گاندو✌😎❤
تکرار تاریخ در گاندو🤭😳🙊 #ادمین_فاطمه
عزیزم از کانال ها کپی نکن ❌❌اینو خودم تو ی کانال دیدم
دفعه بعدی تکرار بشه از ادمینی برکنار میشی
به دلیل درخواست هاتون دو پارت رمان رو میزارم فقط شما هم ما رو به پنجاه برسونید☺️
رمان تلاش تا شهادت😊
#پارت2
«محمد»
با توجه به چیزایی که رسول در آورده بود باید خیلی سریع یه جلسه میداشتیم بچه ها رو صدا کردم
+همه بیاین اتاق من
همه: چشم اقا😍
وقتی اومدن دیدم فرشید نیس پرسیدم: فرشید کو پس؟ 🧐
که رسول گفت
گفته یه چیز مهمو خونه جا گذاشتم🙃
نمیشه بدون اون جلسه رو شروع کنیم
رسول الان چند دقیقه س که رفته
_تقریبا نیم ساعت
+خب پس نمیتونیم جلسه رو شروع کنیم هروقت اومد بیاین بالا
همه: چشم😊☺️
«فرشید»
تا خواستم از دستشون فرار کنم گرفتم و بیهوشم کردن دیگه چیزی نفهمیدم😢
«محمد»
2 ساعت میشد که از فرشید خبری نبود همه نگرانش بودیم مخصوصا خواهرش دست و دلش هیچ کس به کار نمیرفت گوشیشم خاموش بود😞😔
کپی ممنوع❌❌
نظرتون رو راجع به رمان بگید
@MMAZHABII
رمان تلاش تا شهادت😊
#پارت3
«فرشید»
چشمامو باز کردم ولی هنوز تار میدیدم همه جای اتاقو دیدم اتاق مرتبی بود به یه صندلی بسته بودنم توی افکار خودم غرق بودم که در اتاق باز شد🚪
اره خودش بود خودش همون که با هم هم دانشگاهی بودیم و حالا شد بود جاسوس و منو گرفته بود هه😏
+سلام چطوری فرشید خان یا همون هم دانشگاهی
رومو برگردوندم تا نبینمش
+جواب سلام واجبه ولی حالا وللش بزار بهت بگم اگه اطلاعات ب......
نزاشتم حرفشو تموم کنه گفتم: از این نقشه ها نکش هر کاریمم کنی اطلاعات بهت نمیدم حتی اگه بخوای دارم بزنی هم نمیدم
من هیچ وقت اطلاعات بهت نمیدم اطلاعاتی که شب ها و ماه ها پاش نشستیم و پیدا کردم یه همین رامتی از دست بدیم عمرا😏😏
از این حرفم خیلی عصبانی شد موها و گرفت و.............
کپی ممنوع❌
نظرتون رو راجع به رمان بگید
@MMAZHABII