✍خلاصه ای از کتابِ #دعبل_و_زلفا داستان طوری بود که انگار در کوچه و بازار همان دوران در حال زندگی کردن هستیم... ای کاش برای تک تک امام ها و یکی از اصحابِ خاصه اینچنین داستان و رمانی بنویسند. 1⃣زمانی که دعبل از مرو به سمت شهرش برمیگردد به شهر قم میرسد که حدود دوازده روز از وفات حضرت معصومه(س) می‌گذشته است... زمانی که میفهمند که دعبل پیراهنِ امام رضا(ع) همراه اش است، هر کاری میکنند که این پیراهن را به دست آورند! نهایتاً با کشمش هایِ فراوان، تنها آستینِ پیراهن نصیبِ دعبل میشود... آنجا دعبل سخن زیبایی خطاب به آنها میگوید... او گفت: اگر خیلی مشتاق امام زمانتان هستید، بروید از دست مامون نجات شان دهید! 2⃣دعبل اهل شراب بود! به عبارتی اهل گناه بود... مثل همه ما که غرق گناهیم... اما هیچ وقت تعصب و غیرتش به اهل بیت ذره ای کم نشد!!! 3⃣دعبل شعری سرود... توسط ابراهیم موصلی که موسیقیدان بود، در حضور هارون الرشید سروده شد... از بس زیبا بود، هارون الرشید به گریه افتاد! پس از بزم، دعبل به حضور هارون الرشید رفت هارون الرشید گفت: هر درخواستی داری بگو... هر چند عشق به زلفا او را به مرز جنون کشیده بود اما درخواستی بالاتر از امام زمانش نداشت! 4⃣سه نفری که در ادامه نام میبرم ابتدا جذب امام کاظم(ع) شدند اما چون جذبه دنیا آنها را سحر کرده بود، زمین گیر شدند اما هیچ کسی از آنها به اندازه سندی نبود... خاندان برمکیان زمان هارون الرشید چنان قدرتی یافتند که عملاً هارون الرشید اسمی خلیفه بود! یحیی بن خالد برمکی راس این قضیه بود... یحیی دو پسر به نام های جعفر بن یحیی و فضل بن یحیی داشت که در امور حکومتی دست داشتند... خباثتِ جعفر و یحیی حد نداشت... امام رضا(ع) این خاندان را نفرین کردند! این خاندان چنان ثروت، املاک و قصرهایی داشتند که نقل است در حکومت اسلامی و بیزانسِ آن زمان نظیر نداشته است! دعبل در بخشی از داستان میگوید: ما را به وسیله آسانسوری که وصفش میکند چنان بالا بردند که حد نداشت! سرتاسر بغدادِ آن زمان زیر پای جعفر برمکی بود... 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

5⃣ابتدا هارون الرشید، امام کاظم(ع) را به والی بصره میسپارد... عیسی بن جعفر والیِ وقت بصره بود هارون الرشید به او تاکید میکند که امام را به شهادت برساند اما او از اینکار دوری میکند هارون الرشید مجبور میشود امام را به بغداد بیاورد امام کاظم(ع) را به زندان فضل بن ربیع میبرند... فضل بن ربیع مشتاق امام شده و از شهادت ایشان سر باز میزند! هارون الرشید، امام را به فضل بن یحیی برمکی میسپارند... فضل بن یحیی هم مجذوبِ امام شده و اقدامی نمیکند! هارون الرشید، امام را به زندانِ سندی بن شاهک میفرستند... نهایتاً سندی، امام را به شهادت می رسانند... چند روز بعد اسبِ سندی روی پل دجله رم کرده و در رودخانه سقوط میکند و هیچ وقت جسدش پیدا نشد! 6⃣قرار بود پسر هارون الرشید، امین، خلیفه بعدی شود ابتدا قرار بر این شد مربیِ امین، محمد بن جعفر بن اشعث شود که شیعه بود! یحیی بن خالد برمکی به این موضوع پی میبرد و به هارون الرشید میگوید امام کاظم(ع) میخواهد علیه او قیام کند! همزمان علی بن اسماعیل را با طلا و سکه میخرد تا علیه عمویش، امام کاظم(ع)، به هارون الرشید این خبر کذب را بدهد... هارون الرشید، امام را دستگیر میکند محمد بن جعفر بن اشعث تبعید میشود به محض آنکه علی بن اسماعیل طلاها را میگیرد، مریض شده و میمیرد و رنگ خوشبختی حاصل از طلا و ثروت را نمیبیند... 7⃣چند روایت هست که هارون الرشید به شدت از جعفر برمکی عصبانی میشود و به خدمتکارش دستور میدهد که سر جعفر را ببُرد... یحیی و پسرش فضل به زندان می افتند و تمام ثروت، شکوه، جلال و قصرهایشان مصادره میشود! یک روایت هم این است که جعفر برای خوش خدمتی سر عبدالله بن حسن از نوادگان امام سجاد(ع) که علیه هارون الرشید قیام کرده بود، میبُرد... هارون بسیار خشمگین شده و سر جعفر را میبرد و از آن زمان به بعد خاندان برمکی سقوط میکند. 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

🍃معرفیِ کتابهایِ مفید و آموزنده: کتابِ "#پس_از_۴۰_سال" ◀️نگاهی نو به زمینه های صلح امام حسن (ع) در چهل سالگی حکومت اسلامی ◀️تا به حال به این دقت کرده بودید که صلح امام حسن (ع) در چهل سالگی حکومت اسلامی پیامبر (ص) رخ داده است؟! ◀️زمینه هایی که با طراحی بنی امیه چیده شد تا مردم جامعه، امام خویش را وادار کنند که بدون جنگ، و تنها در قالب صلح ، حکومت را به طاغوتی چون معاویه واگذار کند! ◀️زمینه هایی که نباید بگذاریم دوباره تکرار شود. کتاب حاضر این روایت تاریخی را بیان می کند. 🔻لینک خرید: https://basalam.com/sahifehnoor/product/127795?ref=830y 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

❗️شما همسر خامنه ای هستید؟ ▪️هرچند من پس از انقلاب بیشتر به كارهایی اجرایی مشغول بوده‌ام اما طبابت همیشه علاقه اولم بوده و هست. در سال‌های پایان دوره وزارتم، هر روز در بیمارستان مصطفی خمینی به طبابت می‌پرداختم و اطفال را معاینه می‌كردم. ▪️در طول این سال‌ها، بسیاری از بیماران من، فرزندان مسوولان ارشد نظام بودند كه ترجیح می‌دادند از دانش‌ طبی من بهره ببرند و من همیشه شرمنده‌شان می‌شدم؛ چون مجبور بودند چند ساعت در نوبت بنشینند. البته هنوز هم هنگام طبابت گاهی با چنین مشكلی درگیرم. 🔺یك روز خانمی ‌وارد اتاقم شد و گفت: «آقای دکتر مرندی! وقت گرفتن از شما واقعا دشوار است. منشی‌تان می‌گوید از ساعت ۱ تا ۲ برای وقت گرفتن تلفن كنید. تا ساعت ۱۲ و ۵۹ دقیقه هم كه زنگ می‌زنیم، كسی گوشی را جواب نمی‌دهد! از طرفی، از ساعت ۱ هم تلفن دفترتان اشغال می‌شود و موقعی كه تلفن آزاد می‌شود، تازه منشی‌تان می‌گوید كه ظرفیت امروز تكمیل شده و نمی‌توانیم وقت بدهیم. باز باید منتظر بمانیم تا ساعت ۱ فردا!» 🔺عذرخواهی كردم و گفتم: «من واقعا بی‌تقصیرم. متاسفانه من سكته قلبی كرده‌ام و نمی‌توانم زیاد در مطب بمانم.» بعد، فرزند آن خانم را معاینه كردم و نوبت به نفر بعدی رسید كه یكی از مسوولان كشور بود. وارد اتاق كه شد، به من گفت: «آقای مرندی! همسر رییسجمهور هم مشتری شما بود و ما خبر نداشتیم!» تعجب كردم و گفتم: «نه!» گفت: «چرا؛ همین خانمی‌كه الان بیرون رفت، همسر آیت‌الله خامنه‌ای بود.» 🔺به پرونده‌ نگاه کردم و دیدم اسم ایشان در پرونده نوشته شده بود: «خانم حسینی». تازه فهمیدم كه ایشان برای آنكه شناخته نشوند، خودشان را «حسینی» معرفی کرده‌اند. بعد، یاد حرف‌هایشان افتادم كه گلایه می‌كردند از شرایط وقت گرفتن برای ویزیت. كلی پیش خودم شرمنده شدم. دفعه بعد كه ایشان به مطب من آمدند، یكدفعه سوال كردم: «ببخشید، شما خانم خامنه‌ای هستید؟» تعجب كردند و گفتند بله. گفتم: «پس چرا خودتان را معرفی نكردید؟» گفتند: «چه ضرورتی داشت كه خودم را معرفی كنم؟» گفتم: «من از این به بعد به مسوول دفترم می‌سپارم که شما را بدون وقت قبلی به مطب من راهنمایی كند. بالاخره شما همسر رییس جمهور هستید.» ایشان بهشدت ناراحت شدند و گفتند: «لطفا چنین دستوری ندهید كه به هیچ‌وجه قبول نمی‌كنم. من هیچ فرقی با این مردم كه ساعت‌ها در مطب شما منتظر می‌مانند، ندارم. مثل همیشه زنگ می‌زنم و اگر توانستم وقت می‌گیرم و اگر هم نشد، روز بعد. خدا بزرگ است.» راوی: دکتر علیرضا مرندی 🌐 yon.ir/LWX2m ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍دوستان؛ شما سید طاها ایمانی را میشناسید؟ ایشان شهید مدافع حرم هستند سال ۹۵ شهید شدند نویسنده جوان چند رمان داستانی! چون ایشان شخصاً گفتند که نمیخواهند رسانه ای و شناخته شوند، کسی از ایشان چیز زیادی نمیداند! امشب یکی از رمان های کوتاه ایشان را در کانال میگذارم. 📍نویسنده رمان های: عاشقانه ای برای تو  همه ی زندگی من فرار از جهنم نسل سوخته جنگ با دشمنان خدا سرزمین زیبای من شهید سید علی حسینی(بدون تو هرگز)  و داستان ناتمامِ مردی در آینه 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

🍃معرفیِ کتابهایِ مفید و آموزنده: کتابِ "#جنگ_با_دشمنان_خدا" نویسنده: شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی🌷 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

🍃معرفیِ کتابهایِ مفید و آموزنده: کتابِ "#بی_تو_هرگز" نویسنده: شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی🌷 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

📍تنها شهید اروپایی دفاع مقدس را بشناسید! کمال کورسل فرزندی از والدینی مسیحی که به ایران آمد و در کنار ما جنگید و شهید شد. 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran

❌ آقا افراطی‌ترین #حامیان_حقوق_حیوانات هم اگه دستورات اسلام درباره حیوانات رو بشنون کم میارن چندتا مثال👇 ▪️شما اگه بهت بگن این کلید آپارتمان، اینم سوئیچ ماشین خدمت شما، فقط باید بری اون تیکه نون رو از دهن اون مورچه دربیاری. خداوکیلی انجام نمیدی؟ امیرالمؤمنین فرمود من انجام نمیدم. حتی اگه ثروت کل عالم رو بهم بدن. نمیگه بکشیش، فقط دونه رو دربیاری، همین. حامی‌ترین انسان‌ها در مقابل حیوانات این تفکرو دارن؟ آقا مورچه چیه؟ دونه چیه. خونه چیه؟ بعضیا بخاطر دوقرون پول چه کارایی علیه آدما انجام میدن. ▪️در روایت هست، شهادت اون حاجی‌ای که سریعتر از همه از حج برگشته رو قبول نکنید؟ 😲آقا چرا چه ربطی داره؟ میگه، چون این با اون حیوانی که روش سوار بوده تخت‌گاز اومده، حتما به حیوانش آزار رسونده. این شخص عادل نیست که بخواد شهادت بده. ▪️در روایت دیگری هست که اگه به حیوان علوفه نشون بدی که بیاد سمتت. اگه اومد و ندادی بهش خیانت کردی. ▪️اصلا خود امام رضا(ع) ضامن آهو بود. یعنی چی؟ یعنی ضامن تامین امنیت یک حیوان برای زندگی. ▪️میرزاجواد آقای تهرانی داشت میرفت جایی، وسط راه برگشت خونه، عباشو تکون داد، دوباره همون مسیرو طی کرد. گفتن چیشد آقا؟ گفت، یه مورچه رو عبام بود، بردم نزدیک خونه‌ش ولش کردم راهشو گم نکنه. ▪️ امیرالمؤمنین در نامه ۲۵ نهج البلاغه به مامور جمع آوری مالیات و حیوانات گفت: بین شتر و بچه‌ش فاصله نیفته. شیر شتر رو برای بچه‌ش، بگذارید. تو سوار شدن روی شترها، مساوات رو رعایت کنید. اجازه بدید استراحت کنن و در علفزارها بگردن، عجله نکنید. ▪️اصلا اسلام استثمار حیوان و بهره‌کشی بدون حفظ حرمتش رو قبول نداره. ▪️پیامبر(ص) فرمود آغُل و طویله حیوانات انقدر باید تمیز باشه که بشه توش نماز خوند. بهداشت حیوانات انقدر مهمه که واجب کفایی هست مردم برن درسشو بخونن دامپزشک بشن. ▪️چه بسا این مرغداریا و دامداریا غیر اسلامی باشه و ظلم به حیوونا. کجا اسلام اجازه داده مرغا رو تو قفس حبسش کنن فقط تخم بذاره؟ یا گاو و گوسفندا رو از طبیعت محروم کنن؟ 🔺بالای ۹۰ درصد حرف حامیان حقوق حیوانات کاملا درسته و اسلامیه. فقط تو کشتن حیوانات اختلاف هست که خدا میگه برخی حیواناتو میتونید برای تغذیه، نه بی دلیل و یا برای تفریح، بکشید و بخورید. والبته در همین خوردن گوشت هم باید جانب تعادل رو رعایت کرد. همونطوری که روایت داریم باید تو چهل روز حداقل یکبار گوشت بخوری، روایتم داریم هر روز گوشت نخور، یا شکمت رو قبرستان حیوانات نکن. حیوان تا وقتی زنده‌س، حق و حقوق زیادی داره برگرفته ازمباحث استاد رحیم‌پورازغدی ✍️ حسین دارابی 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran