حکمت ۹.mp3
3.82M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت9
⭕️ اقبال و ادبار دنیا
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت9
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت نهم نهج البلاغه از اقبال و ادبار دنیا صحبت میکنند و میفرمایند : « إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ». "هنگاهی که دنیا به کسی روی بیاورد، خوبیهای دیگران را به او عاریت می دهد و هنگامی که به او پشت کند، خوبیهای خودش را هم از او میگیرد." در واقع حضرت در این حکمت درصدد بیان آن چهره زشت باطنی دنیا هستند. مراد از دنیا در این حکمت همان روزگار و دهر هر کسی است، که بالاخره هر انسانی زندگی اش یک دوره ای دارد .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه ۷۲ نهج البلاغه به ابن عباس مینویسند: « وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ يَوْمَانِ» آگاه باش که روزگار هر کسی دو روز است؛ «يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ» یک روز به سود تو و روزی علیه توست. «فَمَا كَانَ مِنْهَا لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ» آن روزگاری که دنیا به نفع تو باشد، هرچه که رزق تو باشد ولو اینکه ضعیف باشی در جلب آن رزق به تو می رسد. وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ و آن روزگاری که علیه تو باشد، هربلایی قرار است سرت بیاید، هرچقدر هم که تو قوی باشی، نمیتوانی جلویش را بگیری .بنابراین اقبال و ادبار دنیا در واقع آن چهره فریبکار دنیاست که درحکمت ۴۱۵ می خوانیم: « الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ» "دنیا فریب میدهد، ضرر می زند و می گذرد." امیرالمؤمنین میخواهند به ما بفهمانند که آن روزی که خوشیهای دنیا به سمت تو روی می آورد، احترام مردم خلاصه آنچه که از زیبایها و جلوه های ظاهری دنیا به تو روی می کند، حواست به آن روزی که قطعاً اینها برمیگردند باشد! مثل جوانی که به پیری تبدیل میشود، سلامتی که به بیماری تبدیل میشود، شهرت که ممکن است به بدنامی تبدیل بشود و امثال این.
ما در حکمت ۲۸۶ می خوانیم:« مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْءٍ طُوبَى لَهُ» مردم در مورد چیزی نمی گویند خوش به حالش، إِلَّا وَ قَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْءٍ . مگر اینکه روزگار برای او یک روز بدی را آماده کرده است. یکی از نمونه های آن در حکمت ۷۲ است :« الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ» روزگار در عین حالی که بدنها را دارد کهنه و فرسوده می کند، آرزوها را نو می کند، يُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ وَ يُبَاعِدُ الْأُمْنِيَّةَ در عین حالی که دارد آرزوها را مدام نزدیک نشان می دهد، مرگ را به دروغ دور نشان میدهد. مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ هرکس به دنیا دست پیدا کند از آن خسته و دلزده میشود، وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ و هرکس هم که دنیا را از دست بدهد و به آنچه که از دنیا می خواهد نرسد، به رنج می افتد. خلاصه دنیا اینگونه است که یک وقت رو میکند و ما را فریب میدهد و یک وقت هم پشت میکند و ضربه خودش را میزند.
حضرت علی (علیه السلام) در حکمت ۱۵۲ میفرمایند: «لِكُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ» ؛ هرچیزی که یک روز به تو رو میکند، یک روز هم پشت می کند. «وَ مَا أَدْبَرَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ» و چیزی که پشت میکند، انگار اصلا از اول نبوده است.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت سی و نهم:
❇️ دفاع از اصحاب خاص رسول خدا ﷺ، مانند ابوذر و شهادت بر راستگویی او
🔻[ هنگامی که ابوذر به شام تبعید شده بود، معاویه به عثمان نوشت: با فرستادن ابوذر به شام، اوضاع این شهر به هم ریخته است. عثمان دستور داد: ابوذر را سوار بر مَرکبی عریان به مدینه برگردانید. وقتی ابوذر با پاهای زخم شده به مدینه رسید، او را نزد عثمان آوردند، عثمان به او گفت: به من خبر رسیده است که تو از رسول خدا ﷺ نقل کرده ای که هرگاه شمار فرزندان بنی امیه به سی تن برسد، شهرهای خدا را در میان خود دست به دست می گردانند و بندگان خدا را به بردگی خود در می آورند و دین خدا را به بازیچه می گیرند. ابوذر گفت: آری، من این سخن را از رسول خدا شنیده ام. عثمان رو به من کرد و گفت: ای ابالحسن! آیا تو چنین بیانی از رسول خدا ﷺ شنیده ای؟ من سخن ابوذر را تایید کردم و گفتم:]
🔻این سخن رسول خدا ﷺ است که فرمودند: "آسمان بر سر کسی راستگوتر از ابوذر سایه نیفکنده و زمین کسی همچون او بر پشت خود ندیده است."
❇️ بدرقه ابوذر هنگام تبعید وی به ربذه
🔻[من در موقعیتهای مختلف از اصحاب رسول خدا ﷺ دفاع می کردم، هنگامی که شنیدم عثمان تصمیم گرفته ابوذر را به ربذه تبعید کند و مردم را از وداع با او منع کرده، برایم بسیار غمبار و تاسّف آور بود. برخاستم و به همراه حسن و حسین، عقیل، عمار یاسر و فرزندان عباس به بدرقه ابوذر شتافتیم. هنگام خداحافظی برای دلداری ابوذر به او گفتم:]
🔻 ای ابوذر! تو برای خدا به خشم آمدی؛ پس امید به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی. این مردم برای دنیای خود از تو ترسیدند و تو به خاطر دین خویش، از آنان ترسیدی؛ پس دنیا را برای آنان واگذار و دین خود را بر گیر و از این مردم بگریز!
🔻این دنیا پرستان به سخنان و هشدارهای تو بسی نیازمند و محتاج اند و تو از دنیای آنان بسی بی نیازی! به زودی خواهی یافت که چه کسی فردا سود می برد و مردم به چه کسی بیشتر حسد می ورزند.
🔻 اگر آسمان و زمین درهای خود را بر بندهای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از میان آن دو برای او خواهد گشود. آرامش خود را تنها در حق جستجو کن و چیزی تو را به وحشت نیندازد جز باطل. اگر دنیای این مردم را می پذیرفتی، تو را دوست میداشتند و اگر سهمی از آن بر می گرفتی، دست از تو بر می داشتند.
❇️ حمایت از عمار یاسر و عبدالله بن مسعود
🔻 بعد از مرگ ابوذر هم، از تبعید عمار یاسر به ربذه توسط عثمان، ممانعت کردم. همینطور از عبدالله ابن مسعود صحابی رسول خدا ﷺ دفاع کردم و اجازه بی احترامی به او را ندادم.
📚 منابع:
۱.نهج البلاغه، کلام ۱۳۰
۲. کافی، ج۸، ص۲۰۶
۳. تذکرة الخواص، ص۱۵۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
نامه ۵۲ و ۵۱.mp3
3.35M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ نامه ۵۲ و ۵۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
📜 #نامه52: نامه به فرمانداران شهرها درباره وقت نماز
🔹 وقت های نماز پنجگانه
🔻پس از ياد خدا و درود، نماز ظهر را با مردم وقتی بخوانيد كه آفتاب به طرف مغرب رفته، سايه آن به اندازه ديوار آغلِ بز گسترده شود و نماز عصر را با مردم هنگامی بخوانيد كه خورشيد سفيد و جلوه دارد، و پاره ای از روز مانده كه تا غروب می توان دو فرسخ راه را پيمود و نماز مغرب را با مردم زمانی بخوانيد كه روزه دار افطار و حاجی از عرفات به سوی منی كوچ می كند و نماز عشاء را با مردم وقتی بخوانيد كه شفق پنهان می گردد و يك سوم از شب بگذرد و نماز صبح را با مردم هنگامی بخوانيد كه شخص چهره همراه خويش را بشناسد و در نماز جماعت در حد ناتوان آنان نماز بگذاريد و فتنه گر مباشيد.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📜 #نامه51: نامه به مأموران ماليات
🔹اخلاق اجتماعی كارگزاران اقتصادی
🔻 از بنده خدا علی اميرمؤمنان به كارگزاران جمع آوری ماليات. پس از ياد خدا و درود، همانا كسی که از روز قيامت نترسد، زاد و توشه ای از پيش نخواهد فرستاد. بدانيد مسؤوليتی را كه به عهده گرفته ايد اندك اما پاداش آن فراوان است، اگر برای آنچه كه خدا نهی كرد(مانند ستمكاری و دشمنی) كيفری نبود، برای رسيدن به پاداش در ترك آن نيز عذری وجود نداشت، در روابط خود با مردم انصاف داشته باشيد و در برآوردن نيازهايشان شكيبا باشيد همانا شما خزانه داران مردم و نمايندگان ملت و سفيران پيشوايان هستيد، هرگز كسی را از نيازمندی او باز نداريد و از خواسته های مشروعش محروم نسازيد و برای گرفتن ماليات از مردم، لباسهای تابستانی يا زمستانی و مركب سواری و برده كاری او را نفروشيد و برای گرفتن درهمی، كسی را با تازيانه نزنيد و به مال كسی که نمازگزار باشد يا غير مسلمانی كه در پناه اسلام است دست درازی نكنيد، جز اسب يا اسلحه ای كه برای تجاوز به مسلمانها بكار گرفته می شود، زيرا برای مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام بگذارد، تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند. از پند دادن به نفس خويش هيچ گونه كوتاهی نداشته و از خوش رفتاری با سپاهيان و كمك به رعايا و تقويت دين خدا غفلت نكنيد و از آنچه در راه خدا بر شما واجب است انجام دهيد همانا خدای سبحان از ما و شما خواسته است كه در شكرگزاری كوشا بوده و با تمام قدرت او را ياری كنيم (و نيرویی جز از جانب خدا نيست.)
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
شرح کلی و ساختاری نامه ۵۱ و ۵۲.mp3
3.3M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۵۲ و نامه ۵۱
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش«باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
AUD-20210110-WA0085.mp3
3.94M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت10
⭕️ الگوی معاشرت با مردم 1⃣
🔺بایدهای معاشرت با مردم
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت10
🔴 قسمت اول
🔻۱.بایدهای معاشرت با مردم
و درود خدا بر او فرمود: « با مردم آنگونه معاشرت كنيد كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند و اگر زنده مانديد با اشتياق سوي شما آيند.»
🔻امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت دهم نهج البلاغه می فرمایند:« با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید برشما اشک ریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما آیند». موضوع اصلی حکمت دهم، الگوی معاشرت با مردم است. درباره الگوی معاشرت با مردم در نهج البلاغه مطالب بسیار زیاد است که بنده بخشی از آنها را تحت عنوان "بایدها و نبایدهای معاشرت با مردم" انتخاب کرده ام که تقدیم میکنم.
ابتدا بایدهای معاشرت با مردم را در ۱۰ سرفصل از نهج البلاغه شریف تقدیم میکنم:
🔹 بایدهای معاشرت با مردم:
1⃣ اصل دوستی و مهربانی:
حضرت در حکمت ۱۴۲ می فرمایند:« التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.» ؛ اظهار دوستی با مردم نیمی از عقلانیت است. و در حکمت ۲۱۱ میفرمایند:« الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ» دوستی با مردم نوعی خویشاوندی پر استفاده و مفید است. به همین دلیل ما موظف شده ایم که حق این دوستی را رعایت کنیم.
اما حق این دوستی چیست؟
حضرت در حکمت ۱۳۴ نهج البلاغه درباره حقوق دوستی و دوستان اینگونه فرموده اند:« لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ» دوست، دوست حقیقی نیست مگر آنکه حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد. در روزگار گرفتاری، در آن هنگام که حضور ندارد و پس از مرگ »
یکی از حقوقی که ما باید مراقبت کنیم برای اینکه دوستی ما با مردم حفظ بشود، آنجایی است که ظن و گمانی بین ما و مردم ایجاد میشود. مثلا در حکمت۲۴۸ حضرت می فرمایند:« مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ.» اگر کسی به تو ظن خیر داشت، از تو انتظار خوبی داشت، کاری کن که این گمانش تصدیق بشود. احساس نکند که در مورد شما اشتباه فکر کرده است».
از طرف دیگر حضرت در حکمت ۳۰۹ می فرمایند: جوری رفتار کنید که مومنین نسبت به شما سوء ظن پیدا نکنند. می فرمایند: «اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِينَ.»از گمانهای مومنین بپرهیزید. چرا؟ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ چون خداوند حق را بر زبان مومنین قرار داده است.»
2⃣ رعایت آداب و عرف مردم:
اگر میخواهیم رابطه مان با مردم خوب حفظ بشود، خوب است که آداب و عرف مردم را تا آنجایی که با شرع و عقل منافات ندارد را حفظ بکنیم.
حضرت در حکمت ۴۰۱ میفرمایند:« مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِي أَخْلَاقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ . اینکه انسان در اخلاق و آدابی که مردم دارند، با آنها همراهی و همنشینی بکند، این خودش به نوعی باعث میشود که انسان از حیله ها و دشمنی ها و کینه های مردم در امان باشد.»
به همین دلیل در حکمت ۳۵ میفرمایند:« مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا يَكْرَهُونَ»کسی که در کاری که مردم خوششان نمی آید شتاب میکند، قَالُوا فِيهِ بِمَا لَا يَعْلَمُونَ. مردم در موردش حرفهایی میزنند که نسب به آن آگاهی ندارند.
🔻با این نگاه در حکمت ۱۲۳ می فرمایند: « طُوبَى لِمَنْ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ »خوش به حال کسی که شرش را از مردم برکنار بدارد. یعنی با مردم جوری زندگی کنید که شری از شما به مردم نرسد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍ بازنویسی تاریخ زندگی اميرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت چهلم
❇️ زمینه های انقلاب علیه عثمان
🔹اعضای شورا درصدد خلع عثمان از خلافت
🔻روزی که اعضای شورا با عثمان بیعت کردند، هنوز به شب نرسیده بود که از انتخابشان پشیمان شدند و عقب کشیدند و به جان هم افتادند و یکدیگر را سرزنشها کردند. همچنین طولی نکشید که همان طرفداران عثمان که با استبداد رای او را به خلافت رسانده بودند، وی را تکفیرکردند و از او کناره گرفتند.
🔻عثمان که اوضاع را بحرانی دید، به تکاپو افتاد و سراغ طرفداران خود و سایر اصحاب رسول خدا ﷺ رفت و از آنان عذرخواهی کرد و از مفاسد ایجاد شده اظهار پشیمانی و توبه کرد.
🔻گرفتاری مسلمانان در نتیجه فرمانروایی عثمان بیشتر و دشوارتر از مشکلات پیشین شد؛ به طوری که صبر و تحمل کردن را سخت میکرد. این موضوع آن چنان بر من فشار آورد که در وصف نمی گنجد؛ ولی جز صبر و تحمل کردن، چاره دیگری نمی دیدم.
🔻از همان روز بیعت با عثمان، اصحاب شورا که متوجه عملکرد نادرست خود شده بودند، حاضر شدند تا با من بیعت کنند و عثمان را از خلافت خلع و علیه او قیام کنند و اصرار بر درخواست خود داشتند. به خدا قسم همان ملاحظه ها و خیر اندیشی هایی که پیش از این داشتم، این بار نیز مانع از قیام من می شد و می اندیشیدم که حفظ یارانم بهتر و دل آرام تر و روشنی بخش تر است از برپا کردن قیامی که به کشته شدن آنان منتهی شود؛ گرچه میدانستم یارانم برای فداکاری و جان باختن در رکاب من آماده اند و هیچ کدام بیم و هراسی از مرگ ندارند.
🔻با توجه به اخلاق و رفتاری که عثمان داشت، موقعیتش روزبهروز بحرانیتر میشد و مردم از دور و نزدیک برای برکناری او و درگیر شدن با او اقدام کردند. من به ناچار خود را کنار کشیدم و حتی یک کلمه آری یا یک کلمه نه در آن اوضاع به زبان نیاوردم.
❇️ نقش طلحه و زبیر و عایشه در انقلاب علیه عثمان
🔻طلحه و زبیر آسانترین کارشان این بود که بر عثمان یورش برند و او را ملامت کنند. در چنین وضعیتی، عایشه نیز سر برآورد و خشمی را که از عثمان در دل داشت، آشکار کرد.
❇️ دلیل اصلی قیام علیه عثمان
🔻هنگامی که فرد سوم به خلافت رسید، خود را در کشتزار مسلمانان انداخت و دو پهلویش از پرخوری باد کرده و پیاپی در حال خوردن و تهی کردن بود. خویشاوندان پدری او از بنی امیه نیز به پا خاستند و همراه او بیت المال را خوردند و بر باد دادند. عثمان همانند شتر گرسنه ای که به جان گیاه بهاری بیفتد، آن قدر اسراف کرد که ریسمان بافته او باز شد و به دست و پایش پیچید. اعمال او مردم را برانگیخت و شکمبارگی او نابودش کرد.
📚منابع:
۱. الخصال، ج ۲، ص ۳۷۵
۲. الاختصاص، ص ۱۷۴
۳. ارشاد القلوب، ج ۲، ص ۳۵۲
۴. نهج البلاغه، نامه ۱
۵. الجمل، ص ۱۳۱؛ شیخ طوسی
۶. الامالی، مجلس ۴۳، ح ۲، ص ۷۱۸
۷. نهج البلاغه، خطبه ۳
۸. علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۱
۹. معانی الخبار، ص ۳۶۰
۱۰. الارشاد، ج ۱، ص ۲۸۷
۱۱. الاحتجاج، ج ۱، ص ۴۵۱
۱۲. تذکره الخواص، ص ۱۱۷
۱۳. شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۵۱
📗علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
🍃🇮🇷🍃
🎶 آوای پیشواز از بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) با موضوع انتخابات
📱کد همراه اول:
🔸۸۷۱۱۶ رقابت سالم
🔹۸۷۰۴۹ بصیرت
🔸۸۷۰۴۷ آزمون بزرگ
🔹۸۷۰۳۸ اهمیت ریاست جمهوری
🔸۸۷۰۹۴ کمک به دشمن ممنوع
🔹۸۷۰۳۷ اهمیت انتخابات
🔸۸۷۸۱۶ بهترین گزینه
🔹۸۱۹۱۳ ثمرات حضور
🔸۳۲۸۱۸ ثمرات حضور
🔹۳۱۶۶۴ ثمرات حضور
📱کد ایرانسل:
🔸۴۴۱۵۱۲۵ رقابت سالم
🔹۴۴۱۶۹۷۷ بصیرت
🔸۴۴۱۶۹۸۱ آزمون بزرگ
🔹۴۴۱۶۹۹۳ اهمیت ریاست جمهوری
🔸۴۴۱۶۹۷۹ کمک به دشمن ممنوع
🔹۴۴۱۶۹۷۶ اهمیت انتخابات
🔸۴۴۱۶۹۸۲ بهترین گزینه
🔹۴۴۱۶۹۹۲ ویژگیهای رئیس جمهور
🔸۴۴۱۶۹۹۴ ثمرات حضور
🔹۴۴۱۷۰۲۴ ثمرات حضور
✅ نحوه فعالسازی: ارسال کد مربوطه از طریق پیامک
🔹همراه اول به شماره ۸۹۸۹
🔸ایرانسل به شماره ۷۵۷۵
با فعالسازی آهنگ پیشواز خود، در آگاه سازی مخاطبینمان و جامعه سهیم باشیم.
#همه_می_آییم
#رِکورد_قَرن ✅❤️🌹
#نشرحداکثری
#جشن_انتخابات
@javadolaeme14
نامه ۵۰ تا نامه ۴۸.mp3
3.71M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ نامه ۵۰ تا نامه ۴۸
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 #نامه50 : نامه به اميران سپاه خود
1⃣ پرهيز از غرورزدگی در نعمتها
🔻از بنده خدا علی بن ابيطالب ، اميرمؤمنان ، به نيروهای مسلح و مرزداران كشور، پس از ياد خدا و درود، همانا بر زمامدار واجب است كه اگر اموالی به دست آورد يا نعمتی مخصوص او شد، دچار دگرگونی نشود و با آن اموال و نعمتها بيشتر به بندگان خدا نزديك و به برادرانش مهربانی بیشتری روا دارد.
2⃣ مسؤوليتهای رهبری و نظاميان
🔻آگاه باشيد حق شما بر من آن است كه جز اَسرار جنگی هيچ رازی را از شما پنهان ندارم و كاری را جز حكم شرع بدون مشورت، با شما انجام ندهم، و در پرداخت حق شما كوتاهی نكرده و در وقت تعيين شده آن بپردازم و با همه شما بگونه ای مساوی رفتار كنم. پس وقتی من مسؤوليتهای يادشده را انجام دهم، بر خداست كه نعمتهای خود را بر شما ارزانی دارد و اطاعت من بر شما لازم است و نبايد از فرمان من سرپيچی كنيد و در انجام آنچه صلاح است سستی ورزيد و برای رسيدن به حق تلاش كنيد، حال اگر شما پايداری نكنيد، خوارترين افراد نزد من انسان كج رفتار است كه او را به سختی كيفر خواهم داد و هيچ راه فراری نخواهد داشت، پس دستورالعملهای ضروری را از فرماندهانتان دريافت داشته و از فرماندهان خود در آنچه كه خدا امور شما را اصلاح می كند اطاعت كنيد، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه49: نامه به معاويه
🔹هشدار به معاويه از دنيا پرستی
🔻پس از ياد خدا و درود، همانا دنيا انسان را به خود سرگرم و از ديگر چيزها باز می دارد، دنياپرستان چيزی از دنيا به دست نمی آورند جز آن كه دری از حرص به رويشان گشوده و آتش عشق آنان تندتر می گردد، كسی كه به دنيای حرام برسد از آنچه به دست آورده راضی و بی نیاز نيست و در فكر آن است كه به دست نياورده اما سرانجام آن، جداشدن از فراهم آورده ها و به هم ريختن بافته شده هاست، اگر از آنچه گذشته عبرت گيری، آنچه را كه باقی مانده توانی حفظ كرد. با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه48 : نامه به معاويه
🔹 اندرز دادن دشمن
🔻همانا ستمگری و دروغ پردازی انسان را در دين و دنيا رسوا می كند و عيب او را نزد عيب جويان آشكار می سازد و تو می دانی آنچه كه از دست رفت باز نمی گردد گروهی باطل طلبيدند و خواستند با تفسير دروغين حكم خدا را دگرگون سازند و خدا آنان را دروغگو خواند، معاويه! از روزی بترس كه صاحبان كارهای پسنديده خوشحالند و تأسف می خورند كه چرا عملشان اندك است، آن روز كسانی كه مهار خويش در دست شيطان دادند سخت پشيمانند. تو ما را به داوری قرآن خواندی، در حالی كه خود اهل قرآن نيستی و ما هم پاسخ مثبت به تو نداديم، بلكه داوری قرآن را گردن نهاديم. با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
شرح کلی و ساختاری نامه ۵۰ تا نامه ۴۸.mp3
4.47M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۵۰ تا نامه ۴۸
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش«باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
1_739557799.mp3
4.99M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت10
⭕️ الگوی معاشرت با مردم 2⃣
🔺بایدهای معاشرت با مردم
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت دوم
🔻 بایدهای معاشرت با مردم
🔻 نکته آخری که درباره رعایت آداب و عرف مردم در نهج البلاغه داریم، حکمت ۶۲ است. میفرمایند:« إِذَا حُيِّيتَ بِتَحِيَّةٍ فَحَيِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِيَتْ إِلَيْكَ يَدٌ فَكَافِئْهَا بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِكَ لِلْبَادِئِ» وقتی تو را ستودند بهتر از آن ،آنان را ستایش کن. و اگر به تو احسان کردند، بیشتر از آن به آنان ببخش و به هر حال پاداش بیشتر از آن آغاز کننده است.
3⃣ تواضع:
سر فصل سوم از بایدهای معاشرت با مردم تواضع است.
مولا علی(ع) در حکمت ۲۲۴ نهج البلاغه میفرمایند: «وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ به برکت تواضع نعمت ها تمام و کمال می شوند».
4⃣ انصاف:
مطلب چهارم انصاف است. با مردم انصاف دادن.
در همین حکمت ۲۲۴ میفرمایند:« بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ با انصاف به خرج دادن دوستان انسان فراوان می شوند».
البته در مورد معنای انصاف حضرت در حکمت ۲۳۱ فرموده اند:« الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ عدل خودش نوعی انصاف است».
5⃣ تحمل سختیها و ناملایمات و اشکالات و اشتباهات مردم:
مطلب پنجمی که در نهج البلاغه پیرامون بایدهای معاشرت با مردم هست، مطلب تحمل سختیها، ناملایمات، اشکالات و اشتباهات مردم است در این معاشرت ها. که تحت عناوینی مثل صبر، حلم، تحمل و سعه صدر در نهج البلاغه جمع شده است که به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
📌 5.1 صعه صدر:
در حکمت ۱۷۶ میخوانیم:« آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ .ابزار ریاست سعه صدر داشتن است». ارتباط این مبحث به موضوع ما این است که انسان وقتی میخواهد در جامعه با همه معاشرت خوب داشته باشد، در واقع در مقابل افکار مختلف، سلائق مختلف، فرهنگها، سطح مطالعات و سطح فهم های مختلف قرار می گیرد و قطعا اذیت میشود ؛اگر سعه صدر داشته باشد، مانند یک رئیسی است که ناچار است در یک اداره ای، وزارت خانه ای با صدها کارمند و هزاران مراجعه کننده با افکار و سلائق مختلف ارتباط داشته باشد، پس باید خیلی سینه گشاده ای داشته باشد.
📌 5.2 حلم:
حضرت در حکمت ۲۱۳ نهج البلاغه شریف می فرمایند: «أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً» چشمت را بر بدیها و درد و رنج ها ببند تا ابد راضی زندگی کن. حلم داشته باش.
🔹 فوائد حلم: یکی از فوائد حلم در مقابل جاهل است. وقتی انسان در مقابل رفتار جاهل حلم داشته باشد، اتفاق جالبی که می افتد؛
۱. اول اینکه مردم در مقابل جاهل طرفدارش می شوند.
۲. دوم اینکه خودبه خود با حلم و بردباری د مقابل جاهل، دهان جاهل را میبندد.
🔻در حکمت ۲۱۱ میخوانیم:« الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِيهِ حلم دهان بند انسان سفیه و جاهل است».
🔻در حکمت ۲۰۶ هم اینگونه می خوانیم: « أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِيمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ . نخستین پاداش بردبار از بردباریش این است که مردم در برابر نادان، پشتیبان او خواهند بود».
گاهی وقتها ما به راحتی نمیتوانیم حلم به خرج بدهیم. یعنی در این کار مشکل داریم. چه کنیم؟
🔻حضرت در حکمت ۲۰۷ راهش را یاد داده است. فرمود:« إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ . اگر بردبار نیستی خودت را بردبار نشان بده. زیرا اندک است کسی که خودش را همانند مردمی کند ولی از جمله آنها به حساب نیاید».
خلاصه حلم باید خیلی جدی گرفته بشود. اینقدر مهم است که حضرت در حکمت ۴۱۸ می فرمایند:« الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ » حلم به اندازه یک عشیره و طایفه انسان را پشتیبانی میکند.
🔻 یا در حکمت ۴۲۴ می فرمایند:« الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ» حلم یک پرده بسیار ضخیمی است که جلوی عیب های انسان را می پوشاند.
🔻اینکه انسان چگونه میتواند به حلم هم برسد در حکمت ۴۶۰ اینگونه میفرماید:« الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ » حلم و بردباری و صبر کردن و عجله نکردن، توأم باهم هستند - از کجا به دست می آیند؟- يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ همت بلند داشتن نتیجه اش میشود حلم و بردباری. بنابراین اگر انسان چشمهایش را به افقهای دوردست زندگی خیره شود ، مشکلات پیش پا افتاده او را از پای درنمی آورد و حلیم میشود.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh