کاش مانند برادر حرمی داشت حسن
کاش مانند برادر کفنی داشت حسین
https://eitaa.com/mbehestani
خدا پدر شیخ حسن فریدون روحانی کلیدساز رو بیامرزه
خوب پدر مملکت را درآورد
https://eitaa.com/mbehestani
انسان وقتی با متن اصلی روبرو می شود بعضا قضاوتهای درست تری به واقعیت خواهد داشت نسبت به گزارشی که قبلا از آن شنیده بود. جریان منتظری با به قدرت رسیدن خاتمی اینچنین برداشت که فضای فکری و آزادی سیاسی بیشتری خواهد داشت دایره فعالیتهای آنان بیشتر شد. شخص آ. منتظری دو کنش مهم در همان ماه های اول عصر دوم خرداد داشت: دوم سخنرانی 13 رجب که به افزایش فشارها و محدودیتها علیه او منجر شد، و اولی متن نامه ای است که سه روز پس از دوم خرداد 76 خطاب به خاتمی نوشت که به تازگی مرکز اسناد انقلاب اسلامی (به ریاست پورمحمدی) متن کامل آن را منتشر کرد. نامه طولانی است ولی بر دو توصیه کلی خلاصه می شود: مردم داری و قانون مداری. همچنین او تأکید دارد که «ملت آگاه و متعهد ایران» خاتمی را انتخاب کردند و دشمنان به غلط می پندارند که آنها از «اسلام و انقلاب» بریده اند، بلکه از خطی بازی، اعمال سلیقه در قانون، و دوری از ارزشهای انقلاب بیزار هستند. در کل متن نامه خوب است.
اما این نامه تحسین برانگیز، نباید چشم خواننده را از مصائب آ. منتظری در دهه شصت بپوشاند: فامیل بازی و باندبازی، دخالت دادن سایه ولایت فقیه در همه امور از جمله ابداع دفتر نمایندگی قائم مقام ولی فقیه در همه ادارات و دانشگاه ها، حمایت از نهضت آزادی در جنگ در حالی که از مواضع آنها آگاه بود، اختلاف افکنی در قضایای جنگ، تکرار ادعاهای رسانه های ضدانقلاب و منافقین درباره دادگاه ها و زندانهای نظام، و بالاتر از همه، درافتادن با حضرت امام بر سر قضیه اعدام مهدی هاشمی.
حال اگر به نامه برگردیم، نان بعضی ها در تنور جناح بازی گرم می شود و احتمالا آ. منتظری هم یکی از به دام افتادگان این نگاه بود. وگرنه این نامه و آن سخنرانی معروف، چه مستمسک مستحکمی برای مجوز امنیتی حصر و فشار بر یک شهروند خصوصا در سطح مرجعیت باشد؟ العاقبه للمتقین.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
فقط خبر و متن نامه را بخوانید: نماینده جبهه اصلاحات برای نظارت بر تخلفات دولت سیزدهم در دوره گذار تعیین شد!!
بخوانید:
به نام خدا
خواهر گرامی سرکار خانم مهندس حمیده زرآبادی
با سلام و دعای خیر
🔹نظر به سوابق، توانایی و اشراف شما نسبت به مسائل جاری کشور و نیز ضرورت نظارت بر عملکرد دستگاههای دولتی در روزهای پایانی کار دولت سیزدهم، بدینوسیله از سرکارعالی تقاضا میشود از طرف جبهه اصلاحات ایران، ضمن انجام بررسیهای لازم گزارش تخلفات احتمالی بخصوص مواردی که مغایر با نامه رییس جمهور منتخب آقای دکتر پزشکیان به مدیر محترم قوه مجریه است را جهت انعکاس به رئیس جمهور منتخب به اینجانب ارائه کنید.
آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات
#امتداد
@emtedadnet
💣عجب شیر تو شیری!! خاله بازی شد رسما!
جبهه اصلاحات چیه کیه که برای دوره گذار دولت سیزدهم نماینده تعیین کردند تا تخلفات رصد شود😂
گفتیم اختلافات جبهه با پزشکیان زود شروع میشود ولی دیگه نه اینقدر زود!! یعنی دولت پزشکیان را به هیچ حساب کردن!! شاید هم شاخ و شونه کشی برای خود رییسجمهور منتخب است که حساب کار دستش بیاید! وگرنه چه کسی است که نداند زرآبادی را از درب دوم خیابان پاستور هم عبور نمیدهند چه برسد که گزارش تخلفات تهیه کند.
چه ماه عسل کوتاهی!
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
مرحوم محمود بهجت، پدر گرامی مرحوم آیتالله بهجت فومنی
https://eitaa.com/mbehestani
مراسم تعزیت امام حسین علیه السلام و شهدای دشت نینوا در ایران به ویژه پس از انقلاب به مناسک مذهبی دستهجمعی خانوادگی تبدیل شده است و به همین دلیل خصلت اجتماعی و نشاط آور دارد. به هیچ عنوان دولتی نیست و کاملا رنگ و بوی خانواده و محله و خیابان دارد. پای موکبها که در دو دهه اخیر به خیابانها باز شده است، متاثر از مواکب اربعینی، مراسم خیابانی خودمانی تر، و اتمیستیک شده. فارغ تر از مرکزیت مسجد و حسینیه.
رواج مداحی_پاپ ها هم به توسعه این فضای اجتماعی جدید ضریب دادند.
حالا کسانی را میبینی که نه اهل شرع هستن، نه اهل نماز، نه اهل امام حسین در طول سال؛ ولی برای این دهه موکب برپا میسازند و چای و شربت و صدای ضبط صوت.
شاید هم این بعد جدیدی از رحمه الله الواسعه حسینی باشد ؛ همه هستن با هر عقیده و پوشش.
اگر گریه نکند به سینه میزند. اگر بر سینه نزند برای حضرت و عزادارانش احترام میگذارد.
میتواند در هوای خنک و آرام منزل بنشیند یا به گردش با خانواده در اطراف شهر؛ مثلا جت اسکی در سد لتیان.
ولی گرمای طاقتفرسای را به جان میخرد، با بچههای کم حوصله کوچک، و خودش را. در خیابان و میان دستههای عزاداری رها میکند. میان زنجیر و علم و کتل و بیرق و سینه زنی ها و صدای نخراشیده مداح.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
امام حسین؛ از گفتمان حماسه تا گفتمان مصیبت
مجید بهستانی
در هویت یابی اجتماعی شیعه، پس از حضرت امام علی علیه السلام، امام حسین علیه السلام نقش پررنگی دارند. یعنی شیعیان با آنها خودشان را می شناسند و از دشمنان خود فاصله می گیرند. نقش ادراک اجتماعی عموم شیعیان از ائمه و معصومین در اینجا ملاک است، نه از جهت کلام شیعی، یا مبتنی بر نص دینی. شیعیان با محبت با علی و آل علی احساس نزدیکی به دین پیامبر داشتند و از غاصبان خلافت برائت می جستند. این هویت یابی با پیوند با امام حسین ع بعد قیام و استقامت یافت. از دوران آل بویه به عنوان بزرگداشت سالانه مورد توجه قرار گرفت، در صفویه شاخ و برگ یافت، در قاجار تبدیل به سنت نمایشی فراگیر شد، و از پهلوی به این سو به متن زندگی مردم وارد گردید. انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بنا بر بستر عشق به حضرت اباعبدالله ع به ثمر رسیدند.
این دو پدیده اجتماعی بزرگ ایرانی مرهون خوانش مرحوم شریعتی از امام حسین، شهدای کربلا و اصل جهاد و شهادت بود. تا پیش از این، شهدا شخصیتهای محترم بودند، و واقعه کربلا حادثه ای ناگوار در اعصار دوردست، از برای شخصیتهای بسیار دور از دسترس، بودند. شریعتی با هنر خطابت خویش، شهادت را نه یک اتفاق از سوی یک معصوم یا انسانهای فراانسانی معرفی کرد، نه شهدا را تکرار نشدنی. همچنین او ابداعات نظری در خوانش تاریخ انبیاء و تاریخ اسلام مطرح کرد که جدای از صحیح یا ناصحیح بودن آنها، فضای گفتمانی و ذهنی جدیدی به شیعیان و ایرانیان بخشید، از جمله تمایزگذاری میان شهادت حمزه ای و شهادت حسینی، یا حسینی مردن و زینبی زیستن، یا شیعه علوی و شیعه صفوی. فضای گفتمانی شریعتی به سکه رایج دهه پایانی پهلوی و دو دهه اول نیروهای انقلابی مسلمان تبدیل شده بود، بلکه همچنان رسوبات فکری آن پابرجاست. انقلاب 57 گفتمان اجتماعی می خواست که شریعتی ساخت. در اینجا شریعتی ادبیات مبارزه و مقاومت راحول امام حسین ع برساخت. ادبیات حماسه. نقش ابالفضل العباس و شهدای کربلا در طراحی حماسه.
ولی با پایان جنگ، به دلایل اجتماعی و سیاسی، سرخوردگی برگشت و جریان عرفانی در مقابل جریان انتقادی عقلانی در هیأتهای مذهبی سربرآورد. در اینجا گفتمان مصیبت بازتولید شد که اتفاقا با خوانش مذهبی سنتی از امام حسین ع همساز بود که قرنهای متمادی پدران ما با آنها انس داشتند. حالا مداحان فقط یا عمدتا به مصائب اهل بیت می پردازند. قبل از طرح ایثارگریها، مستقیما زجرها و دردها و نحوه شهادت حضرات بیان می شود. و به جای شهدای کربلا از علی اصغر و رقیه و سکینه و زینب.
اگر از عباس می گوید از دردهای او می گوید و اگر از زینب می گوید به ضجه ها و رنجهای او می رسد.
حالا در یک خط، به جای جمع بندی، سئوال میکنم که برای پیشرفت ایران و تقویت هویت شیعه، گفتمان حماسه بهتر است، یا گفتمان مصیبت، یا گفتمان سوم؟
https://eitaa.com/mbehestani
دکتر پزشکیان از همان ابتدا که تایید صلاحیت گرفت، نشان داد که سخنور نیست و درکی هم از علوم انسانی و اجتماعی، به کنار، حتی درکی هم از دولت و دیوانسالاری ندارند. خیال خود را از همان ابتدا با مخاطبان راحت کرد و می گفت نمی دانم و از کارشناسان کمک می گیرم.
بعد از رأی گرفتن، بلافاصله یک شورای انتقالی و تشکیل دولت به ریاست جواد ظریف تشکیل داده است که روندهائی برای انتخاب نفرات اصلی کابینه تعیین شده است، و نیز ملاکهای انتخاب.
از فردای این حکم، برخی سروصدا کرده اند که یا این کار خلاف قانون اساسی است، یا بدعت است و برای فرار از پاسخگوئی. عجیب تر، شریعتمداری کیهان که از دعوت جبلی از ظریف برای شفاف سازی روند اعضای کابینه به صداوسیما انتقاد کرده، که می بایست او بابت پاسخ به ندانم کاریهای قبلی خود دعوت شود نه چینش کابینه دولت جدید! پناه بر خدا از این همه کینه!
اولا این کار اصلا امر عجیبی نیست. همه دولتها در یک حلقه بسته یا نیمه بسته (البته با شعار باز و فراگیر) کابینه خود را تعیین می کنند. مرحوم رئیسی هم همین روند را طی کرد: هم تعیین کارگروه، و هم طراحی سامانه ملی معرفی نامزدهای وزارتخانه ها و سازمانها.
دوم، صدا و سیما به نفرات قبلی هم زمان می داد روند تشکیل دولت را توضیح دهند. احمدی نژاد استفاده کرد و به تلویزیون آمد.
سوم، بدعت در اداره دولت، اگر خلاف قانون اساسی نباشد، نکته مثبت است نه منفی. بعضیا آنقدر دین و دولت را در هم قاطی می کنند که بدعت در دولت را با بدعت در دین اشتباه می گیرند! بماند!
چهارم، متأسفانه پزشکیان خودش نه قدرت دفاع از برنامه های دولت خود دارد، و احتمالا نه می داند درون شورای راهبری انتقال چه می گذرد. او حتما برای اداره دولت به یک معاون اول، سخنگو، و مشاور ارشد قوی و باتجربه نیازمند خواهد بود تا تدبیر امور کنند.
احتمالا در دولت بعدی با قضیه «من هم صبح جمعه خبردار شدم» ملت شریف ایران بارها مواجه خواهند شد.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
روایت عمار بن ابی الاحوص از امام صادق علیه السلام؛ مفید برای سیاستگذاری فرهنگی_اجتماعی مجید بهستانی
صبر و سیاست
مجید بهستانی
سیاست ورزی توأمان با صبر و حلم است. سیاستمدار زیرک اگر عنان از کف دهد و گرفتار هیجانات شود تعداد خطاهای او بالا می رود و ضریب خطا بیشتر می شود، و در نهایت شکست و بدنامی. سیاستگذاری فرهنگی-اجتماعی هم بر همین مناط است. اگر رنگ و بوی دینی و تربیتی هم بخواهد پیدا کند، دوصد چندان ضروری می شود. در احادیث شیعی صبر سنگ زیرین ایمان است که اگر نباشد ایمان هم رخت خواهد بست. آیا امکان تسری و انتزاع ان در تصیمات و سیاستگذاری عمومی وجود دارد؟ به دو مورد توجه کنید:
ا- از ابونعمان از امام صادق ع: هر کس برای ناگواریهای روزگار صبور نباشد، درمانده می شود. (اصول کافی، باب ایمان و کفر)
2- ابن میمون از امام صادق ع: نسبت صبر در امور مثل سر برای تن. اگر سر نباشد تن تباه می شود، اگر صبر و شکیبائی نباشد، امور به تباهی می رود.
https://eitaa.com/mbehestani
اینکه ظریف گفت: «از مذاهب و ادیان رسمی باشید امتیاز می گیرید، شیعه باشید امتیاز نمی گیرید» یا « اگر ۵۰ سال داشته باشید هیچ امتیازی نمیگیرید؛ از زیر ۵۰ هر چه جوانتر باشید امتیاز بالاتر است. اگر مرد باشید هیچ امتیاز نمیگیرید، زن باشید ۱۰ امتیاز میگیرید. اگر سابقه وزارت داشته باشید، امتیاز منفی میگیرید»، هیاهو های زیادی بپا کرد که احتمالا بیشتر از «ما قال»، «من قال» مهم بود و حساسیت برانگیز.
اولا مشخص است شیعه بودن امتیاز منفی نیست، صرفا عدم امتیاز است. زیرا ویژگی عمومی و طبیعی مدیران جمهوری اسلامی است. همچنین است خانم بودن، یا مدیر جوان.
دوم، بدیهی است که فرد صفر کیلومتر اصلا در فهرست نامزدها قرار نمی گیرد. سابقه وزارت نداشتن، به معنای فقدان هر گونه سابقه مدیریت میانی و ارشد نیست. این الزام است و آن فضل.
سوم، بگذارید فهرست نهایی بیرون بیاید تا مشخص شود علی رغم همه تبعیضهای مثبت همچنان اقلیتها یا زنان حضور کمرنگی خواهند داشت.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
حیوان آزاری یا حیوان گزیدگی؟!
مجید بهستانی
اگر پرسیده شود سالانه چند گزیدگی از حیوانات در ایران رخ میدهد، احتمالا پیش خودتان خواهید گفت ۱۰۰ مورد یا حداکثر ۱۰۰۰ مورد. اما رییس اداره بیماریهای زئونوز وزارت بهداشت اعلام کرد که ۸ مورد ابتلا به هاری در سال جاری گزارش شده که تاکنون هفت نفر جان خود را از دست دادهاند. از ابتدای سال جاری، بیش از ۹۰هزار حیوانگزیدگی ثبتشده که ۸۰ درصد این موارد، سگگزیدگی است.
«۹۰ هزار گزیدگی» رقم وحشتناکی است. انتظار می رفت اخبار گزیدگی ها و مرگ ناشی از آنها در روزنامهها و سایتهای خبری پوشش قوی داده شود. بالاتر، اساتید دانشگاه و نویسندگان متعدد باید از ریشهها و دلایل و راهکارهای پیشگیری از این آسیبها مدام مطلب مینوشتند.
دلیل فاصله بسیار زیاد تصور اولیه ما از تعداد گزیدگیها و تعداد واقعی آنها ناشی از چیست؟
رسانهها! بله رسانهها!
در جهان و نیز ایران، رسانه ابزار وجود جریان چپ است. آرزوها و دغدغههای طبقه متوسط جدید در بستر رسانه دنبال میشود. یعنی آنها خط دهی میکنند که چه چیزهایی اخلاقی، درست، ارزشمند، هنجار، یا انسانی است. جریان راست هم تا حدی توان رسانهای دارد ولی غلبه و نفوذ کمتری دارد. در ایران که رسانه راست و رسانه های رسمی کلا پرت هستند.
به موضوع برگردیم، در این مدت، بارها اخبار اذیت و آزار حیوانات از سوی انسانها پخش، و کمپین و اعلان شکایت و جرم و دادگاهی حیوان آزارها، رسانهای شده اند.
پس معلوم میشه رسانهها علاقه ندارند مردم درباره اذیت و آزار انسانها خصوصاً کودکان توسط حیوانات چه وحشی چه خانگی نگرانی و اطلاع پیدا کنند. در این میان اقتصاد سیاسی دامهای کوچک و کلینیکهای حیوانات هم اثرگذار هستند. اجاره ماهانه بعضی کلینیک های دامپزشکی ۱۰۰ میلیون تومان گزارش شده است.
https://eitaa.com/mbehestani
شبکه مجازی تلویزیون #من_و_تو و شبکه #ایران_انترنشنال هر دو یک خط خبری را جلو می برند: ضد دموکراتها هستن و از آمدن ترامپ استقبال میکنند، موافق سقوط جمهوری اسلامی هستند و از هر گونه همکاری مردم و کشورهای خارجی با نظام انتقاد دارند، ضد تمام جریانهای داخلی از جمله جریان اصلاحات هستند، از ترور مردم عادی توسط تکفیریها دفاع میکنند ولی با نگرانی از ترور ترامپ حرف میزنند، فلسطینی ها انسانهای درجه دوم یا سوم به حساب میآیند، از انحراف های جنسی بعنوان رفتارهای طبیعی استقبال میکنند ولی از مفهوم خانواده خبری نیست.
https://eitaa.com/mbehestani
سخنان دیروز رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس در اصول و امهات تفاوت چشمگیری با دیدارهای مشابه در سالهای قبل نداشت: حاکمیت اخلاق و نگاه رو به رشد در مجلس، عدم افراط و تفریط در نظارت و سئوال از دولت و ارکانها، همکاری قوا، وحدت کلمه، و اینکه مجلس باید با دولت جدید تعامل سازنده داشته باشد و برای این تعامل، باید تا بن دندان به این باور رسیده باشد که موفقیت دولت موفقیت کلیت نظام است نه یک فرد و جناح و حزب خاص. تا آنجا که باید دولت و مجلس یک جاهایی اغماض کنند، تا اصل کار زمین نخورد و مردم مایوس نشوند.
اما بنظرم مهمترین وجه تمایز این سخنرانی با فرمایشات پیشین در این جمله نهفته است: «در مورد کار فوری مجلس رأی به کابینه ای است که آقای پزشکیان (حفظه الله) انشالله ارائه خواهند کرد به مجلس». در ادامه فرمودند که دولت نفرات خوبی را با فلان شاخصها معرفی کند و مجلس نیز در رای به آن تسریع داشته باشد.
دو نکته: ۱_ یعنی بدور از مته به خشخاش گذاشتن و حساسیتهای بیهوده، مجلس آن نفراتی که رییسجمهور پسندیده تایید کند و بیشتر از این مملکت بی وزیر باقی نماند.
۲_ روحانیون برای هر کسی تعبیر (حغظه الله) بکار نمی برند. از شخص آقا نیز بنده خاطرم نیست برای روسای جمهور و مقامات قبلی بکار برده باشد. خصوصا رییسجمهوری که هنوز کار را شروع نکرده است. خوب است دوستان ارزیابی دقیقتر کنند و اطلاع دهند در چه مواردی حضرت آقا از این تعبیر استفاده کرده است؟ بنظرم این نشان دهنده حس مثبت ایشان به رییسجمهور منتخب است.
ضمنا بعضی جلسات حال رهبری گرفته و تند و تلخ است، و بعضی جلسات سرحال و بشاش هستند. بنظرم این جلسه از جنس دوم بود و رهبری به مجلس جدید و دولت جدید امید دارند.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
تعدادی از مخاطبان عزیز به من خرده گرفتند که چرا بکارگیری تعبیر (حفظه الله) از سوی رهبر انقلاب برای پزشکیان را پررنگ کردی در حالی که هم برای مقامات سابق بکار رفته و هم چیز مهمی نیست.
اولا چیز مهمی است وقتی ببنیم خرده گفتمان آقا و پزشکیان تفاوتهائی دارد و این نشان می دهد که آقا خودش را درگیر اختلافات درون گفتمانی نمی کند و همه مقامات را «منتخب مردم» و بازیگر جمهوری اسلامی می داند که موفقیت او موفقیت تمامیت نظام است نه حزب و جریان فلان مقام. همچنین چیز مهمی است اگر جستجو شود و مشخص شود برای سایر مقامات، آن هم در ابتدای آغاز به کار، به کار نرفته است.
البته مجددا درخواست دارم اگر عزیزان این تعبیر و مشابه آن یافتند، در اختیار ما بگذارند. آن چه که در این 24 ساعت گذشته مشاهده کردم بکارگیری صفات مثبت برای رؤسای جمهور و دیگر مقامات بود نه آن تعبیر خاص.
دوم، مجددا تأکیدمی کنم این قبیل از تعابیر مخصوص درون قشر روحانیت است و آخوندها برای مکلاها به سادگی از این تعابیر تعارف نمی کنند. شخص حضرت آقا نیز نشان دادند اهل مجامله و تعارف سیاسانه نیستند.
تذکر: این به معنای این نیست که از الان تا انتهای دولت رهبری از همه اقدامات آنها دفاع خوهد کرد.
و نیز برجسته کردن این مهم، به معنای این نیست که بنده دولت را از نقد درست بی نصیب کنم.
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
صبر و سیاست مجید بهستانی سیاست ورزی توأمان با صبر و حلم است. سیاستمدار زیرک اگر عنان از کف دهد و گر
حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی:
اولویت کردار بر گفتار
مجید بهستانی
در اصول کافی از امام صادق نقل شده است که دعوت کنندگان به خوبی و نیکی برای مردم باشید اما با غیر از زبان، بلکه آنها باید در شما صفات پرتلاش بودن، راستی، و ورع را ببینند.
پس کردارها ساختار ساز هستند، نهادساز هستند، و از درون آنها ارتباطات، و معرفت و اخلاق شکل می گیرند. اگر نیک باشد به نیکی می رسد و اگر شرارت باشد بدی تولید می کند.
https://eitaa.com/mbehestani
اراده به زندگی نکردن
مجید بهستانی
خودکشی اقدامی فردی ولی امری اجتماعی است. دورکیم در اثر گرانسنگ خود نشان داد این جامعه ها هستند که ذهنیت خودکشی را تسهیل یا سخت میسازند. به همین خاطر وقتی با افزایش نرخ خودکشی یا اقدام به آن روبرو می شویم، به جای علت یابی شخصی و موردی، باید به دنبال کشف اناتومی جامعه و آسیب شناسی آن باشیم. انسانها از همان ابتدا اجتماعی به دنیا می آیند و به دلیل ماهیت عاطفی خود، به دنبال انس گرفتن، اطمینان یافتن، ارتباطات اجتماعی، و ... می باشند. اگر بعد عاطفی انسان اختلال پیدا کند، در آسیبهای فردی خود را نشان می دهد. پس مشابه این پدیده، بعضی از پدیده های دیگر را نیز می توان جامعه شناسانه و روانشناسی اجتماعی تحلیل کرد نه روانشناسی فردی و شخصیتی. خودکشی خانه آخر فرد است و قبل از آن، اقدام به آن، خودزنی، اعتیاد به مشروب و مواد، پرخاشگری، افسردگی، و ... قرار دارد. مشاهده میشود همه این اسیبها و انحرافها همزمان در جامعه ایرانی رو به رشد بوده است. این یعنی جامعه در حال تجربه های منفی متعدد و تودرتو است. تحولات اجتماعی سویه مثبت ندارد. افسردگی اجتماعی در انتخاباتهای اخیر هم در همین راستا قابل تبیین است.
این پدیدارها را خواهشا به شکاف نسلی فرونکاهید. تمام جامعه آسیب دیده، و هر نسلی نوع خاصی با جامعه روبرو می شود. حتی این را نمی توان به «بی معنائی» و معنازدائی از زندگی تقلیل داد. چون می توان بی معنا بود و رواقی مسلک زندگی کرد. برای رسیدن به خودکشی چیزی اضافه تر لازم است و آن اینکه «نمی توان زندگی کرد». البته داریم به سمتی حرکت می کنیم که انتخاب برای زندگی نکردن ارزش اجتماعی می شود.
https://eitaa.com/mbehestani
نقش ثابتی در سقوط شاه
مجید بهستانی
وظیفه همه سرویسهای امنیتی تأمین بقاء و سپس توسعه قدرت ملی یک کشور است. ساواک هم با همین نیت تشکیل شد. ولی انسانها مهم هستند که وظایف و کارکردهای سازمانی به چه میزان درست انجام شود. گاه منافع شخصی مثل جاه طلبی یا تضاد منافع سبب می شود تمامیت سازمان و نظام سیاسی آسیب جدی ببیند.
امیر حسین فطانت یک چپ چریک بود که همان پیش از انقلاب، و در اوج تحرک و قداست جریانهای مبارزاتی مسلحانه علیه شاه، از این گونه اقدامات پشیمان شد و تلاش کرد زندگی آرام و کمتر تنش زا را دنبال کند. اصطلاحا دنبال زندگی خودش برود. ولی او معتقد است که پرویز ثابتی مرد اول امنیت داخلی ساواک، که در جریان سرکوب گروه های مبارز انقلابی مسلح در اواخر دهه چهل شمسی اسم و رسمی هم در دربار و نظام، و هم در میان مبارزین، پیدا کرده بود، جوان جویای نامی بود که در دهه پنجاه دست به اقداماتی زد که در عمل ریشه خود و خاندان پهلوی را از جا کند.
فطانت تعریف می کند گروه مبارز کرامت دانشیان، که از بس گروه! نبود به اسم شخص اول شناخته می شد، در عمل وجود خارجی نداشت ولی به دلیل طمع ثابتی برای ژانگولربازی و خوش رقصی برای رژیم، تا ارتقاء مقام و پرستیژی بیابد، برای آنها پرونده سازی شد.
قصه آن بود که کرامت دانشیان که یک کارگر ساده بود، با گروهی از چپها از قشر شاعر و نویسنده و هنرمند رفاقت داشت، و طبیعت این جماعت نق و نوق به عملکرد شاه و دربار بود. چندان جدی نبودند و اصلا اهل مبارزه مسلحانه به حساب نمی آمدند. جدی ترین آدم میان آنها همین دانشیان به حساب می آمد که قبلا سابقه بازداشت از سوی دستگاه امنیتی را داشت.
فطانت تعریف میکند که یک روز دانشیان که به تازگی با او رفاقتی یافته بود، در یک گوشه ای، همینطوری از یک فکری که به سر او زده است با خبر می کند و از او طلب کمک می کند: ربایش ولیعهد! همه چیز در ذهن او بود و چیزی حتی روی کاغذ نیامده بود. اصلا مشخص نبود آن گروه از رفقای هنرمند واقعا چنان قصدی می داشتند. دانشیان می گوید همه چیز آماده است غیر از اسلحه! این حرف برای فطانت که تا حدی زندگی چریکی داشته و با بزرگان مبارزان سیاسی در زندان هم سلول بوده احمقانه و همزمان خنده دار آمد.
دانشیان از او کمک می خواهد که اسلحه جور شود. فطانت ولی هم خودش ترسیده و البته قبلا از اقدام مسلحانه توبه کرده بود و هم از آینده سرنوشت دانشیان بیمناک بود. می گوید مطمئن بودم آنها نمی توانند کاری از پیش ببرند و در نهایت زندانی ابد! پیش خود می گوید اگر انها را نزد ساواک لو بدهد قبل از هر اقدامی بازداشت خواهند شد و حداکثر یکی دو سال زندانی خواهند کشید و همه چیز تمام. بیخود خونی ریخته نخواهد شد.
ولی ثابتی همه را دور می زند. یک گروه هنرمند ناتوان قرقرو که دستگاه امنیتی می تواند برای آنها سناریو بچیند. در یک صحنه نمایشی همه آن 12-13 نفر از گروه کرامت دانشیان به جرم اقدام علیه جان ولیعهد بازداشت می شوند، برای اولین بار صفحه تلویزیون از جلسه دادگاه نظامی متهمان تصاویری پخش می کند، و در نهایت دانشیان و خسرو گلسرخی به اعدام محکوم می شوند.
عجیب آنکه گلسرخی اصلا با اینها سر و سرّی ندارد و کمی قبلتر بازداشت شده بود ولی بدلیل تشابه جنس آنها، ثابتی پرونده او را هم در میان آنها جامی اندازد. نمایش چنان قوی بود که همه، از دربار و دولت گرفته تا مبارزان چپ و مسلمان تا توده مردم، واقعا باور میکنند که چنان گروه مخوفی بودند که به دلیل تبحر زیاد تصمیم به چنان اقدام ترسناکی گرفته بودند، و سیستم چنان قدرتمند بود که توطئه را در نطفه خفه کرد.
حال آنکه؛ اولا آنها واقعا یک گروه نبودند، دوم، اصلا گروه مسلح نبودند؛ سوم، قصد جدی برای ربودن ولیعهد نداشتند؛ چهارم، گلسرخی با آنها نبود و صرفا اشعار انتقادی می سرود. برای خود فطانت که افشاکننده بود و جزء آن گروه به حساب نمی آمد، نقشی تراشیده شد تا در درگیری مسلحانه کشته شود و قضیه جدی تر جلوه کند، که البته در عمل این قسمت از سناریو ناقص ماند.
