قال الصادقُ علیه السلام: ليلة القدر يعني فاطمة 🔹 و ما أدراک... لِماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمی‌دانم شب قدر است او یا لیلةُ الاسری نمی‌دانم من از سُبّوح و از قدّوس گفتن‌های یک انسان به ساق عرش، قبل از خلقت دنیا نمی‌دانم رموز کاف و ها و یا و عین و صاد را حتی اگر دانسته باشم، راز أعطینا نمی‌دانم من از إنسیّه و حوریّه می‌فهمم عباراتی ولی معنایی از إنسیّةُ الحَورا نمی‌دانم امامان "حجّةُ اللهِ علَی خلقند"، سلّمنا "وَ زهرا حجّة اللهِ علینا" را نمی‌دانم نمی‌بود آفرینش هم علی را، هم محمّد را حدیث قدسی لولاک را اصلا نمی‌دانم "به بوی نافه‌ای کآخر صبا زان طرّه بگشاید" چه خون افتاد در دل‌ها و محمل‌ها، نمی‌دانم بجز این است که عکس کسی در آب افتاده‌است؟ وگرنه تشنه ماندن بر لب دریا... نمی‌دانم کنار خانه‌ی "لا تَرفعوا اصواتَکم" یارب دلیل اینهمه بلوا و غوغا را نمی‌دانم دلیل خلقت است او، معنی "عجّل وَفاتی" را به هر تعبیر و هر تفسیر و هر معنا نمی‌دانم شبانه دفن کردن را علی دانست، سلمان هم شبانه غسل دادن را علی حتی... نمی‌دانم چرا باید گلی مانند زهرا پشت در باشد خداوندا خداوندا خداوندا نمی‌دانم ندانم‌های بسیار است در صدّیقه‌ی کبری نمی‌دانم نمی‌باید بدانم یا نمی‌دانم! شهیدان را سر و سرّی است با سربند یازهرا... #مهدی_جهاندار #حضرت_زهرا #شب_قدر #قصیده_واره @mehdi_jahandar

🔹 الزهرا امتحان شدی پیش از آنکه آفریده شوی! و از آن امتحان شکیبا بیرون آمدی دستگاه خدا بی‌حساب و کتاب نیست چه در مکه چه در شعب أبی طالب چه در نبود خدیجه و تنهایی رسول با دست‌های کوچک خود با چه مجاهدتی غبار از چهره‌ی پدر زدودی که تو را امّ ابیها نامیدند قامَ إلیها یعنی پیامبر خدا برای او نه تنها بلند می‌شد که بلند می‌شد و بسوی او می‌رفت با اشتیاق فرزندانی تربیت کردی مثل حسن و حسین و زینب شوهری را نگهداری کردی مثل علی رضایت پدری را جلب کردی مثل محمّد چرا رضای خدا رضای تو نباشد از سرِ شب تا صبح با پاهای ورم کرده از ایستادن به عبادت قنوت گفتی و حتی یک دعا برای خود نکردی که الجارُ ثمّ الدار چگونه فرشتگان بر تو فرود نیایند و با تو سخن نگویند که برگزیده‌ی زنان همه‌ی دوران‌هایی از اولین تا آخرین تنها زیراندازی که حسن و حسین روی آن می‌خوابیدند را به سائل بخشیدن عظمت توست ای دختر اول شخص دنیای اسلام همه‌ی حوادث جاری بشر در دوران‌های آینده در صحیفه‌ی شماست که از ملَک می‌شنیدی و علی آن را می‌نوشت فیها علمُ ما یکون خط به خطِّ خطبه‌ی طولانی‌ات در مسجد مدینه در مقابل مردم مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج البلاغه است این چه دفاع جانانه‌ای است کسی که روز قیامت را خوب می‌شناسد و هیبت جلال الهی را در آن روز می‌داند او می‌فهمد "فضای محشر تحت تأثیر عظمت فاطمه قرار می‌گیرد" یعنی چه شگفتا تو و شگفتا مکتبی که تو را پدید آورده است... #حضرت_زهرا #حدیث_ولایت #متن_ادبی @mehdi_jahandar

🚩 یل اسلام (تقدیم به علامه‌ی مظلوم) عالم و فاضل و فرزانه و آزاداندیش خالص و مخلص و شایسته و وارسته ز خویش دژ مستحکم ایمان، دژ مستحکم دین متفکّر، متکلّم، متخلّق به یقین آنکه خوش‌صحبت و خوش‌سیرت و خوش‌غیرت بود محرم راز محمدتقی بهجت بود همه جا صحبت ایثار و دِماء شهداست و دماء الشّهدا ذِیل مداد علماست ای که تکریم تو تکریم همه خوبی‌ها ای تو در زمره‌ی لانَعلمُ إلّا خَیرا دشمنان علی امروز وقیحند همه اشعث قِیس و زیاد بن ابیه‌اند همه به مصاف آمده‌ای یک‌تنه با خنّاسان دین به ابلیس فروشان و نمک‌نشناسان در دل سفسطه‌بازان به شجاعت رفته آیت اللهِ به میدان شهادت رفته یار و غمخوار علی، میثم تمّار علی أینَ عمّار علی نه، خود عمّار علی مرد میدان گلاویز شدن با شُبَهات نه فقط خمس و زکات و نه فقط صوم و صلات! فقه و تفسیر و سکوت و سخنش درس‌آموز مرد اسلام سیاست، یل اسلام ِ بِروز فیلسوف طرُق معرفت توحیدی خوابْ‌آشفته‌کنِ فلسفه‌ی تقلیدی اعتقادی که در اسلام پیِ سلطنت است غلط اندر غلط اندر غلط اندر غلط است آنکه کرده است میان حق و باطل اُتراق اعتدالش نتوان گفت؛ نفاق است نفاق راه حق را غم پیدا و نهان بسیار است طعنه و سرزنش و زخم زبان بسیار است او که در دین خداوند، سر از پا نشناخت راه را جز به تولّی و تبرّی نشناخت مَسلکش راهگشا، معرفتش مفتاح است فاش، علامه محمدتقی مصباح است بانگ مردان غیور است اگر می‌شنوید شیهه‌ی اسب ظهور است اگر می‌شنوید راه اگر راه حسین است، خدا ما را بس گرد و خاک سفر کرب‌وبلا ما را بس آنچه آرامش دل‌هاست مهیّاست هنوز سایه‌ی چادر پُر وصله‌ی زهراست هنوز #مهدی_جهاندار #علامه_مصباح_یزدی #مثنوی @mehdi_jahandar

🎼 #نماهنگ "امام آمد" خواننده: علیرضا رحیمی آهنگساز: فرهاد کیانی شاعر: مهدی جهاندار @mehdi_jahandar

و گفته‏ اند الفجر: إنفجارُ المعرفة مِن سرّ العارف، سوگند به برآمدن صبحِ معرفت از سرّ عارف؛ و آن روشن‌تر از آفتاب است، زيرا كه آفتاب اگر چه روشن است كمترين چيزى آن را حجاب كند. و گفته ‏اند الفجر: إنفجار الماء مِن السّحاب. و گفته‏ اند الفجر: إنفجار الماء مِن العيون و آن برآمدن آب از چشم‌ها ز عجايب صنع خداى است؛ زيرا كه طبع آن فروشدن است، چون مى‏بينيم كه آن بر مى‏آيد بدانيم كه آن را برآرنده ‏اى است. و گفته ‏اند الفجر: إنفجار الماء مِن حجر موسى، چنان كه گفت فقلنَا اضرب بعصاك الحجَر فانفجَرت. و گفته ‏اند الفجر: إنفجار الماء مِن أصابع النبى صلّى اللَّه عليه، و آن روز طايف بود كه لشكر اسلام به آب درماندند، دوازده هزار سوار بودند به رسول فرياد خواستند، گفتند «يا رسول اللَّه تن و جان ما فداى دين خداى باد لكن اگر ما هلاك شويم دشمنان دين بر ما شماتت كنند؛ المستغاث». رسول گفت «قدح من بياريد». بياوردند. رسول پنج انگشت خويش در آن نهاد، چهار چشمه‌ی آب از ميان پنج انگشت وى گشاده شد، چنان كه همه‌ی لشكر سير آب بخوردند و راوي‌ها و وعاها همه پر آب كردند. و آن عجب‌تر بوَد از آن چشمه كه از حجر موسى گشاده شد، زيرا كه آب از سنگ عجب نبود اما از ميان انگشتان عجب بود. و گفته‏ اند الفجر: انفجار الخلق يوم الحشر. و گفته ‏اند وَالفجر یعنی وَ خالق الفجر. (تفسير سور آبادى، قرن پنجم) #الف_لام_میم @mehdi_jahandar

💢 3 لبریتی که می‌داند سلبریتی چطور آمد در این گیتی؟ یه لبریتی، دو لبریتی، علی برکت سه لبریتی! کماکان پلّه‌کان‌های ترقّی را برو بالا که روزی چارلبریتی شوی و پنج‌لبریتی! زمانی زیر این پرچم، زمانی پشت آن آدم فقط عفریطه می‌روید از این افراط و تفریطی کجا فرزند می‌زایی؟ به زایشگاه جیبوتی! سیاست را کجا خواندی؟ به دانشگاه هاییتی! چه دردی از تو درمان می‌کند ای درد بی درمان کلاه آنتُونی هاپکینزی و کفش بِرَدپیتی! خودت را در نخودهای تمام آش‌ها کردی چه کردی با تمام آش‌ها ای لوبیاچیتی! سلبریتی زلیخا بود، مجنون بود، شیدا بود تو انگشت چپ او هم نخواهی شد درِپیتی! تو را از ناسزاها بیش از این چیزی نمی‌گویم سلبریتی! سلبریتی! سلبریتی! سلبریتی! #مهدی_جهاندار #سلبریتی #طنز #هجویه @mehdi_jahandar

🔹 خاک ای خاک پر از لاله و ای سرو رشید لبریز خدا و عشق و ایمان و امید ارزانیِ سرزمین نفرین‌شدگان دنیای بدون عشق، دنیای پلید #مهدی_جهاندار #رباعی @mehdi_jahandar

شعر طنز 💢 واکسن نعره و ناله و شیون بزنم یا نزنم قصه این است که واکسن بزنم یا نزنم! طبل و نقّاره و دمّام و دف و کوس و دهُل سرِ هر کوچه و برزن بزنم یا نزنم احتمالی که مرا خوب کند چندان نیست جنسِ Made in American بزنم یا نزنم! من که دیدم چه بلایی سر خویش آوردند باز خود را به ندیدن بزنم یا نزنم ای که فرق سرُم و سُوند نمی‌دانی چیست واکسنت را به نشیمن بزنم یا نزنم! وسط کار اگر بیژن خونم افتاد چند قاشق سُس بیژن بزنم یا نزنم! محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببُرد* دم از این مسئله اصلاً بزنم یا نزنم تا که از آب گل‌آلود بگیرم ماهی سخن تفرقه‌افکن بزنم یا نزنم! دامن عدّه‌ای آلوده به فسق است و فساد من به این مسئله دامن بزنم یا نزنم من که گل‌های زیادی به سپاهان زده‌ام چند گل هم به ذوب‌آهن بزنم یا نزنم! چمن باغچه‌ی کوچه‌ی ما را زد و رفت حرف زشتی به چمن‌زن بزنم یا نزنم! همه سرمایه‌گذار و همگان بر سرِ کار حرفی از مشکل مسکن بزنم یا نزنم مشکل مسکن و تولید، سرم را بخورد حرف رُب‌گوجه و روغن بزنم یا نزنم! این جوالدوز که بسیار به مردم زده‌ام به خودم یک سرِ سوزن بزنم یا نزنم طرح شفّافیت مجلس اگر رأی آورد خنده و پُشتک و بشکن بزنم یا نزنم مشت محکم به دهان‌های شیاطین بزرگ صبح بیست و دوی بهمن بزنم یا نزنم بارها مهلتشان دادم و حاصل این شد سیلی سخت به دشمن بزنم یا نزنم ای که صابون تو خورده‌است بر این تن ای عشق باز صابون تو بر تن بزنم یا نزنم** #مهدی_جهاندار #واکسن #سیاسی_اجتماعی #کووید19 #طنز *حافظ **حرف‌ها دارم آیا بزنم یا نزنم (قیصر امین پور) @mehdi_jahandar

🔹 کشتی نجات بگو چرا نشد امسال زائرت باشم قدم به جاده گذارم، مسافرت باشم کدام سیّئه کرد اینچنین زمینگیرم امان نداد که مرغ مهاجرت باشم قرار بود فدایت شوم، قرار نبود فقط به گوشه‌ای آسوده، شاعرت باشم! قرار بود فدایت شوم، قرار نبود فقط سخنور و مدّاح و ذاکرت باشم کسی که نام تو را کشتی نجات گذاشت مرا شکست که آشفته‌خاطرت باشم... #مهدی_جهاندار #امام_حسین_علیه‌السلام @mehdi_jahandar

ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ (دخان:49) : بچش [آن مس گداخته و آب سوزان را] که همانا تو عزیز و کریمی! اين جمله خطابى است به گناه‌پيشه‌اى كه در حال چشيدن عذاب‌هاى پى در پى است. و اگر او را "عزيز" و" كريم" خواند، با اينكه در نهايت ذلت و پستى و ملامت است، در حقيقت نوعى استهزاء به او است تا عذابش شديدتر گردد. چون اينگونه افراد در دنيا براى خود عزت و كرامتى قائلند و به هيچ وجه حاضر نيستند از آن عزت و كرامت موهوم دست بردارند... (ترجمه تفسیر المیزان) #الف_لام_میم @mehdi_jahandar

🔺آرمان چشم از ستیغ برندار ای پسر از طوفان‌ها نهراس اگر مصلحت ایجاب کرد راه سخت‌تر و دورتر را برگزین اما از حرکت نایست به سنگلاخ‌ها و فراز و نشیب‌ها دقیق بنگر اما با آن‌ها کنار نیا به افق‌های کوتاه بسنده نکن پشت صخره‌ها متوقف نشو که همیشه راهی هست به خارهای سرِ راه خرده بگیر اما پرخاش نکن جنگل‌های مصنوعی و قیل و قال مرداب‌نشینان معطّلت نکند اگر کسی نبود، اول نفری باش که دل به جاده می‌زنی رسیدن به قله‌های بلند ارزش فدا شدن را هم دارد #حدیث_ولایت #بیانیه_گام_دوم #متن_ادبی @mehdi_jahandar

🔸 آرزو بنشین که ندارم آرزویی جز تو آمین، که ندارم آرزویی جز تو من آرزویی جز تو ندارم هرگز جز اینکه ندارم آرزویی جز تو ! #مهدی_جهاندار #شب_آرزوها #رباعی @mehdi_jahandar