eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
118 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹روش برخورد با فریب خوردگان 🔰 امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت پانزدهم نهج البلاغه می فرمایند : "هر فریب خورده ای را نمیشود سرزنش کرد." 🔻 ماجرای صدور این حکمت از زبان مقدس مولا این است که بعد از به حکومت رسیدن امیرالمؤمنین در مدینه، طلحه و زبیر به خاطر اینکه حضرت حاضر نشدند سهمی از سیاست و حکومت به آنها بدهند، در بصره همراه همسر پیامبر فتنه و آشوب بزرگی به راه انداختند. مولا علی (علیه السلام) بر اساس آن تکلیف صیانت از حکومت و امنیت مردم، در مدینه دستور جهاد دادند. همه مردم آماده جهاد شدند، اما چهار نفر از افراد سرشناس نشستند و برای جهاد بلند نشدند. 🔻 آن چهار نفر عبارت بودند از: "عبدالله ابن عمر"، پسر خلیفه دوم، "اُسامة ابن زید"، "سعد ابی وقاص" و "محمدابن مسلمة". 🔻حضرت از آنها پرسیدند: چرا برای جهاد آماده نمی شوید؟ آنها با خباثت تمام گفتند: از اینکه با مسلمان بجنگیم نگرانیم. در واقع با این رفتارشان می خواستند در دل مردم شبهه ایجاد کنند که معلوم نیست حکم جهادی که علی (علیه السلام) داده مشروع و خداپسندانه باشد. حضرت فرمودند: پس بروید در خانه های خود بنشینید؛ یعنی چه؟ یعنی اینجا نمانید که مردم هم با دیدن شما از حضور در این جهاد مردّد بشوند. 🔻وقتی اینها راه افتادند به سمت خانه هایشان بروند، حضرت پشت سر آنها بود که فرمودند: «هر فریب خورده ای را که نمی شود سرزنش کرد»؛ یعنی اینها چون به حقیقت آگاهند اما دارند کتمان میکنند، چه فایده دارد که من آنها را سرزنش کنم؟ که نرود میخ آهنین در سنگ! 🔻نشانه این تفسیر این است که وقتی راه افتادند متأسفانه آن شبهه افکنی آن چهار نفر در دل بعضی ها اثر کرد. مثلا در حکمت هجدهم میخوانیم که : حارث ابن حوت هم به مولا گفت من هم مثل عبدالله ابن عمر و سعد ابی وقاص این جنگ را قبول ندارم و در آن شرکت نمیکنم. امیرالمؤمنین آنجا، از عمق خباثت این نگاه و کناره گیری از جنگ در فتنه ها، پرده برداری کردند و فرمودند کسانی که در این جنگ کناره گیری کردند، «خَذَلُوا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ»؛ درست است که مستقیماً به باطل کمک نکردند، اما با همین نیامدنشان به میدان نبرد حق را تنها گذاشتند و خوار کردند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و یکم ❇️ حفظ خلافت به هر قیمتی 🔻[ جمعی از دلسوزان و شیعیان که متوجه نارضایتی برخی خواص شده بودند، نزد من آمدند و گفتند: ای امیرالمؤمنین! پیشنهاد ما این است که به طور موقت، اموالی را که در اختیار داری، میان خواص و رؤسای قبایل تقسیم کنی و امتیازاتی برای آنان در نظر بگیری، تا امور مملکت سامان یابد. پس از آنکه بر اوضاع مسلط شدی، به سیرهٔ عدالت‌طلبی خود بازگردی و بیت‌المال را عادلانه میان مردم توزیع کنی. به آن‌ها پاسخ دادم: ] 🔻آیا از من می‌خواهید برای پیروزی و پیشبرد اهداف خود، در حق امت اسلامی که بر آن‌ها ولایت دارم، ستم کنم؟! به خدا سوگند، تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می‌کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد. اگر این اموال از آنِ خود من بود، به گونه‌ای مساوی در میان مردم تقسیم می‌کردم، چه‌ رسد به آنکه این اموال متعلق به خود مردم است. 🔻[ پس از این سخنان، جلسهٔ ما به مدت طولانی در سکوت سپری شد، تا اینکه با این سخنان جلسه را به پایان بردم: ] 🔻هر کس از شما مال و ثروتی دارد، مراقب باشد که گرفتار فساد نشود. بخشیدن مال به آن‌ها که استحقاق ندارند، زیاده‌روی و اسراف است. ممکن است در دنیا و نزد مردم، فرد مقام بخشنده پیدا کند؛ اما مقام او نزد خداوند متعال پَست خواهد شد. هرکه مالش را در راهی که خدا اجازه نداده است، مصرف کرد و به غیر اهل آن پرداخت، خدا او را از سپاس و تشکر آنان محروم می‌کند و دوستی آن‌ها را متوجه دیگری می‌سازد. اگر کسانی هم زبان به تشکر گشایند و اظهار ارادت کنند، به یقین چاپلوسی است واقعیتی ندارد و دروغ است. پس اگر روزی فرد بخشنده بلغزد و محتاج کمک آنان شود، بدترین رفیق و سرزنش‌کننده ترین دوست خواهند بود. 🔻اگر کسی اموال خود را در مسیر حق مصرف نکند و برای افراد نااهل خرج کند، تنها بهره‌ای که خواهد برد، این است که افراد پست و اراذل و اوباش زبان به ثنای او خواهند گشود و البته همین ثناگویی هم تا زمانی ادامه خواهد داشت که برای آنها خرج کند! و به راستی، ثناگویی افراد نادان چه فایده‌ای دارد، وقتی پیش خدا بخیل به حساب می‌آیند؟! چه بهره‌ای بدتر و پست‌تر از این و کدام احسان از این بیهوده‌تر و بی ثمرتر؟! هر کس بخواهد با اموال خود نیکی کند، به خویشان نزدیک خود رسیدگی کرده و مهمان‌نوازی کند و اسیری آزاد سازد و به ورشکستگان و درراه‌ماندگان و تهی‌دستان یاری رساند، که همانا دستیابی به این خصال، اشرف کرامت‌های دنیا و رسیدن به فضایل آخرت است. ❇️ زندگی شخصی من 🔻[ چند روزی از بیعت مردم با من سپری شده بود که سُوَیدبن‌غفله به منزل ما آمد و دید جز حصیری کوچک، چیزی در خانه نیست. حیرت‌زده گفت: ای امیرالمؤمنین! بیت‌المال در دست توست و من در خانهٔ تو چیزی نمی‌بینم جز اثاث لازم خانه. به او گفتم: 🔻ای پسر غفله! فرد خردمند هرگز در خانه‌ای که باید از آنجا کوچ کند اثاث بسیار نمی‌چیند! بلی، ما خانهٔ امنی داریم که بهترین متاع‌ها و کالاهای خود را به آنجا فرستاده‌ایم و به زودی خود نیز بدان محل خواهیم رفت. 📚منابع: ۱. کافی، ج۱، ص ۳۱ ۲. الغارات، ج۱، ص ۴۸ ۳. الإمامة والسیاسة، ص۱۷۴ ۴. شیخ مفید، الأمالی، مجلس ۲، ح۶، ص ۱۷۵ ۵. إرشاد القلوب، ج۱، ص۱۵۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سهم روزانه نهج البلاغه.mp3
1.93M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۲۸، بند ۴ تا بند ۵ @mehmanenahjolbalagheh ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 : جواب نامه معاویه (قسمت دوم) 4⃣ مظلوميّت امام (عليه السّلام) 🔻و گفته ای كه مرا چونان شتر مهار كرده به سوی بيعت می كشاندند. سوگند به خدا؛ خواستی نكوهش كنی اما ستودی، خواستی رسوا سازی كه خود را رسوا كرده ای، مسلمان را چه باك كه مظلوم واقع شود مادام كه در دين خود ترديد نداشته و در يقين خود شك نكند، اين دليل را آورده ام حتی برای غير تو كه پند گيرند و آن را كوتاه آوردم به مقداری كه از خاطرم گذشت. سپس كار مرا با عثمان بياد آوردی، تو بايد پاسخ دهی كه از خويشاوندان او می باشی، راستی كدام يك از ما دشمنی اش با عثمان بيشتر بود؟ و راه را برای كشندگانش فراهم آورد؟ آن كس كه به او ياری رساند و از او خواست بجايش بنشيند و به كار مردم رسد؟ يا آنكه از او ياری خواست و دريغ كرد؟ و به انتظار نشست تا مرگش فرارسد؟ نه هرگز، به خدا سوگند(خداوند بازدارندگان از جنگ را در ميان شما می شناسد و آنان را كه برادران خود را به سوی خويش می خوانند و جز لحظه های كوتاهی در نبرد حاضر نمی شوند.) من ادعا ندارم كه در مورد بدعتهای عثمان، بر او عيب نمی گرفتم، نكوهش می كردم و از آن عذرخواه نيستم، اگر گناه من ارشاد و هدايت اوست، بسيارند كسانی كه ملامت شوند و بی گناهند و بسيارند ناصحانی كه در پند و اندرز دادن مورد تهمت قرار گيرند. (من قصدی جز اصلاح تا نهايت توانایی خود ندارم و موفقيت من تنها به لطف خداست و توفيقات را جز از خدا نمی خواهم بر او توكل می كنم و به سوی او باز می گردم.) 5⃣ پاسخ به تهديد نظامی 🔻در نامه ات نوشته ای كه نزد تو برای من و ياران من چيزی جز شمشير نيست. در اوج گريه انسان را به خنده وامی داری، فرزندان عبدالمطلب را در كجا ديدی كه پشت به دشمن كنند؟ و از شمشير بهراسند؟ پس (كمی صبر كن كه هماورد تو به ميدان آيد) آن را كه می جویی به زودی تو را پيدا خواهد كرد و آنچه را كه از آن می گريزی در نزديكی خود خواهی يافت و من در ميان سپاهی بزرگ، از مهاجران و انصار و تابعان، به سرعت به سوی تو خواهم آمد، لشكريانی كه جمعشان به هم فشرده و به هنگام حركت، غبار آسمان را تيره و تار می كنند، كسانی كه لباس شهادت بر تن و ملاقات دوست داشتنی آنان ملاقات با پروردگار است، همراه آنان فرزندانی از دلاوران بدر و شمشيرهای هاشميان كه خوب می دانی لبه تيز آن بر پيكر برادر و دایی و جد و خاندانت چه كرد، می آيند (و آن عذاب از ستمگران چندان دور نيست). ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
شرح کلی و ساختاری نامه ۲۸ بند ۴ تابند ۵.mp3
2.9M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۲۸ بند ۴ تا بند ۵ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام @mehmanenahjolbalagheh •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹شناخت جایگاه جبر و اختیار 🔻برای فهم درست و آسان حکمت شانزدهم نهج البلاغه کافی است عزیزان به یک داستان قرآنی توجه کنند. 🔻در قرآن آمده است که یک وقتی مشاوران فرعون که ادعای « أنا ربّکم الاعلی» داشت به او گفتند بر اساس علوم غریبه ای که ما داریم، به زودی پسری در این سرزمین مصر متولد خواهد شد، بزرگ می شود و تخت و تاج تو را از تو خواهد گرفت. فرعون که خودش می دانست هیچ چیزی فراتر از یک بشر عادی نیست، اما با غرور و تکبّر ادعای خدایی میکرد، بجای اینکه در خلوتی سر به سجده بگذارد، توبه کند و از خدا بخواهد او را ببخشد و تاج و تختش را هم حفظ کند، به عدّه و عُدّه و نیرو و قدرت و ثروت خودش مغرور شد و گفت کاری ندارد ما در مقابل تقدیر خدا تدبیر میکنیم. چه می کنیم؟ از همین لحظه برای همه زنان جوان شهر جاسوس بگذاریم، هر کدام فرزند پسری به دنیا آورد درجا سر ببریم. با این دستور خیالش راحت شد که حالا اگر قرار بود فرزندی هم متولد بشود و بزرگ بشود و تاج و تخت او را بگیرد، در جا کشته است. خدا هم به تعبیر عوام گفت حالا بگرد تا بگردیم. اتفاقا حضرت موسی(علیه السلام) در نزدیکی کاخ فرعون متولد شد. مادرش نگران شد از جان موسی خدا دستور داد نگران نباش، بچه را در سبدی بگذار و روی آب رها کن. این بچه را روی آب رها کردند. خواهر حضرت موسی(علیه السلام) هم از کنار رودخانه، تعقیبش کرد تا ببیند بالاخره کار به کجا میرسد، دید که با کمال تعجب فرعون و همسرش کنار رودخانه تفریح می کردند، وقتی چشمشان به آن سبد افتاد به سربازها دستور دادند آن سبد را آوردند، تا سبد را باز کردند، پسر و بچه و نوزادی را دیدند ، خدا محبت حضرت موسی(علیه السلام) را به دل فرعون و همسرش انداخت که بچه دار نمی شدند. حالا همان فرعونی که قصد داشت موسی را از همان ابتدا بکشد، شد نوکر حضرت موسی و در کاخ بزرگش کرد و حسابی هم به او رسیدگی کرد تا این فرزند بزرگ شد و جوان تنومندی شد. در دفاع از یک مؤمن در مقابل یک قبطی، مشتی به سینه قبطی زد قبطی مرد. حضرت موسی از ترس جانش فرار کرد و رفت و از لطف و صفایی که داشت، خداوند دختر شعیب را نصیبش کرد. بعد از چند سال با همسر و فرزندانش برگشت و به دستور خدا مأمور شد که بیاید و در مقابل فرعون بایستد که بنی اسرائیل را آزاد کند. خلاصه دعوا بالا گرفت و فرعون با لشکرش دنبال بنی اسرائیل و حضرت موسی کردند. رسیدند به رود نیل، به اذن خدا عصا را بر رودخانه زد. دوازده راه آب خشک خشک از کف رودخانه باز شد، هر طایفه از مسیر خودشان عبور کردند، دوباره آبها روی هم برگشت در حالیکه لشکر فرعون وسط نیل رسیده بود. 🔻با این نگاه خداوند در همان آبی که حضرت موسیِ دو روزه را سالم عبور داد، فرعون قلدر را غرق کرد و فرمود بدنت را هم از آب نجات می دهم که تا قیامت، الگو باشی برای همه کسانی که در مقابل تقدیر الهی نایستید. حالا با این قصّه ساده قرآنی، حکمت شانزدهم را می خوانیم و میفهمیم. حضرت میفرمایند: « کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد»؛ یعنی چنان امور عالم هستی، تحت سیطره تقدیرات عالمانه و حکیمانه و دقیق خداست، که اگر شما تدبیرت هم در مقابل تقدیر الهی باشد، جز اینکه خودت را نابود کنی هیچ فایده ای ندارد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و دوم ❇️ عهدشکنی طلحه و زبیر 🔸طلحه و زبیر به دنبال سهم خواهی از حکومت 🔻[ در جریان اولین تقسیم بیت‌المال، که طلحه و زبیر ناامید از امتیازات خاص شده بودند با نقشه دیگری (طرح محرومیت هایشان در دوران عثمان) به سراغ من آمدند و درخواست واگذاری استانداری کوفه و بصره را به خودشان داشتند. من به آنان گفتم: ] 🔻نظر من این است که شما نزد من بمانید. من به وجود شما در کنار خودم افتخار می کنم و دوری شما موجب نگرانی و ناراحتی من خواهد بود! ❇️ دو شاخصه مهم یک مسئول 🔻[ با اصرار آن دو به آنها یادآور شدم: ] به آنچه خدا برای شما قرار داده است، راضی باشید تا من تصمیم بگیرم. البته بدانید که من در حکومت و امانتی که به من سپرده شده است، به کسی از اصحابم مسئولیت نمی‌دهم، مگر اینکه از دین‌داری و امانت‌داری او اطمینان داشته باشم و باطنش را بشناسم. ❇️ طلحه و زبیر به دنبال توطئه برای کسب قدرت 🔻[ طلحه و زبیر برای من پیامی فرستادند و از تغییر نظر خود و زمینه‌سازی‌هایی که برای حکومت من کرده بودند ( از قبیل: شوراندن مردم علیه عثمان، کشته شدن او، پیشتازی خود در بیعت، ترغیب مردم و بزرگان عرب برای بیعت، سختی‌هایی که در این راه متحمل شده بودند) سخن گفتند و اینکه به هیچ‌ یک از آرزوهای خود نرسیده بودند و شِکوِه از اینکه به جای آنها، به امثال مالک‌اشترها میدان داده بودم! به پیام‌آور گفتم: ] 🔻بازگرد و از طلحه و زبیر بپرس که چه چیزی آن‌ها را راضی می کند؟ [ او برگشت و گفت: آن‌ها استانداری کوفه و بصره را می‌خواهند. پاسخ دادم: ] 🔻نه. به خدا سوگند! اگر درخواست آن‌ها را اجابت کنم، نابسامانی شروع، فساد گسترش، بر شهرها از اطراف هجوم می آورند و امنیت مردم تهدید می شود. و در ادامه به آیه ۸۳ سوره قصص استناد کردم و آنها را از مکر و نیرنگ برحذر داشتم. " تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ؛ این سرای ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻛﺴﺎنی قرار می‌دهیم که اراده‌ برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است". ❇️ طلحه و زبیر، شیفتگان قدرت و حکومت! 🔻[ عبدالله‌بن‌عباس نیز که می‌دانست مشکل طلحه و زبیر چیست و آن‌ دو علاقمند به داشتن مقامی هستند، به من گفت: بهتر است بصره را به زبیر و کوفه را به طلحه واگذار کنی، تا آن دو از جَوسازی علیه تو دست بردارند! خندیدم و به او گفتم: ] 🔻چه می‌گویی؟! در شهرهای کوفه و بصره نیروهای فراوان و اموال گسترده‌ای وجود دارد. اگر طلحه و زبیر به زمامداری ان دو شهر برسند، افراد سفیه و نادان را به سوی خود جلب می‌کنند و اشخاص ضعیف و ناتوان را آزار می‌دهند و با توانگران و قدرتمندان سازش خواهند کرد. 🔻اگر قرار بود کسی را به سبب رساندن نفع یا داشتن ضرر، به کار حکومت بگمارم، معاویه را بر شام می‌گماشتم و اگر نبود آنچه از این دو تن مشاهده کردم و نیز حرص و ولعشان برای رسیدن به ریاست و قدرت، شاید درباره آن‌ها تصمیم دیگری می‌گرفتم و مسئولیتی برایشان در نظر می‌گرفتم. منابع: ۱. قرآن‌کریم، سوره قصص، آیه۸۳ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۶ ۳. الإمامة والسیاسة، ج۱، ص۷۱ ۴. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه ۲۷ نهج البلاغه.mp3
2.41M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۲۷ @mehmanenahjolbalagheh ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۲۷ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابی بكر زمانی که او را در سال ٣٧ هجری به سوی مصر فرستاد. 1⃣ اخلاق اجتماعی 🔻با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، در نگاههايت و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم به تساوی رفتار كن تا بزرگان در ستمكاری تو طمع نكنند و ناتوانها در عدالت تو مايوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان پرسش می كند. اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد و اگر ببخشد از بزرگواری اوست. 2⃣ اعتدال گرایی زاهدان 🔻آگاه باشيد ای بندگان خدا، پرهيزكاران از دنيای زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند، با مردم دنيا در دنياشان شريك گشتند اما مردم دنيا در آخرت آنها شركت نكردند. پرهيزكاران در بهترين خانه های دنيا سكونت كردند و بهترين خوراكهای دنيا را خوردند و همان لذتهایی را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبران دنيا بهره مند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان و تجارتی پرسود به سوی آخرت شتافتند، لذت پارسایی در ترك حرام دنيا را چشيدند و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند. جايگاهی كه به هر درخواست كنند داده می شود و هر گونه لذتی در اختيارشان قرار دارد. 3⃣ ضرورت ياد مرگ 🔻ای بندگان خدا، از مرگ و نزديك بودنش بترسيد و آمادگی های لازم را برای مرگ فراهم كنيد كه مرگ جريانی بزرگ و مشكلی سنگين به همراه خواهد آورد، يا خيری كه پس از آن شری وجود نخواهد داشت و يا شری كه هرگز نيكی با آن نخواهد بود. پس چه كسی از عمل كننده برای بهشت به بهشت نزديكتر؟ و چه كسی از عمل كننده برای آتش به آتش نزديكتر است؟ شما همه شكار آماده مرگ می باشيد، اگر توقف كنيد شما را می گيرد و اگر فرار كنيد به شما می رسد، مرگ از سايه شما به شما نزديك تر است. نشانه مرگ بر پيشانی شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است، پس بترسيد از آتشی كه ژرفای آن زياد و حرارتش شديد و عذابش نو به نو وارد می شود، در جايگاهی كه رحمت در آن وجود ندارد و سخن كسی را نمی شنوند و ناراحتيها در آن پايان ندارد. اگر می توانيد كه ترس از خدا را فراوان و خوشبينی خود را به خدا نيكو گردانيد چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد زيرا بنده خدا خوش بينی او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد و آن كس كه به خدا خوش بين است بايد بيشتر از همه از كيفر الهی بترسد. 4⃣ اخلاق مديران اجرایی 🔻ای محمد بن ابی بكر! بدان كه من تو را سرپرست بزرگترين لشكرم يعنی لشكر مصر قرار دادم، بر تو سزاوار است كه با خواسته های دل مخالفت كنی و از دين خود دفاع نمایی، هر چند ساعتی از عمر تو باقی نمانده باشد. خدا را در راضی نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودی خدا جايگزين هر چيزی بوده اما هيچ چيز جايگزين خشنودی خدا نمی شود. نماز را در وقت خودش بجای آر، نه اينكه در بيكاری زودتر از وقتش بخوانی و به هنگام درگيری و كار آن را تأخير بياندازی و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است. (قسمتی از این نامه: ) امام هدايتگر و زمامدار گمراهی هيچگاه مساوی نخواهند بود، چنانكه دوستان پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و دشمنانش برابر نيستند. پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به من فرمود: (بر امت اسلام نه از مؤمن و نه از مشرك هراسی ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود می سازد. من بر شما از هر منافقی می ترسم كه درونی دو چهره و زبانی عالمانه دارد گفتارش دلپسند و رفتارش ناپسند است.) ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
شرح کلی و ساختاری نامه ۲۷.mp3
2.08M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۲۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام @mehmanenahjolbalagheh •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۷ نهج البلاغه.mp3
3.12M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹ضرورت رنگ كردن موها 💠 ودرود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: (از امام پرسيدند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: موها را رنگ كنيد، و خود را شبيه يهود نسازيد، يعنى چه؟) فرمود:پیامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين سخن را در روزگارى فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، امّا امروز كه اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد. 🔰 حکمت هفدهم نهج البلاغه درباره یک شبهه و سؤالی است که برای یکی از دوستان امیرالمؤمنین پیش آمد. 🔻ماجرا از این قرار است که آن شخص یادش آمد که در زمان حضور و حیات رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) حضرت به کسانی که موهای سر و صورتشان سپید شده بود، دستور اکید می دادند که «تخضّبوا » ؛ خضاب کنید! یعنی رنگ کنید. «وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ » ؛ شبیه یهودی ها نباشید ، که ریش و محاسن و موی سفیدشان را رنگ نمی کنند. اما سالها بعد از رحلت پیامبر می دید امیرالمؤمنین به دستور پیامبر عمل نمیکنند ؛ در حالی که او شایسته ترین کسی است که باید به دستورات پیامبر و سنّت پیامبر عمل کند تا مردم هم برای این سنّت ها اهمیت قائل بشوند. لذا از حضرت پرسید اینکه پیامبر فرمود:«تخضّبوا و لاتَشَّبَهوا بالیهود» یا «غَيِّرُوا الشَّيْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ» پیری خودتان را تغییر بدهید تا شبیه یهودیان نشوید یعنی چه؟ 🔻حضرت متوجه شدند این بنده خدا در چه تعارضی گیر کرده است. یعنی فکر کرده حضرت علی(علیه السلام ) خلاف سیره و دستور پیامبر عمل می کنند. در پاسخشان فرمودند: برادر آن روزی که پیامبر چنین دستوراتی می داد، دلیلش این بود که یاران پیغمبر کم، حکومت اسلامی در مقابل دشمنان ضعیف، این عمل در واقع یک جور تاکتیک و یک عملیات روانی بود که دشمن خیال کند همه یاران پیامبر جوان هستند و بترسد. اما الان که حکومت من قدرتش کامل شده، وسعت پیدا کرده است و دشمنش ضعیف و ناچیز شده، با رنگ کردن سر و روی پیرمردها هیچ چیزی به اقتدار نظام اسلامی اضافه نمی شود. پس هر کسی خواست می تواند به امر پیغمبر که همچنان مستحب است ولی واجب نیست عمل کند و هر کسی نخواست می تواند این مستحب را ترک کند. 🔻نکته ای که باقی میماند این است که خیلی خوب، امر پیغمبر به خاطر یک مصلحتی واجب بوده، الان آن مصلحت از بین رفته اما به تعبیر خود مولا علی (علیه السلام) وجوبش از بین رفته است، استحبابش که باقی مانده است، چرا امیرالمؤمنین (علیه السلام) حداقل این استحباب را رعایت نمی کند؟ در جواب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت دیگری از نهج البلاغه می فرمایند: رنگ کردن سر و رو زینت است و ما چون ما در عزای پیغمبر خدا هستیم، ادب حکم میکند که از این زینت دوری کنیم. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا