* #یس #شعبان #حفظ #آیت_الله_کشمیری
🔻در روايت دارد كه شب نيمه شعبان هر كسی سه سوره يس بخواند خدای متعال تا سال آينده او را در حفظ و حراست و نگهداری خودش بيمه میكند.
گويا برای سه حاجت مهم هم میتوان خواند؛ چه خود انسان و چه خانواده انسان هر كدام میتوانند بخوانند.
🔸اين عمل شب نيمه شعبان است.
براي گشايش كار، امنيت خود انسان و برای جهات كاری و جهات روحی، همچنین برای خانواده انسان، مفید است.
🔹مرحوم آیت الله کشمیری قدس سره خيلی به خواندن سه سوره يس در شب نيمه شعبان سفارش میكردند.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir
🌸السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
تمام هستیِ زهرا، نصیب نرجس شد
🍀عیدتان مبارک باد☘
هدایت شده از هیئت حجت بن الحسن
🔰 چه عذری برای شما خواهد ماند؟؟...
✨ پس از آنکه علی بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی بعد از سالها اشتیاق، توفیق زیارت امام زمان علیه السلام نصیبش گردید؛ حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به او فرمودند:
🔸 يَا أَبَا اَلْحَسَنِ، قَدْ كُنَّا نَتَوَقَّعُكَ لَيْلاً وَ نَهَاراً، فَمَا اَلَّذِي أَبْطَأَ بِكَ عَلَيْنَا؟
✨ «ای اباالحسن! ما شب و روز در انتظار تو بودیم! چه چیزی باعث تأخیر تو در تشرف به سوی ما شد؟»
🔹قُلْتُ: يَا سَيِّدِي، لَمْ أَجِدْ مَنْ يَدُلُّنِي إِلَى اَلْآنَ!
🔹عرض کردم: آقای من! تاکنون کسی را نیافته بودم که مرا به نزد شما راهنمایی کند!
🔸 قَالَ لِي: لَمْ نَجِدْ أَحَداً يَدْلُّكَ؟! ثُمَّ نَكَثَ بِإِصْبَعِهِ فِي اَلْأَرْضِ، ثُمَّ قَالَ: لاَ وَ لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ اَلْأَمْوَالَ، وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ اَلْمُؤْمِنِينَ، وَ قَطَعْتُمُ اَلرَّحِمَ اَلَّذِي بَيْنَكُمْ، فَأَيُّ عُذْرٍ لَكُمْ اَلْآنَ؟
✨ حضرت فرمودند: « کسی را نیافتی که تو را (به نزد من) راهنمایی کند؟! سپس حضرت انگشتشان را روی زمین کشیدند و فرمودند: (این چنین نیست)، شما اموالی فراوان انباشتید و ضعفای مؤمنین را به زحمت افکندید و پیوند رَحِمی که در میان خود داشتید، قطع کردید، دیگر (و در این صورت)، چه عذری برای شما خواهد ماند؟»
🔹فَقُلْتُ: اَلتَّوْبَةَ اَلتَّوْبَةَ، اَلْإِقَالَةَ اَلْإِقَالَةَ.
🔹 عرض کردم: توبه! توبه! (اقاله در اینجا به معنی: خواهش و تمنا برای درگذشتن از گناه)
🔸ثُمَّ قَالَ: يَا اِبْنَ اَلْمَهْزِيَارِ، لَوْ لاَ اِسْتِغْفَارُ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ لَهَلَكَ مَنْ عَلَيْهَا إِلاَّ خَوَاصَّ اَلشِّيعَةِ اَلَّذِينَ تُشْبِهُ أَقْوَالُهُمْ أَفْعَالَهُمْ
✨ سپس حضرت فرمودند:
ای پسر مهزیار اگر بعضی از شما برای بعضی دیگر استغفار و طلب مغفرت نمیکردند، غیر از خواص شیعه که حرف و عملشان یکی است، همه هلاک میشدند...
📚 دلائل الامامة، ص ۵۴۲ (ابتدای حدیث ص۵۳۹)
@ostadelahi
#یا_امیرالمؤمنین روحی فداک
ما بیکسیم و معرکه خونخوار یا علی
ما را به لطف خویش نگهدار یا علی
آندم که تافت نور الهی ز صبح غیب
روی تو بود مطلع انوار یا علی
#اهلی_شیرازی
#یاامیرالمومنین_روحی_فداک
ای حیدر شهسوار وقت مددست
ای زبدهٔ هشت و چار وقت مددست
من عاجزم از جهان و دشمن بسیار
ای صاحب ذوالفقار وقت مددست
#ابوسعید_ابوالخیر
#یا_امیرالمؤمنین_روحی_فداک
#کتیبه_سمت_راست
زائران درگهت را بر در_ خلد برین
میدهند آواز طبتم فادخلوها خالدین
#ملا_محسن_کاشی
#یا_امیرالمؤمنین_روحی_فداک
#کتیبه_سمت_چپ
تا نجف شد آفتاب دین و دولت را مقام
خاک او دارد شرف بر زمزم بیت الحرام
#ملا_محسن_کاشی
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_حسین_علیه_السلام
#حاج_علی_قربانی
#سینه_زنی
#ولی_الله_کلامی
#غزل
در جواني بي حسين احساس پيري ميكنم
بگذر از پيري كه احساس حقيري ميكنم
دولتِ عشقش بنازم با لباس نوكري
در سفارتخانه ي دلها سفيري ميكنم
من فقير اهلبيتم ليك كَشكولم پُر است
فخر بر تاج ِ شهان با اين فقيري ميكنم
گفت زاهد: از چه رو بر سينه محكم ميزني؟
گفتم از آئينه ي دل گَردگيري ميكنم
من اسير رشته ي زلف حسينم ، مدعي
ناز بر آزادگان با اين اسيري ميكنم
گر اميرالعاشقين اين عشق را امضاء كند
ميروم عرش و ملائك را اميري ميكنم
در حرم ناخوانده رفتم حضرت معشوق گفت
خود بيا، بي خود بيا مهمان پذيري ميكنم
امام علی_مدح:
#حضرت_علی_علیه_السلام_مدح
#ملا_محسن_کاشی
دو بیت از این شعر در کتیبه های حرم امیرالمومنین علیه السلام،نقش بسته است
👇👇👇👇
السلام ای سایه ات خورشید ربّ العالمین
آسمانِ عزّ و تمکین، آفتاب داد و دین
مفتی هر چار دفتر، خواجه هر هشت خلد
داور هر شش جهت اعظم امیرالمؤمنین
عالِمِ علمِ سَلُونی، شهسوار لَوْ کشِف
ناصر حق، نفس پیغمبر امام المتّقین
صورت معنای فطرت، باعث ایجاد خلق
اصل نسل آلِ آدم، نفس خیرالمرسلین
صاحب یوفُونَ بِالنَّذر، آفتاب اِنّما
قرّةُ العین لَعَمرِک، نازش روح الامین
در جهان از راه حشمت چون جهانی در جهان
در زمین از روی رفعت آسمانی بر زمین
نقش بند کاف و نون از روز فطرت تا کنون
ناکشیده چون مه رخسار تو نقش مبین
ناشنیده از زمان مهد تا باقی عمر
بی رضای حق ز تو حرفی کرام الکاتبین
مثل تو ناورده ایزد در همه حالی محال
ور بود ممکن نه الاّ رَحْمَة للعالمین
آن که مداحش خدا همدم رسول الله بود
گر کسی همتاش باشد هم رسول الله بود
بند دوم
ای به غیر از مصطفی نادیده همتای تو کس
بسته بر مهر تو ایزد مهر حورالعین و بس
مهره مهر از گلوی صبح برنارد فلک
گرنه از مهر تو آید صبح صادق را نفس
کاروان سالار جاهت چون کند آهنگ راه
چرخ را بر دست پیش آهنگ بندد چون جرس
با شکوه صولتت دستان نیاید در شمار
در پر عنقای مغرب کی شکوه آرد مگس
گر دل دریا عطایت موج بر گردن زند
لجّه گردون در آن گردان نماید همچو خس
گر شکوهت را به میزانِ معانی بر کشند
از ره خفّت کم آید بوقبیس از یک عدس
اندر آن میدان که مردان سعادت خوی را
از پی مردی عنان از دست برباید فرس
از میان مشرق میدان درآیی مِهر وار
رایت نصرت ز پیش و آیت دولت ز پس
خلق هفت اقلیم اگر آن روز همدستان شوند
از سر مردی نیارد پا به میدانِ تو کس
صورتی گردد مجسم فتح گوید آشکار
لا فَتی اِلّا عَلی لاسَیفَ اِلّا ذِالفقار
بند سوم
ای سپهر عصمت از فرِّ تو زیور یافته
آفتاب از سایه چتر تو افسر یافته
از غبار درگه چرخ احترامت آشکار
کیمیاگر نسخه گوگرد احمر یافته
بر امید مثلِ رویت، دست نقّاش ازل
نقش ها بر بسته لیکن چون تو کمتر یافته
و آنکه اندر آفرینش لاف بالایی زده
رفعتت را زآفرینش پایه برتر یافته
بازِ قدرت هر کجا بال جلالت کرده باز
طایران سدره را در زیر شهپر یافته
هر که مُهر مهر تو بر صفحه جان کرده نقش
مخزن دل را چو کان از زر توانگر یافته
آنکه دست حاجتی بر جود تو برداشته
دست خود را تا قیامت حاجت آور یافته
ساقی کوثر نه چندان مدح باشد مر ترا
ای ز تو دریای فطرت عین کوثر یافته
با خدا و مصطفی رای تو یکره داشته
از خدا و مصطفی شمشیر و دختر یافته
گر نبودی ذات پاکت آفرینش را سبب
تا ابد حوّا سترون بود و آدم عزب
بند چهارم
ای معظم کعبه اصل از بیان مصطفی
قبلۀ دنیا و دین، جان جهانِ مصطفی
ای به استحقاق بعد از مصطفی غیر از تو کس
نانهاده پای تمکین بر مکان مصطفی
از نقود گوهر معنی لبالب شد دهان
تا نهادی لب به صورت در دهان مصطفی
تا سپهر شرع ازو پر نور شد هرگز نیافت
از تو روشنتر مهی بر آسمان مصطفی
رفعتی بالای امکان صورتی ناممکنست
ور بود ممکن بود آن قدر آن مصطفی
گرچه در عالم به اقبال تو شاها کرده ام
آنچه حَسّان کرد وقتی در زمان مصطفی
لاف مداحی درین حضرت نمی آرم زدن
ای ثناخوانِ تو ایزد از زبان مصطفی
از بیان خلق بر ناید صفاتِ ذات تو
ور برآید نبود اِلاّ از بیان مصطفی
عرض حاجت بر تو حاجت نیست، می دانی که چیست؟
حال اخلاص من اندر خاندان مصطفی
منّت خلقم به جان آورد لطفی کن مرا
وارهان از منّتِ خلقم به جان مصطفی
روی رحمت بر متاب، ای کام جان از روی من
حرمت جان پیمبر یک نظر کن سوی من
بند پنجم
ای گزیده مر خدایت یا امیرالمؤمنین
خوانده نفس مصطفایت یا امیرالمؤمنین
از نسیم باد نوروزی نشاید کرد یاد
پیش خلق جانفزایت یا امیرالمؤمنین
آنچه عیسی از نفس می کرد رمزی بود و بس
از لب معجزْنمایت یا امیرالمؤمنین
خاطر همچون من شوریده خاطر کی کند
وصف ذات کبریایت یا امیرالمؤمنین
با همه بالانشینی عقلِ کل نابرده راه
زیر شادروان رایت یا امیرالمؤمنین
گر بُدی بالاتر از عرش برین جای دگر
گفتمی آنجاست جایت یا امیرالمؤمنین
مدح اگر شایسته ذات تو باید گفت و بس
کیست تا گوید ثنایت یا امیر المؤمنین
آنچه تو شایسته آنی ز روی عزّ و جاه
کس نداند جز خدایت یا امیرالمؤمنین
ما همه از درگه لطفت گدایی می کنیم
ای همه شاهان گدایت یا امیرالمؤمنین
فهم انسانی چه داند عزّت کار ترا
کآفرینش بر نتابد بار مقدار ترا
بند ششم
ای که فرمان قضا موقوف فرمان شماست
دور دورانِ فلک دوری ز دوران شماست
آفتابی کآسمان در سایه اقبال اوست