حجت الاسلام هاشمی نژادzekrali.hasheminejad_721038705925555252.mp3
زمان:
حجم:
2M
#با_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#با_علی_علیه_السلام
#سخنرانی_کوتاه
#نکته_های_ناب
🍃 #ذکر_علی_عبادة
👈🏼 مجالس خودتون را مزین کنید به نام امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
🔘 حجتالاسلام #سید_حسین_هاشمی_نژاد
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#با_حسین_علیه_السلام
#سینه_زنی
🍃 #یادم_نمی_رود_که_همه_عزتم_تویی
👈🏼 انشاءالله وعدهی همگیمان کنار حرم مطهر حضرت امام حسین علیهالسلام
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
17.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#با_حسین_علیه_السلام
#پاسخ_به_شبهات
#نکته_های_ناب
#مطاعن_یزید
🍃 #آیا_امام_حسین_علیه_السلام_به_خاطر_نماز_کشته_شدند؟!
👈🏼 صفهای #نماز_جماعت و #نماز_شب و #حافظان_قرآن در کربلا
👈🏼 زنا کردن یزید با #عمه خودش
🔘 حجتالاسلام #شیخ_علی_خدادادی
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#تصاویر_اماکن_مذهبی
🍃 تصویری دیده نشده از مسجد کوفه ، قبر جناب مسلم بن عقیل و جناب هانی بن عروه علیهمالسلام
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_معصومه_علیهاالسلام
#اشعار_معصومی
#23ربیع_الاول
🔷🔶 شعری به ترتیب حروف الفبا در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها
ا) ای خاک درت تاج سرم خواهر سلطان
ب) بیمه شده با فیض دمت کشورِ ایران
پ) پیوسته به پابوسِ تو آیند ملائک
ت) تردید ندارم که توئی مریم دوران
ث) ثابت قدمم کرده دعاهای تو بانو
ج) جبریل برد سجده به خاکِ تو کماکان
چ) چون بوسه زنم بر در و دیوار حریمت
ح) حس میکنم اینجاست همان مرقدِ پنهان
خ) خوبانِ جهان در حرمت جمله گدایند
د) دم می زند از نام تو سلطانِ خراسان
ذ) ذکرش همه دم نَقلِ کرامات تو گشته است
ر) رَه یافته هر کس که در آن روضهی رضوان
ز) زوار تو آری همه از اهل بهشتند
ژ) ژرف است کلامِ تو چنان آیهی قران
س) سائل نکند ثانیه ای رو به اجانب
ش) شد زانکه نمکگیر تو ای حضرتِ باران
ص) صحن تو جلا داده دل و دیده ی ما را
ض) ضمنا شده حاتم ز کراماتِ تو حیران
ط) طوفِ حرمت را ز خدا خواسته مریم
ظ) ظاهر شده تا اینکه مقاماتِ تو بر آن
ع) عمریست که از قلبِ محبانِ خود از لطف
غ) غم بردهای ای مرجعِ تقلیدِ کریمان
ف) فرمود چه خوش عالمی از جنس حقیقت
ق) قم گشته ز فیض حرمت مرکز ایمان
ک) کی دم بتوان زد ، زِ تو با مصرع شعری
گ) گر إذن به شاعر ندهد خالقِ منان
ل) لطف و کرم و جود تو هرگز مگذارد
م) محشر بشود دیده ی ما چون همه گریان
ن) نتوان که مرا خواند غلامِ تو یقینا
و) وقتی که غلامانِ تو هستند بزرگان
ه) هستیِ غریب الغربا ، عمهی سادات
ی) یک لحظه از این بی سر و پا روی مگردان
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#أین_الطالب_بدم_المقتول_بکربلا
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#اشعار_مهدوی
#تشرفات
🔷🔶 #تشرف_علامه_حلی_به_محضر_مبارک_امام_عصر_ارواحنا_فداه
👈🏼👈🏼 آقا سید محمد صاحب کتاب مفاتیح الاصول، نقل میکند:
علامه حلی در یکی از شبهای جمعه تنها به زیارت سیدالشهدا علیه السلام میرفت. ایشان بر حیوانی سوار بود و تازیانه ای در دست داشت. در بین راه شخصی پیاده در لباس اعراب به ایشان برخورد کرد و با ایشان همراه شد. در بین راه شخص عرب مساله ای را مطرح کرد.
🍃 علامه حلی فهمید که این عرب مردی عالم است و با اطلاع و بلکه کم نظیر. لذا بعضی از مشکلاتش را از ایشان سوال کرد تا ببیند چه جوابی میدهد با کمال تعجب دید ایشان حلال مشکلات است.
خلاصه متوجه شد که این شخص علامه ی دهر است. زیرا تا به حال کسی را مثل خودش ندیده بود. تا جاییکه در بین سوالها، مسالهای مطرح شد که نظر آن شخص با علامه حلی متفاوت بود. علامه قبول نکرد و گفت: این فتوا بر خلاف اصل و قاعده است و دلیل و روایتی که مستند آن شود نداریم.
🍃 آن جناب فرمود: دلیل این حکم، حدیثی است که شیخ طوسی در کتاب تهذیب آورده. علامه گفت: چنین حدیثی در تهذیب نیست.
آن مرد، فرمود: آن نسخه از تهذیب را که تو داری از اولش فلان مقدار ورق بشمار در فلان صفحه و فلان سطر حدیث را پیدا میکنی.
🍃 علامه با خودش گفت: شاید این شخص مولای عزیزم حضرت بقیه الله الاعظم می باشد.
برای اینکه برایش معلوم شود در حالیکه تازیانه از دستش افتاد، پرسید:
آیا ملاقات با حضرت صاحب الزمان علیه السلام امکان دارد یا نه؟ آن شخص وقتی این سوال را شنید خم شد و تازیانه را برداشت و با دست خود در دست علامه گذاشت و فرمود:
چطور نمیتوان دید در حالیکه الان دست او در دست تو است؟
🍃 همین که علامه این کلام را شنید بی اختیار خودش را از بالا بر پاهای مبارک امام انداخت تا پای مبارکشان را ببوسد که از شوق زیاد بیهوش شد.
🍃 وقتی به هوش آمد کسی را ندید و افسرده شد. بعد از آنکه به خانه برگشت کتاب تهذیبش را نگاه کرد و حدیث را در همان جایی که آن بزرگوار فرموده بود، پیدا کرد و در حاشیه ی کتاب تهذیب خود نوشت:
این حدیثی است که مولای من صاحب الامر علیهالسلام به من خبرش را دادند.
📚 برکات حضرت ولی عصرعجل الله فرجه، ص۱۲۳
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar