eitaa logo
رسانه الهی
351 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
692 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
22.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤫❌ هیسسس‼️ فقط خانم‌ها ببینند😍 ⛔️ محتوای این کلیپ ممکن است موجب شکل‌گیری جنبش‌های علیه اسلام و جمهوری‌اسلامی شود!🤔 🖌محمد جوانی رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
✨﷽✨ 🍃🌸🍃🌸🍃 و ریشه‌ات را 👌 🔹چمدانش را بسته بودیم. با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود. کلا یک ساک داشت با یک قرآن کوچک، کمی نان روغنی، آبنات، کشمش و چیزهای شیرین برای شروع آشنایی.😍 🔸گفت: مادر جون! من که چیز زیادی نمی‌خورم. یک گوشه هم که نشستم. نمی‌شه بمونم؟ دلم واسه نوه‌هام تنگ می‌شه😔 🔹گفتم: مادر من! دیر می‌شه، چادرتون هم آماده‌ست، منتظرن.🤔 🔸گفت: کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمی‌شناسن! آخه اونجا مادرجون، آدم دق می‌کنه هاااا. من که اینجا به کسی کار ندارم. اصلا دیگه حرف هم نمی‌زنم، خوبه؟ حالا می‌شه بمونم؟😊 🔹گفتم: آخه مادر من! شما داری می‌گیری. همه چیزو فراموش می‌کنی!😒 🔸گفت: مادر جون! این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول. اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی مادر؟!❤️ 🔹خجالت کشیدم. حقیقت داشت، همه کودکی و جوانی‌ام و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم. او بخشی از هویت و ریشه و هستی‌ام بود. راست می‌گفت، من همه را فراموش کرده بودم! 🔸زنگ زدم و گفتم که نمی‌رویم. توان نگاه‌کردن به خنده نشسته بر لب‌های چروکیده‌اش را نداشتم. 😌 🔹ساکش را باز کردم. قرآن و نان روغنی و... همه چیزهای شیرین دوباره در خانه بودند!❤️ 🔸آبنات را برداشت و گفت: بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی.😍 🔹دست‌های چروکیده‌اش را بوسیدم و گفتم: مادرجون ببخش، حلالم کن، فراموش کن.😘 🔸اشکش😢 را با گوشه روسری‌اش پاک کرد و گفت: چی رو ببخشم مادر؟ 😍من که چیزی یادم نمیاد. شاید فراموش می‌کنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمیزر؟!🤔 🔹در حالی که با دست‌های لرزانش، موهای دخترم را شانه می‌کرد، زیر لب می‌گفت: گاهی چه نعمتیه این آلمیزر.👌😄 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_سی_و_نهم #بخش_اول ❀✿ بادست چپ، دست راستم را میگیرم تا لرزشش را ڪنت
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ چھ قشنگ... سرم را عقب میڪشم و با شیطنت میپرانم: پس مبارڪت باشم آقا! یلدا یڪدفعه میگوید: خان داداش نمیخوای صورت عروستو خوب ببینی؟! چشمانت برق عجیبے میزنند.دستهایت را بالا مے آوری و تور را آرام ازروی صورتم ڪنار میبری.دیگر هیچ چیز بین ما نیست،هیچ چیز. حتے بھ قدر یڪ نفس بینمان فاصلھ نمے افتد.مگر نھ؟!خیره و مجذوب بااسترس دلنشینے میخندی.یلدا و آذر و مادرم ڪِل میڪشند و دست میزنند. عمو روی سرم شاباش میریزد.یحیے همان لحظھ از جیب پنهان ڪتش دوتراول بیرون مے آورد و بھ یلدا میدهد _ این پیش غذاس.واسه این هدیھ یھ دنیا رونما ڪمھ. دلم ضعف میرود ؛ تو چقدر خوبے. نھ نھ.هرچھ خوبے دردنیاست تویـے.بھ گمانم این بهتراست ❀✿ خانھ ی نقلے و ڪوچڪمان اجاره ای است. خب فدای سرت.مهم قلب وسیع توست. مهم دل بےقرار من است.قراراست برای هم بتپند مگر نھ ؟همھ رفته اند؛ ازاولش هم انگار نبودند.ماییم و خانھ ی اصفهانیمان ڪھ قراراست شاهد عاشقانھ هایمان باشد. ..... _ یھ قول بده! _ دوتا میدم! _ مراقبش باشے.. _ مراقب چے؟! _ مراقب محیای من. گلویم میسوزد.الان چھ وقت بغض است. _ چش _ یحیے بمیره برای چشم گفتنت. _ ا! خدانڪنھ. _ منم یھ قول میدم! مراقب اینامیمونم.... دستهایم رامیگیری و روی چشمانت میگذاری! اشڪ پلڪم را خیس میڪند.ڪاش میدانستم تو بھ پاس ڪدام ڪارنیڪو برای خدایے.لبخندت برای من بس بود! تمام تو از سرزندگیم زیادی است. چھ ڪسے فڪرش را میڪرد روزی تو بشوی نفس و زندگے بندشود بھ بودنت.ای همھ ی بود و نبود من.بودنت راسپاس! ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈🏻 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉🏻 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 ســــلام ✋ 🍂صبح تون بخیر 🌻الهی سهم امروز شما 🍂از زندگی، فراوانی نعمـت 🌻 ، عشق 🍂اتفاقات لذت بخش 🌻و سعادت و باشه آدینه تون زیبا در کنار 💐 در پناه باشید🤲 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 از وقتی که یادمہ تو زندگیــم نداشتم چـــــــــون کہ (عج)را کم داشتم💔 🤲 💚 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا