eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
25هزار ویدیو
124 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
صبحِ زیبا تون گلبارن خدایا🙏🌻🍃 در این روز بینظیرو جدید به فڪرمان منطق به قلبمان آرامش به روحمان پاڪی به وجودمان آزادی به دست هایمان قدرت به چشمهایمان زلالی به زندگیمان عشق🌹🍃 به دوستی هایمان تعهد و به تعهدمان صداقت عطا ڪن سلام الهی امروز هر چی خوبیه خدا براتون رقم بزنه🌺🍃 ان شاءالله🕊💐 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
سه شنبه دلم در آرزوی دیدنت گیرد بهانه به سوی جمکرانت می شود هر دم روانه چه می شد که ز کویت یابن الزهرا تو می دادی به ما قدری نشانه 💚 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🆔
✍نقل است که روزی معاویه برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت. عمروعاص که در نزدیکی او ایستاده بود ، در گوشش نجوا کرد که : بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند. معاویه برافروخت. عمروعاص قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند. پس از نماز ، بر منبر رفت و در پایان سخنرانی گفت : از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند ، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ عمروعاص خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به معاویه نشان دهد ، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. از منبر پایین آمد در گوش معاویه نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. ""علی""برای این جماعت حیف است. 🆔 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔺️جوانی موبایلش را که کنار قران گذاشته بود یادش رفت با خودش ببره و رفت بیرون از منزل " قران سوالی ازموبایل میکنه " 🔹️چرا اینجا انداختنت ؟ 📱موبایل:این اولین بار است که منو فراموش میکنه😐 📖قرآن : ولی من که همیشه فراموش میکنه😔 📱موبایل : من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من😊 📖 قرآن : منم همیشه با اون حرف میزنم ولی اصلا نه گوش میده و نه با من حرف میزنه 😔 📱موبایل : آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم.😎 📖 قرآن : من هم پیام و بشارتهای دارم و وعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنند😔 📱موبایل : از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضرر باز هم منو ترک نمیکنه.😏 📖قرآن: ولی من طبیب روحها و نفسها و جسم "ها هستم با این همه درمان ،از من دوری میکنه😔 📱موبایل : از کیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه😍 📖 قرآن : من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه از من پیش دوستاش تعریف کنه😔 🔻 دراین بین صدای پا ی جوان امد که " موبایلم یادم رفته " 📱موبایل : با اجازه شما ، اومد منو ببره ، من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه.☺ 📖 "" من هم قیامت به خدایم شکایت میکنم و عرضه میدارم "یارب ان قومی اتخذو هذا القران مهجورا " ای مسلمانان والله قرآن محجور مانده.😔 در نشر این پیام کوشا باشید🌷 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🆔
لس و هلن هر دو در یک روز دنیا آمده اند. ۷۵ سال زندگی مشترک داشته و هردو در سن ۹۴ سالگی در یک روز فوت کرده اند! عشق یعنی این❤️ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📔 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d سلطان به وزیر گفت ۳ سوال میکنم فردا اگر جواب دادی هستی و گرنه عزل میشوی. سوال اول: خدا چه میخورد؟ سوال دوم: خدا چه می پوشد؟ سوال سوم: خدا چه کار میکند؟ وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست ناراحت بود. غلامی فهمیده و زیرک داشت. وزیر به غلام گفت سلطان ۳سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم. اینکه: خدا چه میخورد؟ چه می پوشد؟ چه کار میکند؟ غلام گفت؛ هر سه را میدانم اما دو جواب را الان میگویم و سومی را فردا...! اما خدا چه میخورد؟ خدا غم بنده هایش رامیخورد. اینکه چه میپوشد؟ خدا عیبهای بنده های خود را می پوشد. اما پاسخ سوم را اجازه بدهید فردا بگویم. فردا وزیر و غلام نزد سلطان رفتند. وزیر به دو سوال جواب داد، سلطان گفت درست است ولی بگو جوابها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟ وزیرگفت این غلام من انسان فهمیده ایست جوابها را او داد. گفت پس لباس وزارت را دربیاور و به این غلام بده، غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد. بعد وزیر به غلام گفت جواب سوال سوم چه شد؟ غلام گفت: آیا هنوز نفهمیدی خدا چکار میکند؟! خدا در یک لحظه غلام را وزیر میکند و وزیر را غلام میکند http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖
بانوان غیر مسلمان در بیرمنگام باحجاب شدند! ‌ ◽️یک تشکل اسلامی در انگلستان به منظور ایجاد پل میان ادیانی بین جامعه های دینی، با دادن بسته های حجابی دارای روسری به زنان غیرمسلمان، از آنان دعوت به امتحان کردن حجاب کرد. ‌ 🔻در صفحه این تشکل اسلامی در شبکه‌های اجتماعی آمده است: رویداد اجتماعی «آزمودن روسری» در مرکز شهر بیرمنگام، نتیجه فوق العاده‌ای داشت. مردم عاشق این بودند که روسری گذاشتن را امتحان کنند. آنها میخواستند سعی کنند درکی از گذاشتن روسری برسرداشته باشند. وقتی صورتشان را از طریق آینه (باحجاب) می دیدند، چهره شان بسیار هیجان زده می شد و عاشق آن بودند. ‌ 💞 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
گاندی میگه؛ اگر جرات زدن حرف حق را نداری لااقل برای کسانی که حرف نا حق میزنند دست نزن. کاری که خیلی از ما ر عایت نمیکنیم...! . ناپلئون میگوید: دنیا پر از تباهی است، نه به خاطر وجود آدمهای بد، بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب. . گرگ همیشه گرگ می زاید گوسفند همیشه گوسفند. تنها فقط انسان است که گاهی گرگ می زاید و گاهی گوسفند. وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه میکنم متوجه نکته خوبی میشم: مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه، نه آگاهشون!!!... http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌹*چند مورد از فرهنگ صحیح که موجب بهبود زندگی و روابط می‌شوند:*👌🏼 1 . اگر کسی به خانه‌ شما آمد و چیزی آورد، در حد معمول تشکر کنید. سپس آنرا از دید او خارج کنید. ( گذاشتن آن در دید نوعی بی ارزش قلمداد کردن آن است ) 2 .اگر به منزل کسی برای غذا رفتید، به طور معمول تعریف و تشکر کنید و از زیاده‌روی در تعریف و تشکر پرهیز نمایید. 3. برای افراد سالمند و چاق، لباس هدیه نبرید. 4. تا حد ممکن از دادن پول به عنوان هدیه، خودداری کنید. مگرآن که، ذات آن هدیه، بر اساس پول باشد .مانند؛ پاتختی عروسی. یا رسم و رسومات باشد . 5 به دیگران چه در جمع و چه خصوصی، موارد بیماری یا مشکلات جسمانی آنها را گوشزد نکنید. مثلاً: فلانی تو که چربی خون داری، چرا این خوراکی را می‌خوری، یا مگر نمی‌دانی این خوراکی برای تو خوب نیست. 🌸6. از سرزده رفتن و بدون هماهنگی قبلی، به خانه دیگران، حتی نزدیک‌ترین افراد خودداری کنید، بحث بر سر آمادگی برای پذیرایی نیست. بلکه ممکن است در حالت ناخوشایند روحی یا جسمی باشند. 7. مهمانی رفتن موبایل را خاموش کنید، مگر در موارد ضروری. 8. اگر فردی حتی از اعضاء درجه یک خانواده، گوشی موبایل را جهت مشاهده یک مورد ،به شما داد، از برگ زدن صفحات موبایل او جداً خودداری فرمایید. 9. حریم شخصی دیگران را حتی اعضاء درجه یک خانواده؛ مثل همسر، خواهر و برادر و.... حتی کوچک‌تر، مثل فرزند را به شدت حفظ کنید و تحت هیچ شرایطی به خود اجازه شکستن آنرا ندهید، کمد شخصی، موبایل، جیب لباس، بسته بودن درب اتاق و... همه حریم شخصی و خصوصی افراد هستند که نباید ،شکسته شوند.تجسس در کار دیگران نکنید. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 👌🏼10.اگر فردی با شما، درد دل کرد، از گفتن بدبختی بیشتر خود و دیگران، برای تسکین وی هرگز استفاده نکنید. او را نصیحت نکنید. راهکار برای او تعیین نکنید. مشکلات او را بی ارزش یا کم اهمیت جلوه ندهید. فقط و فقط به حرفهایش گوش داده و با او همدردی نمایید. 11. چنانچه شخصی از اعضاء خانواده خودش نزد شما شکایت و درددل کرد، با او در گفتن ایرادات آن شخص شریک نشوید. و کنجکاوی بیشتر نکنید. هرگونه تأیید یا تکذیب شما، بعد از رفع ناراحتی طرف مقابل، به عنوان یک رنجش یا حتی کینه در دلش خواهد ماند. 12. از دیگران سوالاتی مانند دلیل ازدواج نکردن، بچه دار نشدن، نخریدن اسباب خانه، ماشین و... نکنید. 13. همه‌ی انسان‌ها دوست دارند به شرایط بهتری در کار و زندگی برسند، نیازی نیست ما از آنها دلایل عدم تعویض وسایل،ماشین، خانه، موقعیت شغلی و... را بپرسیم. 14. هرگز افراد دیگر را پیام رسان جملات ناراحتی و دلخوری از دیگران، نکنید. مثلاً از فرزند یا خواهر یا برادر یا دوست و... نخواهید به دیگر افراد آشنا اعتراض یا ناراحتی شما را برسانند. 15. در جمع، از صحبت کردن طولانی با تلفن، خودداری فرمایید. غیبت و تهمت به کسی هم نزنید. 16. چنانچه قصد برگزاری مهمانی با حضور چند خانواده را دارید، حتماً هنگام دعوت کردن، سایر افراد را معرفی کنید. 17. هرگز و هرگز ، دو فرد یا خانواده را که در قهر و دعوا و بحث و جدل به سر می‌برند. را برای آشتی دادن، به طور سرزده و بدون هماهنگی قبلی، وارد یک محیط نکنید. 18. قیمت هدیه و کادو رو هیچوقت سوال نکنید. 19. اگر هنگام صحبت با فردی، آن فرد از پاسخ دادن به سوال شما طفره رفت، یا خواهان تعویض گفتگو شد، اصرار بر رسیدن به جواب یا ادامه گفتگو نکنید. 20. از گفتن خاطرات گذشته که بار منفی دارند، مثل یادآوری لکنت زبان یا شب ادراری یا .خرابکاری و... فرد در کودکی او، شدیدا پرهیز نمایید. و در پایان بدانیم که "حریم شخصی"هیچ فردی را نشکنیم و به این مورد خصوصی ، احترام بگذاریم. ونتیجه این که؛ ما باید برای مرهم نهادن بر زخم های جانکاه بشریت، همدردی و همدلی ،تلاش و کوشش نماییم. واگر نوش نیستیم، نیش نباشیم 🌹🌱همیشه با قرآن کریم مونس باشیم ، 🙏🏼خداوند را هیچ وقت فراموش نکنیم از او یاری و مدد جویم. التماس دعا ی فرج و خیر را دارم🌹🙏🏼🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
هر دو شلوار رو دشمن پاره کرده اما این کجا و آن کجا!! ولله با همین تصویر هم میشه دشمن شناس شد... 👇 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
خطرناک ترین جمله من همینم که هستم ! http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d گفته می شود خطرناک ترین جمله این است: «من همینم که هستم.» در این جمله کوتاه می توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به تدریج راندن آدم ها از اطراف خود را حس کنیم. اگر من و شما هم به طور غیرمستقیم یا ناخواسته این جمله در ذهن مان نقشی دارد، باید بسیار مراقب باشیم که از دام رکود، سکون و فسیل شدن رهایی یابیم انسان های بزرگ حتی از کودکان هم درس می گیرند. اساتید خبره و باتجربه بیشتر از واژه «نمی دانم» استفاده می کنند. دانشمندان توانمند در بسیاری از موارد می گویند: «در تخصص من نیست» و انسان های وارسته بیشتر اوقات سکوت می کنند و می گویند: «نظر شما چیست؟» http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
داستان_کوتاه خانواده ای چادر نشین در بیابان زندگی میکردند. روزی روباهی، خروسشان را خورد و آنها محزون شدند. پس از چند روز، سگ آنها مُرد، باز آنها ناراحت شدند. طولی نکشید که گرگی الاغ آنها را هم درید. روزی صبح از خواب بیدار شدند، دیدند همه چادر نشین های اطراف، اموالشان به غارت رفته و خودشان اسیر شده اند و در آن بیابان، تنها آنها سالم مانده اند. ♡مرد دنیا دیده ای گفت: راز این اتفاق، این است که چادرنشینانِ دیگر، بخاطر سر و صدای سگ و خروس و الاغهایشان در سیاهیِ شب شناخته شده اند و به اسارت در آمده اند. پس خیر ما در هلاک شدن سگ و خروس و الاغ بود. در تمام رویدادها و حوادث زندگی صبر پيشه كن و به خدا اعتماد کن! http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ناصر: " آبرو " http://eitaa.com/joinchat/4193320983G47cbf51feb يك زمان ديسك كمر داشتم، وضع مالی ام خوب نبود و با اتوبوس به تهران می رفتم چون دانشجوي تهران بودم. يک شب در اتوبوس حدود ساعت دو يا سه نيمه شب بود كه درد كمرم از حد گذشت، هركار كردم، هر چه اين دست و اون دست كردم، مسكن خوردم، فايده نداشت، تنها آرزوم اين بود كه بتونم دراز بكشم تا كمرم آروم بشه، اون شب تمام مسافرای اتوبوس شيراز-تهران مرد بودند، فقط من و يه خانم ديگه پيش هم بوديم و صندلي خالی هم نبود. اول فكر كردم كف راهرو اتوبوس دراز بكشم! ذهنم گفت زشته! دوباره وسوسه شدم كف اتوبوس دراز بكشم، دوياره گفتم جلوی اينهمه مرد زشته! اما اونقدر وضع درد كمرم سخت شد كه گفتم : " به دَرَك ! مي خوام آبرو نباشه! حالا آبروداري مشكل منو حل ميكنه؟ " با اين فكر به خودم گفتم: " سلامتي از آبرو مهمتره" با اين هنجار شكني ناگهاني رفتم كف اتوبوس دراز كشيدم! تا صبح كف اتوبوس بودم و اصلا اهميتي به حرف مردم ندادم، وقتي اتوبوس واسه نماز صبح نگه داشت، انگار اصلاً از درد ديشب خبري نبود، بعدها كه تخصص ام آي اس رو مي خوندم به چيز عجيبي رسيدم: آنچه باعث تسكين درد كمرم شده بود، نه اثر مسكن بود و نه اثر دراز كشيدن، بلكه در اثر تخليه ی يكباره ی مسيرهاي عصب نخاع از اطلاعات فاسدی بود كه به نام " آبرو " كدگذاری شده بود. و اين اطلاعات فاسد تمام مسير انتقال پيام در فاصله مهره هاي سوم تا ششم كمرم را درگير كرده بود. حالا می بينم تعداد زيادي از مردم خصوصاً زنان خيلي از اطلاعات فاسد را نگه داشته اند و از ترس آبرو حتي به مشاور هم نمي گويند! خدا می داند چه دردهايی در بدنشان به خاطر وجود اطلاعات فاسد، زندگيشان را تباه كرده است. بياييد آنقدر عبارت " سلامتي از آبرو مهمتر است " را تكرار كنيم كه با يك هنجارشكني جمعي، فرهنگ پوسيده ی آبروداری را بازسازی كنيم. كائنات سپاسگزار كسانی است كه از هر فرصتی براي ايجاد سلامت و ثروت از راه بازسازي اطلاعات مغزي حداكثر استفاده را به عمل می آورند پاداش كائنات سلامت، ثروت و شادی است http://eitaa.com/joinchat/4193320983G47cbf51feb
قابل توجه متاهلین عزیز روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت:"امروز می خواهیم بازی کنیم!" سپس از انان خواست که فردی به صورت داوطلبانه به سمت تخته برود. خانمی داوطلب این کار شد.استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد. آن خانم اسامی اعضای خانواده,بستگان,دوستان, هم کلاسی ها و همسایگانش را نوشت. سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند. زن,اسامی هم کلاسی هایش را پاک کرد. سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند. زن اسامی همسایگانش را پاک کرد.این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند; نام مادر/پدر/همسر/و تنها پسرش... کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود.چون حالا همه می دانستند این دیگر برای ان خانم صرفا یک بازی نبود. استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند. کار بسیار دشواری برای ان خانم بود. او با بی میلی تمام, نام پدر و مادرش را پاک کرد. استاد گفت:"لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید!" زن مضطرب و نگران شده بود. با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد.و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست.... استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید:"چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟!!" والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا آوردید. شما همیشه می توانید همسر دیگری داشته باشید!! دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت. همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند. زن به آرامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد:"روزی والدینم از کنارم خواهند رفت.پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری,ترکم خواهد کرد" پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم می کند ,همسرم است!!! همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای آنکه زن, حقیقت زندگی را با آنان در میان گذاشته بود برایش کف زدند. با همسرت به از آن باش, که با خلق جهانی http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
"هوش زن و شوهر باید به یک اندازه باشد!" http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🔹 اگر هوش زن و شوهر به یک اندازه باشد رابطه زناشویی با گرفتاری کمتری روبه رو می‌شود. توجه داشته باشید که «تحصیلات» ملاک نظر نیست چرا که بعضی از اشخاص بسیار باهوش، به هر دلیل ممکن است به دانشگاه راه پیدا نکنند. منظور این است که زن و شوهر به لحاظ بهره هوشی باید در یک ردیف قرار داشته باشند، باید بتوانند اشیاء و امور را به یک شکل ببینند و درباره آنها به یک شکل صحبت کنند. 🔸 باید بتوانند افکار خود را توضیح دهند، وقتی به موضوعی نگاه می کنند، ظرافت های آن را به یک اندازه دریابند و... اگر یکی از طرفین ازدواج اغلب گمان کند که همسرش متوجه منظور او نشده است، شرایط ناخوشایندی به وجود می‌آید. ✅ این هوش، تعیین می کند که زن و مرد در روابط شان، حل مسایل زندگی و نگاه به امور جاری چقدر به هم شباهت دارند و چقدر می‌توانند به هم نزدیک شوند. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ❤️
⚫️عاقبت روضه خواندن های دروغین برای امام حسین(علیه السلام)... http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ⛔️متاسفانه گاهی دیده میشود که بعضی از مداحان و روضه خوان ها بدون اینکه اطلاعات درستی در مورد واقعه عاشورا و اهل بیت و امام حسین علیه السلام داشته باشند، فقط برای گرم کردن مجلس خود دست به گفتن هر دروغی در مورد ائمه و امام حسین و ....میزنن !! 💥بدون اینکه از عواقب این دروغ هامطلع باشند: 🔵شخصى نزد آقا محمد على پسر وحيد بهبهانى آمد و با ترس گفت : خواب ديدم گوشت تن امام حسين (علیه السلام ) را به نيش و دندان میكشم...!! آقا سر به زير انداخت تا مدتى و سپس سر برداشت و گفت : شايد روضه خوانى ؟ 🙏گفت : آرى. ✨فرمود: آن را ترك كن يا اكتفاء كن به همان كه در كتب معتبره است و از آن بیشتر مگو... ⛔️زيرا اين خواب نتيجه دروغ بستن به آن حضرت علیه السلام است . 🌹امام رضا علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: به‌خدا قسم! هیچ‌کس نیست که بر ما دروغ ببندد، مگر آنکه خداوند، گرمى آهن را به او بچشاند. 📗رجالِ کَشّی، ص ‭597‬، رقم ‭1048‬ 🌺🕊🕊🌺🕊🕊🌺 🆔 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔰نگذاریم حوادث ما را بسازد... ✍استاد http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ▪️امام حسین (ع) به لشکر شام و کوفه مى‌ فرماید:«فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکاءَکُمْ ثُمَّ لا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا» بیندیشید، بعداً هم من در اختیار شما هستم. من نمى ‌خواهم از دست شما فرار کنم، ولى فقط بیندیشید، که بعدها یک دفعه تمام دنیا، شما را زیر رگبار لعنت قرار ندهد... ▪️براى انسان هر لحظه امکان اندیشه نیست. این‌ طور نیست که اولاد آدم هر کارى که مى ‌کند، در هر لحظه بنشیند و اندیشه منطقى داشته باشد. اما در کارهای خود، مغز را آمادۀ فکر کنیم؛ یعنى این ‌گونه نباشد که بگذاریم حوادث ما را بسازد ▪️اما اى صاحب ‌نظران علوم انسانى! شما مى ‌خواهید درباره چه چیز بحث کنید؟ بشر در این‌ جا چه قیافه ‌اى را مى ‌خواهد نشان دهد؟ و در آن ‌طرف چه قیافه ‌اى مى‌ خواهد نشان دهد؟ که مى‌ گوید یا اباعبدالله، آیا مى‌ گویى ما تو را رها کنیم برویم؟ امام حسین (ع) در شب عاشورا فرمود: هوا تاریک شده است، بروید. هر کسى دست یکى از اهل ‌بیت مرا و اهل ‌بیت خود را بگیرد و برود ▪️من خواهش مى‌ کنم در این عبارات دقت کنید. یکى از این ‌ها گفت: «یا اباعبدالله!، حتى اگر زندگانى ابدیت داشت و اصلاً مرگ نبود، ما پشت این چشم‌ ها شکوهى دیده ‌ایم که نمى ‌توانیم تو را رها کنیم. کجا برویم؟ ما حق و حقیقت را مى ‌بینیم ▪️واقعاً آنان بر زمان و دنیا سوار شدند و به فراسوى زمان قدم گذاشتند. آیا نباید ما درباره این ‌ها بحث کنیم؟ ما باید بگوییم، که بشر این استعدادها و سرمایه ‌ها را دارد 🔺سخنرانی علامه جعفری محرم سال ۱٣٧٢ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✨﷽✨ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ▼ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام▼ ✍چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش می‌گیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ می‌گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانه‌ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن می‌نماید. می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا می‌رسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله می‌نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت می‌فرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین ‌(عليه السلام) می فرستد. وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض می‌کند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایه‌ات در بهشت خواهند بود. 📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص۳۴و۳۵ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ‌‌
💢 ؟ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🔹 مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت، اما حسین(ع) را کشت! 🔸 یکی از افراد مقابل ، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین! کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.این چنین کسی حالا در کربلا شمر می‌شود. 🔹 شمر آدم کوچکی نبود، اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما بگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. 🔸 فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند! بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند. 🔹 در کربلا هر روز بيست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد! 🔸 در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله برای نماز خواندن، اذان می گفتند؛ فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی‌خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: «نماز شما قبول است؟!» درگیری می شود. حبیب به شهادت می رسد. حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند. 🔹 ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر! شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟ 👈 این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردای ما برای عاقبت به خیری و همچنین فریب نخوردن به وسیله شیطان و نفس اماره در مورد مال و مقام دنیایی 🔻 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
. ميگن روزي براي کریمخان زند كبكي اوردن كه لنگ بود فروشنده براي فروشش زر و زيوري زياد درخواست ميگرد کریمخان حكمت قيمت زياد كبك لنگ رو جويا شد فروشنده گفت وقتي دام پهن ميكنيم براي كبك ها ، اين كبك را نزديك دام ها رها ميكنيم اوازي خوش سر ميدهد و كبك هاي ديگر به سراغش مي ايند و در اين حين در دام گرفتار ميشوند هر بار كه كبك را براي شكار ببريم حتما تعدادي زياد كبك گرفتار دام مي شوند کریمخان امر به خريدن كرد و خواستار كبك شد چون زر به فروشنده دادن و كبك به خان زند ، کریمخان زند تيغي بر گردن كبك لنگ زد و سرش را جدا كرد فروشنده كه ناباوارنه سر قطع شده و تن بي جان كبك را ميديد گفت اين همه كبك ، اين را چرا سر بريديد ؟؟؟ کریمخان زند گفت : "هركس ملت و قوم خود را بفروشد بايد سرش جدا شود." 👌 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸صبحِ قشنگتون عالی ☕️لبخند بزن به روزگاری که 🌸از نو شروع شده ☕️زاینده ترین🌹🍃 🌸رود روان باش و بخند ☕️چون باد صبا 🌸مشک فشان باش و بخند ☕️دم آمده 🌸چای صبح با طعم عسل ☕️آسودهٔ ....🌹🍃 🌸غم‌های جهان باش و بخند ... ☕️سلام صبحتون بخیرامروزتون 🌸سراسر عشق و لبخند💐 ☕️و مهر🙏🕊💐 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فدای گرد کفش مهدی فاطمه دعای فرج: 🍃❤ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🍀گفتم:یا صاحب الزمان بیا 🍃گفت: مگر منتظری 🍂گفتم: 🍃گفت: چه انتظاری نه ڪوششی نه تلاشی فقط میگویی آقا بیا 🍂گفتم: مگر بد است آقا 🍃گفت: به جدم حسین هم گفتن بیا اما وقتی 🍂گفتم : پس چه ڪنیم 🍃گفت: مرا بشناسید 🍂گفتم: مگر نمیشناسیم 🍃گفت : اگر میشناختید ڪه نمیڪردید 🍀گفتم : آقا تو ما را میبخشی ؟ 🍃گفت: من هر شب برای شما تا صبح گریه میڪنم 🍂گفتم : آقا چه ڪنم به تو برسم؟ 🍃گفت: ترڪ محرمات... 🍃انجام واجبات... 🍃همین ڪافیست 💕 💕 ویژگی های دوره غیبت صُغری 💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔 1- زمان آن کم و حدود ۷۰ سال طول کشید. 2- امام مهدی در این مدت به کلی از دیده ها پنهان نبود، بلکه با وُکَلا و سَفیران خاصّش در تماس بود و گاهی این سفیران، قرار ملاقاتِ مردم با ایشان را ترتیب می دادند.*۱ 3- امام زمان در این دوره ۴ وکیل داشت که برای تک تک آنان حکم وکالت صادر نمود و دیگر نمایندگان از طرف این ۴ نفر ماموریت داشتند. بعد از این دوره، فرد خاصّی بعنوان نائب ویژه ایشان وجود ندارد بلکه هرکس شرایطش را دارا باشد (مانند فُقَها) می تواند نماینده عام آنحضرت باشد. 4- در دوره غیبت صُغری ممکن بود برخی امام را ببینند و بشناسند، ولی در دوره غیبت کُبری کسی ایشان را نمی بیند و یا اگر ببیند، او را نمی شناسد.*۲ اگر هم برخی خواص ببینند و بشناسند، اجازه ندارند برای دیگران بگویند مگر با اجازه خود حضرت. ۱-الغیبة طوسی ص۲۱۶؛ ۲-پژوهشی پیرامون زندگانی نُوّاب خاص امام زمان، غفارزاده ص۳۳ ۴. 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d