eitaa logo
مفتاح
9.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
192 فایل
مرکز فرهنگی تبلیغی ادیان و -حوزه- مذاهب اسلامی (مفتاح) @Mirparsaei _ارتباط با ما کانال مفتاح تبلیغات ندارد 🚫 سامانه پیامکی 300074114
مشاهده در ایتا
دانلود
12.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاشیه‌های دیدار خانواده شهدای شاهچراغ با رهبر انقلاب. •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
آوینی و دینداری.mp3
787K
✅نقطه قوت ما در ایمان است. ✅ و نقطه ضعف دشمن نیز در ایمان اوست و بدین ترتیب عاقبت کار روشن است. ✅ عزت و حیات ما در استقامت است و اکنون کیست که این حقیقت را نداند. ✅خداوند با ماست •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
⭕️ اینجا تایلند، و ایشون پادشاه تایلنده! تا حالا شنیدید سازمان‌های حقوق بشری اسمی از تایلند ببرن؟! نه‌! چون مردم و زنان دقیق در جایگاه مورد پسند غرب قرار دارن •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
13.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کوتاه و جذاب ⭕️ باخانواده و بی‌خانواده •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشورهایی که در آن‌ها تجاوز جنسی به زنان هر روز گزارش می‌شود، نگران آزادی زنان ایران هستند! •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
🇮🇷دختران اهل سنت مراوه تپه در انتظار شهید خوشنام 📍مراوه تپه یکی از شهرهای مرزی استان گلستان و در فاصله‌ی 240کیلومتری از مرکز استان قرار دارد. اهالی این شهر مرزی، اهل سنت حنفی مذهب هستند. •••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••• @meftahgolestan
🇮🇷آخوند ناصر محمد قزل؛ امام جمعه اهل سنت قازان قایه در آیین استقبال از دو شهید گمنام شهرستان مراوه تپه 🌷امروز تکیه و اعتقاد به فرهنگ ایثار و شهادت موجب تحکیم، عزت و تقویت هرچه بیشتر وحدت، انسجام و همبستگی اقوام و مذاهب می شود. 🌷شهدای گران قدر و جان برکف به ندای بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) لبیک گفتند و در این راه از خون و جان خود گذشتند، رزمندگان و شهدای دفاع مقدس از جان با ارزش خود گذشتند تا از خاک و ناموس خودشان در برابر متجاوزین دفاع کنند. 🌷 شهدا، ناظر و شاهد بر اعمال و رفتارمان هستند. ✅آحاد مختلف مردم ولایت مدار شهرستان مراوه تپه سال هاست که با وحدت و همدلی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و امروز با حضور خود در مراسم استقبال و تشییع این شهدا بار دیگر با آرمان‌های امام راحل و شهدای هشت سال دفاع مقدس تجدید بیعت کردند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
💠این دستها حکایتی دارند.... 🔹اختصاصی مفتاح🔹 ✅والله ان قطعتموا یمینی .. انی احامی ابداً عن دینی.. 👌حضرت اباالفضل(سلام الله علیه): 🌸بخدا قسم اگر دستانم را قطع کنید هرگز دست از یاری دینم برنخواهم داشت. •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🔶 استوری چهارشنبه های امام رضایی تقدیم شما (ع) •••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••• @meftahgolestan
مفتاح
🔥خاطرات واقعی یک تکفیری (لقمان امینی) به قلم خودش 📖کتاب داستانی دام تکفیر 💢#فصل_اول «قسمت ۲۴»
🔥خاطرات واقعی یک تکفیری (لقمان امینی) به قلم خودش 📖کتاب داستانی دام تکفیر 💢 «قسمت ۲۵» 💰 تقسيم غنائم ✍️ کارم که تمام شد برگشتم به خانه و دیدم یک سفره پهن کرده اند و با ترازوی دیجیتالی مشغول تقسیم طلاها هستند. 👥 اسماعیل که من را دید بغلم کرد و گفت: خسته نباشی برادر خدا خیرت بدهد ان شاء الله شهید بشوی. علی رو به من کرد و گفت: «میدانی شوخی تو هم، جدی از آب در آمد؟ از طلافروشی بزرگ یک گرم طلا هم نتوانستیم بیاوریم، ولی خدا را شکر این مقدار هم باز خوب است.» ⁉️ جوابی برای علی نداشتم و رو به اسماعیل کردم و گفتم چکار می کنید این ترازو برای چیست؟ 💵 اسماعيل: «تقسیم غنائم می کنیم!» گفتم تقسیم! این طلاها که مال ما نیست تا تقسیمش کنیم طلاها را جمع کنید، من می روم کافی نت به زانیار خبر بدهم. 🎗على مقداری از طلاها را روی ترازو گذاشت و گفت: «این دیگر کیست، روی چه آدم هایی اسم مجاهد می گذارند، این که از هیچی خبر ندارد، تو برو به کارت برس و به این کارها کاری نداشته باش.» ❌ با خودم گفتم این کار دیگر توجیه شدنی نیست و برای همین با عصبانیت طلاها را از علی گرفتم و شروع کردم به جمع کردن شان که اسماعیل جلویم را گرفت و گفت: «این چه کاری است که با برادرت می کنی، ناسلامتی ما مسلمانیم و باید اختلافات مان را با قرآن و حدیث حل کنیم نه با زور. 😠 اسماعیل را هم هل دادم و گفتم من این طلاها را میبرم سنندج پیش ابوسعید خودش هر کاری که خواست با آن بکند.» اسماعیل: «مگر ابوسعید می تواند کاری جز آنچه که خداوند فرموده با غنائم بکند، اسماعیل ادامه داد: «این طلاها غنیمت است، یک پنجم آن به بیت المال می رسد و بقیه بین کسانی که غنیمت را گرفته اند تقسیم می شود.» 🔪على سرفه ای کرد تا نگاهم به او جلب شود که یکی از اسلحه ها را جوری که اتفاقی به نظر برسد به طرف من گرفته بود و با آن ور می رفت، با دیدن این صحنه کوتاه آمدم و به کافی نت رفتم تا به زانیار خبر بدهـم. 📲 زانیـار بـه حدی از شنیدن این خبر خوشحال شـد کـه بی خیال رمزی نوشتن حرف هایش شـد، قبلا حدس زده بودم که شاید ابوسعید زانیار باشد و این دفعه که با او چت کردم مطمئن شدم (زیرا چت های او شبیه کلمات و نامه هایی بود که از طرف ابوسعید به ما می رساند) و به همین خاطر به نوشتم کی برگردیم جناب ابوسعید!؟ 📱زانیـار کـه مـعـلـوم بـود از این حرف خیلـی جـا خـورده، بعد از کمی مکث نوشت: «بهتون خبر میدهـم، در مورد این اسم هم با کس دیگری حرف نزن، فعلا خداحافظ.» 🤦‍♂️ با فکری آشفته به خانه برگشتم. بچه ها مشغول تماشا کردن مستندی بودند که شبکه پرس تی وی از اعضای دستگیر شده پخش می کرد. نشستم پای مستند و مشغول نگاه کردن شدم. 📺 هر کدام از بچه ها را که نشان می داد زیر آن اسـم و سمت تشکیلاتی اش را هم زیرنویس می کرد؛ «کاوه شریفی(ابوبکر)- مغز متفکر گروه»، «کاوه ویسی(خالد)- رهبر مذهبی گروه»، «بهروز شانظری(آرام)- از فرمانده هان نظامی گروه» و «طالب ملکی(ابوذر)- از فرمانده هان نظامی گروه»... 💯 با دیدن آن مستند دیگر جای هیچ شکی نبود که از اول هم ابوسعیدی وجود نداشته و این شخص مجازی هر بار به کسی تعلق داشته و الان هم کسی نیست جز زانیار! ⛔️ تازه فهمیده بودم که چه دروغهایی در مورد هیئت شرعی و امیرهای گروه تحویلم داده اند، داشتم دیوانه می شدم، از خانه آمدم بیرون و برای زانیار پیغام گذاشتم که می خواهم به سنندج برگردم و کار مهمی با او دارم. ♻️ علی و حمزه هر کدام سهم های خودشان را برداشتند و طی چند روز، یکی یکی همدان را ترک کردند. من و اسماعیل هم بعد از تماس مفصل و خصوصی که با زانیار داشتیم، به سنندج برگشتیم و مستقیم به جایی رفتیم که با زانیار قرار گذاشته بودیم. ✅ پایان فصل اول 👈ادامه دارد... 🙏کانال مفتاح را به دوستان خود معرفی کنید. •••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••• @meftahgolestan