══⚜💎❣❣💎⚜══
🖋 دلــــــــــ❣ــــــنوشته ...
مولای خوبم🌹🍃
باز هم غروب جمعه ای دیگر است و اضطراب ساعتهایی که نبودنت را به نظاره نشسته و چقدر حس و حال غریبی ست که میان جمعه هایمان همه باشند و اما تو نباشی..
یوسف زهرا🌹🍃
دلم میخواهد به سمت تو فرار کنم و خودم را به دریای پر از کرامت نگاهت بسپارم،من دوست دارم که هر روزم فقط به اشتیاق لبخند تو باشد و هر نفسی که میکشم به احترام تو زندگانیم ببخشد..
آقای من🌹🍃
ببخش مرا که اگر این هفته هم تو را آزرده خاطرت کردم و بر لحظه هایت اندوه بیشمار نشاندم،حلالم کن اگر باز هم در مسیر خادمی ات آنگونه که باید نبوده ام و هر روز بیشتر از قبل از تو دور میشوم..
#مهربان_ترینم🌹🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💞
══⚜💎❣❣💎⚜══
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
🔹﷽🔹
#حــدیـــث_امـــروز
🌹امام رضا علیه السّلام فرمودند:
در #هفت چیز انسان خودش را #مسخره می کند⇩
1⃣- کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد
2⃣- کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ولی تلاش و کوششی نداشته باشد.
3⃣- کسی که از خدا بهشت بخواهد و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد.
4⃣- کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولی از لذت گناه دست بر ندارد.
5⃣- آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند).
6⃣- کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ولی در گناهان اصرار ورزد.
7⃣- کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند .
🌸🌷🌹🍀🌹🌸🌷
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
#در_محضر_علما
#محمد_اسماعیل_دولابی :
برخی روز قیامت می آیند ، می بینند یک چیز بزرگی را آوردند و به یکی دادند .
اینکه عملش کم بود!
داشت بدبختی هایش را ضجه می زد !
یک چیز آوردند و گذاشتن داخل ترازو !
گفت پروردگارا به عمرم عملی را که مناسب باشد به جا نیاوردم که چنین چیزی نصیب من بشود ، این چیست؟
فرمود #یک_حاجت بود که تو از ما خواستی و ما ندادیم . تو مدام می خواستی ، ما طاقچه بالا گذاشته بودیم . حالا این بزرگ شده و به این شکل درآمده.
🌸🌷🌸🌹🌸🌷🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
#کلام_شهدا
🌷شهید حاج محمد ابراهیم #همت🌷
"هر کس که بیشتر برای #خدا کار کرد،
بیشتر باید فحش بشنود
ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم ؛
برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛
چون ما اگر تحمّل نکنیم ،
باید میدان را خالی کنیم"
🌸🌷🌹🌸🌷🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
خاطرات شهید
#حبیب_الله_جوانمردے
سن شهادت: 16 سال
اهل شهرستان بهبهان
#قسمت۸
نامحرم
🍃حبیب الله بدجوری سرما خورده بود. بدنش همین طور داشت می لرزید. رفتیم درمانگاه تا آمپول بزند. حالش داشت لحظه به لحظه بدتر میشد. بیست دقیقه تو صف نشستیم تا نوبتمان شد. خانمی آمد آمپول را گرفت. آن خانم رفت پشت پرده سفید و حبیب الله را صدا زد. دوتایی رفتیم. حبیب الله دراز کشید و منتظر شد یک آقا بیاید و آمپول بزند. یکدفعه خانم به من گفت برو بیرون. رفت آمپول حبیب الله را بزند.
🍃حبیب الله گفت: پس کو آمپول زن آقا. خانم گفت برای چی؟ حبیب الله گفت: پس قراره کی به من آمپول بزنه. خانم گفت خودم. حبیب الله گفت شما نامحرمی. نباید دست به من بزنی. خانم گفت: نامحرم دیگه چی بود؟ دکتر به همه محرمه. حبیب الله گفت کی گفته؟ فقط در صورتی مرد نباشد و حال بیمار هم وخیم باشد، اون وقت خانم می تونه دست بزنه به آقا.
🍃آن خانم که سرتا پا گیج شده بود گفت: آلان هیچ آقایی وجود ندارد، یک ساعت دیگه که شیفت عوض شود، آمپول زن مرد میاد. حبیب الله گفت: پس صبر می کنم تا شیفت عوض بشود. آن خانم مات و مبهوت مانده بود چه بگوید. گفت: بچه جون تو 12 سالت هم نمی شه.مگه تو مال این دوره و زمونه نیستی که این حرفها را می زنی؟ حبیب الله دیگه چیزی نگفت. آمد بیرون و دوساعت منتظر شد تا شیفت عوض شود. در حالی که از شدت تب و لرز، شانه هایش را به من تکیه داد. دیگه رنگی به رویش نمانده بود. اما اجازه نداد یه خانم بهش آمپول بزند.
📚کتاب حبیب خدا ، صفحه 84 الی 85
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا #صلوات🍃
🌸🌷🌹🍀🌸🌷🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
مــــدافعان حرم
خانه های کناریت را چند می فروشی؟؟
با بعضی ها آدم فقط یاد #ترکمانچای میفتد
اما ما با شما داریم
#کربلای_پنج را سرچ میکنیم
و #والفجر_هشت را دانلود میکنیم
تا مثل سریال های کره ای
بنشینیم قسمت به قسمت
صد بار ببینیم
تا تازه یادمان بیفتد یتیمی بچه دو ماهه یعنی چه!
تا یادمان باشد #عباس مدافع حرم است
مدافع حرم که نباید دست داشته باشد
تا با #نتانیاهو دست بدهد!! دلخوشم
شما حالتان خوب است
هر هفته حسیینه " #عباس_بابایی"
با نوای " #حجت "*4
روضه می گیرید برای شهدا
و " #حمید" میاندار است*5
برای هیئت خودتان کفش جمع کن نمیخواهید؟
چقدر تشنه ام بدانم قبرهای بعدی برای کیست؟
خانه های کناریت را چند می فروشی حجت؟
#همسایه بد نمی خواهی؟
هر بار امدم سر مزارتان
یک فاتحه به خودم بدهکار شدم
که شما زنده اید و ما مرده
بگذریم....
اینجا هنوز حرف #ملک_ری است!!!
می خواهم بروم
اسپند دود کنم برای نامتان
بعضی ها حتی چشم دیدن نامتان را هم ندارند
و شمع روشن کنم
برای حال دل خودم
که می دانم عجیب
از بهشت شما
دور است......
4-شهید #حجت_اسدی از ذاکران مخلص و مداحان شهیر قزوین در هیئت حسین جان بود
🌸🌸🌸🌸🌹🌹🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
#أَلسَّلٰامُ_عَلَیکَ_یٰاامام_رضا_ع
عاشق کوی تو یعنی اهل دل
ای دل ما ازگُلِ رویت خجل
ای گواه اشک و سوز و آه من
پرتو نورت چراغ راه من
چون به مهرحضرتت دل بستهام
از غم و رنج دو عالم رَستهام
عاشقم مولا فدایت میشوم
من فدای خاک پایت میشوم
زائر کویت خطابم کن رضا(ع)
ازمحبانت حسابم کن رضا(ع)
کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
#حــدیـــث_امـــروز
💢 #ولادت_امام_رضا_ع_مبارک
✅ امام رضا (ع) می فرمایند:
حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز #واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید :
شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ
از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود:
با این سجده میگوید این #تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز #واجب را به جای آورم.
📚وسائل الشيعه، ج7، ص 6، ح1
🌸🌷🌹🌸🌷🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨◈ #جایگاهمان_نزد_امام_زمان_چیست؟ ◈
✅ فرمولی که #امام_رضا علیه السلام یادمان داد تا بفهمیم نزد #امام_زمان علیه السلام چه جایگاهی داریم.
🔷 حسن بن جَهْم نقل می کند:
به امام رضا علیه السلام گفتم: مرا از دعا فراموش می كنی؟
🔹حضرت فرمود: «گمان مى كنى كه من فراموشت مى كنم؟»
🔸اندكى در خودم اندیشیدم و با خود گفتم:
⇦ او براى شیعیانش دعا مى كند و من نیز از شیعیانش هستم. آنگاه گفتم: نه، فراموشم نمى كنی.
🔹فرمود: از كجا فهمیدى؟
🔸گفتم : من از شیعیانت هستم و تو برایشان دعا مى كنى.
🔹فرمود: «آیا متوجّه چیز دیگرى جز این شدى؟»
🔸گفتم: نه.
🔹فرمود: «هرگاه خواستى بدانى كه نزد من چه جایگاهى دارى، ببین من نزدت چه جایگاهى دارم.»
📚 اصول کافی، ج 4، ص 270
🌸🍃ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج🍃🌸
🌸🌷🌹🌸🌷🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image
🌷🌹🌷🌹
#داستان_کوتاه
"کرامت #امام_رضا علیه السلام در حق #دزد"
تو "تبریز" و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن "پا بوس امام رضا" علیه السلام.
رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید که امام رضا فرمودند داری میای "ابراهیم جیب بر" رو هم باخودت بیار.
"ابراهیم جیب بر کی بود؟!"
از اسمش معلومه "دزد مشهوری" بود تو تبریز که حتی کسی جرأت نمی کرد لحظه ای باهاش همسفر بشه چون سریع جیبشو خالی می کرد!
حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با "خودت بیارش مشهد!"
رئیس کاروان با خودش گفت:
خواب که "معتبر" نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو "کاروان" نمیمونه همه "استعفا" میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال!
اما این خواب دو شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره "دنبال ابراهیم."
رفت "سراغشو" بگیره که کجاس، بهش گفتند؛ تو فلان محله داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی "نشونت" میده.
بالاخره پیداش کرد!
گفت: ابراهیم میای بریم مشهد؟
(ولی جریان خوابو بهش نگفت)
ابراهیم گفت: من که پول ندارم تازه همین ۵۰ تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه "پیرزن دزدیدم! "
رئیس گفت: عیب نداره تو بیا من "پولتم میدم."
فقط به این شرط که حین سفر "متعرض" کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، "آزادی!"
ابراهیم با خودش گفت؛ باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول "کاسب" شیم.
کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن "دزدای سر گردنه" به اتوبوس "حمله کردن" و "جیب" همه و حتی ابراهیم که جلوی اتوبوس نشسته بود رو "خالی کردن" و بعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن!
اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن، ابراهیم یکی یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت؛ از شما چقدر "پول دزدیدن" و بهشون میداد!
رئیس گفت:
"ابراهیم تو اینهمه پول از کجا آوردی؟!"
ابراهیم خندید و گفت:
وقتی "سر دسته دزدا" داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو "خالی کردم" و اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد!
همه "خوشحال" بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت:
"ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟"
چون "حضرت به من فرمودن،"
حالا فهمیدم "حکمت" اومدن تو چی بوده؟
ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت:
یعنی "حضرت" هنوز به من "توجه" داره؟
از همونجا "گریه کنان" تا "مشهد" اومد و یه "توبه نصوح" کنار قبر حضرت کرد و بعدم با "تلاش و کار حلال،" پولایی رو که قبلا "دزدیده بود"" میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید."
و در آخر هم در مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) به رحمت خدا رفت...
مشهد...
روبروی ایوان طلا...
خیره به گنبد طلا...
اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي....
🌸🌷🌹🍀🍀🌸🌷🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image