انا لله و انا الیه راجعون 🏴🏴🏴
مصیبت جانگداز ارتحال عالم فرزانه و عمار انقلاب #علامه_مصباح یزذی را به حضرت صاحب الامر ، امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام خامنهای و ملت شریف ایران تسلیت عرض می نماییم. ایشان مصداق قربانی #ترور_شخصیت است.
ماجرا از سالهای اصلاحات شروع شد، سالهای عربده های #آزادی_اندیشه_با_ریش_و_پشم_نمیشه .. از سالهایی که #اصحاب_ترجمه و #غربگرا ها پروژه ی ناتمامِ #میرزا_ملکم و #تقیزاده ها را پی گرفتند: باید اندیشه و علم در انحصار غربگرایان قرار میگرفت و هر صدای مخالفی انگِ خرافه و نادانی و خشونت و تعصب میخورد.
یک نفر بود که این پروژه را مختل میکرد.یک نفر که منطقی و اندیشمندانه بحث میکرد و حرفی مخالف با غربگرایان داشت
ماجرا این بود که این حرفها نباید شنیده میشد!
جریان غربگرا نیاز به مخالفهای بی منطق و بی سواد داشت! تا با #مغالطه_پهلوان_پنبه بتواند پروژه ی انحصار اندیشه را کامل کند.. دربرابر پهلوان واقعی چه باید میکرد؟! "تمسخر"!
سیل تهمتها و تمسخرها و کاریکاتورها و انگها چنان به سمت آقای مصباح راه افتاد که در اندک زمانی، حتی آنها که نمیدانستند "مصباح" را با سین مینویسند یا صاد هم او را فحش میدادند!
آقای مصباح شروع کرد به تربیت شاگردانی شبیه خود، در #موسسه_آموزشی_پژوهشی_امام_خمینی کرده بود
"طرح ولایت"، که محتوایش را از همین موسسه میگرفت، مدتها تنها محلِ گفتگوهای فلسفی و دقیق، با رویکردِ غیر غربزده، در سطح عمومیِ دانشجویی بود..خیلی از بچه هایی که دل در گرو انقلاب و اسلام و ولایت دارند در این طرح ولایت شرکت کردند!
در مقابل براندازی نرم انقلاب، آقای مصباح بیدار بود، وقتی اکثر حوزویان و مدافعان دین، سکوت در مقابل تهاجم فرهنگی و فتنه ها را چاره دیدند ، علامه مصباح ترور شخصیتی را پذیرفت.ترور شخصیت آقای مصباح سال ۸۴، تشدید شد. وقتی دستور رسیده بود که "همه" از پدرخوانده حمایت کنند! چه با قِرِ سلبریتیها، چه با موعظه و منبرِ روحانیون...و علامه مصباح، پای تشخیص خودش ماند!
اینجا بود که باید علامه مصباح را میانِ مذهبی ها هم منفور میکردند! این که قبل از اقلاب مبارزه نکرده، جبهه نرفته! این یک روزی با شهید بهشتی سر شریعتی اختلاف نظر داشته! و ...بعدتر با پر رنگتر شدنِ زاویه میانِ احمدی نژاد و اصولگراها، انگِ تئورسینِ احمدی نژاد بودن هم بر کلکسیونِ تیرهای شلیک شده سمت آقای مصباح افزوده شد!
و ما در غم فقدان ایشانیم، اما کتب و سخنرانی ها و مجموعه های آموزشی ایشان مصباح راه بصیرت است،
مادامی که گوش به شایعات و اراجیف می دهیم،
پروژه ی #ترور_شخصیتها ادامه دارد
┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄
@meayar1 🇮🇷معیار
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴محکوم و فتنهگر سال۸۸ و حامی دو آتیشه دولت حسن روحانی برای #رهبرانقلاب خط و نشان میکشه! آخه کجای دنیا سراغ دارید چنین اتفاقی بیفتد، این دیگه آزادی بیان نیست بلکه تهِ تهِ خواسته ها و اهداف آمریکا و اسرائیل و دشمنان انقلابه!
بگویید کدام مسئول و نهادی سکوت کرده که یک فتنهگر آزادانه به رهبری توهین میکند؟
همین شخص سال ۸۸ نظام را تا پرتگاه برد و حالا حرف از حذف رهبری میزنه!
آقایان قوه قضائیه و دادستان کشور قضیه تاجزادهها کمتر از انتقام ۱۳دی نیست!
اگر دهان یاوهگوییها گِل گرفته نشود به عادت افساد طلبان تبدیل می شود
#تاجزاده،آیا شما دلسوز اسلام و ایرانید؟!!
دخترتان کجاست؟
چطور براش دلار میفرستید؟!
حتما اراجیفهایی که نشخوار میکنید براشون تو آمریکا دلار میشه
┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄
@meayar1 🇮🇷معیار
🔴یه روزی کارت عروسیش مزین به عکس امام و ولی فقیه بود ،امروز از حذف ولایت فقیه حرف می زند چه زیبا امام علی ( علیه سلام) فرمود :
(لاَ تَرَى الْجَاهِلَ إِلاَّ مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً)
«همیشه جاهل را یا افراط گر مى بینى و یا تفریط کار»
پس نظر جاهل ارزشی ندارد.
┄┅─✵🌹🕊🌹✵─┅┄
@meayar1 🇮🇷معیار
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه ورود ماشین حامل پیکر علامه
و استقبال شاگردان
#تشییعشبانه
#فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین نکات ناب علامه مصباح در اواخر عمر شریفشون در مورد رهبری
#محرمانه_تحلیل
📍 دروغی که کروبی به آیت الله مصباح نسبت داد:
اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست
🔻 آیتالله مصباح یزدی در تاریخ ۲۱ مرداد ۸۸ در برهه ای که عوامل فتنه ۸۸ بعد از تنفیذ رییس جمهور توسط رهبر انقلاب همچنان بر نامشروع بودن دولت وقت و فتنه انگیزی اصرار داشتند و مطالبه ابطال انتخابات را داشتند، در یک بحث تئوریک درباره جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی، موضوع مشروعیت الهی جمهوری اسلامی را به بحث گذاشته و با تکرار فحوای کلام امام (ره) در سال ۵۷ فرمودند:
ولی فقیه یک رهبری دینی جانشین امام زمان(عج) است؛ این رییس جمهور نمایندهای است که مردم او را انتخاب کردهاند. این دو با هم خیلی تفاوت دارند. رییس جمهور وقتی از طرف ولی فقیه نصب شد، میشود عامل او؛ او نصبش میکند. آن پرتو قداستی که او دارد بر این هم میتابد. وقتی رییس جمهور اسلامی شد، حکمش را از رهبر ـیعنی جانشین امام(ع)ـ دریافت کرد، یک پرتوی از آن قداست بر این هم میتابد؛ آن وقت اطاعت از رییس جمهور و اطاعت از مجلس و سایر امور هم میشود اطاعت از خدا. اما تا این جور نشده، حساب رهبر از دیگران جداست. او ارزشش از طرف امام زمان و از طرف خداست.
🔹کروبی ادعای همراهی با امام خمینی (ره) را میکرد اما از بدیهیترین نظرات سیاسی و حکومتی امام بی اطلاع بود. بزرگترین مشکل امثال این شیخ فتنهگر همین بود.
🔹جملات آیتالله مصباح یزدی تکرار این بیانات امام خمینی بود: ولایت فقیه در کار نباشد طاغوت است. اگر با امرخدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد غیرمشروع است، وقتی غیرمشروع شد طاغوت است. طاغوت وقتی از بین می رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود». (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۲۲۱)
🔹اکنون سئوال این است که اگر این نگاه امام خمینی و تبیین آن توسط آیت الله مصباح یزدی در سال ۸۸ حاکم نبود، آیا اساسا در حال حاضر حسن روحانی با حدود ۵ درصد مقبولیت در پاستور بود؟! همه میدانند که حسن روحانی فقط بر اساس چارچوبهای قانونی و مصلحت بالاتری که ولی امر مسلمین تشخیص دادهاند و البته برای همه ما واجب الامر است، همچنان در جایگاه ریاست جمهوری است./حمید رسایی
یادداشت یک منتقدقدیمی آیت الله مصباح یزدی در باره او
حجتی کرمانی: تعجب می کنید که او را تمجید می کنم؟
محمدجواد حجتی کرمانی از منتقدان آیت الله مصباح یزدی در روزنامه اطلاعات نوشت:
آقای مصباح فضائل علمی اخلاقی بسیاری داشت، نیک سیرت و خوشرو و خوش مجلس و خوشسخن بود.
در ایام تدریس هیچگاه از کسب علم و تعلیم و تربیت نیاسود. مبانی و مبادی فلسفه و کلام و اخلاق را به خوبی آموخته بود و به خوبی میآموخت.
بیان نرم و گرم او همراه با روی خوش و لبخند همیشگی، محفل درس او را شاداب میداشت و شاگردان را بر سر شوق میآورد. آقای مصباح از همان آغاز طلبگی در وادی سلوک عرفانی گام نهاد. اهل گعده و وقتگذرانی تفریحی طلبگی نبود و معاشرانی اندک داشت. در جلسات درس اخلاق مرحوم حاج شیخ عباس تهرانی که هر صبح جمعه در کتابخانه بخش قدیمی مدرسه حجتیه مشهور به پارک تشکیل میشد حضور دائمی داشت.
وی از آغاز نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی همیشه در خفا یار و یاور انقلاب بود. نگارنده به یاد دارد شبهایی را که آقای مصباح به حجره برادرم مرحوم علی حجتی کرمانی در مدرسه آیتالله بروجردی مراجعه میکرد و چند نسخه از نشریه «بعثت» را که توسط مرحوم هاشمی رفسنجانی، مرحوم هادی خسروشاهی، مرحوم علی حجتی کرمانی و آقای دعائی مخفیانه منتشر میشد، میگرفت و زیر عبا پنهان میکرد تا در نشر مخفیانه آن شرکت فعال داشته باشد.
خاطرات من از آن مرحوم به سالهایی بر میگردد که شهید بهشتی کلاس های درس شبانهای در دبیرستان دین و دانش قم برقرار کرده بود و به ما دروس جدید از قبیل فیزیک، زبان، فلسفه علمی و… تدریس میکرد که استاد مصباح برجستهترین علم آموز آن کلاسهای فراموش نشدنی بود.در این کلاسها بجز حقیر، استاد محمد مجتهد شبستری، شهید محمد جواد باهنر، حاج شیخ محمدعلی موحدی کرمانی، حاج شیخ زینالعابدین قربانی، سیدعلی محقق داماد، مرحومان: سیدهادی خسروشاهی، عمید زنجانی، شیخ حسین حقانی زنجانی و سیدحسن طاهری خرمآبادی شرکت داشتند.
نگارنده در جلساتی که با استاد فقید با هم داشتیم، از جمله در مناظرههای قلمی و شفاهی منجمله مناظره (به پندار من ناموفق) تلویزیونی و نیز در هنگام اجتماع پیش خطبههای نماز جمعه ایشان یا پخش تلویزیونی جلسات درس تفسیر و فلسفه و اخلاق آن فقید سعید خاطره کلاسهای درس شهید بهشتی در ذهنم تجدید میشد.
خوانندگان ارجمندی که مناظرات و مباحثات حضوری و قلمی اینجانب را با آن عالم بزرگوار به یاد دارند، شگفت زده نشوند که اینجانب که در مناظرات و مقالات، نظریات سیاسی و اجتماعی آقای مصباح یزدی را به بوتة نقد میکشیدم، اکنون در فضیلت آن مرد علم و تقوی قلم میزنم. من به این بزرگوارانِ مخالف و موافق نظرات حقیر و آقای مصباح عرض میکنم که حساب اختلافنظر و اندیشه را در پارهای از مسائل سیاسی و اجتماعی با وحدت نظر در امّهات مسائل کلامی و اخلاقی نباید مخلوط کرد. و نیز نباید فضائل انسانهای عالم و متفکری چون استاد فقید مصباح را هر چند با ما همنظر و همعقیده نباشند (حتی نظر و عقیدهای صددرصد برخلاف ما داشته باشند) منکر شویم. من علیرغم همة اختلافنظرهای بیّن و روشنی که با آن فقید علم و فضیلت داشتم، پیش از برگزاری همان مناظرات تلویزیونی، پشت سر ایشان نماز خواندم. ایشان را عادل، فاضل، متخلق به اخلاق و پاسدار راستین دین و قرآن و اخلاق و روحانیت میدانستم و اکنون که این سطر را مینویسم نیز چنینم. خدایش با اولیائش محمد و آل محمد(ص) محشور فرماید.
در اینجا با اغتنام از این فرصت، به یک بیماری سخت و دائمالتّزاید و بنیان کَن و خانهبرانداز جامعه کنونی در ایران که برخلاف انتظار پس از ۴۰ سال که از انقلاب اسلامی میگذرد و روز به روز در حال گسترش است، اشاره میکنم: و آن بیماری یکسونگری و خلط مقولات عقیدتی و اخلاقی با مواضع سیاسی و اجتماعی و بدتر از آن طرد و نفی دگراندیشان و تهمت و افترا و اشاعة دروغ و ریا و نفاق در سطوح بالا و پایین جامعه ماست (که ابتدا این رذائل از بالا به پایین میریزد و متقابلاً هم از پایین به بالا اثر میکند). شما را به خدا بس کنید! ما باهم برادریم و اهل یک ملت و دین و مذهبیم. این دشمنیهای بیحد و حصر و این کینهتوزیهای شگفتانگیز و باورنکردنی، آن هم از مدعیان پیروی از پیغمبر(ص) و امامان معصوم، آیندهای خطرناک در حد سقوط نظام اسلامی در پی دارد که آثار آن از در و دیوار و منبر و محراب و رسانههای حقیقی و مجازی و ارکان دولت و حاکمیت پیداست.