ولی به دنبال این پرونده نمایشی، فطانت چند نتیجه گیری می کند: ثابتی نقش مؤثر و بی بدیل خود به عنوان یک جوان اطلاعاتی کارآمد برای بقای رژیم در نزد دربار و مردم تثبیت کرد. همزمان برای اولین بار مردم فهمیدند که اوضاع آنچنان خراب است که گروهی مسلح قصد اقدامات خرابکارانه در ابعاد وسیع داشتند. تا پیش از این، اخبار اقدامات تروریستی و انقلابی، در زندان یا در محافل انقلابیون پخش می گردید، و افکار عمومی درگیر آن نبود. شاید درگوشی چیزکی می گفتند و تمام. ولی حالا مردم فهمیدند احساسات ضدشاه خیلی قوی است تا آنجا که به جان ولیعهد سوءقصد وجود داشت.
همچنین و خصوصا گلسرخی دفاع مؤدبانه و احساسی خوبی در دادگاه ارائه کرد که نشان داد انقلابیون شخصیت محترم و مظلومی دارند و چهره شاه تیره تر جلوه کرد. و نیز، مبارزان مسلح جان تازه ای گرفتند تا در انتقام خون
کرامت و خسرو دست به اقدامات مؤثر مسلحانه بزنند.
خلاصه، فطانت می گوید اگر ثابتی شهوت جوانی خود را کنترل می کرد، نه پرونده سازی و نه دادگاه نمایشی تلویزیونی، چه بسا شیشه اقتدار پهلوی ترک برنمی داشت، و بعضی اقدامات انتقام جویانه بعدی علیه شاه صورت نمی گرفت.
https://eitaa.com/mbehestani
همکاری با ظلم و ظالم ذلت و بدبختی میآورد. مثال؟! در مطلب قبلی از امیرحسین فطانت یاد کردم. او در «یک فنجان چای بی موقع» میگه همان قبل انقلاب فهمیدم مسیر مبارزه با شاه حداقل به سبک چریکی اشتباه است و کلا مبارزه را بوسید و گذاشت کنار. میرود شیراز تا زندگی کند که کمی بعد کرامت دانشیان جلوی او سبز میشود و به خیال همان آدم قبلی، ایده ربودن ولیعهد را با او طرح میکند و درخواست کمک دارد.
فطانت پیش خود میگوید بهترین کمک این است که قبل از اینکه آنها دست به اقدام خطرناکی بزنند که جانشان به خطر بیافتد، آنها را به ساواک لو بدهد، همانطور که نوبه قبل هنگام آزادی از زندان، تعهد کتبی داد که در صورت هر گونه اطلاعی، بلافاصله مقامات را در جریان بگذارد. همین کار را کرد و اطمینان گرفت که حداکثر یکی دوسال زندان برای آن مبارزان آرمانگرا بریده خواهد شد.
ولی ماجرا مسیر دیگری یافت همانطور که در مطلب قبلی شرح آن رفت. ساواک پرونده سازی کرد و خون طلبید. دو تن (دانشیان و گلسرخی) اعدام شدند و خودش که با ساواک همکاری کرد، از مرگ رهید. بعد از آن تا بیست سال در بدنامی و بدبختی در زندگی سگی دست و پا زد، و مفلوکانه با گذرنامه جعلی پاکستانی از این کشور به آن کشور در به در گردید. بارها تا نفس آخر رفت و دوباره زندگی سگی. میتوانست مبارزان را لو ندهد، میتوانست آنها را نصیحت کند، میتوانست بگوید دیگر مبارز نیست، میتوانست... .
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی: اولویت کردار بر گفتار مجید بهستانی در اصول کافی از امام صادق نقل شده
حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی:
مدارا و قاعده استسباب
مجید بهستانی
در اصول کافی باب ایمان و کفر، مدخلی برای احادیث دعوت به صبر و سکوت و مدارا جمع آوری شده است. برخی از مفسرین شأن نزول این احادیث را شرایط خطر و تقیه می دانند. تفسیر سیاسی از آنها دارند. در نتیجه در شرایط قدرت و سلطه احتیاج به عمل به آنها نیست یا به نحو دیگری می شود آن را تفسیر کرد. ولی به نظر نمی رسد این قبیل از روایات یا حداقل بعضی از آنها انصراف به شرایط تقیه داشته باشد. بلکه مناسب برای مدیریت زندگی و جامعه هستند. دو نمونه:
1- از رسول خدا ص: خداوند مرا به مدارا با مردم امر کرده است همانطور که به ادای واجبات امر کرده است.
تأمل در منطوق و مفهوم حدیث مشخص می سازد دشواری تدبیر امور جامعه مسلمانان (بشری). این عرصه نه سیاه و سفید است، نه صفر و یک. حاکم و مدیران دانا تنها می توانند از پس هر دو «امر» بربیایند.
2- از امام باقر ع، در تورات آمده است که خداوند به حضرت موسی س دستور داد راز میان من و خودت را در سینه نگهدار، و در میان دشمنان ما به مدارا زندگی کن. و آنگونه نباشد که با آشکار ساختن رازها، سبب استباب بشوی، تا آنجا که در گناه دشنام به من شریک آنها به حساب بیایی.
در اینجا قاعده استسباب (طلب فحش کردن یا تحریک دیگران به فحاشی) فهم می شود. دینداران نباید به نحوی در جامعه زندگی کنند که استسباب شود، که این خود نشانه دوری از عقل، و شراکت در گناه دشمنان است.
https://eitaa.com/mbehestani
غیرنظامیان شان را بکشید!
مجید بهستانی
در شمال سرزمین اشغالی دیروز چند راکت به یک زمین ورزشی اصابت کرده و چند غیرنظامی اسرائیلی کشته شدند. رژیم صهیونسیتی آن را به گردن حزبالله انداخته و حزبالله چنین چیزی را انکار میکند. در محافل سیاسی اینچنین تعبیر میشود که احتمالا اسراییل آن را حربه ای برای مظلوم نمایی و تحریک افکار عمومی برای شروع جنگ با لبنان قرار خواهد داد.
حتی اگر حزبالله هم چنین اقدام نظامی علیه غیرنظامیان کرده باشد، از الان باید آگاهانه و هوشمندانه علیه دژخیم صهیونی چنین کند: ۱_اصل مقابله به مثل؛ حماس و جهاد در غزه این کار را نکردند و دشمن خاک شأن را به توبره بست؛ منازل و مدارس و اردوگاههای سازمان ملل، و کلیساها و مساجد و بیمارستان ها، و همه جا.
۲_ کشتار غیرنظامیان از دشمن سبب میشود عقبه آنها تضعیف شود، افکار داخلی برهم بریزد، و محتاط تر کشتار کنند.
کنوانسیون ژنو در منع کشتار غیرنظامیان زمانی قابل الاتباع است که از سوی طرف مقابل هم رعایت شود.در غیراین صورت صرفا به هلاکت زودرس، و نابودی کامل خود می انجامد.
امیدوارم تاکنون که دیگر بنایی و انسانی در غزه باقی نمانده و صهیونیستها در نقض همه حقوق بشردوستانه کوتاهی نورزیدند، دیگر کسی تصور نکند که حمایت افکار عمومی جهان از مظلومان در جلوگیری از گسترش جنگ و کشتار غیرنظامیان نقش موثری خواهند داشت.
https://eitaa.com/mbehestani
درباره یادداشت قبلی سوالات و نکاتی پیش آمد:
۱_ این نظریه و تحلیل شخصی است و نظریه نظام این نیست. کما اینکه حضرت امام در اوج موشکباران بعثی علیه شهرها، اجازه عمل مقابله به مثل علیه غیرنظامیان صادر نکرد. البته حجم ددمنشی و کشتار عامدانه زنان و کودکان فلسطینی از سوی اسرائیلیها چندین برابر و غیرقابل اغماض است.
۲_ کشتار غیرنظامیان راهبرد اصلی نیست بلکه نتیجه و پیامد همان سیاستی است که دشمن تحمیل کرده است. به زبان دیگر، صهیونیستها راه حل دیگری برای جلوگیری از کشتار غیرنظامیان و اتمام جنگ باقی نگذاشتند.
۳_ قاعده تترس حداقلی است و رویکرد تهاجمی دارد. ولی نگاه بنده همچنان رویکرد دفاعی دارد و به جهت غلبه بر دشمن نیست. یعنی هدف عقب راندن آنهاست.
۴_ در اسلام، عمل مقابل به مثل، اگر سبب اتمام جنگ شود، یا دشمن را عقب براند، یا از کشتار گسترده تر مسلمانان جلوگیری کند، جواز دارد، حتی اگر در حالت طبیعی مجاز و مشروع نباشد.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
خبر شهادت اسماعیل هنیه دردناک بود، و شهادت او در قلب تهران دردناک تر، و اینکه هنوز اسرائیل هست بسیار دردناک تر.
در همان ماه اول جنگ غزه عرض شد این بار اسرائیل عقبنشینی ندارد، و تا شکستن کامل محور مقاومت کنار نخواهد نشست. اول غزه، بعد لبنان، بعد عراق، بعد ایران، و ... . برای همین، محور مقاومت نباید بنشیند تا دژخیم صهیونی جداگانه سراغ تک تک بازیگران مقاومت برود. این تصور خامی است که عقب نشستن از جنگ، به پایان جنگ می انجامد. بالعکس توان بازیگران را برای موفقیت در جنگ خواهد کاست.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
در اواخر قرن بیستم در جنگ بوسنی آمریکا از نسل جدید جنگ افزارهای نظامی کمک گرفت که کارشناسان آن را RMA (انقلاب در امور نظامی) خواندند. نسل جدیدی از سلاحهای هوشمند با قدرت تخریب محدود و کنترل شده. در تمام جنگهای سه دهه بعد در دنیا مشخص شد این نسل همچنان در اختیار آمریکاییها باقی مانده است.
ترور شهید فخریزاده و سپس ترور شهید هنیه مشخص میکند اسراییلیها هم به چنین فناوری نظامی _اطلاعاتی دست پیدا کردند. بلکه هماکنون با شک کمتری میتوان سقوط بالگرد رییسجمهور را یک ترور خواند.
در اینجا شاید به دستگاه امنیتی اطلاعاتی کشور نتوان خرده گرفت که چرا جلوگیری نکرده است بلکه اصلی ترین اشکال آن است که چرا رهبران در مکان فیزیکی امن نگهداری نمیشوند ؟ اسرائیل با این اقدام پالس داده که میتواند اقدامات وحشتناک تری هم در قلب تهران رقم بزند.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
وقتی این خبرنگار آمریکایی اطلاع دارد یعنی حداقل از چند ساعت قبل دولت آمریکا هم اطلاع داشت. حداقل!
https://eitaa.com/mbehestani