🌸🌸🌸🌸🌸
#مواظب_دلت_باش✅✅
وقتۍاز#خدا گرفتیشپاڪِپاڪبود ❤️
مراقبباشبا #گناه سیاهشنکنے❌
آلودهاشنکنی!!🖤
حواستباشهبهخاطر
یهلذتزودگذر ..😢
یهلکہےِسیاهزشتنندازےرودلت▪️▪️▪️
کہدیگہنتونےپاکشکنی💔!
مراقب خودت و خوبی هات باش بنده ی خوبِ خدا 🌹
#پندانه
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از دوست قرین
🌸🍃🌸🍃🌸
💢 #آیت_الله_بهجت :
🔸با کسی نشست وبرخاست کنید که همین که او را دیدید ، به #یاد_خدا بیفتید😍
، به یاد طاعت خدا بیفتید 😍
، نه با کسانی که در فکر معاصی هستند و انسان را از یاد خدا باز می دارند.😡
📕جرعه ی وصال ، ص ۱۱۳
#در_محضر_بزرگان
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
#لطیفه
ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ کنار ﺩﺳﺘﯿﻢ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﺍﺻﻦ ﻫﯿﭻ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﻼﻡ ﻧﺪﺍﺭﻡ😏
ﯾﻬﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﯾﻪ ﺗﮑﻮﻥ ﺧﻮﺭﺩ ﮔﻔﺖ :
ﯾﺎﺍبالفضل😩
ﻧﻮﮐـــــﺮﺗﻢ 🤲😁❤️
#ایمان #اسلام #امتحان
—————————————————
✅استفادھاز این مطلبباذڪر
«صلوات»
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
رسانه الهی
🌹🌹رمان #سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت بیست ودوم 🌸پرستار سِرُمو از دستم بیرون کشید _
🌹🌹 رمان #سجده_عشق
🖌 نویسنده : عذرا خوئینی
قسمت بیست وسوم
❄حیاط پر از برف شده بود کلی ذوق کردم دونه های برف رقص کنان روی زمین می نشست نفس عمیقی کشیدم و این هوای پاک رو به ریه هام فرستادم بالاخره بعد یه مدت لبخند به لبم اومد. روی آلاچیق کنارحیاط نشستم دلم می خواست ساعت ها به این منظره خیره بشم و لذت ببرم
🌼موقع شام بهترین فرصت بود که از احساسم بگم، خیلی استرس داشتم حتی نتونستم یک لقمه هم بخورم. مامانم زیر چشمی نگام می کرد بالاخره دلمو به دریا زدم و گفتم:_ آخرش نفهمیدم چرا از سید بدتون میاد. مگه بنده خدا چیکار کرده که اینقدر ازش متنفرید!.
🍃بابام داشت آب می خورد که پرید تو گلوش و به سرفه افتاد لیوان رو با عصبانیت روی میز کوبید که نصف آب بیرون ریخت مامانم چشم غره رفت!.
🌾_حتی اسمش رو میارم بهم می ریزید. اما به بهمن که بدترین رفتار رو با من کرد و صورتم رو به این شکل درآورد هیچی نگفتید تازه اجازه دادید بیاد خواستگاری!. حق ندارم دلخور باشم.
🌸_در مورد سید نظرمون رو گفتیم پس بحثش رو باز نکن. بهمن هم از چشمم افتاده اگه قبول کردم فقط به حرمت خواهرم بود هر روز زنگ میزد و اصرار می کرد. باید چی کار می کردم؟.
🍁برو از سامان بپرس چه برخوردی با بهمن داشتم اگه مانع نمی شد کشته بودمش! فکر کن یه شب نشینی ساده اس مثل گذشته ،خودم سر فرصت جواب رد میدم.
🌺صندلی رو کنار کشیدم و بلند شدم._به هرحال من تو این مهمونی مسخره حاضر نمیشم شما هم بهتره رو دروایسی رو کنار بذارید و واقعیت رو بگید.
🌿در ضمن به غیر از سید با کس دیگه ای ازدواج نمی کنم. اگه این بارهم تماس گرفتن اجازه بدید بیان جوابم مثبته!!.
