📍انسانی که سالیانِ سال در دنیایِ دینداری زندگی کرده و نفس کشیده
مذهبی بوده، مداح بوده، روضه خوان بوده، هیئت رو بوده، بسیجی و انقلابی بوده، قاری و حافظ قرآن بوده
اما پس از مدتی به هر سببی تغییر دیدگاه اعتقادی ۱۸۰ درجه ای پیدا میکند و شروع به هر گونه اقدام ضددینی و ضدانقلابی میکند؛ به شدت تغییر او به حالت اولیه سخت و شاید غیرممکن ست. چون فریب، حیله، تهمت، تخریب شخصیتی، دروغگویی، رانت بازی و لابیگری هایِ مذهبی ها را از نزدیک و بین آنها دیده و هر چه توضیح دهید که این افراد شاید زیاد باشند؛ اما همه نیستند قابل باور برای او نیست و افرادِ پاک مذهبی را در اقلیت و ناچیز میداند و این اقلیت هم حاصلِ دین نمیداند بلکه حاصل انسانیت و ذاتِ فرد میداند، چون استدلال می آورد که اگر دین سبب خوب شدن افراد بود، اکثریت مذهبی ها خوب بودند!
این افراد پس از تغییر چنان کینه ای نسبت به مذهبی ها پیدا میکنند که حاضرند سرِ مذهبی ها را هم ببُرند!
اما انسانی که سالیان سال در دنیایِ غیردینی زندگی کرده و نفس کشیده
و صرفاً دنیای دینداران را از رسانه و اطرافیان شنیده ست
با شرح و تفسیر از حقایق و واقعیت دین و دین داران و انقلاب میتوان آنها را به خط دین آورد.
بدون شک ورود افراد دسته دوم از اول ساده تر ست.
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📌 برسد به دست مسئولین آموزش و پرورش
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📌با این دست نظرسنجی به شدت مخالفم چون این جمله را برای اکثریت مردم تداعی میکند که:
جمهوری اسلامی امنیت میدهد و آزادی را میگیرد!!!
در حالیکه هر دو باید در بالاترین حد خود و در کنار هم وجود داشته باشد. خواهش میکنم تفکرِ این به جای آن را کنار بگذارید...
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
🕞ساعات اوقاتِ شرعیِ مشهد خیلی بامزه و عجیب شده ست:
اذان صبح: دو و نیمِ شب!
طلوعِ آفتاب: چهار و نیم!
نیمه شب شرعی: ده و نیم شب! یعنی شما ساعت ده و نیم میتوانید نماز شب بخوانید!
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📍وقتی مسئولین همانندِ مردم زندگی نمیکنند، اینطور سخن میگویند... قطعاً آقای محسن رضایی نمیدانند مردم همین الآن در حال له شدن هستند! همیشه وعده...
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📌شما با کدام دیدگاه موافق هستید؟
1⃣ دیدگاه میثم مطیعی که منتقد مداحیِ استودیویی ست
2⃣دیدگاه هلالی و پویانفر که مداحیِ استودیویی اجرا میکنند
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📱معرفیِ تعدادی اپلیکیشن مفید:
1⃣ Audify music player
اپلیکیشن مناسب و با قابلیت هایِ متعدد جهت شنیدن صوت
2⃣فانوس
اپلیکیشن بسیار مفید و با قابلیت های متعدد جهت مدیریت مالی فردی
شما در طول ماه یک سری ورودی(دریافتی) مانند حقوق و پاداش دارید و یک سری خروجی(پرداختی) مانند خوراک و پوشاک و قبض ها
این اپلیکیشن به طور کامل تمام ورودی ها و خروجی هایِ شما را تفکیک میکند.
3⃣sleep sounds
اپلیکیشن مناسب صوت هایِ آرامش بخش مانند صدای دریا، کویر و پرندگان
4⃣پی پاد
با این اپلیکیشن میتوانید خدمات کارت به کارت، پرداخت قبض، بسته اینترنت، شارژ، خلافی و عوارض خودرو و آزادراهی را انجام دهید. بهترین خدمتی که این اپلیکیشن ارائه میدهد شارژ من کارت ست البته اگر تلفن همراه شما مجهز به NFC باشد.
5⃣simnote
اپلیکیشنی جهت یادداشت هایِ شما در سه بخش مهم جاری، انجام شده و بایگانی
6⃣ضبط صوت خبرنگاری
بین اپلیکیشن هایی که بنده امتحان و بررسی کردم این اپلیکیشن خوبی ست
7⃣samsung health
اپلیکیشنی مناسب جهت ثبت و ارزیابی سلامتی بدن و ورزش
8⃣To Do
اپلیکیشنی مفید برای برنامه ریزیِ روزانه شما
9⃣Focus To Do
این اپلیکیشن بیشتر جهت زمان بندی مطالعات دروس به کار می رود.
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📍 بالاترین و پایین ترین آمار اعتماد به اخبار در کشورهای جهان
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
🍃سلامِ روزانه به امام رضا(ع)
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
🌳📚#رُمان_داستانی_چهارشنبه_های🍩☕️ ✍بہ قلمِ سیده زهرا بهادر🍃 📌قسمتِ سی و نهم|براساس واقعیت! خانم حس
🌳📚#رُمان_داستانی_چهارشنبه_های🍩☕️
✍بہ قلمِ سیده زهرا بهادر🍃
#قسمتِ_چهلم
تماس گرفتم با خانم حسینی و از پشت تلفن گفتم که کار سعید را انتقال دادن به شهر دیگه و کلی گریه کردم...
خانم حسینی گفت: اینکه گریه نداره عزیزم!
گفتم: یعنی واقعا شما دلتون برای من تنگ نمیشه! تازه بعد از چند سال پیش هم بودن من تازه تقدس کارمون رو فهمیدم بعد دقیقاااا همین الان باید این اتفاق بیفته!
از پشت گوشی حرفی زد که نمی دونم چرا اصلا خودم حواسم بهش نبود!
گفت: نازنین جان حتما خیره...
تا این جمله رو شنیدم، یاد فراز و نشیب های زندگیم افتادم که تک تکشون برام پر از خیر بودن! هر چند گاهی چنان درگیر میشدم که باورم نمی شد بعد از این سختی آسونی هم باشه؛اما بود و این یه وعده ی حق...
گفتم: راست میگید ولی من خیلی دلم می خواست این مسیر رو ادامه بدم،هر چند که دیگه نمیشه ولی توکل می کنم به خدا...
خانم حسینی گفت: چرا نشه نازنین جان! مسیر برای حرکت هیچ وقت متوقف نمیشه! جاده همیشه جاده است اگر خودت متوقف نشی و به حرکت ادامه بدی! حالا اگه می تونی بلند شو بیا تا هم ببینمت هم کارت دارم...
بعد از خداحافظی با سعید تماس گرفتم و هماهنگ کردم. دارم میرم پیش خانم حسینی و با عجله لباسهام رو پوشیدم. شاید این آخرین باری بود که می تونستم خانم حسینی رو ببینم...
رسیدم پیش خانم حسینی. نمی دونم چرا بی اراده رفتم توی بغلش و زار زار گریه کردم...
بعد از اینکه کمی سبک شدم،دستم رو محکم گرفت گفت: نمی دونی چقدر خوشحال شدم داری میری!
همون طور بهت زده نگاهش کردم و اخم هام رو کشیدم توی هم و گفتم: اینقدر اذیتتون کردم!
لبخندی زد و گفت« نه نازنین جان ! عزیزم یکسری از بچه های تیم چهارشنبه های زهرایی تازه داخل این شهر شروع به فعالیت کردن. وقتی فهمیدم تو هم داری میری اینجا خیلی خوشحال شدم چون تو با روند کار ما آشنا هستی و میدونی مسیرمون با محبت شروع میشه و با مهربونی تموم، مدام نگران بودم نکنه بچه ها اشتباهی کنن خدای نکرده از کوره در برن و حرفی بزنن که خدای نکرده رنجشی بشه ولی خداروشکر حالا دیگه خیالم راحته!
ذوق کنان گفتم: مگه تیم چهارشنبه های زهرایی بقیه شهرها هم فعالیت می کنن! من نمی دونستم!
خانم حسینی دستم رو محکم تر فشردم و گفت: تا امروز الحمدالله هشت تا شهر فعالیم،بعضی از شهرها هم درخواست داشتن حالا دیگه توکل بر خدا...
بعد نگاهش رو متمرکز چشمهام کرد و گفت: دیدی مسیر بسته نیست! اما یادت باشه نازنین حتی اگر یه روز تیمی هم نبود، خودت تنهایی دست از دفاع بر ندار! حالا ببینم چکار می کنی خانم با نیروهای تازه نفس و جدید...
نفس عمیقی کشیدم و گفتم: یقیناً کله خیر... بعد هم کلی برام توضیح داد که چه کارهایی باید بکنم، خیلی خوشحال بودم از اینکه می تونستم این مسیر رو ادامه بدم و به قول خانم حسینی شاید کمی دور از ما اما هدف یکیست...
موقع خداحافظی دفترچه ای بهم داد که گفت: اصلیترین نکته رو برام داخلش نوشته تا هر وقت گیر کردم بر اساس همین اصل مهم پیش برم ولی تاکید کرد خونه جدید بخونمش...
چون باید سریع کارهامون رو انجام میدادیم، نتونستم از لیلا و بچه ها حضوری خداحافظی کنم. باهاشون تماس گرفتم.لیلا خیلی ناراحت شد اما چاره ای نبود، خداروشکر خانم حسینی و بچه های تیم بودند تا احساس تنهایی نکنه...
دو هفته ای درگیر اسباب کشی و جابه جایی اثاثیه منزل بودم شهر جدید و خونه جدید حس غریبی داشت...
دلم گرفته بود.نمی دونم شاید چون هنوز باهاش انس نگرفته بودم! یکدفعه یاد دفترچه افتادم با یه اشتیاقی از بین کلی وسیله پیداش کردم. ورقش زدم تنها صفحه ی اولش چند خطی نوشته شده بود...
به نام خدای حکیمی که
در هر اتفاقی خیری نهاده...
نازنین عزیزم سلام امیدوارم در مسیر جدید پر توان و با قدرت حرکت کنی نقشه راه را خودت خوب میدانی؛ اما این چند خط را دیدبانی که از آسمان مسیرها را بهتر می بیند و راه را مشخص می کند و از نسل خودمان است می گوید، حرفهای شهید شفیع که در خان طومان شهید شده با فرسنگها فاصله از ایران را دقیق بخوان! و بدان مهم نیست کجای این خاکی و چقدر فاصله بین ماست مهم هدف است...
خواهرانم دشمن از سیاهی چادر شما بیشتر میترسد تا از سرخی خون من و برای حفظ حجاب شما خونهای زیادی ریخته شده...
شهید عزادار نمیخواهد، شهید رهرو میخواهد و شما هم با قلم، قدم و زبان خود رهرو باشید...
جوانان عزیز چشم شهدا و تبلور خونشان به حرکت و شعور شماست...
نازنین جان چندین بار این جملات را بخوان و خوب به ذهنت بسپارچون پدری رفت! پسری رفت! تا این حجاب نرود! تا این سلاح زمین نیفتد و یادت نرود نگاهشان به شعور ماست...
نازنین من هر کجا هستی پایدار در مسیر بمان...
والعاقبه للمتقین
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📍امروز توی ایستگاه اتوبوس ایستاده بودم
آقایی هم کنارم ایستاده بود.
سنش حدود ۴۰ سال بود
یهو رو به من کرد و گفت: جمهوری اسلامی باید کلاهش را بالاتر بگذارد! دیروز خانمی را دیدم که روسری اش افتاده بود...بهش گفتم خانم روسری را سرتان کنید جواب داد:
موهام نیاز به هوا و اکسیژن تازه دارد!
هر روز وضعیت بدتر میشود و جمهوری اسلامی هم هیچ برخوردی نمیکند...
منم تنها بهش نگاه میکردم و سکوت کرده بودم...
گفت: چرا سکوت کردید؟ نظر شما چیه؟
گفتم: گاه باید سکوت کرد و تنها شنید...در این وضعیت امروز هم جمهوری اسلامی مقصر ست و هم مردم...سال ۹۶ بین جوانان، دانشجویان و مردم طرفدار روحانی رفتم و ازشون پرسیدم چرا میخواهید به ایشون رای بدین؟ همه در یک قالب یکسان جواب میدادند: پوشش و حجاب آزاد بشود، روابط پسر و دختر آزاد بشود، لب ساحل هر کاری بخواهیم انجام بدیم، خواننده های آمریکایی و اروپایی اینجا کنسرت برگزار کنند، با آمریکا دوست بشیم...
خب با این مدل رای دادن به نظر شما چه نتیجه ای حاصل شد؟
طبیعتاً نه تنها آن آرزوها برآورده نشد چون رئیس جمهور فقط مجری ست نه نظارت کننده و وضع کننده قوانین بلکه اقتصاد ایران فرو ریخت و معیشتِ مردم ایران در وحشتناک ترین وضعیت خود در ۷۰ سال اخیر قرار گرفت...
بنابراین مردم مقصر این وضعیت هستند.
از طرفی جمهوری اسلامی هم مقصر ست چون سیستم انتخاباتی ایران معیوب و به شدت ضعف دارد... به علاوه نظارت در سطوح میانی و کفِ خیابون صفر ست...الآن هر فروشگاه اقلام موادغذایی و گوشت و مرغ را یک قیمت دلخواه اعلام میکند... دقیقاً قانون جنگل برپاست!
هر دو مقصرند...
وقتی وضعیت اقتصادی و معیشتی فاجعه شد، به خانمی هم بگین پوشش تون رو رعایت کنید، جواب میده برین اقتصاد رو درست کنید! این وضعیتِ اقتصادی حاصل کدام روند ست؟ سیستم انتخاباتیِ معیوب که خود مردم انتخاب کردند!
یعنی دقیقاً یک چرخه شده...
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📍هر مجموعه ای از دو بخش تشکیل میشود: ۱.نیروی انسانی ۲.منابع و بودجه
مواردی که بنده در کانال قرار دادم مربوط به اختصاص نیافتن بودجه آموزش و پرورش به مدارس در حوزه امکانات بدیهی و اولیه ست.
در حوزه نیروی انسانی ما در سراسر کشور چندین هزار نفر کمبود معلم داریم. طبیعتاً این کمبود معلم را بایستی آموزش و پرورش جبران کند؛ اما به نظر شما چرا به چنین کاری اقدام نمیکند؟
ورودی(کسانی که علاقه به شغل معلمی دارند) بسیار کم ست، مخصوصاً در مناطق محروم
بودجه ای که بایستی برای حقوق این افراد اختصاص یابد وجود ندارد.
امکانات و تسهیلات که بماند...
اما از همه مهمتر بنده معتقدم به میزان نیاز ما معلم ورودیِ مذهبی و انقلابی نداریم نه اینکه آموزش و پرورش نخواهد، وجود ندارد...به عنوان مثال اگر آموزش و پرورش اعلام استخدامی کند و ۱۰۰۰ نفر بیایند ۸۰۰ نفر آنها در ظاهر خودشان را مذهبی نشان میدهند تا از الک ارزیابی عبور کنند.
این موضوع در هیئت علمی دانشگاه ها پررنگ تر ست.
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran