جنبش اجتماعی جریان یا مجموعهای از کنشها و تلاشها از سوی جمعی از افراد است به شکلی که کم و بیش پیوسته به سمت هدف خاصی حرکت میکنند و یا به آن گرایش دارند. در واقع جنبش اجتماعی نوعی از رفتار اجتماعی است که از روابط متقابل اعضای جامعه ناشی شده و کنش عده ای از مردم نسبت به وضعیت یا مسئله خاص اجتماعی است. به بیان ساده عده ای از مردم بر اساس موضوعی مشترک گرد هم جمع شده با انجام کنش هایی به دنبال تغییر و رسیدن به هدف هستند. جنبشها را گروههای عمل هماهنگ و سازمانیافته که دارای ارزشهای مشترک بوده و هدفشان ایجاد دگرگونی یا مقاومت در برابر دگرگونی در نهادهای اجتماعی یا در نظم اجتماعی است شکل می دهد.
حیات جنبش های اجتماعی به چند عامل بستگی دارد: اول انسجام و همگرایی در هدف. وجهی که اعضای یک جنبش را کنار هم جمع می کند و آنان را کنار هم نگه می دارد و اعضای جدیدی را در خویش جای می دهد، وحدت در هدف است. کم رنگ شدن هدف، تغییر آن و مسائل اینچنینی همه بر انحلال و خاموشی یک جنبش میانجامد. دوم رهبری جنبش است. رهبری واحد است که می تواند موجب پایداری و راهبری جنبش باشد. سوم کنشگری یکسان اعضای جنبش است. یکسان بودن کنشگری به معنای این است که در یک راستا قدم بردارند. مثلا در جنبش اخیر برخی به قتل روی آوردند و یا تخریب گری وحشیانه انجام دادند که موجب جدایی عده ای از جنبش شد. از دیگر اموری که حیات یک جنبش را تضمین می کند، نمادها و شعارهاست. نمادهای یک جنبش و شعارها؛ اعلانات، جهت و پایداری یک جنبش را نمایش می دهند. زنده نگه داشتن یک جنبش در عصر رسانه ها به خبر است. خبر نشانه زنده بودن و پویایی یک جنبش است و اگر اخبار و اتفاقات یک جنبش از چشمها و گوشها دور بماند جنبش به آرامی خاموش می شود. برای همین است که رسانه ها در راستای منافع خودشان جنبش ها را پشتیبانی می کنند و رهبران جنبش ها نیز همواره به دنبال تولید حادثه و خبر سازی هستند تا هم اعضای جنبش از پای نیفتند و هم باقی اعضای جامعه به همراهی با جنبش بیاندیشند.
جنبش اجتماعی که در این روز ها در ایران اسلامی رقم خورده است البته به بهانه فوت یک دختر کرد، دارای لایه های مذهبی (شیعه و سنی)، قومیتی (کرد و بلوچ) و ارزشی (حجاب، پوشش، اختلاط و روابط آزاد) است. نه تنها رهبر مشخصی ندارد، بلکه داعیه داران بسیاری برای رهبری خویش دارد: از دیپلمه فوتبالیستی که نمی داند سیاست را به چه سینی می نویسند تا ربع پهلوی که از ادای کلمات ساده نیز ناتوان است. هدف واحدش نیز سرنگونی جهموری اسلامی است که البته روزهای اول پنهان می شد و با آشکار شدن صفی از همراهان خود را از دست داد. پشتیبانی رسانه ای و مالی فراوانی دارد. شعارهای هنجارشکن و لختی که به مذهب و فرهنگ و ملیت ایرانیان توهین می کرد نیز موجب کمرنگ شدن پیوستگی توده به این جنبش شد.
