسین اومد بالاسر علی اکبرش ...پدر اومد بالا سر پسر ...سرو گذاشت روی پاهاش دلش آروم نشد ...اگه بابا بشی میفهمی ...سرو گرفت تو بغلش اروم نشد .....سرو گذاشت روزمین .....خودشو سپر بدن علی اکبرش کرد ...گفت علی جان دارن بهم سنگ میزنن ... خودم سپر کردم سنگ بهت نخوره ....اخ بمیرم برات صدا زد علی جان دشمن داره هو میکنه خودم سپر کردم صداشونو نشنوی .... فرج امام زمانت بگو یا حسین بانوای مداح اهلبیت ع🎧 🎤👌 🖤🥀🖤🥀🖤 🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🖤😭😭🖤
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
درداغ عزیزان گلی گم کرده ام میجویم اورا به هرگل میرسم میبویم اورا به هرگل میرسم یادت میفتم به سنبل میرسم یادت میفتم به گلزارت میام آروم بگیرم به صحرامیرسم یادت میفتم میام هرروزبخاکت سرگذارم میشم ابربهارومن میبارم میشم ابرغم انگیزی که گاهی سرگل لاله زارون زارببارم دوسه روزه باعکست خوگرفتم توراآغوش وازتوبوگرفتم دوسه روزه عزاداره توهستم ولی ازقاب عکست روگرفتم لالالالادلم تنگه لالایی زمونه بامادر.جنگه لالایی لالالالابخواب ای گل لاله بریزم اشک به قبرت دونه دونه https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
*پاداش دوستی با اهلبیت علیهم السلام* يکي از علماي بزرگ قم که امام جماعت صحن کربلاي آقا ابا عبدالله عليه السلام بودند، مي فرمودند : پير مرد مجردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام ، علاقه داشت. عشق امام حسين عليه السلام، او را به کربلا کشيده بود و زندگي خيلی ساده‎ای داشت، يک اتاقی هم اجاره کرده بود . گاهی کارهای دستی انجام مي داد. مثلا يک چيزی خريد و فروش مي کرد. يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود و آب به عزاداران مي داد. اين پير مرد زيلوهای حرم را جمع مي کرد و پهن مي کرد و براي نماز جماعت، خيلی هم سرحال و با نشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام، از خانه بيرون آمدم، در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت: حاج عباس رشتی مريض و در حال جان دادن است، و در کربلا غريب است. اگر مي شود از ايشان عيادتی داشته باشيد . و ما چهار نفر بوديم وارد اتاق شديم ديديم لحاف و تشک و پتوی کهنه‎ای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری مي کند. حاج عباسی که هر وقت ما را مي ديد سلام مي کرد دست به سينه مي شد، خيلي سر حال بود. اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است، ديگر نه مي تواند بنشيند، نه مي تواند جواب سلام بدهد. حالش خيلی وخيم و در حال سکرات مرگ است، دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم، لحظه آخر خيلی مهم است، که به چه حالت بميرد. عبرت بگيريم، به اين واعظ گفتم : که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت: چشم و شروع کرد، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ . . . هنگام روضه خواندن همه با چشم خود، ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست، حالا ما هم داريم با تعجب نگاه مي کنيم، رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان، من پير غلام، چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد. السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ، همين طور سلام داد، تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف، به آقا هم سلام داد گفت: قربانتان بروم من کجا عيادت شما، و از همه تشکر کرد و بعد دراز کشيد، مثل اينکه صد سال است که مرده باشد. نه قلبش کار مي کند، نه نبضش کار مي کند، و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت، من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده، امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است، چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده است. بايد مثل يک مرجع تقليد، تشييع جنازه اش کنيم. گفت ما آمديم به منزل، به وعاظ گفتيم که بالا منبر بگوييد، به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل بکنيد، به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد، به هيئتي ها گفتيم که فردا بايد يک دسته‎ای مثل عاشورا، برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد، مي گفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود. هيئتها مي آمدند به سر و سينه هایشان مي زدند، چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين مي گفتند، گريه مي کردند، براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد. در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود، به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويه‎ای که در زمان ما بودند، پير مردی بود حدود نود سال، ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند: که منبر ختم اين آقا را من مي روم، همه تعجب کردند. ايشان عصا زنان آمدند، در پله اول منبر نشستند. بعد از قرائت قرآن، گفت: که مردم مي دانيد که من اهل منبر و سخنراني نيستم، ولي آمده ام جريانی از حاج عباس رشتی، برايتان بگويم. گفت: که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ وقتی تلفن را قطع کردم خيلی گريه کردم، دلم شکست که من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا، امام جماعت بودم، نکند من را قبول نکرده باشند، من به حال خودم گريه کردم، خسته شدم، خوابم برد، خواب ديدم حاج عباس، در باغی از باغهای بهشت است. خيلی سرحال و خوشحال، جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری! گفت وقتی که من را در قبر گذاشتيد، قبر من وسيع و باز شد، نورانی شد، ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام، تشريف آوردند فرمود: تو غلام من بودی، من را آورد در اين باغي که مي بيني از باغهای برزخی است، اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند: حاج عباس، همين جا باش، در قيامت هم مي آيم تو را مي برم در بهشت کنار خودم قرار مي دهم. بعد گفت آقاي سيبويه، برو به مردم بگو، هر چه هست، در خانه سيدالشهدا عليه السلام است. جای ديگر، خبری نيست. کل الخير في باب الحسين، هر خيری است، در خانه امام حسين عليه السلام است https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🔊ایشالا قسمت همتون بشه... خسته،گرسنه،تشنه،گرد و خاکی،پابرهنه شب جمعه بری زیارتش... ◼روضه شب جمعه حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حجت الاسلام میرزامحمدی https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
👇👇 ✴️ شنبه 👈 3 مهر / میزان 1400 👈 18 صفر 1443👈 25 سپتامبر 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز مبارک و خوبی است برای : ✅ مسافرت. ✅ خرید و فروش . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ امور مشارکتی و مشارکت . ✅ خرید خانه و دکان و ملک . ✅ اقدام برای امور قضایی . ✅ و خواستگاری و عقد و ازدواج خوب است . 👶 زایمان مناسب و نوزادش خوب تربیت گردد و زندگی خوبی خواهد داشت. ان شاءالله 🚖 مسافرت : مسافرت خوب و مفید است. ان شاءالله 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 امروز قمر در برج ثور و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ خواستگاری و عقد و ازدواج. ✳️ خرید ملک و خانه. ✳️ ارسال کالاهای تجاری برای خریدار . ✳️ جابجایی و نقل و انتقال . ✳️ افتتاح شغل و کار . ✳️ خرید جواهرات . ✳️ و رفتن به تفریحات سالم نیک است. 🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید . 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب : امشب ( شب یکشنبه ) ، مباشرت برای سلامتی جسم خیلی خوب است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه می شود . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ، باعث قوت بدن می شود . 😴😴 تعبیر خواب امشب : خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از ایه 19 سوره مبارکه " مریم " علیها السلام است . قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما........ و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه بیاورد .ان شاءالله و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس نمی شود) 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 💫ذات الکرسی عمود۱۰:۲۸ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
اولین شنبه پاییزی تون 🍂 متبرک به ذکر پرنور💥 🧡صلـوات 🧡 بر حضرت محمد ص🧡 و خاندان پاک و مطهرش 🧡 🍁الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🧡وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍁وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍁وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ ســـــ🌺ــــلام روز خوشگلتوووون بخیر🌷 شنبه تون شاد شاد همراه با بهترینها🌷 سلام_روزتون_بخیر🌷 💚🙏🙏🌹🌹💚 🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️نیایش صبحگاهی خدایا کمکم کن تا رد نور تو را در پیشامدها و راه‌ها در همه مسیرها، در روزها و شب‌ها باز شناسم و پی‌گیرم و از آن، منحرف نشوم و ظلمت را هرگز، به جای نور نگیرم و کمکم کن تا در همه سختی‌ها، در همه رنج‌ها دستان خود را از دست‌های گرم و گشاده ات بیرون نکشم دست‌های پر قدرت تو دستان مرا رها نکند حتی اگر زمین بلرزد و خورشید تاریک شود و آسمان در هم بپیچد ... "آمین"🙏 خدایا!🙏 یقین داریم آنچه برای ما رقم خواهد خورد در دستان قدرت توست پس … در این صبح پائیزی برای همه لحظات زندگیمان آنچه را كه خير و صلاح وموجب خشنودی توست طلب ميكنیم… آمین یارب العالمین 💚🙏🙏🌹🌹💚 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖✨اول هفته تون گلباران 🌿✨یک سـلام صمیمی 💖✨يک دنيـا ارادت 🌿✨يک جـام شفق 💖✨تقـدیـم 🌿✨به دوستـانی 💖✨که بهـانه مهـر 🌿✨و سرآمد ِعشقنـد‌ 💖✨وجـودتـان سبـز و 🌿✨روزتون پراز خیر و برکت 💖✨تقدیم به شما خوبان 🌿✨شروع هفته تون عالی 💚🙏🙏🌹🌹💚 🗓 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۰۳ مهر ۱۴۰۰ میلادی: Saturday - 25 September 2021 قمری: السبت، 18 صفر 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 💠 اذکار روز: - یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا اربعین حسینی ▪️10 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️11 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️16 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️19 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام 💚🙏🙏🌹🌹💚 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔰✨تشرف سيد بحرالعلوم در سامرا✨🔰 ❧❆◈▣◈▣◈▣◈▣◈▣◈❆❧ 💭عالم ربانى , آخوند ملا زين العابدين سلماسى (ره ) نقل نمود: 📿در حرم عسكريين (ع ) با جناب سيد بحرالعلوم (ره ) نماز خوانديم. 💠وقتى ايشان خواست بعد از تشهد ركعت دوم برخيزد, حالتى برايش پيش آمد كه اندكى توقف كرد و بعد برخاست. ️ ❋≀✨≀❋≀✨ ❋ ❗️همه ما از اين كار تعجب كرده بوديم و علت آن توقف را نمى دانستيم و كسى هم جرات نمى كرد سؤال كند, تا آن كه به منزل برگشته و سفره غذا را انداختند. ❓يكى ازسادات حاضر در مجلس به من اشاره كرد كه علت توقف سيد در نماز را سؤال كنم. 💠گفتم: نه تو از ما نزديك ترى. 💭در اين جا جناب سيد (ره ) متوجه من شده و فرمود: ️ ❋≀✨≀❋≀✨ ❋ ❓چه مى گوييد؟ 💭من كه از همه جسارتم زيادتر بود, گفتم: ❗️آقايان مى خواهند سر آن حالت را كه در نمازبراى شما پيش آمد, بدانند. 💭فرمودند: 🌟حضرت بقية اللّه (ع ) براى سلام كردن به پدر بزرگوارشان داخل حرم مطهر شدند, لذا از مشاهده جمال نورانى ايشان حالتى كه ديديد به من دست داد, تاآن كه از آن جا خارج شدند🌟 📚منبع:تشرفات 🍂🦋🍂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔰✨تشرف سيد بحرالعلوم در سامرا✨🔰 ❧❆◈▣◈▣◈▣◈▣◈▣◈❆❧ 💭عالم ربانى , آخوند ملا زين العابدين سلماسى (ره ) نقل نمود: 📿در حرم عسكريين (ع ) با جناب سيد بحرالعلوم (ره ) نماز خوانديم. 💠وقتى ايشان خواست بعد از تشهد ركعت دوم برخيزد, حالتى برايش پيش آمد كه اندكى توقف كرد و بعد برخاست. ️ ❋≀✨≀❋≀✨ ❋ ❗️همه ما از اين كار تعجب كرده بوديم و علت آن توقف را نمى دانستيم و كسى هم جرات نمى كرد سؤال كند, تا آن كه به منزل برگشته و سفره غذا را انداختند. ❓يكى ازسادات حاضر در مجلس به من اشاره كرد كه علت توقف سيد در نماز را سؤال كنم. 💠گفتم: نه تو از ما نزديك ترى. 💭در اين جا جناب سيد (ره ) متوجه من شده و فرمود: ️ ❋≀✨≀❋≀✨ ❋ ❓چه مى گوييد؟ 💭من كه از همه جسارتم زيادتر بود, گفتم: ❗️آقايان مى خواهند سر آن حالت را كه در نمازبراى شما پيش آمد, بدانند. 💭فرمودند: 🌟حضرت بقية اللّه (ع ) براى سلام كردن به پدر بزرگوارشان داخل حرم مطهر شدند, لذا از مشاهده جمال نورانى ايشان حالتى كه ديديد به من دست داد, تاآن كه از آن جا خارج شدند🌟 📚منبع:تشرفات 🍂🦋🍂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d.پ
✨﷽✨ ✨حکایت وصل مهدی عج✨ ✍نامش سید یونس و از اهالی آذرشهر آذربایجان بود و به قصد زیارت هشتمین امام نور راه مشهد را در پیش گرفت و بدانجا رفت اما پس از ورود و نخستین زیارت همه پول مفقود و بدون خرجی می ماند. ناگزیر به حضرت رضا علیه السلام متوسل می شود و شب در منزل در عالم رویا می بیند که حضرت می فرمایند: سید یونس بامداد فردا هنگام طلوع فجر برو و در بست پایین خیابان زیر غرفه ی نقاره خانه بایست اولین کسی که آمد رازت را به او بگو تا او مشکل تو را حل کند. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d.پ 🌄میگوید پیش از فجر بیدار شدم وضو ساختم و به حرم مشرف شدم و پس از زیارت قبل از دمیدن فجر به همان نقطه ای که در خواب دیده و دستور یافته بودم آمدم و چشم به هر سو دوخته بودم تا نفر اول را بنگرم که به ناگاه دیدم آقا تقی آذرشهری که متاسفانه در شهر ما بر بدگویی برخی به او تقی بی نماز می گفتند از راه رسید ⁉️اما من با خود گفتم آیا مشکل خود را به او بگویم؟ با اینکه در وطن متهم به بی نمازی است چرا که در صف نمازگزاران رسمی و حرفه ای نمی نشیند. من چیزی به او نگفتم و او هم گذشت و به حرم مشرف شد. من نیز بار دیگر به حرم رفته و گرفتاری خویش را با دلی لبریز از غم و اندوه به حضرت رضا علیه السلام گفتم و آمدم بار دیگر شب 👈در عالم خواب حضرت را دیدم و همان دستور را دادند و این جریان سه شب تکرار شده روز سوم گفتم بی تردید در این خواب های سه گانه رازی است به همین جهت بامداد روز سوم جلو رفتم و به اولین نفری که قبل از فجر وارد می شد و جز آقا تقی نبود سلام کردم و او نیز مرا مورد دلجویی قرار داد و پرسید ⁉️ اینک سه روز است که شما را در این جا می بینم کاری داری؟ من جریان را گفتم و او نیز علاوه بر خرج توقف یک ماهه ام در مشهد پول سوغات را نیز داد و گفت: پس از یک ماه قرار ما در فلان روز و فلان ساعت آخر بازار سرشوی در میدان سرشوی باشد، تا ترتیب رفتن تو به سوی شهرت را بدهم از او تشکر کردم. یک ماه گذشت. زیارت وداع کردم و سوغات هم خریدم. خورجین خویش را برداشتم در ساعت مقرر در مکان مورد توافق حاضر شدم. ✴️درست سر ساعت بود که دیدم آقاتقی آمد و گفت: آماده رفتن هستی؟ گفتم: آری. گفت: بسیار خوب بیا! بیا! نزدیکتر رفتم گفت: خودت به همراه بار و خورجین و هر چه داری بر دوشم بنشین تعجب کردم و پرسیدم مگر ممکن است؟ گفت: آری. نشستم به ناگاه دیدم آقا تقی گویی پرواز می کند و من هنگامی متوجه شدم که دیدم شهر و روستا های میان مشهد تا آذرشهر به سرعت از زیر پای ما می گذرد و پس از اندک زمانی خود را در صحن خانه خود در آذرشهر دیدم و دقت کردم دیدم آری خانه من است و دخترم در حال پختن غذا است! 👍آقا تقی خواست برگردد دامانش را گرفتم و گفتم: بخدا سوگند تو را رها نمیکنم، در شهر ما به تو اتهام بی نمازی و لامذهبی زده اند و اینک قطعی شد که از دوستان خاص خدایی! از کجا به این مرحله دست یافتی و نمازهایت را کجا می خوانی؟ او گفت: دوست عزیز چرا تفتیش می کنی؟ باز او را سوگند دادم تا اینکه تعهد گرفت که تا زنده ام به کسی نگویی. سپس 💖گفت: سیدیونس! من در پرتو ایمان و خودسازی و تقوا و عشق به اهل بیت علیهم السلام و خدمت به خوبان و در ماندگان به ویژه با ارادت به امام عصر ارواحنا فداه مورد عنایت قرار گرفتم و نمازهای خود را هر کجا باشم با طی الارض در خدمت او و به امامت آن حضرت می خوانم. 📚شیفتگان حضرت مهدی ج ٢ ص١٧۵ 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 🍂🦋🍂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
⁦ من و تو به دنیا اومدیم که زندگی کنیم. ⁦🎙️⁩صدا : دکتر هلاکویی https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
به شخصیت خود ... بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید ... زیرا شخصیت شما جوهر وجود شماست ... و آبرویتان ... تصورات دیگران نسبت به شما است ... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌷وقتی از زندگی ڪسی رد می شی ؛ رد پای قشنـگی از خـودت به جا بـگذار... 🌷همیـشه میشه تموم ڪرد فقط بـعضی اوقات دیگه نمیشـه دوباره شروع کرد … 🌷مواظب همـدیگه باشیم ! از یه جایی بــه بعد … دیگه بزرگ نمیشیم؛ پـیــــــــــر میشیم... 🌷از یه جایی بــه بعد … دیگه خسته نمیشیم؛ می بُــــــــرّیم... از یه جایی بــه بعد … دیـگه تــکراری نیستیم؛ زیـــــــــــادی هستــــــــیم … 🌷پس قـدر خودمون ، خانـواده مـون دوستـانمونو، زندگيـمونو و کلأ حضـور خوشـرنگ مون 🌷رو تو صفحه دفـتر خـلقت بدونيـم …👌 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
متن های ناب 🌱👌👌👇👇 متن زیر برنده جایزه بهترین متن سال شده ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ! ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻡ ! ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ! ﻭﻟﯽ ﺣﺮﯾﻒ ﺍﻓﮑﺎﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻡ ! ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺍﺳﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻥ !!!... ﺧﻮﺵ ﺑﺤﺎﻝ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺑﻪ ﺁﯾﻨﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ، ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺴﺘﯽ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺮﻗﺼﺪ !!!... ﮐﺎﺵ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ .. ﭘﯿﺮ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﯾﻢ .. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ.. ﺳﭙﺲ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﻭﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽتاریک ، ﺑﺎ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ ... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 می گوید: اكثر انسانها حتي جسارت دور ريختن لباسهايي كه مدتهاست بدون استفاده در كمدهايشان آويخته شده را ندارند بعد از آنها توقع داريم كه باورهاي غلطي را كه قرن هاست در ذهنشان زنجير شده است به راحتي كنار بگذارند و دور بريزند ...!!! جهل نرمترين بالشي ست كه بشر ميتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد! 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ✍🏻 ﺟﻤﻠﻪ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ : 💖ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ✨ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ... 💖ﯾﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﻓﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿـــــــــــــﺖ ✨ﯾﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﯿـــــــــــــﺖ 💖این دو متن کوتاه ارزش خوندن داره ✨عشق انسان را داغ میکند 💖و دوست داشتن انسان را پخته میکند! ✨هر داغی روزی سرد میشود 💖ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمیشود... ‌ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️هشت سالم بود. یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت. ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم. وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون، خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن. من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن. واسه همین تو صف موندم. ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعد رو رعایت کرده بودم هیچی نصیبم نشده بود. الان پنجاه سالمه. اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد. خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم. ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون لذت میبرن. از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟ اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت می‌سنجند! 🌼🍃 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d