eitaa logo
آموزش مداحی ماتم الحسین علیه السلام
372 دنبال‌کننده
291 عکس
346 ویدیو
50 فایل
@Mhmalekifard ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 رَغائب به معنای آرزو نیست! بلکه شب رغبت‌ها است، یعنی از خدا بخواهید رغبت‌های یک سال شما را هدایت و اصلاح کند. فَاستبقوا الخیرات شویم، بالاترین خیرات زمینه‌ سازی ظهور مولاست، که باید به سمتش سبقت بگیریم. 📚 آیت الله جوادی آملی
بیاد دوست عزیزم مرحوم حسام حسنی
کدام "جمعه" دعا مستجاب خواهد شد؟! مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد کدام "جمعه" ز عطر بهشتیِ گل یاس، بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد؟! کدام "جمعه" شود بخت عاشقان بیدار و چشم فتنۀ عالم، به خواب خواهد شد؟! کدام "جمعه" خدایا ز فیض گریۀ شوق، بهار و باغ و چمن، کامیاب خواهد شد؟! جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پردۀ غیب، کدام "جمعه" برون از حجاب خواهد شد؟! کدام "جمعه" به خورشید می‌خورد پیوند و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد؟! هزار "جمعه" دعای فرج به لب داریم کدام "جمعه" دعا مستجاب خواهد شد؟!
باز بر نخل ولایت ثمری داده خدا آسمان عظمت را قمری داده خدا در بهاری همه زیبائی و امید و صفا گلشن مهر و وفا را ثمری داده خدا دهم ماه رجب، لیله قدر دل ماست وه بر این شب،چه مبارک سحری داده خدا شب قدر است، بخوان سوره کوثر ،زیرا به رضا ،کوثر و قدرِ دگری داده خدا حجره کوچک ریحانه بهشتی دگر است که بر این خانه صفای دگری داده خدا به جهانِ بشریت ز حریم ملکوت با جمال ملکوتی،بشری داده خدا تا که در بادیه عشق، توقف نکند باز این قافله را راهبری داده خدا همه از مرحمت این پدر و این پسر است هر چه بر هر پسر و هر پدری داده خدا هم چو او نیست دگر پر برکت مولودی مقدمش را چه مبارک اثری داده خدا اولیاء جمله جوادند ولیکن ز جواد جود را جلوه تابنده تری داده خدا تا دهد قدرت فرعونی مامون بر باد به جگر گوشه موسی پسری داده خدا جز مدیح علی و آل ،(موید) را نیست آری آری که به هر کس هنری داده خدا
با حضورت ستاره ها گفتند نور در خانه ی امام رضاست کهکشان ها شبیه تسبیحی دستِ دُردانه ی امام رضاست مثل باران همیشه دستانت رزق و روزی برای مردم داشت برکت در مدینه بود از بس چهره ات رنگ و بوی گندم داشت زیر پایت همیشه جاری بود موج در موج دشتی از دریا به خدا با خداتر از موسی بی عصا می گذشتی از دریا با خداوند هم کلام شدی علت بُهت خاص و عام شدی «کودکی هایتان بزرگی بود» در همان کودکی امام شدی رزق و روزی شعر دست شماست تا نفس هست زیر دِیْن توایم تا جهان هست و تا نفس باقی است ما فقط محو کاظمین توایم من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هر بار از سمت باب الجواد می آیم
آن شب مدینه تشنه ی آب بقا بود چشم انتظار ساغر قالوا بلی بود آن شب شقایق قصد کوی یار می کرد از خواب غفلت لاله را بیدار می کرد آن شب سحر شعر گل مهتاب می خواند از جلوه ی خورشید عالمتاب می خواند آن شب فضا آکنده از شور و طرب بود بین ملائک صحبت از ماه رجب بود آن شب عروس فاطمه از دل دعا کرد درمان دردش را تمنا از خدا کرد آن شب رضا در خط تسلیم و رضا بود در خط تسلیم خدا، لطف خدا بود آن شب منادی دادِ عدل و داد می زد بین زمین و آسمان فریاد می زد کای اهل عالم مقصد و مقصود آمد در کان هستی هر چه بود از جود آمد آئینه ی ایزد نما آمد به دنیا یعنی جواد بن الرضا آمد به دنیا از بهر دیدارش ز جنت آدم آمد نوح نبی از بهر خیر مقدم آمد آمد خلیل بت شکن از کعبه سویش تا شهد جان نوشد ز جام آبرویش
. ای خدا را به شرف مظهر ایثار جواد ای صفا بخش دل احمد مختار جواد . ای علی را به سخاوت گه بخشش ثانی ای به گلزار عدالت گل بی خار جواد . ای جگر گوشه ی زهرا دُر دریای وجود ای به خلق حسنی صابر و هُشیار جواد . ای حسین ابن علی را به هدف وارث خون ای تو را صحنه ی گیتی صف پیکار جواد . شد جهان مفتخر از جود تو ای مظهر جود که بود جود و کرم بر تو بدهکار جواد . یوسف از حُسن خداداد تو گردیده خجل بسکه خوبی شده نادیده خریدار جواد
ای جهان ریزه خور خوان عطای تو جواد ای ز جود تو کرم گشته گدای تو جواد . من چه گویم به مدیحت که به قرآن کریم گفته در آیه ی تطهیر خدای تو جواد . عاشر ماه رجب داد خدایت به رضا که تو راضی به حقی حق به رضای تو جواد . گل لبخند به لبهای پیمبر روئید تا شنیدی خبر نَشو و نمای تو جواد . گشت از یمن قدوم تو دل فاطمه شاد که علی گفته جهانی به فدای تو جواد . محو از صحنه ی تاریخ شود واژه ی فقر هر کجا خیمه زند جود و سخای تو جواد . حاتم ار لطف تو بیند نکند دعوی جود ای بنازم به تو و قدر و بهای تو جواد . عالمی گشت مصفّا ز صفای قدمت ای صفابخش دل خلق صفای تو جواد .
مرحوم . ماهی شده در ماه رجب جلوه گر امشب کز پرتو آن ماه خجل شد قمر امشب . خورشید جهانتاب درخشید ز یثرب کافاق منور شد از او سربسر امشب . زام الولد این ماه دل آرا شده ظاهر خوشنود رضا شد زجمال پسرامشب . تا مدعیانش ننمایند شماتت حق کرده عطایش پسری خوش سیر امشب . گر دیده قران مه و خورشید ولایت گویی که شده معجز شقّ القمر امشب . نوری شده در فرش تجلّی که از آن نور بگرفته بخود عرش برین زیب و فر امشب . نورسته گلی سرزده از گلشن طاها پاشیده صبا خوش به فزا مشک تر امشب . زیبا پسری آمده با چهر محمّد حسن نبوی باز شده جلوه گر امشب . شد یوسفی از آل محمّد سوی بازار کز بهر تماشا شده اهل نظر امشب . جنّ و فلک از فرط طرب غرق نشاطند شادی است که برخاسته از بام و در امشب . میلاد جواد ابن رضا فخر عباد است گردید عیان آیینۀ دادگر امشب . گشته متولّد نهمین حجت داور روشن شده چشم و دل خیرالبشر امشب . «آذر» به طرب کوش که میلاد جواد است مسرور بُود مهدی ثانی عشر امشب
حُسن تو به ماهِ آسمان داده نشد بی جلوه‌ی تو، بهشت آماده نشد در وصف تو ثامن‌الحجج فرموده‌ست: مولود به این مبارکی، زاده نشد ای دوست به درگهت مراد آوردم از دست ستم‌ها به تو داد آوردم نام تو جواد است و خدای تو جواد امید به لطف دو جواد آوردم
در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست در چله گرفتن ثمری بهتر از این نیست ما خُمِّ شراب از جگر غوره گرفتیم در میکده‌ی ما هنری بهتر از این نیست سجاده بیارید که تا صبح نخوابیم در بین سحرها ، سحری بهتر از این نیست ما درد نگفتیم ولی باز دوا کرد در شهر، طبیب دگری بهتر از این نیست حق داشت بنازد پدر پیر مدینه در هیچ کجایی پسری بهتر از این نیست گفتند جواد است، سر راه نشستیم در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست پر کرد به اجبار خودش کیسه‌ی ما را در کوچه‌ی ما رهگذری بهتر از این نیست گفتند سلامی بده و زائر او باش دیدیم در عالم سفری بهتر از این نیست پس زائر یاریم تَوَکَّلْتُ علی الله ما عبد نگاریم تَوَکَّلْتُ علی الله ابروی تو و تیغ بلا فرق ندارند در طرز شهادت شهدا فرق ندارند کافی‌ست که پای تو به یک سنگ بگیرد این‌گونه که شد سنگ و طلا فرق ندارند ایام طفولیت تو عین بزرگی‌ست در معجزه، ایام خدا فرق ندارند از رحمت تو دور نبودند سیاهان وقت کرم تو، فقرا فرق ندارند پایین سر سفره‌ی تو نیز چو بالاست در خانه‌ی تو شاه و گدا فرق ندارند ما کار نداریم رضا یا که جوادی در مذهب ما آینه‌ها فرق ندارند تو آمده ای تا که سرآمد شده باشی یکبار دگر نیز محمد شده باشی بیمار شدن از من و عیسی شدن از تو لب تشنه شدن از من و دریا شدن از تو در راه عصای تو بیان کرد: امامی! اعجاز عصا از تو و موسی شدن از تو در مهد به اثبات خودت سعی نمودی در کودکی‌ات این همه والا شدن از تو چل سال پدر، چشم به راه پسرش بود حالا یکی یک دانه‌ی بابا شدن از تو چشمان موفق به امید تو نشسته است پس دست شفا از تو و بینا شدن از تو بگذار قدم های تو را خوب ببیند در قامت تو جلوه‌ی محبوب ببیند هستند کریمان دو عالم سرِ خوانت یکبار نخورده‌ست گره کیسه‌ی نانت اصلاً حرم شاه خراسان حرم توست هرصحن که گشتیم در آن بود نشانت انگار که گهواره‌ی تو عرش زمین بود وقتی پدر پیر تو می‌داد تکانت تکبیر تو از داخل گهواره رسیده‌ست هستم اگر امروز مسلمان اذانت یکبار پدر گفتن تو گر نمی‌ارزید صدبار نمی‌رفت به قربان زبانت! از چشم پدر دور مشو، گرگ زیاد است براین پدرت حق بده باشد نگرانت در راه مبادا قدمت خار ببیند آن صورت چون برگ تو آزار ببیند...