با توجه به عدم همراهی توده مردم و وجود هیجانات و نادانی نسل زد، بهترین محیط برای تولید خبر در هر لحظه و زنده نگه داشتن جنبش بی جان مرده غربی ها در ایران، دانشگاه ها و مدارس است. دانشگاه ها همواره آبستن خبرهای ریز و درشتی است که می تواند در خبر سازی و تولید جو رسانه ای ظاهر شود. بهانه هم زیاد دارد از رای کمیته انضباطی تا اختلاط سلف و کلاس های معارف و ... . استفاده از هیجان و بی بصیرتی نوجوانان نیز در دهه هفتاد و در انتخابات دوم خرداد تجربه شد. آن زمان که سن رای پایین آورده شد و دولت تسامح و تساهل با شعار آزادی با رای بالای نوجوانان به قدرت رسید. این تجربه ها در جمهوری اسلامی ایران علی رغم دستورات رهبری معظم با جدیت دنبال نشد و امروزه میبینیم فرزندان این خاک حتی اگر 12 سال در مدارس پای درس ما باشند باز مسائل اساسی ذهنشان حل نشده و در چنین جنبش هایی ظهور می کند.
#جنبش_اجتماعی
#نسل_زد
#بصیرت
@Mdadseresht
اندر احوالات تربیت در وزارت فخیمه آموزش و پرورش
في الحال بازار دوره های ارتقا و رتبه بندی معلمان داغ است و اخیرا سراغ ما هم آمده بودند جهت همفکری برای حوزه علوم اسلامی معلمان! غافل از آنکه مشکل در داده محوری و معرفت اگر که باشد در این دوران راه حل معرفت افزایی نیست!
مسئله آنجاست که این داده ها و در اصطلاح افزونه های معرفتی در این ایام فقط نوعی حفظیات و قبولی و ارتقای رتبه به جهت افزایش عایدی و حقوق است نه به هدف ارتقای مهارت ها و انگیزه ها در تربیت فرزندان ایران!
و اما راه حل چیست؟
راه حل آن است که آزمون سنجش رشد علمی اخلاقی، دینی و اجتماعی دانش آموزان در دوره های مختلف طراحی شود و در قالب دیجیتال همچون بازی در آید و ابتدای هر سال اسباب سنجش سطح رشد دانش اموزان شده و پایان سال نیز مجدد این آزمون و بازی مایه سنجش میزان رشد و ارتقای آنان گردد.
بر همین منوال معلمان به میزان رشددهندگی فرزندان ایران ارتقا یابند نه به میزان حفظیات خودشان!
آنگونه خواهند خواست که دوره های مهارتی و معرفتی برای آنان برگزار گردد تا دستمایه چنین رشدی را بیابند نه آنکه به انگیزه ارتقای حقوق دوره ها را پاس نمایند
فتامل ...
#معلم
#تربیت
#دانش_آموز
#آموزش_و_پرورش
@mdadseresht
یکی از مهمترین سوالات و مسائل جامعه شناسی مسئله انسجام اجتماعی و وحدت است. اختلافات فرهنگی و تضادهای اجتماعی چگونه به یکپارچگی می انجامد؟ و یک جامعه را علی رغم تفاوت ها و تضادها شکل می دهد؟ خصوصا اگر این تضادها به جنبش های اعتراضی نیز منجر شده باشد.
هر پاسخی که جامعه شناسان با رویکردهای مختلفشان به این سوال بدهند قابل بررسی است اما ایرانیان نشان داده اند که موضوعات ملی، دینی و انسانی برایشان مهم و انسجام بخش است. واکنش مردم پس از زلزله، سیل و یا شهادت سردار پرافتخار ملی #حاج_قاسم_سلیمانی را دیده ایم. افتراقات و اختلاف نظرها همه رخت بر بسته و مردم را برای حمایت ملی بسیج می کند.
داستان شیراز و شهادت خونین زائران #شاهچراغ نیز از همین دست موضوعات وحدت بخشی است که دشمن با دو رویکرد در حال خنثی سازی جنبه وحدت آفرین آن است.
اولا با شعار #کارخودشونه به دنبال ایجاد نفرت از نظام اسلامی در خشم و وحدت برآمده از #جنایت_داعشی_ها و پشتیبانانشان است و ثانیا و سکوت خبری در راه کم فروغ کردن این عزای دینی و ملی است. از اینستاگرام که هشتک شهدای شیراز را متوقف میکند و یا اینترنشنال و بی بی سی و ... که انتظاری نیست اما بی شرفی آنجایی اوج میگیرد که صفحه اول روزنامه های امروز را ببینید. برخی حتی کوچکترین تیتر را هم برای #عزای_ملی_شهدای_شیراز در صفحه اول خود جای ندادند و برخی دیگر به ذکر جزئی و کوتاه و کوچک اکتفا کردند. این بی شرفان و خائنان هم دستان قاتلان و وحشیان جنایت شیرازند که بی شرمانه به کم فروغ کردن نور شهدای شیراز اقدام میکنند.
#شهدای_شیراز
#همدستان_جنایت
#وحدت_ملی
@Mdadseresht
یکی ار جذابترین، عمیقترین و متاسفانه مغفولترین بحث های دینی و سنت های اجتماعی و ارتباطی، مسئله شکر است.
شکر به معنای توجه، دیدن و قدردانی از صاحب لطف و نعمت است. قدردانی نیز بر سه وجه است: اول اینکه قلبا توجه به صاحب نعمت داشته باشی
دوم آنکه به زبان از او متشکر باشی و
سوم استفاده شایسته و به کار گیری صحیح و به جا از آن نعمت که شکر عملی نام دارد.
در این مسیر توجه به اسباب و ابزارهای چنین نعمتی نیز جزئی از فرایند شکر است برای همین گفته شده است که هر کس مخلوق را قدردان نباشد، شکر گذار خالق نیست.
شکر کنشی ارتباطی است که والاترین نوع آن شکر منعم واحد، خدای باریتعالی است. از صفات خدای متعال نیز شاکر بودن است. خدا حتی برای اقدامات واجب ما نیز شکر قرار داده است در حالی که واجب به صلاح ما و از حقوق اوست، اما خدای متعال از کنش های واجب ما هم قدردانی کرده و ثواب تعیین نموده است.
در طرف دیگر کفران یا همان ناشکری موجب از دست دادن نعمت و عقاب خواهد بود.
امنیت مهمترین و بنيادی ترین عامل پیشرفت یک جامعه است. جمهوری اسلامی ایران به همت شیرمردان مسلمان از چنین نعمتی برخوردار بوده و هست اما این روزها و البته از ابتدای انقلاب اسلامی بارها و بارها شاهد نوسان در امنیت ملی بوده ایم.
بارها از نعمت امنیت سخن گفتم اما بسیار شنیده ام که وظیفه شاناست و این نعمت که چیزی نیست! یا گفته شده است که امنیتمان کجاست؟
ناشکری که شاخ و دم ندارد! همین که نعمتی دیده نشود یا قدرش دانسته نشود مطابق سنت الهی محرومیت را به دنبال دارد. لازم نیست حتما عده ای در کشور آسیب ببینند تا یادمان بیاید که نعمت امنیت را کم قدردانستیم!
خدای متعال ما را ببخشاید و جز شکرگذاری واقعی قرار دهد
آمین
#شکر
#امنیت
#سنت_الهی
@Mdadseresht
حوزه علوماسلامی دانشگاهیان از پیشگامان جهاد تبیین بوده و هست. از سالهای دور در ابتدای دهه ۹۰ چنین دغدغه ای در حوزه و معرفتجویانش بود و بعد از تاکید رهبری در اربعین ۱۴۰۰ با برگزاری رویداد ملی ایده پردازی روایت حقایق و مسابقه ملی دانشجویی روایت حقایق و ثبت جایزه ملی راوی حقایق جهاد تبیین را در عرصه عمل با همت دانشجویان خویش پیش برده است.
امسال نیز با رویکردی نو و با تلفیق دغدغه نهضت حل مسئله و جهاد تبیین رویدادی با عنوان #رویداد_ملی_کنشگری_روایت_حقایق۲ طراحی و اجرا شد تا دانشجویان حوزه علوم اسلامی دانشگاه های سراسر کشور قدمی استوار تر در لبیک به اوامر ولی خویش بردارند.
باشد که خدای متعال بپذیرد و بر توفیقات بیافزاید.
#جهاد_تبیین
#رویداد_روایت_حقایق۲
#نهضت_حل_مسئله
@mdadseresht