eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
26هزار ویدیو
128 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بعضی ضرب‌المثل‌ها که ریشه قرآنی دارند 🔽 1⃣ کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز 📖آیه قرآنی: الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ و َالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ و َالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ [نور/۲۶] زنهای ناپاک و زشتکار، شایسته مردان ناپاکند و همچنین مردان ناپاک، شایسته زنان ناپاکند. زنهای پاکدامن نیز، شایسته مردان پاکدامن، و مردان پاکدامن، شایسته زنان پاکدامنند". 2⃣ هر چه کنی به خود کنی گر همه خوب و بد کنی 📖آیه قرآنی: إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا [اسراء/7] اگر احسان وخوبی کنید، به خودتان خوبی کرده‌اید اگر بدی کنید، به خود بدی کرده‌اید" 3⃣ چو ایزد ببندد ز حکمت دری به رحمت گشاید در دیگری 📖آیه قرآنی: مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا [بقره/۱۰۶] هر آیه‌ای را که منسوخ کنیم یا آن را متروک سازیم بهتر از آن یا مثل آن را می‌آوریم". 4⃣ واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگری می کنند 📖آیه قرآنی: أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ و َتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ [بقره/۴۴] آیا مردم را به خیر و نیکی سفارش می‌کنید و خودتان را فراموش می‌نمائید". 5⃣ مور همان به که نباشد پرش و یا این مثل : آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی یک شکم در آدمی نگذاشتی 📖آیه قرآنی: و َلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ [شوری/۲۷] و اگر خدا روزی بندگان را وسیع و فراوان کند در روی زمین ظلم و طغیان بسیار کنند". 6⃣ جواب ابلهان خاموشی است 📖آیه قرآنی: إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً [فرقان/۶۳] هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب می‌سازند، سلام می‌دهند 7⃣ نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد 📖آیه قرآنی و َأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى [نجم/۳۹] برای انسان جز آنچه که سعی کرده نخواهد بود". 8⃣ یار بی پرده از در و دیوار* در تجلی است یا اولی الابصار 📖آیه قرآنی: فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ [بقره/۱۱۵] به هر طرف که روی بگردانید آنجا وجه الله است و روی به جانب خداست". 9⃣ سحرخیز باش تا کامروا باشی 📖آیه قرآنی: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً [اسراء/۷۹] و پاسی از شب را زنده بدار،تا برای تو نافله ای باشد،امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔹بخش دوم🔹 🔳 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ⁉️ از مادرش می‌پرسم سحر چه آرزویی دارد؟ می‌گوید: داشتن یک اتو آرزوی اوست، همیشه با کتری داغ لباس‌های خود را اتو می‌زند. می‌گویم: چَشم! مدد الهی به‌ زودی اتویی برای او خواهم خرید. خاطری مَلکی درونم مُدام می‌گوید: چرا لال شده‌ای و این بخشش و عنایتِ خدا را به نام نفس مصادره می‌کنی؟!!! زبان بگشا و بگو که هر چه هست، خداست و این عنایت او و روزی خود آن‌هاست. بگو تا آن‌ها خدای خود را بشناسند و به سمت او بروند. مُهر زبانم می‌شکند و از کسی می‌گویم که اگر نظرش را لحظه‌ای از من دور کند، خود برای نانِ شب محتاج‌ترین فرد می‌شوم. مدد الهی کلامم اثر می‌کند و پله دوم رو می‌روم و از برکاتِ نماز شب می‌گویم. این رسم انسان است، اگر در کسی نیکی و انسانیّت ببیند عاشقِ دین و مسلک او می‌شود. ارزاق‌شان که امانتی در دست من بود، تحویل‌شان می‌دهم و با آژانس بدرقه‌شان می‌کنم. 🌒 آن شب از شوق، حس می‌کنم خواب ندارم و می‌خواهد بی‌خوابم کند، فقط ساعتی خواب بر چشمانم می‌فرستد. نزدیک اذان صبح بیدارم می‌کند، حال عجیبی دارم. از همان بیداری در حال گریه هستم. بدون مناجاتی، بدون هیچ ذکری و استغفاری و بدون هیچ وضویی!!! می‌دانم که همیشه من او را صدا می‌کردم ولی امشب او خودش صدایم کرده است و وقتی صدایت کند دیگر برای گریستن مقدمه‌ای لازم نیست. در یک چیز خود را ناتوان می‌بینم و دنبال کسی هستم که در آن شب، من بیچاره را درس شکرگزاری بیاموزد. تنها چیزی است که هر اندازه تدبّر می‌کنم چیزی بر ذهنم در آن نمی‌رسد. یقین می‌کنم، آن شب اتفاقی در خانه‌ی سحر افتاده است که هر چند من از آن در ظاهر بی‌خبرم ولی از صداکردن خدایم امشب کاملاً فهمیدم که کسی امشب هست که مرا دعا می‌کند. بهترین دعای عمرم را می‌خوانم: ✨«فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ»✨ 🌞 صبح زنگ می‌زنم، می‌بینم سحر گوشواره‌های خود را بعد از یک‌سال پس گرفته و آن شب از شوق گریه کرده است. سحر نزدیک اذان صبح با مادرش به نماز شب برخاسته است. سحر دیگر در مجالس عروسی که می‌رود نگران این نیست کسی گوش‌های بدون گوشواره او را نگاه کند. گوشواره‌ای که هر دختری بر گوش خود دارد. خاطری مَلکی مرا رها نمی‌کند، مدام در درونم می‌گوید: اکنون که تو در این شادی و شوق می‌سوزی و مجنون شده‌ای ببین چه خدایی داری که برای این کار تو، وعده‌ی بهشت هم داده است. می‌گویم: خدایا! بهشت می‌خواهم چه کنم؟ این‌ خود بهشت است و اکنون بهشت را با تمامِ وجود در این دنیا حس می‌کنم. یادم می‌افتد اگر از راه قرآن، غفلت کنی نه تنها این دنیای تو را جهنمی می‌کند بلکه آن دنیا هم وارد جهنم کبری خواهی شد و اگر در این دنیا متابعت امرش کنی نه تنها این دنیای تو را بهشتی می‌کند بلکه بعد از مرگت نیز لذات و نعمات و بهشتش روز به روز بر تو کثرت می‌گیرد تا از رحمت و کرمش در نزد خود در «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» تو را برای ابد آرام دهد، انتخاب با توست. ✨وَ مَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللَّهِ!!!✨ 🆔 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔹بخش اول🔹 🔳 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✍ مریم 38 سال دارد از جایی به او خبر رسیده است که مدد الهی صندوقی داریم که به نیازمندان کمک می‌کنیم. زنگ می‌زند و شرایط را می‌گویم که ما به ایتامی که پدر خود را از دست داده‌اند و پیرزنان و پیرمردان بدوارث و بی‌وارث مدد الهی کمک ثابت می‌کنیم. مریم می‌گوید: شوهرش را از دست داده است و چون محله‌ی آن‌ها از نظر فرهنگی فقیر و عقب‌افتاده است از او می‌خواهم به همراه فرد دیگری به منزل ما بیاید تا ارزاق را خودش بگیرد و از اتّهام همسایگان در محل دور باشد. به همراه والده‌ی خود پای درددل مریم می‌نشینم. او می‌گوید: 4 سال پیش بر اثر سوءمصرف مواد مخدر شوهرش را از دست داده است و یک پسر 25 ساله و دختر 16 ساله‌ای به نام سحر دارد. سحر دختری چادری و نجیب و خیلی خجالتی، با چهره‌ای مؤمن با مادرش زندگی می‌کند. درونم می‌سوزد وقتی می‌بینم مریم در خود احساس شرمندگی می‌کند. از فقرهای زمان کودکی‌ام برای آن‌ها می‌گویم تا کمی راحت شوند و مرا از خود بالاتر نبینند. 🔥 پسرش علی معتاد است و گریه می‌کند و به خاطر اعتیادِ پسرش هیچ کسی و هیچ خیریه‌ای به آن‌ها کمک نمی‌کند. گویی سحر و مادرش هم باید به درد اعتیاد او گرسنگی بکشند و بسوزند. واقعاً بر حال این جامعه باید گریست که به جای عمل به کتابِ خدا، از یکدیگر دینِ خدا را پرس و جو کرده و یاد می‌گیرند. مادرش می‌گوید: زمانی که شوهرش را از دست داد هیچ یک از فامیل به آن‌ها نزدیک نشدند و گویی با فوت شوهرش آن‌ها هم غریبه شدند. مریم با چشمانی گریان می‌گوید: وقتی علی سرباز بود من هر روز دغدغه داشتم که وقتی ساعت 3 سحر از مدرسه می‌آید، چه چیزی برای ناهار او درست کنم. مجبور شدم از بقالی سر کوچه مدت یک‌سال، نسیه بردارم تا کارهای کمیته امدادم درست شود و مبلغی بگیرم. 💥 بدهی من در یک‌سال، 600 هزار تومان شد، دیگر شرم داشتم به مغازه بروم و نسیه چیزی بردارم. صاحب مغازه پشت سر هم پیام می‌فرستاد تا ما بدهی‌مان را صاف کنیم. شبی مادر و دختر گریه کردیم. سحر گفت: مادر! من گوشواره‌هایم را امانت می‌دهم تا زمانی که بدهی‌مان را صاف کنیم به بقالی بده تا آبرویِ ما را در محل نَبرد. گوشواره‌ها را بردم، تحویل دادم و قلب مرد آرام گرفت. او گفت: من برای مبلغ شما باید سود بگیرم چون 600 هزار تومان سال قبل، اکنون یک میلیون و دویست هزار تومان شده است!!! چاره‌ای نداشتم باید می‌پذیرفتم. اکنون یک‌سال است گوشواره‌های سحر در دست آن پیرمرد گرو و در رهن است. شنیدن این داستان اشک بر هر چشمی را جاری می‌کند. ◀️ خانه را ترک می‌کنم و به مغازه‌ی بقالی محل می‌روم و مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان کارت می‌کشم و بدهیِ آن‌ها را تسویه می‌کنم. وقتی به خانه برمی‌گردم مریم و مادرش باور نمی‌کنند. گمان می‌کنند منِ روسیاه امامزاده هستم. می‌گویم: من گنه‌کاری بیش نیستم و کار خاصی نمی‌کنم، این وظیفه‌ی من است که کلامِ وحی و خدایِ من بر من امر کرده است. واقعاً بر حال زمانه باید گریست، از بس کارِ نیک در جامعه‌ی ما کم شده است هر کسی نیکوکاری کند و انجام وظیفه نماید تا حدّ امامزاده در چشم فقرا عزیز می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🆔
مراقب چشم زخم باشیم 👌🏻 خونه ها پر شده از بیماریها و مشکلات... طلاق مرگ و میر و دلیل اون خود ماییم تعجب نکنید خواهران و برادرانم.... نیازی نیست دیگران بدونند که آیا من در زندگی مشترکم با همسر خود خوشبختم یا نه! نیازی نیست از غذا یا نوشیدنی خود عکس بگیریم آن را برای گروهها بفرستیم حتی اگر همسرمون یه دونه شکلات واسمون میاره،از اون عکس میگیریم و می‌فرستیم گروه و زیرش مینویسیم؛ ای تاج سرم ازت ممنونم❤ برادرم خواهرم... شاید دختر مجردی دم بخت باشد و به خاطر شرایط زندگی خواستگار نداره... شاید پسری وضعیت مالی مناسب فعلا برای ازدواج نداره... حواسمونو جمع کنیم کسی آه نکشه... که آه یه انسان دلشکسته عرش رو به صدا درمیاره نیازی نیست مردم بدونن کجا رفتی و از کجا داری میای جزییات زندگی ما واسه دیگران مشخص شده! دنیای مجازی واسه این ساخته نشده که ما بیاییم شرایط زندگیمون رو به رخ دیگران بکشیم... چون هر مردی وسعش نمیرسه به زنش هدیه بده.... خواهرم مراقب باش هرکسی توانایی اینو نداره که مسافرت بره... هرکسی نمیتونه به رستوران بره و هر ماه یه ست لباس بخره.... یه خانوم میاد جهیزیه 70،80 میلیونی دخترش رو فیلم میگیره میزاره توی دنیای مجازی که چشم همه درآد... هیچ فکر کردید شاید دختری پدر نداره یا پدر داره ولی مادر نداره که واسه جهیزیه اش سنگ تموم بزاره... یا شاید پدری دستش به دهنش نمیرسه... میخوایم به کی فخر بفروشیم با این کارامون... خدا عالمه فقر فرهنگی داریم شاید... خواهران و برادرانم ما اهمیت توکل بر خدا رو انکار نمیکنیم... رازهای زندگی و خونتون رو پیش خودتون نگه دارید... میایم توی گروهها جوک میزاریم... دوست دخترم زنگ زده بیا خونمون من تنهام... و هزاران پست مشابه دیگر که داریم با زبون بی زبونی به نوجوونا و جوونا میگیم که این کارا عیب نیست... کم کم داریم با این جوکها نشون میدیم که عفت و عصمت دختر یه مسئله بی ارزشه که هر پسری از راه برسه دخترامون باید خودشونو در اختیارش قرار بدن... حواسمون باشه که توی گروه ها دخترای کم سن و سال هم هستن که شاید فکر کنن دنیای بیرون از فضای مجازی هم باید اونطوری باشن کسی داشت راه میرفت پایش به سکه ای خورد فکر کرد طلا است نور کافی هم نبود،کاغذی را آتش زد که ببیند چه بوده دید یک سکه 50تومانی است بعد متوجه شد کاغذی که آتش زده دو هزار تومانی بوده است گفت: چی را برای چی آتش زدم! واقعا این زندگی غالب ما انسانهاست... ما چیزهای بزرگ را برای چیزهای بسیار کوچک آتش میزنیم و خودمان هم خبر نداریم از هر کسی که تو هر گروهی این متن رو میخونه و قبولش داره خواهش میکنم انتشار بده تا یادمون نره داریم چیکار می کنیم و حواسمون نیست خواهشا فرهنگ غلط رو با جوک هامون تو جامعه رواج ندیم... خیلی دختران و پسران سن پایین الان در تلگرام هستن لطفا سعی کنیم با کمک یکدیگر جامعه ای پاک را ترویج کنیم http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
آیا از همسر و بچه های حضرت عباس خبر دارید؟ حضرت عباس(ع) تنها با یک زن ازدواج کردند. او لبابه دختر عبیدالله بن عباس بود. لبابه زنی بسیار شایسته پاکدامن و از خاندانی شریف بود. او از بهترین زنان زمانه خود و از محبان امام علی ع بود. لبابه از حضرت ابوالفضل ع پنج پسر و یک دختر بدنیا اورد. لبابه در کربلا حضور داشت. یکی از پسران او بنام قاسم در کربلا شهید شد. خود او نیز اسیر شد. همراه با سایر اسرا زجر و شکنجه ها را تحمل کرد. پس از ازادی اسرا او به مدینه برگشت. لبابه روز و شب گریه میکرد چندان که بیمار شد و در سن ۲۸ سالگی از دنیا رفت. خدای رحمتش کند. فرزندان او مدتی توسط مادربزرگ پاکشان ام البنین سلام الله علیها تربیت شدند اما اوهم دوسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفت و سرپرستی فرزندان به امام سجاد علیه السلام منتقل شد. گفتنی است هر گاه یکی از فرزندان حضرت عباس ع نزد امام سجاد ع می آمد اشک بر گونه های حضرت جاری می شد. هدیه کنید به پیشگاه مقدس قمر بنی هاشم‌ حضرت ابوالفضل العباس(ع) صلواتی بر محمد و آل محمد. یاعلی 📚سید بن طاووس اقبال الاعمال ص ۲۸ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🙏🌨🙏 شب عرفه، شب دعا، عبادت، توبه و آمرزش الهی عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قال: إنَّ لَيْلَةَ عَرَفَةَ يُسْتَجابُ فِيهَا مَا دَعَا مِنْ خَيْرٍ، وَ لِلْعَامِلِ فِيهَا بِطاعَةِ اللهِ تَعَالَى أجْرَ سَبْعِينَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ، وَ هِيَ لَيلَةُ المُناجَاةِ، وَ فِيها يَتُوبُ اللهُ عَلَى مَنْ تابَ. (اقبال الاعمال، ص634) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: همانا در شب عرفه هر دعای خیری مستجاب می شود. پاداش کسی که در این شب به عبادت خداوند متعال بپردازد، معادل پاداش عبادت صد و هفتاد سال است. شب عرفه، شب مناجات است و در این شب، خداوند توبه توبه کننده را می پذیرد. عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قالَ: لَيْلَةُ عَرَفَةَ سَيِّدَةُ اللَّيَالِي لِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ الْمَغْفِرَةِ لِدَاوُدَ علیه السلام. (مستدركالوسائل، ج5،ص275 به نقل از بحارالانوار) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: شب عرفه، سرور شب ها برای حضرت ابراهیم علیه السلام، و شب مغفرت برای حضرت داوود علیه السلام می باشد. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ابوعبیده گوید: من همراه امام باقر علیه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به کجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مرکب قرار مى گرفتیم حضرت به من سلام مى کرد و همانند مردى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد و دست مى داد، و هنگام پیاده شدن پیش از من پیاده مى شد و وقتى از کجاوه پیاده مى شدیم سلام مى کرد مانند کسى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد. من گفتم : یابن رسول اللّه شما کارى مى کنید که هیچکس از مردم نزد ما نمى کنند و اگر یک بار هم چنین کنند زیاد است . حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ دو مومن به یکدیگر مى رسند و یکى با دیگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آندو مى ریزد همان گونه که برگ از درخت مى ریزد و خدا به آنها توجه مى کند تا از یکدیگر جدا شوند •✾📚 @Dastan 📚✾• http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟ عرض کردم : نه . حضرت فرمود: درهر سال چطور؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن برده اى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد. •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ابو اسماعیل گوید: به علیه السلام عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطى که ما زندگى مى کنیم بسیار زیاد است . امام علیه السلام فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در مى گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکارى و برادرى دارند؟ عرض کردم : نه . حضرت فرمود: آنها شیعه نیستند شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد. •✾📚 @Dastan 📚✾• http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💕💕💕💕💕 خیلی قشنگه مخصوصا دخترااااااااااا لطفا بخووووووووونید داداشم منو دید تو خیابون.. با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام.. خیلی ترسیده بودم.. الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه.. نزدیک غروب رسید.. وضو گرفت دو رکعت نماز خوند بعد از نماز گفت بیا اینجا خیلی ترسیده بودم گفت آبجی بشین نشستم بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت زهرا خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه آخه غیرت الله میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته! میدونی چرا امام حسن زود پیر شد بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم 😔 سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن.. اومد سرم رو بوسید و گفت آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی از برخوردش خیلی تعجب کردم.. احساس شرم میکردم گفتم داداش ان شاءالله سایه ات همیشه بالا سرمه.. پیشونیشو بوسیدم... سه روز بعد خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده بعدا" لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش... سربند یا فاطمه الزهرا.سلام الله علیکِ.. 🚩🚩 حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر رو میبینم... اشکم جاری میشه.. پیش خودم میگم حتما" اینا داداش ندارن که.... 🍁..یا زهرا.🍁 تنگ غروبه والتماس دعا🙏🏻🙏🏻🙏🏻 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ کپی کردنش عشق میخاد👇 ⚘ 💠 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. 💠 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🌺
🔸برخی از اعمال شب و روز عرفه http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d شب عرفه: -زیارت امام حسین(ع) -دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را که در روز عرفه و شب و روز نیز وارد است، خوانده شود روز عرفه: -روزه -غسل قبل از شروع اعمال -زیارت امام حسین(ع) که افضل اعمال این روز است و برای آن ثواب هزار حج و هزار عمره نوشته شده. -دو رکعت نماز زیر آسمان بعد از نماز عصر. رکعت اوّل بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود. تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله در روز عرفه -دعای امام حسین(ع) در روز عرفه التماس دعا🙏 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زیارت عاشورا. آقای میر...یکی از اهل منبر می نویسد : چند سال پیش یکی از دوستان پاک و جوانم رازی در دل داشت که از ناچاری با من در میان گذاشت و گفت: من برای امر ازدواج با مشکلاتی برخورد کرده ام که مایه غم و اندوه شده، هر جا برای خواستگاری می روم به بن بست می رسم، وقتی سخنانش را شنیدم گفتم: شاید از کسانی خواستگاری می کنی که از شأن تو بالاتر هستند . گفت: چنین نیست، اگر باور نداری خودت وساطت کن و برایم از خانواده ای که هم شأن من هستند خواستگاری کن . این کار را به عهده گرفتم و از یکی از دوستان که یقین داشتم جواب رد به من نمی دهد برای این جوان مؤمن خواستگاری کردم، آنها جواب مثبت دادند ولیکن یک مرتبه گفتند: استخاره می کنیم، متأسفانه جواب منفی آمد . این داستان ما را غمگین کرد، دوست ما گفت: دیدی حق با من است، گفتم: غم مخور، برای حل مشکلت اگر از شما کاری را بخواهم انجام می دهی؟ گفت: آری . به ایشان گفتم: چهل روز صبح بعد از نماز و تعقیبات، زیارت عاشورا را بخوان با صد لعن و صد سلام . شروع به زیارت عاشورا کرد. روز ۲۷ نزد من آمد و با خوشحالی گفت: از خانواده ای خواستگاری کردم و با کمال میل و رغبت قبول کردند و امروز صیغه ی ازدواج را جاری می کنیم، دوست دارم شما هم در برنامه ی اجراء عقد شرکت کنید . در جلسه ی مراسم به او گفتم: یادت باشد که ۱۳ روز دیگر باقی مانده است و شما به برکت این زیارت به زندگی نو رسیدی و برای حاجتهای دیگر هم از فیض این زیارت استفاده کن . ┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅ ┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d