04- ذاكران، محورهاي هدايتجامعه.mp3
22.35M
🎙 شرح#نهج_البلاغه خطبه ۲۲۲
💬 موضوع : ذاکران ، محورهای هدایت جامعه
💯 شماره #جلسه ۴
🗣 شارح #استاد_طاهرزاده
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِمْ، فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ يَقَظَةٍ فِي الْأَبْصَارِ وَ الْأَسْمَاعِ وَ الْأَفْئِدَةِ يُذَكِّرُونَ بِأَيَّامِ اللَّهِ وَ يُخَوِّفُونَ مَقَامَهُ بِمَنْزِلَةِ الْأَدِلَّةِ فِي الْفَلَوَاتِ.
مَنْ أَخَذَ الْقَصْدَ حَمِدُوا إِلَيْهِ طَرِيقَهُ وَ بَشَّرُوهُ بِالنَّجَاةِ وَ مَنْ أَخَذَ يَمِيناً وَ شِمَالًا ذَمُّوا إِلَيْهِ الطَّرِيقَ وَ حَذَّرُوهُ مِنَ الْهَلَكَةِ، وَ كَانُوا كَذَلِكَ مَصَابِيحَ تِلْكَ الظُّلُمَاتِ وَ أَدِلَّةَ تِلْكَ الشُّبُهَاتِ.
✅ ترجمه در پست بعدی
👇👇👇👇👇
همانا خداى سبحان و بزرگ، ياد خود را روشنى بخش دل ها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوايى بشنود، و چشم پس از كم نورى بنگرد، و انسان پس از دشمنى رام گردد.
خداوند كه نعمت هاى او گران قدر است، در دوران هاى مختلف روزگار، و در دوران جدايى از رسالت «تا آمدن پيامبرى پس از پيامبرى ديگر» بندگانى داشته كه با آنان در گوش جانشان زمزمه مى كرد، و در درون عقلشان با آنان سخن مى گفت. آنان چراغ هدايت را با نور بيدارى در گوش ها و ديده ها و دل ها بر مى افروختند، روزهاى خدايى را به ياد مى آورند و مردم را از جلال و بزرگى خدا مى ترساندند.
آنان نشانه هاى روشن خدا در بيابان هايند، آن را كه راه ميانه در پيش گرفت مى ستودند، و به رستگارى بشارت مى دادند، و روش آن را كه به جانب چپ يا راست كشانده مى شد، زشت مى شمردند، و از نابودى هشدار مى دادند، همچنان چراغ تاريكى ها، و راهنماى پرتگاه ها بودند.
••✾•🍃🌺🍃•✾••
🆔@matalebevijeh
23.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌺🍃✨🌺🍃✨
✨✨جمعه ها با دعای ندبه . قسمت دوازدهم✨✨
📚همراه با متن خوانی کتاب « #دعای_ندبه_زندگی_در_فردایی_نورانی»
https://eitaa.com/kotobtaherzadeh/895
🖋به قلم«استاد #اصغر_طاهرزاده»
أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدِینَ؟ أَیْنَ هادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَالنِّفاقِ؟ أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَالْعِصْیانِ وَالطُّغْیانِ؟ أَیْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَالشِّقاقِ؟ أَیْنَ طامِسُ آثارِ الزَّیْغِ وَالْأَهْواءِ؟ أَیْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْکِذْبِ وَالافْتِراءِ؟ أَیْنَ مُبِیدُ الْعُتاةِ وَالْمَرَدَةِ؟ أَیْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْلِیلِ وَالْإِلْحادِ؟ أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاءِ وَمُذِلُّ الْأَعْداءِ؟ أَیْنَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْویٰ؟
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄⚜️ @matalebevijeh
dar_entezar_zabani_dar_vasfe_enghelab_eslami_jalaseh-13_1400-11-26.mp3
18.21M
🔹#شرح_کتاب
🔸در انتظار زبانی در وصف #انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/matalebevijeh/6182
🔹#جهاد_تبیین
🔸به کلام استاد موسویان
🔹جلسه سیزدهم
🔸26 بهمن ماه 1400
@sabbar_ir
حضرت زینب«سلاماللهعلیها».mp3
2.69M
💓 #استاد_طاهرزاده :
🖌راستی را! ای زینب ! ای همه انسانیت در لباس «زن»! کدامین کلمات است که یارای نمایاندن تو را در صحنه کربلا برای تاریخ دارد ؟ خدایش مرحوم استاد احمد عزیزی را رحمت کند ! چه اندازه زیبا در شعر خود شما را به ما می نمایاند وقتی در وصف حرکت شما در کربلا می گوید:« بوسه بر زخمی که انسان خورده است/ بوسه بر بغضی که ایمان خورده است» حقیقتا کربلا چنین بود و چنین هست. بگذارید جناب حجه الاسلام دیانی برای ما شعر مرحوم عزیزی را بخواند تا معنای زینب ، نه! معنای زن در حضور اسلام در تاریخ روشن شود.
ای بهار نینوا در فصل جوش
ای گل خون پیشۀ آتشفروش
گوییا خون بشارت بر تو ریخت
اشک زینب در اسارت بر تو ریخت
در زمین، دشت تپیدنها تویی
قتلگاه سر بریدنها تویی
خواهر خورشید رنگ زرد من
خواهر مغموم صحراگرد من
داغ تو درد دقایق میدهد
بوی صد صحرا شقایق میدهد
تو به باغ داغ نیلی رفتهای
تا کبودستان سیلی رفتهای
قلب عالم را تو دیدی خونفشان
رو به سوی قتلگه، دامنکشان
مادرت زهرا وصیّت کرده بود
بر گلویش بوسه نیّت کرده بود
تا ببوسی شطّ مروارید را
در گلوگاه عطش خورشید را
تو نهادی بوسه بر جایی که نور
خوشهها بر داشت آن جا از ظهور
بوسه بر زخمی که انسان خورده است
بوسه بر بغضی که ایمان خورده است
پس وصیّت این چنین فرجام یافت
قلب زهرا در زمین آرام یافت
ای اسیر لشکر سرنیزهها
ناظر خورشید سر بر نیزهها
ای سفیر کربلا در قصر ظلم
خواهر خون خدا در عصر ظلم
در لطافت بوسۀ پیغمبری
در سخن همتاز تیغ حیدری
در شب شام غریبان با رباب
کودکان گریه را بردی به خواب
دست تو گهوارهدار ناله بود
دامنت تسکین بغض