🍂هنوز از آشپزخانه بیرون نرفته بودم که بابام گفت: _پس اگه سید رو انتخاب کردی دور ما رو خط بکش. رو کمک ما هم حساب نکن .چشمام پر از اشک شد چقدر بی رحم شده بودند.
🍃سرم خیلی درد می کرد بدنم داغ شده بود و عطسه می کردم همین یک ساعتی که تو حیاط بودم کار دستم داد و سرما خوردم پتو رو دور خودم پیچیدم لرز شدید داشتم یاد حرف های پدرم که می افتادم داغ دلم تازه می شد!.
🌺صبح که بیدار شدم هنوز بدنم کوفته بود انگار که با یکی کتک کاری مفصل داشتم!! گوشیم خودش رو کشت از بس زنگ خورد حوصله نداشتم از جام بلند بشم! اما یکدفعه یادم افتاد با خانم عباسی قرار داشتم حتما بخاطر همین زنگ میزد
🌴ولی شماره ناشناس بود. پیغامگیر گوشیم رو چک کردم تماس از لیلا بود.
_سلام گلاره جان. راستش ما داریم برمی گردیم قم. قبلش ازت می خوام حرف دلت رو بگی،چون برای محسن نظر تو بیشتر مهمه. این شماره داداشمه خط خودم سوخته منتظر جوابتم..
🍀باید از این بلاتکلیفی در می اومدم طرد شدن از خانوادم یا فراموش کردن سید هر کدوم منو از پا در می آورد. ولی اگه با سید ازدواج می کردم این امکانش وجود داشت که یه روزی خانوادم نظرشون برگرده .
🌻من نمی خواستم ازشون بگذرم باید به هم فرصت می دادیم شاید با گذشت زمان همه چیز درست می شد. براش پیامک فرستادم:_لیلا جان اگه سید هنوز رو حرفش هست من هیچ مشکلی ندارم و راضیم. بهش بگو جهیزیم فقط یک چمدونه، دیگه بعد از این خانواده م کنارم نیستن...
ادامه دارد....
رسانه الهی🕌 @mediumelahi
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی❣
خوشا دردی که درمانش تو باشی❣
صلی الله علیک
#یا_علی_ابن_موسی_الرضا 🤲
#نصب_پرچم_میلاد_امام_رضا_ع
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
هدایت شده از رسانه الهی
🌸🍃🌸🍃🌸
#یاصاحبالزمانعج
چگونه بگویم که تو را من چشم در راهم؟
وقتی که هنوز دل را آب و جارو نزدم برای آمدنت!😔
🌾حال چگونه بگویم دلتنگ کسی هستم که نتوانستم خودم را در دوست داشتنش ثابت کنم!🍃
🌾و چگونه یک عشق ثابت نشده را می توان باور کرد؟؟🤔
🌾معادلات زندگی ام که به هم می خورد،تو را در میان زندگی فراموش می کنم،،حال اینکه می دانم فقط تو می توانی این معادلات را حل کنی!✅
🌾چگونه نام خویش را عاشق بگذارم وقتی فقط در بن بست ها به سراغ راه دلت می آیم!!😔
🌾چطور بگویم که یادت چون آتشی همیشه فروزان در دلم روشن است و مرا می سوزاند اما همیشه هنگام دیدن چشمم برای غیر تو باز شد،👀
و خیره به نامحرم گشت و من دم از عشق تو زدم!👌
🌾و آنگاه که دلم را به غیر تو دادم و برای خریداری دلم حیا و عفت ام را فروختم!😱
و شکسته هایش را برای درمان پیش تو آوردم!😔😔
🌾با اینکه می دانستم تو طبیب مهربانی هستی به سراغ گناه رفتم تا دردم را سامان بخشم
و مسکّن از غیر تو خواستم!😢
حال با این همه بی معرفتی چگونه بگویم؟ دردم نیامدن تو است آقا جان که مرا گرفتار عالم کرده!😭
🌾آری من تو را چشم در راهم
نمی دانم شاعر هم برای آمدن تو سرود یا نه🤔
ولی من با تو می گویم:
گَرَم یاد آوری یا نه،من از یادت نمی کاهم!
تو را من چشم در راهم
🍁اگر چه یک گنهکارم....😭😔❤️
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#جمعه_های_انتظار
رسانه الهی🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