🔰💠🔰💠🔰
🟠شعار رسانه طلوع:
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
🔵هدف رسانه طلوع:
تعلیم و تربیت نسل هنری انقلابی
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈•
🔹️صفحه مجموعه ما در روبینو
https://rubika.ir/media_toloue
🔹️کانال ما در ایتا،،رسانه طلوع،،
https://eitaa.com/media_toloue
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈•
🟢خانه های طلوعی:
🔸️خانه هنر و رسانه(اتاق فکر بچه های هنری و سینمایی)
🔸️خانه فرهنگ و اندیشه(تولید محصول فرهنگی و هنری)
🔸️خانه صدا و نمایش(پاتوق دختران نونهال و نوجوان رسانه ای)
🟣کارگروه های طلوعی:
🔸️کارگروه بصری(گروهای تخصصی طراحان/عکاسان/تدوینگران)
🔸️کارگروه شنیداری(گروهای تخصصی گویندگی/مجریگری)
🔸️کارگروه نوشتاری(گروه تخصصی قلم)
❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
مجموعه فرهنگی رسانه طلوع💪
👌بسوی موفقیت و پیشرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لَـحظِه هـٰا را دَریـٰابْ...!
#ماه_رمضان
#رمضان
معرفی کتاب هنر دختر بودن🌸💜
نوشته راضیه کیماسی، کتابی انگیزشی برای دختران است و توصیههایی اخلاقی- اجتماعی و فرهنگی برای موفقیت در زندگی و ساختن آینده مطلوب برای دختران دارد.
دوران نوجوانی برای دختران دنیایی سرشار از هیجان ، انرژی و کاوش است، دورانی که اگر با همراهی والدین و مسیر روشن اسلام ناب همراه باشد آیندهای طلایی برای او بههمراه خواهد داشت، اگر شما هم یک دختر نوجوان هستید و یا فرزندتان یکی از دختران نوجوان ایران زمین است، پیشنهاد ما کتاب هنر دختر بودن است.
#معرفی_کتاب
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
ڪم ڪم یاد میگیرۍ واسہ چیزۍ اصرار نڪنی!
شدنی میشھ رفتنۍ میرھ اومدنی هم میاد..(:
#آره_خلاصه
همیشه سخت ترین نقش ها به بهترین بازیگرها داده میشه...
از سختی های زندگی ناراضی نباش
شاید تو بهترین بازیگره دنیایی🤍💪
معرفی کتاب الف💌💫
این رمان چهاردهمین اثر کوئیلو است و درون مایه آن معنویت و سیر و سلوک معنوی است. این کتاب داستان درک و شناخت ناگهانی پائولو کوئلیو را حین سفر به آسیا و هنگامی که در قطار خط آهن سیبری بود روایت میکند.
عنوان کتاب از داستان کوتاهی از خورخه لوئیس بورخس به همین نام اقتباس شدهاست؛ الف اولین حرف از حروف الفبای عبری، عربی و فارسی است که معانی اسرارآمیز فراوانی دارد.
#معرفی_کتاب
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
📚 حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
خانم معلمی پس از چند بار آموزش درس از شاگردانش پرسید :
چه کسی متوجه نشده است ؟
سه نفر از شاگردان دستشان را بالا بردند....
معلم گفت : بیایید جلوی تخته و چوب تنبیه خود را از کیفش بیرون درآورد .
تمام دانش آموزان جا خوردند و متعجب و ترسان به خانم معلم نگاه می کردند.
معلم به یکی از سه دانش آموز گفت :
پسرم! این چوب را بگیر و محکم به کف دست من بزن !
دانش آموز متعجب پرسید :به کف دست شما بزنم ؟به چه دلیل ؟
معلم گفت: پسرم مطمئنا من در تدریسم موفق نبودم که شما متوجه درس نشدید! به همین دلیل باید تنبیه شوم!
دانش آموز اول چند بار به دست معلم زد و معلم از درد سوزش دستش، آهی کشید و چهره اش برافروخته شد .
نوبت نفر دوم شد . دانش آموز دوم که گریه اش گرفته بود، به معلم گفت :
خانم معلم ! به خدا من خودم دقت نکردم و یاد نگرفتم . من دوست ندارم با چوب
به دست شما بزنم .
از معلم اصرار و از دانش آموز انکار !
دیگر ،تمامی دانش آموزان کلاس به گریه افتاده و از بازیگوشی های گاه و بیگاه داخل کلاس ،هنگام درس دادن معلم شرمسار بودند
از آن روز دانش آموزان کلاس از ترس تنبیه شدن معلمشان جرأت درس نخواندن نداشتند .
#حکایت
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue