💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ژله میان تهی شیک ومجلسی
استقبال بشه پست بعدی ژله رولی بصورت ویدئو میزارم به جای ژله رولی از میوه های دلخواه استفاده کنید
یک بسته به رنگ دلخواه رو با یک ونیم لیوان در ابجوش حل کرده روی بخار کتری بزارید تا ژله شفاف بشه (بن ماری) من از ژله بلوبری استفاده کردم
داخل لیوان به اندازه یک الی دو سانت سانت از ژله رو بریزید وبزارید یخچال تا ببنده البته بستگی به فضای لیوان داره
ژله رولی رو برش بزنید اگر میخواید به شکل گل رز باشه یک طرفشو دالبری برش بزنید ورول کنید
ژله داخل لیوان رو از یخچال بیرون میاریم وژله رولی وسطش،میزاریم برای فیکس شدنش کمی ژله میریزیم ودوباره میزاریم یخچال من این قسمت از ژله الورا استفاده کرده البته یک قاشق رنگ ژله طالبي بهش زدم تا تغییر رنگ بده
لبه های لیوان.رو تمیز کرده وژله ای که میخوایم رو قرار بگیره به اندازه یک سانت میریزیم وسلفون میکشیم و وارونه میزاریم یخچال ژله که سفت شد به ارومی سلفون.رو جدا کرده اینم از ژله شیک ومجلسی ما این ژله برای مهمونی ودورهمی عصرانه وتولید بسیار شیکه
ترکیب رنگها سلیقه ایه
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
♥️
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#بشقاب_بال_مرغ با سبزیجات
مرحله اول:
مزهدار کردن بال مرغ با:
نمک و فلفل سیاه، یک قاشق چایخوری اورگانو و ۳ قاشق غذاخوری روغن زیتون
اونهارو تو ماهیتابه داغ بریزید و هر ۳ دقیقه اونهارو برگردونید. ۳۰ دقیقه نیاز داریم تا اونهارو بپزیم. در این مدت هر موقع احساس کردید داره میسوزه، یه چیکه آب بریزید و ادامه بدید.
بعد از ۳۰ دقیقه حرارت رو خاموش کنید و موارد زیر رو به اون اضافه کنید.
نصف فنجون آب
کره: ۲۵ گرم
سس گوجه (کجاپ): ۴-۵ قاشق غذاخوری
سس فلفل: ۱ یا ۲ قاشق غذاخوری
کنجد: یک قاشق غذاخوری
پیازچه
و خوب مخلوط کنید.
اما ۱۰ دقیقه قبل از آماده شدن بال،
یدونه فلفلدلمه
دوتا کدوسبز
چندتا قارچ رو به همراه روغن تو ماهیتابه داغ بریزید.
فلفل سیاه و سویا سس هم بزنید. چون سویا سس نمک داره دیگه نمک نمیزنیم. اما بچشید اگه نیاز داشت کمی بزنید. ۷-۸ دقیقه حرارت بدید و تمام.
سرو کنید و نوش جون کنید.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
💡✂️
فصل ملون و طالبی شده و این ایده خلاقانه تقدیم به شما 😋🍹
🍈🍈🍈🍈🍈🍈🍈🍈🍈🍈
🌴
🌿 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸🌿🌴🌸🌿🌴🌸🌿🌴🌸🌿🌴
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
💡✂️
#آشپزی👩🍳👨🍳
🍅آموزش سس پیتزا🍅
🍕🥫🍕🥫🍕🥫🍕🥫🍕🥫🍕
#ایده #هنر #خلاقیت
🌴
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸🌿🌴🌸🌿🌴🌸🌿🌴🌸🌿🌴
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ناصر:
#خانه_داری 🍃
چطوری بوی نفت رو از دست ها از بین ببریم ⁉️
کافیه قبل از شستن با صابون ، مقدار کمی روغن معمولی به دست خود بمالیم و سپس با صابون بشویید.
🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼
╔═.🍃🌸.═════════╗
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
╚═════════.🍃💕.═╝
یک قضیه واقعی و دلنشین و .... برای اهل دل ....
اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه خوش سعادت، یابنَ الحَسن رو دیده بود🕊❤️
میخوام بگم آقاجان ،یا صاحب الزَّمان حواست به عبدالله بود،
چی میشه یک بار هم نگاه مَنه دیوونه به جمال نورانیت روشن شه آقاجان؟؟
😭😭😭
به عشق مولانشربده همه یه سلامی بدن به صاحب غریب زمانمون🌸🕋
اَللّهُمَّ عجِّل الِولیِّکَ الفَرج🤲🤲
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d