eitaa logo
عکس و متن های مذهبی
710 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
7 ویدیو
4 فایل
کانالی در جهت ترویج اشعار ، متن ، احادیث و عکس های مذهبی جدید پیچ اینستاگرامی عکس های مذهبی www.instagram.com/mazhabi_image
مشاهده در ایتا
دانلود
من شب اول قبرم چه حسابی دارم؟! گر بپرسند چه داری چه جوابی دارم؟! منم و وحشت قبری که ز هر سو برسد کاش آن لحظه فقط "ضامن آهو" برسد #یا_معین_الضعفا کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
💢 ✅ امام رضا (ع) می فرمایند: حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز این است که در سجده بعد از نماز بگوید : شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده میگوید این من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز را به جای آورم. 📚وسائل الشيعه، ج7، ص 6، ح1 🌸🌷🌹🌸🌷🌹 ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨◈ ؟ ◈ ✅ فرمولی که علیه السلام یادمان داد تا بفهمیم نزد علیه السلام چه جایگاهی داریم. 🔷 حسن بن جَهْم نقل می کند: به امام رضا علیه السلام گفتم: مرا از دعا فراموش می كنی؟ 🔹حضرت فرمود: «گمان مى كنى كه من فراموشت مى كنم؟» 🔸اندكى در خودم اندیشیدم و با خود گفتم: ⇦ او براى شیعیانش دعا مى كند و من نیز از شیعیانش هستم. آنگاه گفتم: نه، فراموشم نمى كنی. 🔹فرمود: از كجا فهمیدى؟ 🔸گفتم : من از شیعیانت هستم و تو برایشان دعا مى كنى. 🔹فرمود: «آیا متوجّه چیز دیگرى جز این شدى؟» 🔸گفتم: نه. 🔹فرمود: «هرگاه خواستى بدانى كه نزد من چه جایگاهى دارى، ببین من نزدت چه جایگاهى دارم.» 📚 اصول کافی، ج 4، ص 270 🌸🍃ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج🍃🌸 🌸🌷🌹🌸🌷🌹 ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
🌷🌹🌷🌹 "کرامت علیه السلام در حق " تو "تبریز" و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن "پا بوس امام رضا" علیه السلام. رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید که امام رضا فرمودند داری میای "ابراهیم جیب بر" رو هم باخودت بیار. "ابراهیم جیب بر کی بود؟!" از اسمش معلومه "دزد مشهوری" بود تو تبریز که حتی کسی جرأت نمی کرد لحظه ای باهاش همسفر بشه چون سریع جیبشو خالی می کرد! حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با "خودت بیارش مشهد!" رئیس کاروان با خودش گفت: خواب که "معتبر" نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو "کاروان" نمیمونه همه "استعفا" میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال! اما این خواب دو شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره "دنبال ابراهیم." رفت "سراغشو" بگیره که کجاس، بهش گفتند؛ تو فلان محله داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی "نشونت" میده. بالاخره پیداش کرد! گفت: ابراهیم میای بریم مشهد؟ (ولی جریان خوابو بهش نگفت) ابراهیم گفت: من که پول ندارم تازه همین ۵۰ تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه "پیرزن دزدیدم! " رئیس گفت: عیب نداره تو بیا من "پولتم میدم." فقط به این شرط که حین سفر "متعرض" کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، "آزادی!" ابراهیم با خودش گفت؛ باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول "کاسب" شیم. کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن "دزدای سر گردنه" به اتوبوس "حمله کردن" و "جیب" همه و حتی ابراهیم که جلوی اتوبوس نشسته بود رو "خالی کردن" و بعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن! اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن، ابراهیم یکی یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت؛ از شما چقدر "پول دزدیدن" و بهشون میداد! رئیس گفت: "ابراهیم تو اینهمه پول از کجا آوردی؟!" ابراهیم خندید و گفت: وقتی "سر دسته دزدا" داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو "خالی کردم" و اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد! همه "خوشحال" بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت: "ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟" چون "حضرت به من فرمودن،" حالا فهمیدم "حکمت" اومدن تو چی بوده؟ ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت: یعنی "حضرت" هنوز به من "توجه" داره؟ از همونجا "گریه کنان" تا "مشهد" اومد و یه "توبه نصوح" کنار قبر حضرت کرد و بعدم با "تلاش و کار حلال،" پولایی رو که قبلا "دزدیده بود"" میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید." و در آخر هم در مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) به رحمت خدا رفت... مشهد... روبروی ایوان طلا... خیره به گنبد طلا... اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي.... 🌸🌷🌹🍀🍀🌸🌷🌹 ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
