رسانه الهی
#جزء_شانزدهم🌺🌺🌺🌺 #تحدیر #تندخوانی 🍃🌺خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونيم😍😍
🌸🍃﷽🍃🌸
✍ آماده برای فدا شدن!
بر خلاف خیلی از مردم که با کوچکترین مشکلات، زندگیشون رو میبازند و #ایمانشون متزلزل میشه و #نمازشون ترک میشه...😱
🧙♀ساحران وقتی به خدا #ایمان آوردند، به چنان یقینی رسیدن که هر چی فرعون از سختی و عذاب بهشون گفت بازم حاضر نشدند دست از #ایمانشون بردارند❗️
✅ #ایمان داشتن رو از ساحران یاد بگیریم!
👇👇👇
🤲 بیایید ما هم از خدا بخواهیم ایمانمون رو آنقدر قوی کنه که حاضر بشیم؛↶
🖐 #دست بدیم،...👣 #پا بدیم،...👤 #سر بدیم،.....
👈 اما #ایمان ندیم! ❌❌
🕋 قال.... فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى(طه/۷۱)
⚡️(فرعون به ساحران) گفت: .....پس قطعاً #دستها و #پاهاى شما را بر خلاف (يكديگر، يعنى دست راست وپاى چپ يا به عكس) قطع خواهم كرد و شما را بر شاخههاى درخت خرما به #دار خواهم آويخت و به زودى خواهيد دانست كه شكنجه و مجازات كدام يك از ما سختتر و پايدارتر است.
🕋 قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذِي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا .إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا...(طه/۷۲)
⚡️(ساحران)گفتند: ما هرگز تو را بر كسى كه ما را آفريده و بر آن معجزاتىكه براى ما آمده، ترجيحنخواهيم داد. پس تو هر حكم وقضاوتى كه مىخواهى بكن، تو فقط در اين زندگانى دنيا حكم مىكنى.
همانا ما به پروردگارمان #ايمان آوردهايم...
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
رسانه الهی
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_پنجاه_و_ششم به روايت حانيه ......................................
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
به روايت حانيه ...........................................
فاطمه: حانیه جان ، عزیزم گلم عشقم نفسم دیروقته ، خواهشا بیا بیخیال شو. شب بمون همین جا دیگه. یا حداقل بزار زنگ بزنم بابات یا آقا امیرعلی.
_ واه فاطمه کجا دیروقته؟ تازه ساعت هفته ، ساعت نه هوا تاریک میشه.
فاطمه: خب تاحالا پیاده نرفتی یه وقت گم میشی ، حالا هوس پیاده روی زده به سرت؟
_ خداحافظ
فاطمه:حانیه
_ خداحافظ
بی توجه به صداکردنای فاطمه خداحافظی کردم و راه افتادم. با اینکه از صبح پیش فاطمه بودم ولی دلم گرفته بود و نیاز به پیاده روی داشتم. بیخیال میرفتم تو کوچه پس کوچه هایی که نمیدونستم کجا میرن. شدیدا نیاز به کسی داشتم که بتونم باهاش حرف بزنم. کسی که بتونم بهش بگم همه چیز رو. نگرانی هامو، دلهره هامو، حسی که نمیدونستم چیه و کی بود بهتر از خدا؟
شروع کردم به گفتن.همه چیزهایی که خودش میدونست رو براش تکرار کردم ؛ و عجب مسکنی بود این درد و دل برای دل بی تاب من.
به خودم که اومدم دیدم ساعت هشت و نیمه و هوا تاریک. نگاهی به اطرافم انداختم ، هیچ آشنایی با اینجا نداشتم ، یه کوچه تاریک و خلوت .
سریع گوشیم رو درآوردم . یک درصد بیشتر شارژ نداشت. ده تماس بی پاسخ از فاطمه ، نه تماس بی پاسخ از امیرعلی.
ای وای. گوشیم بی صدا بوده و نشنیده بودم حتما حسابی نگران شدن ، شماره فاطمه رو گرفتم ، یه بوق خورد و گوشیم خاموش شد، بهتر از این نمیشد؛ من یه دختر تنها ، تو یه کوچه خلوت تاریک که نمیدونم کجاست ، با خانواده ای که شدیدا نگرانم شدن مطمئنا .
هرچی میرفتم به انتهای کوچه نمیرسیدم ، انگار کوچش بی انتها بود . با صدای بوقی که از پشت سرم میومد ، با ترس برگشتم عقب ، یه بی ام وه سفید، که رانندش دوتا پسر بودن ، دیگه نتونستم تحمل کنم و اشکام دونه دونه جاری شدن رو صورتم.
یکی از اون پسرا: جون خانوم خوشگله گریه چرا؟ کاریت نداریم که ، فقط نیازمند..... هستیم همین .
و اون یکی: آره .... بپر بالا.
حالم داشت از این همه جسارت به هم میخورد. با نفرت دندونام فشار دادم و گفتم: برو گمشو.
اما اونا پرو تر ازاین حرفا بودن ، پسری که سمت راننده نشسته بود ، پیاده شد و بند کولم رو کشید ، با نفرت از دستش کشیدم ، بعد گوشه شالم رو گرفت و قبل از این که بتونم کاری انجام بدم از سرم در آوردش ، اشکام دیگه امون نمیدادن، رفتم طرفش که شالمو ازش بگیرم که سریع منو کشید به سمت خودش ، با تمام قدرتم پسش زدم و بیخیال شالم شروع کردم به دوییدن ، اون دوتا هم بدون ماشین دنبالم دوییدن ، هق هق گریم سکوت کوچه رو بهم میزد و عجیب بود که تو اون کوچه ، هیچکس نبود و با این همه سر و صدا هم هیچکس از خونش نیومد ببینه چه خبره ، فقط میدوییدم و تو دلم ناله میکردم که پس چرا این کوچه تموم نمیشه؟ کلیپسم حسابی شل شده بود و موهام باز شده بود ، وقتی متوجه خیابون اصلی شدم ، سرعتمو بیشتر کردم و رفتم سمت پیاده رو که بپیچم تو خیابون اصلی ، که پام به میله ای گیر کرد و افتادم زمین ، کلیپسم از سرم افتاد و همه موهام باز شد، از درد چشمامو بستم ، اما با یادآوری اون دوتا سریع چشمامو بازکردم که یه جفت کفش مردونه جلوم بود ، گفتم دیگه کارم تمومه ، حتما یکی از اون پسران ، سرمو که آوردم بالا ، نمیتونستم چیزی رو که جلوی چشمامه رو باور کنم ، چندبار چشمامو باز و بسته کردم و بعد بی اختیار گوشه شلوارشو چنگ زدم ، شدت گریم بیشتر شده بود و نفس کشیدن برام مشکل........
تو آن تك بيت نابي كه غزل هايم به پایش سجده کردند......
شعر: افسانه صالحی
#ادامه_دارد
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
Tahdir joze17.mp3
3.8M
#جزء_هفدهم🌺🌺🌺🌺
#تحدیر
#تندخوانی
🍃🌺خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونيم😍😍😍😍
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
رسانه الهی
#جزء_هفدهم🌺🌺🌺🌺 #تحدیر #تندخوانی 🍃🌺خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونيم😍😍😍😍
🌸🍃﷽🍃🌸
✍جیکجیکِ مستون!
🔻یه #ضرب_المثل معروف داریم که میگه؛
✅ اون موقع که جیکجیکِ مَستونت بود، یادِ زمستونت نبود⁉️
👆این #ضرب_المثل میدونید در مورد چه کسانی به کار میره؟!
👈اونایی که میگن #دنیا دو✌️روزه! باید خوش باشیم❗️دنبال شادیهای زودگذر هستند و به فکر #عاقبت کارهاشون نیستند و برای آخرتشون برنامهریزی نمیکنند و فقط امروز رو میچسبند! 😇🤩
❌ اما خدا این شیوهی بیتوجهی به #آخرت و محوِ #دنیا و لذتهای زودگذر شدن رو قبول نداره و به این افراد #انتقاد میکنه؛
👇👇👇
🕋ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ(انبیاء/۲)
⚡️هيچ پند تازهاى از طرف پروردگارشان براى آنان نيامد، مگر اينكه آن را شنيدند و #سرگرم_بازى شدند.
✅ اگر ماهم به #نصیحتهای قرآنی توجه نکنیم و فقط دنبال خوشیهای امروز باشیم، عاقبتمون چی میشه⁉️🤔
👇👇👇
🔚 عاقبتمون مثل همون گنجشکی میشه که به مورچهای که در حال تلاش و جمعآوری آذوقه برای زمستون بود گفت:
🐦 الان فصل بهاره🌱 بیا لذت ببریم و شادی کنیم ...
اما 🐜مورچه گفت:
❌همیشه بهار نیست باید برای روزهای سخت هم آذوقهای داشته باشیم👌
اما گنجشک به #تمسخر گرفت و رفت ...🐦
🌨 زمستون شد و گنجشک بدون آذوقه موند،🐜مورچه گفت:
✅ اون موقع که جیکجیکِ مَستونِت بود، یادِ زمستونت نبود⁉️
👇👇👇
🔔 بله ما هم اگر بیخیال باشیم و سرگرمیهای دنیا آنقدر مشغولمون کنه که یادمون بره #دنیا مزرعه #آخرت است و باید زاد و توشهای فراهم کنیم..... قیامت که بشه #دستخالی که باشیم😱
این #حسرت تو دلمون میمونه؛↶↶
🕋 يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي (فجر/۲۴)
⚡️ای ﮐﺎﺵ! برای آخرتِ خود کاری انجام میدادم.
روز هفدهم ماه مبارک #رمضان
نکاتی از #جزء_هفدهم قرآن کریم
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
4_6008152239099610752.mp3
9.99M
#باران_رحمت15
📿إنّا لله و إنّا إلیه راجعون
من، فقط مالِ خدام... و به آغوشش برمیگردم.😍😍😍😍😍
این جمله، شادیآور ترین بشارتیست که اگر کسی حقیقت آنرا بفهمد؛
در تمامِ مشکلات، شاد و آرام زندگی میکند.✅
خدا همه ی آنچه بر من سخت میگذرد را؛ خـــوب میخرد ✨...👌👌👌👌
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
12.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸 #احکام_یک_دقیقه_ای_14
🌸 #احکام به زبان ساده✅
🌸 این ها مصداق دروغ است🤔🤔🤔
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi