دختر یک ساله با بدنی ۸۰ ساله
وجود یک بیماری و اختلال پوستی نادر در کودک یک ساله چینی سبب شد تا او مانند یک زن ۸۰ ساله به نظر برسد. این دختر که در سال ۲۰۱۱ به دنیا امد "یوکسین" نام دارد و به سبب بیماری اش لقب مادر بزرگ را گرفته است. گفته میشود که او به یک بیماری بسیار نادر پوستی بنام کاتیس لاکسا مبتلا است. کاتیس لاکسا به بافتهای پوستی بدن حمله میکند و باعث چروکیدگی، شل شدن اندامهای پوستی و از بین بردن سلولهای جوان پوست خواهد شد.
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
♣ ♣ ♣ ♣ ♣
ای بخشنده نعمتها و ای مهربانترین مهربانان، از تو شکرگزارم که بهشتی نزدیک، زیبا و بزرگ داری. و شکرگزارم که دوزخی کوچک و بعید ساختهای. و شکرگزارم که همواره در پی دلیلی هستی که ما را گاهی به بهانه یک دعا ببخشی و بهشت را نصیبمان سازی.
♣ ♣ ♣ ♣ ♣
خدایا
تو را شکر که امروز را به من فرصت زندگی دادی تا شکرگزار نعمتهایت باشم و از زندگیام لذت ببرم.
تو را شکر که هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیام میکنی.
تو را شکر که هر لحظه مرا به مسیر درست هدایت میکنی.
تو را شکر که ایمان و باورم را روز به روز قویتر میکنی.
تو را شکر که هر روز از بینهایت راه و از جایی که فکرش را هم نمیکنم به من رزق و روزی میدهی.
تو را شکر که هر روز بهترینها را وارد زندگیام میکنی.
♣ ♣ ♣ ♣ ♣
جملات شکرگزاری خدا
خدایا سپاس بیکران مرا بپذیر که تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم. تو را بخشنده پنداشتم و گنهکار شدم. تو را وفادار دیدم و بیوفایی نمودم. ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم. تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم. اما تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بندهات ماندی؟ خداوندا! به دل نگیر اگر گاهی، زبانم از شکرت باز میایستد. تقصیری ندارد، قاصر است. کم میآورد در برابر بزرگی ات؛ لکنت میگیرند واژههایم در برابرت. در دلم اما همیشه ذکر خیرت جاریست. تو را دوست دارم و بینهایت سپاسگزارم.
♣ ♣ ♣ ♣ ♣
ای زیباترین خالق، هزاران بار سپاس لایق توست و من نمیتوانم نعماتت را نام ببرم. بخاطر زیباترین تکرار این دنیا که بیداریست، بخاطر حال خوبم، بخاطر اینکه در هر لحظه به جای اینکه مچم را بگیری، دستم را میگیری و بالا میکشی، بخاطر تمام داشتههایم، بخاطر هر آنچه که ندارم و ایمان دارم که اگر خیر و صلاح من در آن باشد تو خود به من میبخشی، بخاطر اینکه مسیر را برام روشن میکنی و راه را به من نشان میدهی، بخاطر اینکه خانوادهام در کنارم هستند، بخاطر دوستان خوبم که دوستشان دارم و دوستم دارند، تو را شکر میکنم.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
خدایابابت سلامتی خودم وعزیزانم توراشکر🤲🏻
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#داستان_کوتاه_پند_آموز
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔺️شخصی نزد همسایهاش رفت و گفت : “گوش کن ، میخواهم چیزی برایت تعریف کنم ، دوستی به تازگی در مورد تو میگفت…”
🔹️همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:
“ قبل از اینکه تعریف کنی ، بگو آیا
حرفت را از میان سه صافی گذراندهای یا نه؟
🔸️”گفت: “کدام سه صافی؟”
✅ اول از میان صافی واقعیت.
🔹️ آیا مطمئنی چیزی که تعریف میکنی واقعیت دارد؟
🔸️گفت : “نه… من فقط آن را شنیدهام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.”
🔹️سری تکان داد و گفت : “پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذراندهای.
یعنی چیزی را که میخواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیام میشود.”
🔸️گفت : “دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.”
🔹️ بسیار خوب ، پس اگر مرا خوشحال نمیکند، حتما از صافی سوم ، یعنی فایده ، رد شده است.
آیا چیزی که میخواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم میخورد؟
🔸️نه، به هیچ وجه!
🔹️همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد ، نه خوشحال کننده است و نه مفید ، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.
🔷 حضرت علی علیه السلام:
«بین حق و باطل ، بیش از چهار انگشت ، فاصله نیست. باطل آن است که بگوئی شنیدم ، و حق آنست که بگوئی دیدم»
🔻 بر اساس شنیدهاتون مردم رو قضاوت نکنید!!
🆔http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💎 آیا با توجه به آشوب های موجود در عراق، برای زیارت امام حسین علیه السلام در اربعین به کربلا برویم؟
✍ وقتی بچه بودم ، خدا رحمت کند مادرم را، از او شنیدم در قدیم حاکم ظالمی بر والی عراق حکومت می کرد😳
👹آن حاکم برای این که مانع شود تا مردم به زیارت امام حسین علیه السلام نروند، می گفت : هرکس میخواهد به زیارت امام حسین علیه السلام برود، ما دست راست او را قطع می کنیم و بعد اجازه میدهیم تا او به زیارت برود.😞
👹 آن حاکم ظالم دستهای راست زیادی از شیعیان قطع نمود ولی شیعیان فوج فوج بازهم به زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام می رفتند😟
در یکی از همین سال ها پیرزنی می خواست به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود😲
👿 مامور حاکم که دست راست شیعیان را قطع میکرد به پیرزن گفت: دست راست خودت را بده تا قطع کنم😫
آن پیرزن دست چپش را به مامور داد❗ مامور گفت: پیرزن دست راستت را بده⛔ آن پیرزن باز هم دست چپش را میداد‼
👿 مامور با عصبانیت بر سر پیرزن فریاد کشید و گفت: آی پیرزن مگر با تو نیستم و گوش های تو کر هست، می گویم: دست راست را بده😡
پیرزن گفت: آهای مامور، من پارسال دست راستم را داده ام و شما آن را قطع کردید و و تمام دست راستی در بدن ندارم که بخواهم به تو بدهم. امسال هم به شوق و عشق زیارت اباعبدالله علیه السلام می خواهم دست چپم را بدهم😭😭😢😢
✅ حال شیعیان اباعبدالله الحسین علیه السلام، مشتی ها، بامرام ها، عاشقان، نگید که خدایی نکرده کمتر از آن پیرزن هستید😐
✅ به شوق و عشق زیارت مولایمان اباعبدالله الحسین علیه السلام دست چپ و راست که هیچ، سر و جان را هم فدا می کنیم. چه برسد به یک آشوب ساختگی، که اکنون توسط محور مقاومت حشدالشعبی و حکام عراق مهار شده است و امنیت کامل در آنجا برقرار است.
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🚩رونق گرفت از غم تو زندگانی ام
ای یار مهربان به کجا می کشانی ام؟
🚩چیزی نمانده است دگر تا اربعین
یعنی مرا پیاده حرم می رسانی ام؟
#السلام_عیلک_یا_ابا_عبدالله ❤
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
بار دگر این قافله عزم خطر دارد
لشکر صاحب الزمان عزم سفر دارد
مقصد ما کرب و بلای حضرت مولاست...
همسفر ما بشود هرکه جگر دارد
راه ما راه خدا _ سوی کرب و بلا🚩🏴
السلام-علیک-یا -اباعبدالله 🙏
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#عشق_دروغین💔
✍گویند گنجشکی به جفت خود می گفت : چرا خودت را از من دریغ می کنی ، در حالی که من اگر اراده کنم ، تمام ملک سلیمان(علیه السلام) را به منقار خود می گیرم و آن را به دریا می اندازم.
سلیمان(علیه السلام) که این قصه را شنید ، خندید و آن دو گنجشک را احضار کرد. به گنجشک نر فرمود : آیا آنچه به جفت خود گفتی ، می توانی انجام دهی؟
گنجشک نر گفت : ای حضرت سلیمان! نمی توانم ، ولی گاهی اوقات لازم است شوهر برای زنش خالی ببندد؛ چون مدتی بود طرف با من کنار نمی آمد.
حضرت سلیمان به گنجشک ماده گفت : خانم جان! چرا با جفتت اینطوری می کنی؟
گنجشک ماده گفت : ای حضرت سلیمان! این آقا دروغ می گوید؛ مرا دوست ندارد ، همه اش حرف است. من خودم می دانم که او گنجشک دیگری را دوست دارد. دلیل از این بالاتر که اگر من را دوست داشت ، دنبال یکی دیگر نمی رفت؟!
به دنبال این حرف حضرت سلیمان(علیه السلام) بسیار ناراحت شد و مدت ها می گریست و از نظرها پنهان بود.
📚طنزها و لطایف اخلاقی در ادب فارسی، فاطمه عسگری، ص ١٥٥
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
این فیلم یه نقطه تو دریای فیلیپین رو نشون میده.
کلیت ترجمه زیر نویس:
عمق این نقطه ۱۰ هزار متر هست و اگه کوه اورست رو بِکَنیم بزاریم توش باز هم کامل پر نمیشه!!!!
نور تا عمق حدود ۱۰۰۰ متر نفوذ میکنه. بنابراین حدود ۹۰۰۰ متر از عمق این نقطه در تاریکی مطلق هست!!!!
فشار آب وحشتناک بالا، دما پایین و در کل زیستگاه منحصر به فردی هست.
این مکان زیستگاه موجودات منحصر به فردی هست که چند تاش رو تو فیلم میبینید و خیلی از اونها هنوز ناشناخته هستند.
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✍استاد فاطمی نیا :
مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش می کند . بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات و درگیری های لفظی است. کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد! روزی چند تا پرخاش باشد، برکات را از منزل می برد. حتی اگر حق هم با تو بود ، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن ، چون کدورت می آورد.
مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد : در موضوعی که گمان می کردم حق با من است ، داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند ! بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت : ای کثیف! ساکت شو! همین که متنبه شدم فوراً دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی کردم!
📚برگرفته از سخنان استاد فاطمی نیا.
💠http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
👈 امام زمان فرمودند: *ما* *این زیارتت را قبول نداریم!*
▫️ بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیهالسلام،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان، اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا،در مسیر بازگشت نه اینکه پیاده می آمد مسیر را، از خستگی خوابش برد...
🔰 خواب امام زمان ارواحنافداه را دید،برای دستبوسی رفت خدمت حضرت لبخند ، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟» جواب داد کربلا بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نیافتاده؟! »
🔵 رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟
آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای ظهور ما دعا نکردی!، مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟»
از خواب پرید و به کربلا برگشت...
🔹حاج حسن زیارت ش قبول نشد، دعای فرج را نخوانده بود و دست خالی از زیر قبة الحسین باز گشته بود، می بینی اگر اینروزها زائر اربعينی را یا اینکه اصلا گرفته است اگر چشم حضرت زهرا سلام الله علیها تورا و خودت زائر اربعين هستی، حتماً و تا می توانی بازار دعایِ فرج مولا جانت را گرم کن،به همه ی مسافران جاده ی کربلا بگو مهمترین احتیاج و دعای ما ظهور امام زمانمان است...
ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
به کربلا نرفتهها! حسین را صدا کنید
میان اشکهای خود خدا خدا خدا کنید
زیارت حریم عشق اگر نصیبتان نشد
به جای دیدن حرم دری به گریه وا کنید
السلام علیک یا اباعبدالله
سخنران:حاج اقا مهر پرور
مداح:کربلایی حسین قنبری
زمان ومکان:امشب همراه با نماز مغرب وعشا مسجد امام حسین ع
🇮🇷ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند .
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
طولانیه اما زیباست بخونید👇😊
نشانه های قحطی در ایران ...
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
اوايل دهه شصت تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود.
تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف می كردیم.
سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود.
صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!
بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع می شد، خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب.
جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی ...
نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود.
همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و ... اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد
یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود.
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود.
و اما امروز...
امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند
و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.
از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و ...
داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا
بستنی با روكش طلا !
و حال، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.
مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود!
صورت های دستکاری شده
جراحی های بیهوده
دلهای اجاره ای
متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است .
ورشكسته شدن انتشارات،
تعطیلی مراكز ادبی فرهنگی و هنری برایمان مهم نیست
ولی از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانیم!
می شود كتابها نوشت...
خلاصه اینكه این روزها
لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم
فقط كافیست یک ذرّه احساس كنیم كه یكى مخالف نظر ماست آنوقت چنان نابودش می كنیم كه انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم
قحطی امروز که ما ایرانیان در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم : قحطى اخلاق است!
قحطی همدلیست! قحطى رفاقت است! قحطی عشق است! قحطی انسانیت است
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻤﺎﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻓﻬﻢ ﺍﺳﺖ!
ببار ای آگاهی..
➥🏵
طببوعلیسینا💯👆
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💐صبح زیباتوبخیرو فرخنده باد
🌸خنده کن هر صبح🌺🌿
💐بر رخسارهٔ نیکوی عشق
🌸خانه ی دل را گلستان کن
💐به عطر و بوی عشق
🌸خوشه ای از نور برچین
💐صبحگاهان با طرب
🌸چون پرستوهای عاشق
💐پرگشا تا کوی عشق🌺🌿
🌸سلام صبح بخیرو شادی💐
💐روزتون مملو از شادی و....💐
🌸آرامش و مهر..امیدوارم🕊💐
💐چشمهایتان لبریزاز نورامیـد.💐
🌸لبانتان به لبخنـد کلامتان......💐
💐آراسته به مهربانی دلهایتان..💐
🌸سرشاراز عشق نگاهتان زیبـا💐
💐و زندگی بر وفق مرادتان...💐
🌸باشـد..ان شاءالله...🕊💐
http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d