eitaa logo
مازرسانه
81 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
173 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31114/ فجر شمال طی حکمی از سوی مهدی یونسی رستمی، مقام عالی دولت در استان، مهدی مرادی به عنوان سرپرست فرمانداری شهرستان فریدونکنار منصوب شد.
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31115/ فجر شمال سرپرست اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران منصوب شد
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31116/ فجر شمال معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران در آِیین تکریم و معارفه فرماندار شهرستان آمل گفت: مدیران در جمهوری اسلامی امانت‌دار و میراث‌دار امام راحل و شهدا هستند و باید خود را همیشه در محضر این بزرگواران ببینند. ‎
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31117/ فجر شمال سرپرست فرمانداری آمل با بیان این‎‌‌که بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند گفت: مطمئنم در سایه وفاق ، همدلی و همبستگی و همکاری همه دوست داران و دلسوزان آمل ، شاهد توسعه و پیشرفت و ارتقاء همه جانبه شهرستان آمل خواهیم بود.
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31118/ فجر شمال یونسی رستمی بیان کرد: استفاده از ظرفیت و توان دانشگاه ها در راستای توسعه مازندران
🥰 روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد. شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟ مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوارهستی؟! شمس پاسخ داد: بلی. مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!! ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن. ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟! ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند. - با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت. - پس خودت برو و شراب خریداری کن. - در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟! ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم. مولانا به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد. تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولانا کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها دیدند که مولانا داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن از میکده خارج شد هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانان ساکن آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولانا به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا می کردند رسید. در این حال یکی از رقیبان مولانا که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ”ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است.” آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولانا کشید. چشم مردم به شیشه افتاد. مرد ادامه داد: ”این منافق که ادعای زهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!” سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که مولانا را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولانا یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ”ای مردم بی حیا! شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید، این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هرروز با غذای خود تناول میکند.” رقیب مولانا فریاد زد: ”این سرکه نیست بلکه شراب است.” شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست. رقیب مولانا بر سر خود کوبید و خود را به پای مولانا انداخت، دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند. آنگاه مولانا از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مجبورم کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟ شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست، تو فکر میکردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند. این سرمایه ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت.پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود. دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ دانی که پس از مرگ چه ماند باقی عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31120/ فجر شمال سرپرست اداره تبلیغات اسلامی شهرستان میاندورود خبر داد : پویش قرار، لحظه هایی به رنگ معنویت و مقاومت در خلوت های عاشقانه اعتکاف
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31121/ فجر شمال برگزاری جشن میلاد مولود کعبه در دفتر نماینده ولی فقیه استان مازندران
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31122/ فجر شمال آیت‌الله محمدباقر محمدی‌لائینی: محله مهدوی ظرفیتی برای احیا و رونق‌بخشی مساجد است
هدایت شده از کانون تئاتر سیاوشان جهاد دانشگاهی واحد مازندران
نمایش_نامه_عقبه_اخلاص_حمیدرضا_گل.pdf
1.6M
کانون تئاتر سیاوشان جهاد دانشگاهی واحد مازندران, [02.12.22 00:48] نامه: نویسنده: شامل 10 نمایش نامه؛ سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی واحد مازندرن، 94 از نویسندگان ‌بانک نمایشنامه و فیلمنامه حق نویسنده محفوظ می باشد . بانک تخصصی نمایشنامه و فیلمنامه https://telegram.me/joinchat/AwcwfT46fs2K1Awvi8T1AQ @ci_nama_book ارسال و دریافت متن @fatemehmansoori00
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31123/ فجر شمال با حضور معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران: سرپرست امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری مازندران معارفه شد
لینک کوتاه خبر: http://www.fajreshomal.ir/fa/News/31124/ فجر شمال سرپرست معاونت اقتصادی و گردشگری استانداری مازندران، به همراه جمعی از صنعتگران، تولیدکنندگان، مدیران بانک‌ها و مسئولان صنعتی و کشاورزی استان، از شهرک صنعتی بابلسر بازدید به عمل آورد.