eitaa logo
آموزش مداحی ماتم الحسین علیه السلام
373 دنبال‌کننده
291 عکس
346 ویدیو
50 فایل
@Mhmalekifard ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹خلوتگه راز🔹 شبی افروخته و نورانی‌ست روشنایی به جهانی ارزانی‌ست ماه تابیده ز بام افلاک از فروغش شده روشن رخِ خاک.. شبی آرام و جهان است خموش آفرینش شده بی جوش و خروش نکند ناله خروس سحری برده از یاد دگر نوحه‌گری مرغ شب نیز زبان را بسته‌ست گویی از ناله گلویش خسته‌ست اندر این صحنۀ آرام و خموش می‌رسد ناله‌ای از دور به گوش.. نغمه‌ای غرق در امواج نسیم حاکی از حسرت و اندوه عظیم اندر افلاک، فکنده‌ست طنین صوتی آشفته و لرزان و حزین.. زین نوا پردۀ جان می‌لرزد همه ذرّات جهان می‌لرزد یارب این نالۀ غم‌پرور کیست؟ این همه سوز و نوا از پی چیست؟.. کیست آشفته‌دل و عاشق‌وار راز می‌گوید و می‌گرید زار؟.. از غم کیست که چون شمع سحر شعله دارد به جگر، اشک به بر؟ مگر او حضرت ابراهیم است؟ که به درگاه خدا تسلیم است یا مگر هم‌سخن حق، موساست؟ که ز دل نالد و غرق نجواست یا مگر زنده شده احمد باز؟ بر کشیده‌ست ز توحید آواز دل در این راز نهان، حیران است این جوان کیست؟ چرا گریان است؟ :: آه... این تازه جوان سجاد است که چنین نیمه‌شبش فریاد است او بُوَد محرم خلوتگه راز پردۀ کعبه گرفته به نیاز او دل‌آشفته و مشتاق بُوَد افتخار همه عشاق بُوَد.. او به جان، شیفتۀ عشق خداست زار می‌نالد و در حال دعاست چهره در اشک اسف می‌شوید با دل‌آرام، چنین می‌گوید: «چشم‌ها رفته فرو در دل خواب خفته آرام، نجوم شب‌تاب لیکن ای بر همه هستی آگاه! خواب را نیست به نزدیک تو راه.. از تو ای دوست چنین می‌خواهم که کنی رحمت خود همراهم نظری جانب من اندازی این دل غم‌زده را بنوازی» :: گفت و نالید و شکایت‌ها کرد این سرود ابدی انشا کرد: «ای خداوند کریم کارساز ای پناه خستگان بی‌قرار ای که گویی پاسخ بیچارگان از کرم در پردۀ شب‌های تار ای که راحت بخشی از درمان خویش دردمندان را ز درد بی‌شمار.. غیر درگاهت ندارد ملجأی معصیت‌کار پریشان‌روزگار من در این شب نالم و خوانم تو‌ را با دلی سوزان و چشمی اشکبار بخششی بر گریۀ جانسوز من رحمتی بر این دل پر انتظار از تو دارم چشم آمرزش که نیست جز تو در عالم کسی آمرزگار» :: بعد از این سر به‌سوی چرخ افراشت باز این‌سان ز دل افغان برداشت: «ای خدا بردم اگر طاعت تو هست بر گردن من منّت تو ور گنه کردم و در تقصیرم حُجّت توست گریبان‌گیرم بارالها به همان حجّت خویش به کرم‌گستری و منّت خویش بنما رحم و ببخشا گنهم که به درگاه تو من روسیهم بارالها به سرای جاوید مکن از رؤیت جَدّم نومید» :: پس از این باز لب خویش گشود این نوا را ز سر سوز، سرود:.. «جز به یاد تو جهان زیبا نیست زندگی نغز و نشاط افزا نیست آخرت نیست خوشایند و نکو جز به عفو تو که باشد دلجو روز، خوش نیست جز از خدمت تو زآ‌ن‌که جان‌بخش بود طاعت تو نیست خوش جز به مناجات تو، شب شور شب هست ز یا رب یا رب!.. جز به مهر تو دلی خُرّم نیست بی تو سرمایۀ دل جز غم نیست..» :: باز این‌گونه سخن ساز نمود لب خود را به دعا باز نمود: «معصیت‌ها چه نهانی چه عیان به تو یا رب نرسانند زیان نیز سودی نبری از حسنات که تو را نیست نیازی در ذات زآنچه ای دوست تو را نیست ضرر عفو فرما و نما صرف نظر.. حسناتم به محبت بپذیر دیده از معصیت من برگیر» :: باز نالید و شکایت‌ها کرد لب بدین شعر غم‌افزا وا کرد: «ای آرزوی جان و دلم ای اله من درمانده‌ام، ببخش به حال تباه من تو مایۀ امید و تو آرام‌بخش دل تو چارۀ غم من و پشت و پناه من حاجات من برآر ز کارم گره‌گشای باران لطف ریز و فرو شو گناه من وامانده‌ام به راه و ندانم که چاره چیست زادم کم است و دور و دراز است راه من گریم برای توشۀ کم یا که راه دور؟ سرگشته است چون دل من، اشک و آه من یا رب! گناه‌کارتر از خود ندیده‌ام کس نیست در زمانه به روز سیاه من..» :: مرد حق کرد پیایی تکرار حاصل این غزل آتش‌بار هر چه تکرار نمود افزون‌تر شد دل پر تپش او خون‌تر.. ناگهان نالۀ او رفت فرو در نفس‌های تب‌آلودۀ او در گلو زمزمۀ او بشکست پردۀ کعبه برفتش، از دست سخت لرزید و بیفتاد خموش بر زمین نقش شد و رفت ز هوش بی‌خود افتاد ز پیمانۀ حق عاشق حق به در خانۀ حق 📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 غربت بقیع در روز میلاد امام سجاد 🔹در حالی که جمعی از شیعیان در کربلا اعیاد شعبانیه را جشن می‌گیرند، بقیع غریب است و زائران امکان حضور در جوار قبر امام سجاد (ع) را هم ندارند. 🔹محمد المعصوم از زائران عراقی می‌گوید که «سعودی‌ها درهای بقیع را از ساعت ۸ صبح بسته‌اند.» این در حالی است که در روزهای گذشته درهای بقیع تا حوالی ۱۱ صبح باز بود.
کیستم من؟ پیشوای چارم اهل ‌یقینـم    سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین‌ العابدینم قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم                         هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل ‌المتینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم                          زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم هم قنوتم، هم سجودم، هم تشهد، هم سلامم                        هم جهادم، هم زکاتم، هم صلاتم، هم صیامم هم حیاتم، هم نجاتم، هم امانم، هم امینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم رکن می‌بالد که دست من نمـاید استلامش  کعبه می‌نازد که من از سوی حق باشم امامش هر‌که ما را دوست دارد از خدا بـادا سلامش                           هرکه با ما بـود، دشمن تـا ابد لعن مدامش من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم آسمانی ‌هـا همه محـو مناجـات شب من                             نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من آسمان پیچد به خود در شعله‌ی تاب و تب من                           ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب ‌یارب من گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم                          در غل و زنجیـر دشمن، یاری اسلام کردم فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم                                آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم..
با سلام و آرزوی قبولی عرض ارادات عزیزان در این ایام به اطلاع عزیزان میرسانیم جلسه کلاس برگزار نمیگردد‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لبخند شعف بر لب ثارالله است خورشید گرفته در بغل یا ماه است این طفل علی ابن حسین ابن علی است یا اینکه محمد ابن عبدالله است از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌هٔ احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند اکبر که رخش جلال سرمد دارد این آینه زیبایی احمد دارد چون اوست شبیه مصطفی دیدارش پاداش زیارت محمد دارد
خدا را جلوه ی دیگر مبارک یم توحید را گوهر مبارک سپهر نور را اختر مبارک علی بر آل پیغمبر مبارک کند دل دم به دم یاد محمّد  که شد تکرار میلاد محمّد  خرد را رهبری آگاه دادند جوانان را چراغ راه دادند سپهر معرفت را ماه دادند ولایت را ولی الله دادند ولی الله ولی در بر گرفته محمّد یا علی در بر گرفته سپهر عصمت و تقوی قمر زاد عروس حضرت زهرا پسر زاد به خَلق و خُلق و خو پیغامبر زاد که خیر الخلق را خیر البشر زاد شگفتا باز احمد آفریدند محمّد را محمّد آفریدند سراپا نخله ی طور است این طفل همه نورٌ علی نور است این طفل تمام شور عاشور است این طفل بگو قرآن منشور است این طفل کلام یوسف زهرا گواهی است که او ممسوس در ذات الهی است تماشایش ز زهرا می برد دل تجلاّیش زبابا می برد دل نه او تنها زلیلا می برد دل زاهل البیت یکجا می برد دل حسین بن علی را نور عین است علی آری علیّ بن الحسین است دعای نور در مرآت رویش نوای وحی در خون گلویش حدیث عشق بابا گفتگویش نگاه حضرت عبّاس سویش امامت از جمالش در تجلاّست نگاهش گه به زینب گه به لیلاست دو چشمش چشم حقّ بین پیمبر دو ابرو ذوالفقار شیر داور دو بازو بازوی عبّاس و حیدر دو لعل لب نه، دو یاقوت احمر از او بیت ولایت گشته گلشن حسین بن علی چشم تو روشن سیادت بنده ی او بنده ی او شهادت زنده ی او زنده ی او شرف، ایمان، ادب، پاینده ی او پیام کربلا در خنده ی او چه گویم هر چه گویم بهتر است این تعالی الله علیّ اکبر است این دلش دریای ایمان حسین است درون پیکرش جان حسین است جمالش عید قربان حسین است ببوسیدش که قرآن حسین است به خاکش دل به پایش جان فشانید به چشم و ابرویش قرآن بخوانید سلام الله بر ماه جمالش صفات الله در خلق و خصالش جلال الله زهی قدر و جلالش ولی الله بینای کمالش رخش نادیده شمع محفل ماست زیارتنامه اش لوح دل ماست سلام از مات ای روح معانی علی اکبر رسول اللهِ ثانی نبوّت را کتاب آسمانی ولایت را فروغ جاودانی علی، زهرا، پیمبر، بر تو نازد پدر تا صبح محشر بر تو نازد تو حقّ را از ازل در خویش دیدی تو در قلب پدر شور آفریدی تو دل از هر چه جز جانان بریدی تو بانگ ارجعی را می شنیدی به پاس حقّ مقاوم ایستادی به «میثم» نه به عالم درس دادی