⚘﷽⚘ عاشـــق ڪہ باشے فرقے نــدارد ڪجاےِ دنیــائے دلت پَــر مےڪِشد تا خانہ و ڪاشانہ ے معشـــوق و هواے او را به سر دارے... در این شبهــا ڪہ به یمنِ میلادِ حضرتِ رئـــوفِ میهمان نواز همه جـــا غرقِ نـــور و سرور است چشــمانم مدام سراغِ مهدیِ فاطمہ را مےگیرد چشمانے ڪہ بهانه ے یاری را دارد ڪہ مثل ِ مـــادرش از نظر ها نهان است. در حرم در میانِ این همه شلوغے ، امــا چقـــدر جاے تو خـــالیست... راستے مگـــر مےشود این همہ جاے خالی ات را ندید؟ راستے مگـــر مےشود ایامِ میــلادِ جدِ بزرگوارتان بہ حـــرمِ او نیایید؟ راستــے مگـــر مےشود کنــار امام ِ مهربان زندگے کـــرد و نفس کشیـــد و دلت بهانہ ے امامِ تنـــهاےِ غائب از نظــرت را نـداشتہ باشــد...؟ راستے مگــر میشود عاشــق باشے ومدام در دلـت یادِ معشـوق نباشے؟ یاصاحب الزمان (عجل الله) بجـز وصــال تـو هیچ از خــدا نخـواسته‌ایم که حاجتی نتوان خواست از خــدا جز تــو... ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
🌹هر روز یک خاطره از شهید با ما باشید 👇👇👇👇👇👇
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات شهید سن شهادت: 16 سال اهل شهرستان بهبهان ۹ عشق ابا عبدالله علیه السلام 🍃یکدفعه از داخل کوچه رد می شدیم. مادری در خانه اش را باز کرد و فرزندش را صدا زد: حسین... حسین... یک لحظه به صورت حبیب الله نگاه کردم دیدم حالش دگرگون شده و چهره اش محزون. انگار که می خواست گریه می کند. گفتم چیه حبیب الله؟ گفت هر وقت نام حسین را می شنوم منقلب می شوم. حتی کسی که از کربلا می آمد و از مزار آقا اباعبدالله علیه السلام و تل زینبیه توضیح می داد. از خود بی خود میشد و شروع می کرد به گریه کردن. 🍃پس از شهادت حبیب الله، خانمی گفت: من چند وقت پیش خوابی درباره این شهید دیدم. گفت خواب دیدم: آمده ام کنار مزار شهید. یکدفعه دیدم شهید جوانمردی کنار قبرش هویدا شد. رو کرد به من و گفت: شما اومدید سر مزار که فاتحه بخوانید؟ گفتم: بله. گفت: قبر من اینجا نیست. زمانی که به شهادت رسیدم و اینجا دفنم کردند، آمدند و من را بردند کربلا. جنازه ی من آنجاست؛ در حرم مولایم حسین علیه السلام. 📚کتاب حبیب خدا ، صفحه 97 الی 98 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا 🍃 🌸🌷🌹🌸🌷🌹🌸 ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
باید که دلی به قدرِ یک دشت دهد آری که همان ستاره ی هشت دهد آنقدر رضارضارضا می گویم تااینکه بلیط رفت وبرگشت دهد کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
#امام_رضا بشنو از رندی که از مشهد حکایت میکند صاحب نقاره ها بر ما کرامت میکند دست خالی بر نگردد یک نفر از ارض طوس چون علی موسی الرضا او را شفاعت میکند #سلطان_طوس #یاابالحسن کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
💢 ✅پیامبر (ص) در مورد فرمودند: اسرق الناس فاالذی یسرق من صلاته فصلاته تلف کما یلف الثوب الخلق فیضرب بها وجهه. ☘دزدترین مردم کسی است که به خاطر سرعت و شتابزدگی از خود کم کند، چنین انسانی همچون جامه مندرسی در هم پیچیده شده، به صورت او پرتاب می گردد. 📚 میزان الحکمه ، ج 5، ص 406 🍀🌹🌸🌷🍀🌹🌸🌷 ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
🌹آیت الله میلانی 🌹 روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟ پاسخ داد پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟ هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می‌شنوم. همه‌ی این‌ها از یک دعای . 🌸🌷🌹🍀🌸🌷🌹 ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image
📃 🖋 دلــــــــــ❣ــــــنوشته ... ✋السلام علیک یا علی بن موسی الرّضاالمرتضی 💚♥️💙💜💛 سوت قطار پایان میکشد و توقف... به مقصد میرسیم و نمای طلایی که از دور نمایان است. نزدیک میشوم و....درب ورودی. اذن دخول میخوانم و پرده ای از اشک که میزبان بهشت از جام طهورای محبتش برچشمان بی رمقم میکشد.😭 وارد صحن میشوم و باران اشک... گنبد طلایی ات را تار میبینم. حالا یک دل سیر گریه کرده ام و سجده ی شکر به جاآورده ام که میهمان صحن و سرایت هستم.🌺 راستش را بخواهی اصلا نمیدانم چه بخواهم از تو سلطان کرم.... شفای مریض...رزق فقرا...بازشدن گره اقتصادی...خوشبختی جوانان...برات کربلا....ملتمسین دعا...خانواده ام. همه چیز هست و هیچ چیز نیست. میان این همه حاجت یک چیز کم است. وسطشان نه... اولشان باید میگفتم. اول از همه چیز باید تقاضامیکردم. همانکه همیشه از یادها رفته.... ... دعابرای زمینه سازِ ظهورشدن. چرا مهمترین خواسته را از یادمیبریم؟؟ یا اخر همه ی خواسته هایمان به قلب و زبان جاری میکنیم؟ مگر غیر اینست که تمام بیماران شفا نمیابند و ریشه ی فقر و فساد و اعتیاد و بیکاری و مشکلات و.... کنده نمیشود بجز به ظهور ؟؟؟ پس کمی در ترتیب خواسته هایمان تغییر اعمال کنیم.🌼🌸 سلامتی وتعجیل در فرجش و خشنودی قلب مبارکش .🌺 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸 ⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی @mazhabi_image