✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت22
🔴 بخش سوم
🔹توصیف فضائل اهل بیت(علیهم السلام ) 3⃣
🔻همچنین مولا امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه ۲۳۹ نهج البلاغه در توصیف فضائل اهل بیت (علیهم السلام) می فرمایند: آنان ستونهای استوار دین و پناهگاه مردم می باشند. حق به وسیله آنها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود و زبان باطل از ریشه کنده شد. اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلّم) دین را آنچنان که سزاوار بود دانستند و آموختند و بدان عمل کردند نه آنکه صرفاً شنیدند و نقل کردند. زیرا راویان دانش بسیار ولی حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند».
🔻 در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه در بند ۸ اهل بیت را اینگونه معرفی میکنند: «نَحنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ومَحَطُّ الرِّسالَةِ ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ومَعادِنُ العِلمِ ويَنابيعُ الحُكمِ» ؛ " ما درخت نبوتیم، ما محل نزول رسالتیم، ما محل آمد و شد فرشتگانیم، ما معادن علم الهی و سرچشمه های حکمتیم ؛ کسی که ما را یاری کند و ما را دوست بدارد به حق انتظار رحمت الهی داشته باشد و کسی که با ما دشمنی کند و بغض ما را در دل داشته باشد باید منتظر کیفر و لعنت الهی باشد".
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۰۹ نهج البلاغه پیرامون شرط اعتدال و اختصاص این شرط در حد اعلی به اهل بیت (علیهم السلام) اینگونه می فرمایند:« ما تکیه گاه های میانه ایم، هرکس که عقب مانده باشد باید به ما برسد و کسی که جلو زده باشد باید به ما بازگردد.
🔻 مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) همچنین در نهج البلاغه شریف در خطبه ۱۴۴ بند ۲ در تعریض و کنایه به کسانی که خودشان را به دروغ شایسته حاکمیت اسلام و خلافت رسول الله ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) می دانستند اینگونه میفرمایند: « کجایند کسانی که می پنداشتند دانایان علم قرآن آنها می باشند نه ما که این ادعا را بر اساس دروغ و ستمکاری بر ضدّ ما روا داشتند. خدا ما اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلّم) را بالا آورد و آنها را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حریم نعمت های خویش داخل کرد و آنها را خارج نمود که راه هدایت را با راهنمایی ما میپویند و روشنی دلهای کور را از ما می جویند. همانا امامان دوازده گانه همه از قریش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند. مقام ولایت و امامت درخور دیگران نیست و دیگر مدّعیان زمامداری شایستگی آن را ندارند.
🔻مولا امیرالمومنین(علیه السلام) به همین دلیل در خطبه ۱۵۴ بند ۱ در توصیف اهل بیت و جایگاه استثنایی آنها می فرمایند: "ما اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه وآله وسلم) مانند پیراهن تن پیغمبر و یاران راستین او و خزانه داران علوم و معارف وحی و درهای ورود به آن معارف می باشیم." عبارت عربی این متن بسیار زیباست؛ « نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا» ؛ "و نمی شود وارد خانه ها شد مگر از ابواب و درهایش." که ما اهل بیت در علم هستیم. فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً ؛ هرکس بخواهد وارد شهر معارف بشود اما از غیر راه درهایش، سارق و دزد نامیده میشود. مردم! درباره اهل بیت پیامبر آیات کریمه قرآن نازل شد. آنها گنجینه های علوم خداوند رحمانند. اگر سخن گویند راست می گویند و اگر سکوت کنند بر آنان پیشی نگیرید.
🔻علی(علیه السلام) در خطبه ۴ بند ۱ درباره اختصاص هدایت به اهل بیت (علیهم السلام) اینگونه می فرمایند:« بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءِ » شما مردم به وسیله ما از تاریکیهای جهالت نجات یافته و هدایت شدید و به کمک ما به اوج ترقی رسیدید. صبح سعادت شما با نور ما درخشید. کر است کسی که بانگ بلند پندها را نشنود و آنکس را که فریاد بلند کر کند، آوای نرم حقیقت چگونه در او اثر خواهد کرد؟
🌹 این جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) بود.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتاد و یکم
✳️ نامههایی به مردم کوفه
🔻نامههایی به مردم کوفه نوشتم و آنها را برای حضور در میدان جهاد دعوت کردم. اولین نامه را توسط محمدبنابیبکر و محمدبنجعفر فرستادم و مردم کوفه را به جهاد علیه اصحاب جمل ترغیب کردم.
🔻دومین نامه را توسط فرزندم، حسن و نیز عمّار و قیس برای مردم کوفه فرستادم و در این نامه به ضرورت مقابله با فتنهگران بدون هیچ شک و تردیدی پرداختم.
🔻در سومین نامهای که به مردم کوفه نوشتم، وجوب جهاد بر همگان را یادآور شدم. به آنها نوشتم: همانا سرای هجرت (مدینه) همچون دیگ به جوش آمد و از اهل خود خالی شد و مردم از آن بیرون آمدهاند.
🔻عایشه که قبلاً هم کارهای خاصی داشت، اکنون بر شتری سوار شده است و سگهای منطقه حواب نیز بر او پارس کردند! آری فتنه سرکشان برپا شده است و آن را مردانی رهبری میکنند که مدعی خونخواهی خونی هستند که خود ریختهاند و به دنبال اعاده حیثیتی هستند که خود بر باد دادهاند! آنان حرمتها دریدهاند و کارهای ناروا روا داشتهاند و اینک پیش مردم عذر و بهانه میآورند و پوزش می طلبند، بدون اینکه از خداوند پوزش بخواهند.
" يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛
برای شما قسم یاد میکنند تا از آنها راضی شوید. اگر شما از آنها راضی شوید، خداوند از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد ".
🔻خدای رحمتتان کند! بدانید که جهاد بر بندگان خدا واجب شده است و هم اکنون پیکی به سویتان آمده است تا شما را به جهاد تشویق کند و راه سعادت را بر شما عرضه دارد...
✳️ منزلگاه "ذیقار"
🔻با ورود به منزل ذیقار از همه کسانی که مرا همراهی میکردند، دوباره بیعت گرفتم و در مورد مسائل گذشته برای آنها روشنگری کردم.
✳️ افشای نامه معاویه به طلحه و زبیر
🔻[ در این منزل، ضمن خطبهای که برای لشکریانم ایراد کردم، از همکاری و همدلی پنهانی معاویه با طلحه و زبیر پرده برداشتم و توضیح دادم: ]
معاویه از شام نامهای به طلحه و زبیر نوشته و در آن نامه آنها را فریب داده است. البته آنها نامه را از من مخفی نگه داشتند و از مدینه خارج شدند. آنها به افراد سادهلوح چنین وانمود کردند که برای خونخواهی عثمان قیام کردهاند! به خدا سوگند، بهانهای برای مخالفت با من پیدا نکردند و کاری که مستحق انتقاد باشد، از من سراغ نداشتند. آنها انصاف را رعایت نکردند و به قطع، خون عثمان دامن آنها را گرفته است؛ لذا آنها باید پاسخگوی خون عثمان باشند!
🔻[ فردی به نام ابوزینب ازدی برخاست و گفت: به خدا سوگند، اگر ما بر حق باشیم، تو از همه ما به هدایت نزدیکتر و بهرهات در خیر بیشتر است و اگر خدای نکرده در گمراهی باشیم، در آنصورت گناه تو از همه ما بیشتر و سنگینبارتر هستی. اینک قصد آن داریم که به سوی این قوم برویم، دوستی خود را با ایشان قطع کنیم، بیزاری خود از ایشان را آشکار سازیم، در دشمنی با ایشان پشتبهپشت هم دهیم و جنگ کنیم و قصد ما چیزی است که خدای عزوجل آن را میداند. اکنون تو را سوگند به آن خدایی که به تو چیزها آموخته است که ما نمیدانیم، به ما بگو آیا ما بر حق نیستیم و دشمن ما در گمراهی نیست؟ پاسخ دادم: ]
🔻آری، من شهادت میدهم که اگر با نیت صحیح برای یاری دین خود قیام کرده و همانطور که گفتی، رابطه دوستی خود را با ایشان قطع کنی و بیزاری خود از ایشان را آشکار سازی، در رضوان خدا خواهی بود. ای ابوزینب! بر تو مژده باد که راه تو حق است و در این تردید مکن. همانا تو امروز با احزاب میجنگی!
📚منابع:
۱. الجمل، ص۲۴۲
۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳
۳. الکامل، ج۳، ص۲۲۳
۴. قرآن کریم، سوره توبه، آیه۹۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #خطبه241 : در این سخنرانی یاران را به جهاد دعوت می کند.
🔹تشويق برای جهاد
🔻خدا شکرگزاری را بر عهده شما نهاده و امر حکومت را در دست شما گذارده و فرصت مناسب در اختيارتان قرار داده است، تا برای جايزه بهشت با هم ستيز کنيد. پس کمربندها را محکم ببنديد و دامن همّت بر کمر زنيد که به دست آوردن ارزش های والا با خوش گذرانی ميسّر نيست. چه بسا خواب های شب که تصميم های روز را از بين برده و تاريکی های فراموشی که همّت های بلند را نابود کرده است. و درود خداوند بر سرور ما محمد(صلی الله علیه و آله)، پيامبر خدا و بر خاندانش، چراغ های روشنی بخش و رشته های محکم الهی و سلام فراوان بر آنها باد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄
📜 #خطبه240 : در سال ۳۵ هجری وقتی عثمان محاصره شد، ابن عباس را فرستاد که علی (علیه السلام) در مدینه نباشد و به باغات ینبع، "محلی در اطراف مدینه" برود که مردم به نام او شعار ندهند. امام رفت، وقتی احتیاج شدید به یاری داشت، پیغام داد و امام (علیه السلام) به مدینه برگشت. دوباره ابن عباس را فرستاد که علی (علیه السلام) از مدینه خارج شود، امام فرمود:
🔹نكوهش از موضع گيری ها ناروای عثمان
🔻ای پسر عباس! عثمان جز اين نمی خواهد كه مرا سرگردان نگه دارد، گاهی بروم و زمانی برگردم، يك بار پيغام فرستاد از مدينه خارج شوم، دوباره خبر داد كه باز گردم، هم اكنون تو را فرستاده كه از شهر خارج شوم. بخدا سوگند، آنقدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه239 : در این خطبه از جایگاه خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) سخن می گوید.
🔹فضائل اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم )
🔻خاندان پيامبر(صلی الله علیه و آله) مايه حيات دانش و نابودی جهل اند. بردباری شان شما را از دانش آنها خبر می دهد و ظاهرشان از صفای باطن و سکوتشان از حکمت های گفتارشان با خبر می سازد؛ هرگز با حق مخالفت نکردند و در آن اختلاف ندارند. آنان ستون های استوار اسلام و پناهگاه مردم می باشند. حق به وسيله آنها به جايگاه خويش بازگشت و باطل از جای خويش رانده و نابود و زبان باطل از ريشه کنده شد. اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) دين را چنانکه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل کردند، نه آنکه شنيدند و نقل کردند، زيرا راويان دانش بسيار امّا حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند.
📜 #خطبه238 : درباره حَكمين دو داور عراق و شام و نکوهش کوفیان فرمود:
1⃣ وصف شاميان
🔻شاميان درشت خويانی پست، بردگانی فرومايه اند كه از هر گوشه ای گرد آمده و از گروههای مختلفی تركيب يافته اند، مردمی كه سزاوار بودند احكام دين را بياموزند و تربيت شوند و دانش فرا گيرند و كارآزموده شوند و سرپرست داشته باشند و دستشان گيرند و آنها را به كار مفيد وادارند. آنان نه از مهاجرانند و نه از انصار و نه آنان كه خانه و زندگی خود را برای مهاجران آماده كرده و از جان و دل ايمان آوردند.
2⃣ نكوهش از انتخاب حكم
🔻 آگاه باشيد كه شاميان در انتخاب حكم، نزديك ترين فردی را كه دوست داشتند برگزيدند و شما فردی را كه از همه به ناخشنودی نزديكتر بود انتخاب كرديد، همانا سر و كار شما با عبدالله پسر قيس است كه می گفت: "جنگ فتنه است بند كمانها را ببريد و شمشيرها را در نيام كشيد". اگر راست می گفت پس چرا بدون اجبار در جنگ شركت كرد؟ و اگر دروغ می گفت پس متّهم است. برای داوری عبدالله ابن عباس را رو در روی عمروعاص قرار دهيد و از فرصت مناسب استفاده كنيد و مرزهای دوردست كشور اسلامی را در دست خود نگهداريد، آيا نمی بينيد كه شهرهای شما ميدان نبرد شده؟ و خانه های شما هدف تيرهای دشمنان قرار گرفته است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه237 : در كار خير شتاب كنيد
🔹سفارش به نيكوكاری
🔻پس عمل نيكو انجام دهيد حال كه زنده و برقراريد، پرونده ها گشوده، راه توبه آماده و خدا فراریان را فرا می خواند و بدكاران اميدِ بازگشت دارند عمل كنيد پيش از آنكه چراغ عمل خاموش و فرصت پايان يافته و اجل فرا رسيده و در توبه بسته و فرشتگان به آسمان پرواز كنند. پس هر كسی با تلاش خود برای خود از روزگار زندگانی برای ايام پس از مرگ، از دنيای فناپذير برای جهان پايدار و از گذرگاه دنيا برای زندگی جاودانه آخرت توشه برگيرد، انسان بايد از خدا بترسد زيرا تا لحظه مرگ فرصت داده شده و مهلت عمل نيكو دارد، انسان بايد نفس را مهار زند و آن را در اختيار گرفته از طغيان و گناهان باز دارد و زمام آن را به سوی اطاعت پروردگار بكشاند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت23
🔹 کندی در عمل
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۳ نهج البلاغه، پیرامون کُندی در عمل سخنی دارند که توسط سیّد رضی، به اشتباه عیناً در حکمت ۳۸۹ تکرار شده است. لذا با توضیح حکمت ۲۳ از شرح حکمت ۳۸۹ هم بی نیاز خواهیم شد.
🔻عبارت عربی حکمت ۲۳ چنین است : «مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» ؛ ترجمه مرحوم دشتی کمی احتیاج به اصلاح دارد، لذا بنده ترجمه دقیق تر را خدمت شما عرض میکنم : "کسی که عملش او را کُند کند، افتخارات خاندانش به او سرعت نخواهد داد".
🔰 توضیح مطلب از این قرار است: همانگونه که عزیزان مستحضرید، خداوند متعال در قرآن کریم دنیا را میدان مسابقه معرفی فرموده است، لذا دو صفت را مهمترین صفت برای پیروزی و موفقیّت بیان فرموده است :
1⃣ صفت سرعت
2⃣ وصف سبقت
🔻 درباره سرعت در قرآن می خوانیم: «سَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ»
(سوره آل عمران، آیه ۱۳۳) سرعت بگیرید به سوی مغفرت و آمرزشی از پروردگارتان و به سمت بهشتی که عرض آن به اندازه همه زمینها و آسمانها است. و درباره سبقت هم فرمود: «سابِقوا الی الخیرات» به سوی خوبیها از همدیگر سبقت بگیرید. " با این نگاه مولا علی (علیه السلام)، راه سریعتر رسیدن به نتیجه و ثمره، یعنی بهشت را سرعت در عمل صالح می دانند.
🔻 همانگونه که مستحضرید، نفس امّاره همچنان که "أمّارَةٌ بالسّوء" هست؛ اگر رهایش بکنیم، دائما امر به بدیها میکند، از آن طرف خیلی هم در اطاعت اوامر الهی کندی می کند.
🔻حضرت در خطبه ۱۱۴ اینگونه می فرمایند: «وَ نَسْتَعِينُهُ عَلَى هَذِهِ النُّفُوسِ الْبِطَاءِ عَمَّا أُمِرَتْ بِهِ السِّرَاعِ إِلَى مَا نُهِيَتْ عَنْهُ» ما از خداوند یاری می خواهیم علیه این نفسهای امّاره ای که در مقابل آنچه که امر شده اند کُندی میکنند، اما به سمت چیزهایی که از آنها نهی شده اند سرعت می گیرند. یعنی خدا اوامر و دستوراتی دارد، نفس امّاره خیلی کندی می کند در اطاعت از آن اوامر؛ برعکس خداوند یک چیزهایی را نهی کرده اما نفس امّاره به سمت آنها شتاب دارد. پس کندی کردن یکی از صفات نفس امّاره است در مقابل عمل صالح.
🔻کندی کردن در مقابل عمل صالح در نهایت دو نتیجه بیشتر ندارد:
1⃣ گاهی انسانی که کندی می کند، فی الجمله، در مجموع به نجات میرسد. مثل رونده ای است که واقعاً می خواهد به راه نجات برود اما آهسته آهسته حرکت میکند. در مورد این گروه حضرت در خطبه ۱۶ فرمودند: «وَ طَالِبٌ بَطِيءٌ رَجَا»؛ کسانی که طالب بهشت هستند، اما یک مقداری کند می روند امید هست به نجات برسند. اگر چه اینها با «ساعٍ سریع نجا» خیلی فرق میکنند. یعنی کسی که تمام تلاشش و همّتش را جمع کرده و با سرعت دارد حرکت می کند به سمت خدا، که او نجات پیدا میکند. اما به هر حال کسی که با کندی طالب بهشت هست و عمل انجام میدهد اما ضعیف، او هم امید هست که به بهشت برسد.
2⃣ امّا گاهی وقتها کندی و ابطاء در عمل مستوجب نفرین امیرالمؤمنین (علیه السلام) می شود.
🔻مثلاً در خطبه ۲۱۲ حضرت شکایت به خدا می برند؛ می فرمایند: خدایا هر کسی از بندگانت که سخنان ما که عین عدالت است و در آن جور و ظلم نیست را شنید، سخن ما را که اصلاح کننده است و افساد کننده در دین و دنیا نیست را شنید، اما بعد از شنیدن حرف ما روی برگرداند از یاری تو و کندی کرد از عزیز کردن دین، خدایا ما چنین کسانی را ، تو را شاهد میگیریم علیه آنها و تمام مخلوقاتی را که در زمین و آسمانها ساکن کردی علیه آنها شاهد می گیریم. نمونه این کسانی که از نصرت حق روی بر می گردانند و در راه عزیز کردن دین کُندی می کنند، اهل کوفه هستند که حضرت در خطبه ۹۷ آنها را با شامیان اینگونه مقایسه می کنند؛ می فرمایند: شامیان به سمت باطل صاحبشان یعنی معاویه سرعت میگیرند؛ در حالیکه شما درباره حقّ منِ علی، که عین حق هستم کُندی می کنید.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتاد و دوم
❇️ سخنرانی در میان لشکر کوفه
🔻[ با عزل ابوموسی اشعری، مردم کوفه یکدل و متحد به یاری من شتافتند و در منزل ذیقار بود که لشکریان کوفه به جمع ما پیوستند. در جمع آنها حضور یافتم و برایشان سخنرانی کردم: ]
❇️ تعریف و تمجید از اهل کوفه
🔻ای مردم کوفه، شما در میان مسلمانان گرامیترین هستید و در ارزشها میانهروترین و در رفتار عادلترین. سهمی که شما در اسلام دارید، برترین سهم است و در شایستگی و تواناییها از بهترین عرب به شمار میروید. شما شدیدترین محبت و مودت را به رسول خدا و اهل بیتش دارید. من امروز با اعتماد به خدا و اطمینان از یاری شما به سراغ شما آمدهام؛ زیرا از فداکاری و جانفشانی شما اطلاع دارم. از آن طرف، طلحه و زبیر پیمان شکستند، از پیروی من خودداری کردند، برای فتنهانگیزی به عایشه روی آورده، او را از خانه و دیارش بیرون آوردند و به بصره کشاندند، اراذل و اوباش بصره را به صف کردند و گمراهشان ساختند. البته به من خبر رسیده است که مردمان بافضیلت و متدین بصره از پیمان شکنان فاصله گرفته و تن به فرمان آنها ندادهاند و از رفتار طلحه و زبیر ناراحت بوده و حضور آنها را خوش نداشتهاند.
🔻[ اهل کوفه در پاسخ من گفتند: ما یاران تو و لشکریان تو برای رویارویی با دشمنان تو آماده هستیم و اگر ما را به مقابله با چند برابر اینان فراخوانی، با جان و دل میپذیریم و انجام آن را به حساب خدا میگذاریم و امید سعادت در آن داریم.
از آنها تشکر و قدردانی کردم و به سخنانم ادامه دادم: ]
🔻ای جماعت مسلمانان، شما خوب میدانید که طلحه و زبیر از روی رضا و رغبت و با کمال میل با من بیعت کردند. پس از آن، از من اجازه انجام عمره خواستند و من به آنها اجازه دادم. پس به بصره رفتند و مسلمانان را کشتند و کارهای زشتی انجام دادند.
🔻بار خدایا! این دو از من بریدند، به من ستم کردند، بیعت با مرا شکستند و مردم را علیه من شوراندند. پس هر گرهای که آنان ایجاد کردهاند، بگشا و هر مکری را که اندیشیدهاند، به نتیجه نرسان و بدی کردارشان را به ایشان بازگردان.
❇️ ملاقات با اویس قرنی
🔻[ در منزل ذیقار بود که به اطرافیان گفتم: ]
از سمت کوفه هزار مرد بدون کم و زیاد میآیند و به شرط جان و ایستادن تا پای مرگ با من بیعت میکنند!
🔻[ ابن عباس از این خبر نگران بود که مبادا تعدادشان کم و زیاد شود و مردم مردد شوند. سرانجام گروهی که گفته بودم رسید د ابن عباس شمارش کرد و دید یک نفر کم شده است. بر نگرانیاش افزوده شد تا اینکه نفر هزارم نیز رسید. او اویسقرنی بود که به من گفت: دست خود را بده تا با تو بیعت کنم. پرسیدم: ]
🔻بر چه چیز با من بیعت میکنی؟
[ گفت: بر اطاعت از سخنان تو و پیروی از دستورهای تو و جنگیدن در رکاب تو، تا آنکه به شهادت برسم یا اینکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب تو کند. نامش را پرسیدم، گفت: اویسقرنی هستم. وقتی نامش را شنیدم، گفتم: ]
🔻الله اکبر! حبیب من رسول خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داده بود که مردی از امت او را درک خواهم کرد که او را اویس قرنی میگویند، او از حزب خدا و رسول اوست، مرگش شهادت خواهد بود و جماعت بسیاری، به اندازه دو قبیله ربیعه و مضر، را شفاعت خواهد کرد.
📚منابع:
۱. الارشاد، ج۱، ص۲۴۹
۲. الجمل، ص۲۶۶
۳. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۸۸
۴. اعلام الوری، ص۱۷۰
۵. الصراط المستقیم، ج۱، ص۱۰۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #خطبه236 : از هجرت و پیوستن به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) سخن می گوید:
🔹 ياد مشكلات هجرت
🔻خود را در راهی قرار دادم كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رفته بود و همه جا از او پرسيدم تا به سرزمين "عرج" رسيدم.
(اين جملات در يك سخن طولانی آمده است، جمله "فاطا ذكره" در همه جا از او می پرسيدم) يكی از سخنانی است كه در اوج فصاحت قرار دارد، يعنی خبر حركت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از ابتداء حركت تا پايان به من می رسيد، كه امام اين معنا را با كنايه آورده است)
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه235 : هنگام غسل دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمود :
🔻پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای بريد كه در مرگ ديگران نبريد، با مرگ تو رشته پيامبری و فرود آمدن پيام و اخبار آسمانی گسست، مصيبت تو ديگر مصيبت ديدگان را به شكيبایی واداشت و همه را در مصيبت تو يكسان عزادار كرد، اگر به شكيبایی امر نمی كردی و از بی تابی نهی نمی فرمودی، آنقدر اشك می ريختم تا اشكهایم تمام شود و اين درد جانكاه هميشه در من می ماند و اندوهم جاودانه می شد كه همه اينها در مصيبت تو ناچيز است. چه بايد كرد كه زندگی را دوباره نمی توان باز گرداند و مرگ را نمی شود مانع شد، پدر و مادرم فدای تو، ما را در پيشگاه پروردگارت ياد كن و در خاطر خود نگه دار.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه234 : ذعلب یمانی از احمد بن قتبیه، از عبدالله بن یزید، از مالک بن دحیحه نقل کرد که در حضور امام (علیه السلام) از علت تفاوتهای میان مردم پرسیدند امام (علیه السلام) فرمود:
🔹علل تفاوتها ميان انسانها
🔻علت تفاوت های ميان مردم، گوناگونی سرشت آنان است؛ زيرا آدميان در آغاز تركيبی از خاك شور و شيرين، سخت و نرم بودند، پس آنان به ميزان نزديك بودن خاكشان با هم نزديك و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند يكی زيباروی و كم خرد، ديگری بلندقامت و كم همّت، يكی زشت روی و نيكوكار، ديگری كوتاه قامت و خوش فكر، يكی پاك سرشت و بداخلاق، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #خطبه233 : هنگامی که "جعده بن حریره" خواهر زاده امام (علیه السلام) نتوانست در حضور آن حضرت سخن بگوید، فرمود:
1⃣ فصاحت و بلاغت اهل بيت(علیهم السلام)
🔻آگاه باشيد همانا زبان پاره ای از وجود انسان است، اگر آمادگی نداشته نباشد سخن نمی گويد و به هنگام آمادگی، گفتار او را مهلت نمی دهد. همانا ما اميران سخن می باشيم، درخت سخن در ما ريشه دوانده و شاخه های آن بر ما سايه افكنده است.
2⃣ علل سقوط جامعه انسانی
🔻 خدا شما را رحمت كند، بدانيد كه همانا شما در روزگاری هستيد كه گوينده حق اندك و زبان از راستگویی عاجز و حق طلبان بی ارزشند، مردم گرفتار گناه و به سازشكاری هم داستانند، جوانشان بداخلاق و پيرانشان گناهكار و عالمشان دورو و نزديكشان سودجويند، نه خردسالانشان بزرگان را احترام می کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گيرند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه232 : عبدالله بن زمعه از یاران امام بود و درخواست مالی داشت، در جوابش فرمود:
🔹 احتياط در مصرف بيت المال
🔻اين اموال كه می بينی نه مال من و نه از آن توست، غنيمتی گردآمده از مسلمانان است كه با شمشيرهای خود به دست آوردند، اگر تو در جهاد همراهشان بودی، سهمی چونان سهم آنان داشتی وگرنه دسترنج آنان خوراك ديگران نخواهد بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه231 : این سخنرانی در سرزمین "ذی قار" هنگام حرکت به سوی بصره در سال ٣٦ هجری ایراد شده
🔹ويژگيهای پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)
🔻پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) آنچه را كه به او فرموده شد آشكار كرد و پيامهای پروردگارش را رساند، او شكافهای اجتماعی را با وحدت اصلاح و فاصله ها را به هم پیوند داد، ميان خويشاوندان يگانگی برقرار كرد پس از آنكه آتش دشمنی ها و كينه های برافروخته در دلها راه يافته بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت24
🔹 فرصت استثنایی برای از بین بردن آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره
💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) : " از كفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است".
🔰 قطعاً یکی از دلهره ها و نگرانیهای مؤمنین برای آینده دنیوی و مخصوصاً اخروی خودشان گناهانی است که در طول زندگی انجام داده اند و بعضاً حواسشان نبوده؛ شیطان فریبشان داده است؛ نفس تسویل کرده و مرتکب معصیت شده اند و میدانند که این گناهان آثار وضعی و تکلیفی خیلی سنگینی دارد. مخصوصاً گناهان کبیره.
🔻گناهان کبیره گناهانی هستند که در قرآن یا روایات پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها وعده عذاب داده شده است.
🔻 این دلهره یک دلهره واقعی است.
⁉️چه باید کرد؟
🔻توبه یکی از راه هایی است که می تواند انسان را کمی آرام کند. اما آثار گناه معمولا بعد از توبه هم باقی می ماند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه یک راه بسیار بسیار آسان که در دسترس همه ما هست معین می کنند، اما حیف که به قول خودشان « مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ» ؛ کم هستند کسانی که این توصیه را بپذیرند و تا دیرتر نشده عمل می کنند و خودشان را از قید آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره نجات بدهند.
🔻در حکمت ۲۴ نهج البلاغه می فرمایند: " از کفّاره گناهان بزرگ است ؛ به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان".
همیشه و در هر شرایطی و در هر مکان و زمانی، کسانی اطراف ما هستند که یا احتیاج به کمک دارند یا غم و مصیبتی بر دل آنهاست که باید برویم و از دلشان دربیاوریم. یک سنگ صبوری می خواهند که با او درد دل کنند، غصه هایشان را بگویند.
🔻امروز این وضعیت یک مقدار بیشتر هم هست. هم در داخل کشور هم در جهان. گرفتاریها، مشکلات، مخصوصاً با این ویروس منحوس کرونا کسانی که مصیبت مرگ عزیزانشان را دارند، زیاد هستند. مشکلات معیشتی زیاد است، کسانی که شغلهای خودشان که در حالت عادی هم درآمد زیادی نداشت را از دست داده اند. پس برای کفّاره گناهان، امروز یک فرصت استثنایی است که افراد در پوشش مواسات فردی و جمعی مشکلات مردم را در حد توان خودشان رفع کنند تا خداوند متعال این رحمی که به هم می کنیم را بهانه ای کند تا او هم به ما رحم کند.
🔻بنابراین در نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) این فرصت است که انسان بتواند به دیگران کمک کند. لذا در نامه ۳۱ بند ۹ مولا علی(علیه السلام) خطاب به فرزند عزیزشان اینگونه می نویسند: "بدان راهی پر مشقّت و بس طولانی در پيش روی داری و در اين راه بدون کوشش بايسته و تلاش فراوان و اندازه گيری زاد و توشه و سبک کردن بار گناه موفّق نخواهی بود. بيش از تحمّل خود بار مسوًوليّت ها را بر دوش نگير که سنگينی آن برای تو عذاب آور است."
🔻 حالا چگونه می شود بار سنگین گناهان را کم کرد؟ چگونه ما می توانیم برای آخرت که مسافرتی به این طولانی و مسیری به این مشقت است توشه جمع کنیم؟ میفرمایند: " اگر مستمندی را ديدی که توشه ات را تا قيامت می برد و فردا که به آن نياز داری به تو باز می گرداند، کمک کردن به او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری بيشتر انفاق کن و همراه او بفرست، زيرا ممکن است روزی در رستاخيز در جستجوی چنين فردی باشی و او را نيابی. به هنگام بی نيازی و ثروت اگر کسی از تو وام خواهد غنيمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو بازگرداند، بدان که در پيش روی تو گردنه های صعب العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگين باران است و آنکس که کند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده می باشد و سرانجام حرکت بهشت و يا دوزخ خواهد بود."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتاد و سوم
❇️ ملاقات با عثمانبنحُنَیف
🔻[ در همین منزل بود که با عثمانبنحنیف، استاندارمن در بصره نیز برخورد کردم و دیدم ضرب و شتمش کرده و تمام موهای صورتش را کنده بودند! او را دلداری دادم: ]
🔻ای عثمان! من آنگاه که تو را فرستادم، ریش داشتی و اکنون با چهره بیمو بازگشتهای!
خداوندا، تو خود میدانی که آن قوم با تو گستاخی کردند و کارهای حرام را روا دانستند، خدایا! خودت ایشان را در قبال شیعیان من که آنان را کشتهاند، به قتل برسان و بهسبب آنچه با جانشین من در آن شهر انجام دادهاند، در عذاب آنان شتاب کن.
❇️ ملاقات با احنفبنقیس
🔻[ احنفبنقیس به دیدارم آمد و به نگرانی مردم بصره اشاره کرد که میگویند: اگر لشکر امیرالمومنین به بصره وارد شوند، مردان آن را به قتل میرسانند و زنان را نیز به بردگی میگیرند! به وی گفتم: ]
🔻شخصی همانند من در موقعیتی قرار ندارد که چنین نگرانیهایی از او در دلها باشد و مردم از او بترسند. اینگونه رفتار فقط از کسانی انتظار میرود که به راه حق پشت کرده و به خداوند کفر ورزیدهاند. مردم بصره مسلمان هستند و جایز نیست که با آنان چنین رفتاری شود. و البته بهزودی میبینی که کار من با آنها به کجا خواهد کشید!
اما اکنون به این پرسش پاسخ بده که آیا با من همراهی میکنی یا نه؟
🔻[ احنف پاسخ داد: اگر من با شما باشم، فقط دویست نفر را میتوانم با خودم همراه کنم. اما اگر با شما همراهی نکنم میتوانم چهار هزار شمشیرزن را از مقابله با لشکر شما باز دارم. هر کدام را شما انتخاب کنید، من آمادهام. به وی گفتم: ]
بنابراین لازم نیست با من همراهی کنی؛ بلکه مهمتر این است که اهل بصره را از پیوستن به دشمنان من بازداری.
❇️ سخنرانی هنگام عزیمت به سوی بصره
🔻[ پس از رسیدن نیرو از کوفه و آماده شدن لشکر، زمینه برای حرکت به سوی بصره فراهم شد. قبل از حرکت خطبهای ایراد کردم: ]
🔻اما بعد، همانا خداوند جهاد را واجب کرده و آن را بزرگ شمرده و به منزله یاری و نصرت خویش قرار داده است. به خدا سوگند، نه هیچ کار دنیایی بدون جهاد سروسامان میگیرد و رونق مییابد و نه هیچ کار دینی، و شیطان حزب خود را گرد آورده، لشکر خود را فراخوانده، مردم را به شبهات دچار کرده و فریب داده است، در صورتی که جریانها آشکار شده و پردهها فروافتاده است.
🔻در ادامه، شرایطی را که خائنان و فتنه گران پیش آورده و به دنبال جنگ و فتنه و بدعت بودند، برای سپاهیان تشریح و تحلیل کردم و به آنها بصیرت دادم تا بدانند راهی را که قدم در آن میگذارند بدون شک، راه حق است و من حجت را بر دشمنان تمام کردهام( آنها را بارها به راه حق دعوت کردهام و اکنون دیگر عذری ندارند).
📚منابع:
۱. الجمل، ص۲۸۵
۲. الکامل، ج۳، ص۲۲۶
۳. الفتوح، ج۱، ص۱۰۶
۴. انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۷
۵. نهج البلاغه، خطبه۱۳۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #خطبه230 : خطبه درباره تقوا
1⃣ پرهيزكاری و عمل
🔻همانا ترس از خدا كليد هر در بسته و ذخيره رستاخيز و مايه آزادگی از هرگونه بردگی و عامل نجات از هرگونه هلاكت است. در پرتو پرهيزكاری، تلاشگران پيروز، پرواكنندگان از گناه رستگار و به هر آرزویی می توان رسيد. مردم! عمل كنيد كه عمل نيكو به سوی خدا بالا می رود و توبه سودمند است و دعا به اجابت می رسد و آرامش برقرار و قلمهای فرشتگان در جريان است، به اعمال نيكو بشتابيد پيش از آنكه عمرتان پايان پذيرد، يا بيماری مانع شود و يا تير مرگ شما را هدف قرار دهد.
2⃣ ضرورت ياد مرگ
🔻 مرگ نابودكننده لذتها، تيره كننده خواهشهای نفسانی و دوركننده اهداف شماست، مرگ ديداركننده ای دوست نداشتنی، هماوردی شكست ناپذير و كينه توزی است كه بازخواست نمی شود، دامهای خود را هم اكنون بر دست و پای شما آويخته و سختی هايش شما را فرا گرفته و تيرهای خود را به سوی شما پرتاب كرده است. قهرش بزرگ و دشمنی او پياپی و تيرش خطا نمی كند. چه زود است كه سايه های مرگ و شدت دردهای آن و تيرگيهای لحظه جان كندن و بيهوشی سكرات مرگ و ناراحتی و خارج شدن روح از بدن و تاريكی چشم پوشيدن از دنيا و تلخی خاطره ها شما را فرا گيرد. پس ممكن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد و گفتگوهايتان را خاموش و جمعيت شما را پراكنده و نشانه های شما را نابود و خانه های شما را خالی و ميراث خواران شما را برانگيزد تا ارث شما را تقسيم كنند، آنان يا دوستان نزديكند كه به هنگام مرگ نفعی نمی رسانند، يا نزديكان غمزده ای كه نمی توانند جلوی مرگ را بگيرند، يا سرزنش كنندگانی كه گريه و زاری نمی كنند.
3⃣ سفارش به نيكوكاری
🔻بر شما باد به تلاش و كوشش، آمادگی و آماده شدن و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنيا، دنيا شما را مغرور نسازد، چنانكه گذشتگان شما و امّتهای پيشين را در قرون سپری شده مغرور ساخت، آنان كه دنيا را دوشيدند، به غفلت زدگی در دنيا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند و تازه های آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانه هايشان گورستان و سرمايه هايشان ارث اين و آن گرديد، آن را كه نزديكشان را نمی شناسند و به گريه كنندگان خود توجهی ندارند و نه دعوتی را پاسخ می گويند. مردم! از دنيای حرام بپرهيزيد كه حيله گر و فريبنده و نيرنگباز است، بخشنده ای بازپس گيرنده و پوشنده ای برهنه كننده است، آسايش دنيا بی دوام و سختی هايش بی پايان و بلاهايش دائمی است.
4⃣ دنيا و زاهدان
🔻 زاهدان گروهی از مردم دنيايند كه دنياپرست نمی باشند، پس در دنيا زندگی می كنند اما آلودگی دنياپرستان را ندارند، در دنيا با آگاهی و بصيرت عمل می كنند و در ترك زشتی ها از همه پيشی می گيرند، بدنهايشان به گونه ای در تلاش و حركت است كه گويا ميان مردم آخرتند، اهل دنيا را می نگرند كه مرگ بدنها را بزرگ می شمارند، اما آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر می دانند.
📜 #خطبه229 : وصف روز بیعت مردم با امام (علیه السلام)
🔹ويژگيهای بيعت مردم با امام
🔻دست مرا برای بيعت می گشوديد و من می بستم، شما آن را به سوی خود می كشيديد و من آن را می گرفتم، سپس چونان شتران تشنه كه به طرف آبشخور هجوم می آوردند بر من هجوم آورديد، تا آنكه بند كفشم پاره شد و عبا از دوشم افتاد و افراد ناتوان پايمال گرديدند. آن چنان مردم در بيعت با من خشنود بودند كه خردسالان شادمان و پيران برای بيعت كردن لرزان به راه افتادند، بيماران بر دوش خويشان سوار و دختران جوان بی نقاب به صحنه آمدند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه228 : در توصیف سلمان فارسی که قبل از پیدایش فتنه ها در گذشت.
🔹ويژگيهای سلمان فارسی
🔻خدا او را در آنچه آزمایش کرد پاداش خير دهد كه كجی ها را راست و بيماریها را درمان، سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را به پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت، با دامن پاك و عيبی اندك درگذشت، به نيكی های دنيا رسيده و از بديهای آن رهایی يافت، وظائف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد و چنانكه بايد از كيفر الهی می ترسيد، خود رفت و مردم را پراكنده برجای گذاشت كه نه گمراه راه خويش شناخت و نه هدايت شده به يقين رسيد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📣 #خطبه227 : يكی از دعاهای امام(علیه السلام)
🔻خدايا! تو با دوستانت از همه انس گيرنده تری و برطرف كننده نيازهای توكل كنندگانی؛ بر اسرار پنهانشان آگاه و به آنچه در دل دارند آشنایی و از ديدگاههای آنان باخبر و رازشان نزد تو آشكار و دلهايشان در حسرت ديدار تو داغدار است. اگر تنهایی و غربت به وحشتشان اندازد ياد تو آرامشان می كند، اگر مصيبتها بر آنان فرود آيد، به تو پناه می برند و روی به درگاه تو دارند، زيرا می دانند كه سررشته كارها به دست توست و همه كارها از خواست تو نشات می گيرد. خدايا! اگر برای خواستن درمانده شوم يا راه پرسيدن را ندانم، تو مرا به اصلاح كارم راهنمایی فرما و جانم را به آن چه مايه رستگاری من است هدايت كن، كه چنين كاری از راهنمایی های تو به دور و از كفايتهای تو ناشناخته نيست. خدايا مرا با بخشش خود بپذير و با عدل خويش با من رفتار مكن.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh